کد خبر: ۱۱۰۵۵۱
زمان انتشار: ۱۳:۳۷     ۱۱ بهمن ۱۳۹۱
به گزارش 598 رجانیوز نوشت:‌ وقتي با دكتر لنكراني تماس مي‎گيريم تا بپرسيم كه چند دقيقه ديگر به دفتر رجانيوز مي‎رسد با ناراحتي مشهودي مي‎گويد كه در مسير است و براي اينكه به موقع برسد، مجبور شده نماز اول وقتش را به تنهايي بخواند و از نماز جماعت محروم شود.

رفتار و برخوردش آنقدر خودماني هست كه يكي دو تا از خبرنگاران به خودشان اجازه بدهند و جلو بيايند تا دكتر براي بيماريشان نسخه‎اي تجويز كند و البته آنچه كه باز هم مشهود است، اصرار ويژه لنكراني براي تجويز نسخه در دفترچه بيمه است و معرفي چند مركز درماني و آزمايشگاهي كه با بيمه طرف قرارداد هستند و هزينه بيمارانش را به حداقل مي‎رسانند.

آنقدر با دقت و وسواس طبابت مي‎كند كه شايد كسي در نگاه اول گمان نكند اين طبيب جوان و جدي، حتي فرصت پيگيري مسائل سياسي را هم داشته باشد، چه رسد به اينكه سخنگوي يكي از موثرترين جريانات سياسي اين روزهاي كشور هم باشد و البته يكي از گزينه‎هاي جدي اين جريان براي كانديداتوري در انتخابات آينده. با اينحال، آنچه در طول مصاحبه دستگيرمان مي‎شود اين است كه همانقدر كه در طبابت جدي است، در پايداري بر حفظ چارچوب‎هاي گفتماني و ارزشي در سياست‎ورزي هم جدي است.

سخنگوي جبهه پايداري انقلاب اسلامي كه چهار سال در دولت نهم به عنوان وزير بهداشت مشغول به فعاليت بوده است، ساعتي را ميهمان رجانيوز بود تا درباره فضاي سياسي اين روزهاي كشور و مشخصا مسائل مرتبط با انتخابات رياست جمهوري سخن بگويد.

لنكراني ضمنا بر اين باور است كه با روی کارآمدن دولت نهم و دهم یک جریان متفاوت از جریان رانت‌خوار و جریان مقید به اشرافیت و ویژه‌خواری و قرائت لیبرالیستی از اقتصاد و فرهنگ روی کار آمد اما در عين حال تصريح مي‌كند كه جنس انتقاد ما دقیقاً آنجاهایی است که دولت دهم شبیه به رويكردهاي دولتهاي پيشين عمل كرده است.

"چرايي اهميت ويژه انتخابات آتي"، "نقاط مثبت و ضعف دولت احمدي‌نژاد"، "رياست طلبي به بهانه كانديداتوري در انتخابات"، "احساس تكليف‌هايي كه اين روزها براي تصدي كرسي رياست‌جمهوري زياد شده است" و "برنامه‌هاي جبهه پايداري براي اداره كشور" از جمله موضوعاتي بود، كه دكتر كامران لنكراني سخنگوي جبهه پايداري در گفت‌وگو با رجانيوز به تبيين آن پرداخت. در ادامه مشروح اين گفتگو را مي‎خوانيد:

 

انتخابات دوره یازدهم نه‌تنها در داخل کشور که کانون توجه جهانی است

رجانيوز: مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم در 19 دی، به شرایطی که دشمن در انتخابات 92 قصد ایجاد آن را دارد، اشاره کردند. ايشان همچنين برخی از ویژگی‌های فردی را که قرار است سکان اجرایی کشور را در سال 92 به دست بگیرد برشمردند. به عنوان مدخل بحث، دیدگاه خود را در این زمینه بیان بفرمایید.

انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری ایران ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که هم از بعد داخلی و هم از بعد خارجی می‌تواند آثار بسیار مهمی را در روند تحولات جهانی داشته باشد. اتفاقاتی که در جهان اسلام افتاده است و مسائلی که خود را به صورت بیداری اسلامی نشان می‌دهد از یک طرف، فشار سنگین دشمن بر جمهوری اسلامی و به قول خودشان تحریم‌های فلج‌کننده و پیگیرانه‌ای که برای به زانو درآوردن نظام انجام می‌دهند از سوی دیگر و از جانب سوم هم آرایش نیروهای فعال اجتماعی، شرایط خاصی را رقم زده که طبیعتاً انتخابات دوره یازدهم نه‌تنها در داخل کشور که کانون توجه جهانی است.

دشمن بسیار بی‌پرده و شفاف می‌گوید که روی این انتخابات سرمایه‌گذاری کرده‌ام و تلاش خواهم کرد که به هر نحو ممکن این انتخابات را به چالشی برای نظام تبدیل کنم. این هم چیز عجیبی نیست و طبیعی است که دشمن انقلاب از هر فرصتی استفاده کند و ضربه‌های خود را بزند. آنچه که باعث نگرانی و به‌نوعی تعجب می‌شود، غفلتی است که در برابر این واقعه بزرگ در داخل کشور وجود دارد و بی‌توجهی به این واقعه بزرگ از منظر تداوم انقلاب اسلامی است.

بعضی‌ها این انتخابات را یک گردش قدرت ساده تلقی و از این منظر به آن نگاه می‌کنند که دوره ریاست جمهوری فردی به پایان می‌رسد و بالاخره ساختمان سفید پاستور نباید خالی بماند و ما یا دوستانمان و یا کسانی که ما می‌پسندیم و یا با ما همفکر و جزو قبیله ما هستند، امکان حضور می‌یابیم و وارد صحنه می‌شویم و یا به تعبیر جوانانه از این هم ضایع‌تر بهتر است کسانی که بالاخره قوم و خویش ما هستند، این سنگر را تصاحب یا حفظ کنند، اما واقعیت این است که این انتخابات از نظر گفتمانی بسیار برای انقلاب اسلامی اهمیت دارد و اهمیتش این است که بعد از چند دوره تجربه‌های مختلف الان وارد مرحله‌ای شده‌ایم که ظرفیت‌های کشور به حد درخور توجه رسیده است.

از طرف دیگر دشمن هم دارد حداکثر فشارهای خود را وارد می‌کند و از جانب سوم چشمان مشتاقی در سراسر جهان اسلام و بلکه سراسر جهان نظاره‌گر تجربه انقلاب اسلامی است، به همین دلیل این تجربه در آزمون سنگینی قرار دارد که باید بتواند تلفیقی بین کارآمدی و پایبندی به ارزش‌ها را به نمایش بگذارد و این عقبه، عقبه‌ای است که اگر ان‌شاءالله به سلامت از آن عبور کنیم و این تلفیق کارآمدی و پایبندی به ارزش‌ها با هم به نمایش دربیاید، می‌توانیم مطمئن باشیم که تحولات رو به جلو با برکتی، نه‌تنها در داخل کشورمان، بلکه در سراسر جهان ان‌شاءالله رخ خواهد داد.

آفت دولت تبديل گفتمان انقلاب به گفتماني از جنس دوران سازندگي است/ تفاوت چندانی بین جریان‌هاي سازندگی و اصلاحات و بعضی از مسئولان امروز نمي‌توان ديد

رجانيوز: فکر می‌کنید گفتمان سوم تیر این دو ویژگی را داشته، یعنی به‌نوعی هم کارآمد بوده و هم به ارزش‌ها پایبند بوده است؟ چون الان بحثی که مطرح می‌شود این است که کسانی در دوره اصلاحات يا كارگزاران مسئولیت داشته‌اند، می‌گویند باید به قبل از 3 تیر بازگردیم، یعنی در واقع به دنبال رقم زدن یک ارتجاع هستند. استدلال آنها هم این است که گفتمان 3 تیر حرفی برای گفتن نداشته است و به جایی رسیده‌ایم که نقطه قابل قبولی نیست و این کارنامه قابل پذیرش نیست و دوم این‌که در این هشت سال کارآمد نبوده است. آیا این درست و قابل قبول است که کارآمد نبوده است یا در اداره جامعه بر اساس آنچه که آقا می‌خواهند و بر اساس راه انقلاب، این کارنامه قابل قبول بوده است؟

موقعی که دولت، کارنامه خود را گزارش می‌کند، احساس دوگانه‌ای به من دست می‌دهد. بعضی وقت‌ها که صحبت از این است که فلان محصول را زیاد کردیم، این مقدار راه ساختیم، این تعداد سد ساختیم و مواردی از این قبیل گزارش می‌شود، ضمن این‌که خوشحال می‌شوم که کشور ما پیشرفت و رشد و تعالی کرده است، نگران می‌شوم که آیا نسبت رشد و تعالی ما با ارزش‌ها مد نظر بوده یا نبوده است؟

در جاهایی که گزارش‌های دولت مربوط به این است که تلاش و فاصله طبقاتی را کم کردیم، با همین شاخصی که بالاخره جزو معدود شاخص‌هایی است که در عالم اقتصاد به‌نوعی به مقوله عدالت می‌پردازند و ضریب جینی را به عنوان یک شاخص معرفی می‌کنند، گزارش می‌شنویم که ضریب جینی در کشور ما بهبود پیدا کرده و مقدارش کاهش و به سمت صفر گرایش یافته، اینها جاهایی است که انسان احساس می‌کند کارآمدی با قرائتی که قرائت مؤمنانه است، دنبال شده است.

به نظر می‌رسد تعریف ما از کارآمدی نیاز به توجه دقیق‌تری دارد. بعضی‌ها صرف رونق اقتصادی را نقطه هدف قرار داده‌اند. وقتی رونق اقتصادی که شاخص آن رشد اقتصادی است مد نظر قرار می‌گیرد، معلوم نیست که همه کشور و همه مردم و به‌ویژه اقشار ضعیف و محروم موفق به بهبودی در زندگی‌شان شده باشند. شما می‌توانید رونق و رشد اقتصادی داشته باشید، کارتن‌خواب‌هایتان هم افزایش پیدا کنند و بی‌خانمان‌هایتان هم بیشتر شوند و طبقه فقیرتان هم افزایش یابد، درحالی که رونق اقتصادی هم دارید و رشد اقتصادی‌تان هم افزایش یافته است.

بنابراین در این موضوع باید دقیق‌تر صحبت کنیم. به نظر من یکی از آفاتی که به مرور در جریان دولت نهم و دهم شکل گرفته و الان شاید جلوه و بروزش یک مقدار بیشتر شده، این است که گفتمان این دولت که قرار بود تداوم گفتمان انقلاب اسلامی و تداوم ارزش‌ها و آرمان‌هایی باشد که امام در این کشور معرفی کردند و اساس انقلاب را تشکیل می‌داد و رهبری معظم انقلاب اسلامی هم همواره مطالبه‌گر آنها بوده‌اند، تبدیل به گفتمانی از جنس گفتمان‌هایی شد که قبلاً هم در دوران سازندگی حرف‌هایش را می‌شنیدیم و یک نقطه قوت برای دولت تلقی نمی‌شود.

شاید یکی از ضعف‌‌ها همین بود که دولت نهم و دهم از ارتباط گفتمانی خود با گفتمان انقلاب اسلامی آن‌گونه که باید و شاید مراقبت نکرد و تلقی این شد که سوم تیر واقعه‌ای غیر از واقعه انقلاب اسلامی و واقعه‌ای است که افرادی غیر از حزب‌اللهی‌ها و مؤمنین در شکل‌گیری آن نقش داشتند. ما امروز می‌شنویم که گاهی در بعضی از جاها گفته می‌شود که ما مرهون حزب‌اللهی‌ها و مؤمنین نیستیم. گسستگی از این عقبه باعث می‌شود که بالاخره در تعریف‌ها و رویکردها اشکالات مهم پیش بیاید و انسان نتواند حتی در شعارها و نمادها تفاوت چندانی بین جریان سازندگی، جریان اصلاحات و بعضی از کسانی که امروز هم مسئولیت دارند، ملاحظه کند و این یک نقطه ضعف محسوب می‌شود.

کارآمدی و پیشرفت نمی‌تواند جدای از بحث عدالت باشد

رجانيوز:‌ظهور و بروز این نقطه ضعف باعث شده است جریانی که در مقابل اشرافی‌گری ایستاده بود کنار زده شود و این نتیجه مطرح شود که پدیدآورندگان سوم تیر از اقدامی که کردند، باید توبه کنند و این نشانه ناکارآمدی و ضعف آن گفتمان است که به اینجا رسیده است و ما باید به آن موقع برگردیم. اخیراً هم آقای کرباسچی می‌گوید راه‌حل شرایط فعلی جامعه، چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این است که دو باره جامعه را مثل آن موقع اداره کنیم.

من فکر می‌کنم مهم‌ترین ویژگی انتخابات یازدهم تأکید بر این است که کارآمدی واقعی، یعنی کارآمدی با قرائتی که در الگو و مدل پیشرفت اسلامی دیده می‌شود، باید مبتنی بر ارزش‌ها باشد و این کارآمدی و پیشرفت نمی‌تواند جدای از بحث عدالت باشد. اگر ضربه‌ای داریم می‌خوریم، از این ناحیه است که قرائت‌های کارآمدی مجدداً تبدیل به قرائت‌هایی شده است که نسبت آنها با ارزش‌ها و معیار اصیل تفکر انقلاب اسلامی خیلی روشن نیست و به همین دلیل انتخابات یازدهم ریاست جمهوری این اهمیت را دارد که این همراهی را نشان بدهیم.

قرآن کریم وقتی می‌خواهد بگوید که چگونه به سعادت حتی دنیوی برسیم، آدرس پایداری و استقامت بر اصول را نشان می‌دهد: «وَ أَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا»(1). اگر روی مسیر پایبندی به اصول دینی استوار بودید و پایداری کردید، ما به شما نعمت‌های دنیایی را هم می‌چشانیم. یا در آیات دیگری از قرآن می‌فرماید اگر اقامه دین کردید، برکات زمین و آسمان بر شما نازل می‌شود. باید متوجه باشیم که نزول برکات راهی ندارد غیر از پایبندی به اصول.

اگر تاکنون کارآمدی‌هایی را کارآمدی فرض می‌کردیم که در آنها عدالت، کاهش فاصله طبقاتی، توجه به محرومین، فرصت‌های برابر برای همه و از همه مهم‌تر اقامه دین دیده نمی‌شده است، نباید اینها را کارآمدی تلقی کنیم. وقتی قرائت ما از کارآمدی چنین قرائت معلولی شد، فرصت به افرادی می‌رسد که هنوز باید پاسخگوی تخلفات اقتصادی‌شان باشند و بنای کجی که گذاشته‌اند ـ‌که در روایت داریم اگر کسی سنت سیئه‌ای را بنا بنهد، تا زمانی که این سیره برقرار است، باید پاسخگو باشدـ آن وقت کار به جایی می‌رسد که افرادی که سیره بدی را بنا نهادند و پایه افزایش فاصله طبقاتی را گذاشتند و زمانی که مسئولیت داشتند، به این موضوع افتخار می‌کردند و مثلاً می‌گفتند تهران شهری است که آدم‌های پولدار باید در آن راحت باشند و دلیلی ندارد که ما به فکر دیگرانی هم باشیم، امروز فرصت پیدا کنند که در میدان حاضر شوند و این به دلیل قرائت اشتباه از کارآمدی است که متأسفانه برخی از اقدامات کسانی که از آنها توقع نمی‌رفت، به این اشتباه دامن زد.

جنس انتقاد ما به دولت دقيقا آنجايي است كه مثل دولت اصلاحات عمل كرده است

رجانيوز: به نظر شما در جمع‌بندی این هشت سال، نقاط ضعف می‌چربند یا نقاط مثبت؟

نکته‌ مهمی که اتفاق افتاده این بود که ما با روی کارآمدن دولت نهم و دهم شاهد بودیم که یک جریان متفاوت از جریان رانت‌خوار و جریان به‌نوعی مقید به اشرافیت و ویژه‌خواری و قرائت لیبرالیستی از اقتصاد و فرهنگ روی کار آمد. صِرفِ تغییر گفتمان مدیریت کلان جامعه، آثار بسیار بابرکتی را داشت و باعث شد که خودباوری در بین به‌ویژه نسل جوان حزب‌اللهی که خوشبختانه بسیار هم تحصیلکرده، فهیم و هوشیار هستند به وجود بیاید و کشور سرمایه‌های اصیل خود را باور کند. اگر هم انتقادی هست، نوعاً برمی‌گردد به سرخوردگی‌ای که از بعضی از اقدامات در همین گروه رخ داد و نه چیز دیگری و متأسفانه بعضی‌ها متوجه این تفاوت نیستند.

درست است که امروز به برخی از اقدامات دولت دهم انتقاد می‌کنیم، اما جنس انتقاد ما دقیقاً آنجاهایی است که دولت دهم شبیه دولت اصلاحات عمل کرده و در جنبه فرهنگی حرف‌هایی را زده است که آنها می‌زدند و مطالبی بوده است که آنها بیان می‌کردند و به‌نوعی به تساهل و تسامح و مکتب‌سازی در برابر مکتب اسلام و دوری از اصول در سیاست خارجی برگشته است و مثلاً اسرائیل را با کینه‌ای که امام به عنوان یک رکن اساسی در تبرّای بین‌المللی به آن اشاره داشتند، فراموش کردند، دقیقاً همان نقطه، نقطه ضعف هست و آنجاهایی که قرائت اقتصادی در دولت به‌جای میل کردن به محوریت عدالت، به محوریت صِرف رشد اقتصادی میل کند، آنجا محل انتقاد است و به همین دلیل در واقع جنس انتقادها متفاوت است.

بعضی‌ها به این دولت انتقاد می‌کنند که چرا زمان‌هایی از مسیر دولت‌های سازندگی و اصلاحات فاصله گرفتی و بعضی‌ها به این دولت انتقاد می‌کنند که چرا زمان‌هایی به مسیر اصلاحات و سازندگی میل کردی؟ هر دو انتقاد است، ولی جنس این دو انتقاد متفاوت است و به نظرم انتخابات آینده دقیقاً صحنه رقابت این دو نگاه انتقادی است: نگاهی که انتقادش به وضعیت موجود این است که چرا شما رونق اقتصادی مبتنی بر رشد اقتصادی را دنبال نمی‌کنی و نگاهی که انتقادش این است که چرا تأکیدهای لازم بر عدالت، بر فرصت‌های برابر برای همه و افزایش ثروت عمومی ـ‌نه ثروت ویژه‌خواران‌ـ ملاک عمل قرار نگرفته است؟

هاشمی هم در سال 68 به عنوان یار نزدیک امام رأی آورد

رجانيوز: یکی از نکاتی که مطرح می شود این است که جریان سوم تیر از ب بسم الله غلط بوده و ریشه مشکلات را باید از انتخاب مردم در سوم تیر 84 دانست.

من اعتقاد دارم که مسیر انقلاب اسلامی از بدو تأسیس و بروز اجتماعی‌اش، یعنی نیم قرن پیش 1341 تا الان، یک مسیر بالنده بوده و هر زمان جلوه و بروز متفاوتی داشته است. بنده اعتقاد دارم پایبندی مردم به ارزش‌ها و باورهای دینی و اعتقادشان به حضور اجتماعی دینی را در نیم قرن گذشته نشان داده‌اند. ممکن است گاهی وقت‌ها در مصداق‌ها اشتباهاتی رخ داده باشد، ولی حتی در مصداق‌هایی که به نظر ما قابل انتقاد هستند، نگاه مردم، نگاه دین‌محور و دفاع از ارزش‌ها بوده است.

سال 76 که بالاخره نوبت به گروه اصلاح‌طلب رسید، دلیل رأی نیاوردن کاندیدای اصولگرایان این نبود که آمد و گفت من می‌خواهم روی اصول و قوانین دینی و ارزش‌هایی که امام آوردند پافشاری کنم، بلکه دلیلش این بود که آمد و گفت من می‌خواهم دقیقاً روش رئیس‌جمهوری قبلی را در عرصه اقتصادی ادامه بدهم و دلیل پیروزی آقای خاتمی و مدافعین ایشان هم این نبود که اینها آمدند و گفتند ما هم خط اقتصادی‌مان لیبرالیستی است که بعداً همین کار را انجام دادند، بلکه دلیلش این بود که اینها با بروز یک چهره انتقادی نسبت به وضع موجود و با مخالفت با اشتباهات دولت سازندگی به میدان آمدند و پرچمشان را هم دفاع از امام و خط امام قرار دادند و به این دلیل اقبال عمومی نسبت به آنها اتفاق افتاد.

حالا بعضی‌ها آن موقع انتقاد می‌کردند که اینها این حرفی که می‌زنند، حرف دلشان نیست و به صورت تصنعی این حرف را می‌زنند. شواهدی هم همان موقع نشان می‌داد که این حرف دلشان نیست. بعداً هم این شواهد به اینجا رسید که بالاخره در آن دوره بود که در روزنامه‌ها نوشتند باید اندیشه امام را به موزه‌ها بسپاریم، اما موقعی که می‌خواستند رأی مردم را بگیرند، بروزشان بروز تأکید بر ارزش‌ها و آرمان‌های امام و مخالفت با ویژه‌خواری و امثال اینها بود.

در قصه سوم تیر هم دقیقاً همین اتفاق افتاد، یعنی همه کاندیداهای حاضر در صحنه شعارهای دیگری می‌دادند. کاندیدایی که شعارش عدالت و بازگشت به تفکر امام بود و می‌گفت می‌خواهم بر اساس معیارهای دینی در مدیریت کلان حاضر بشوم، مورد اقبال قرار گرفت، حتی می‌خواهم بگویم آقای هاشمی هم در سال 68 به عنوان یار نزدیک امام رأی آوردند و نه به عنوان شخص آقای هاشمی که بعداً نشان دادند تفکراتی دارند که بعضی از آنها با مبانی حضرت امام تفاوت آشکاری داشت.

عرض بنده این است که همه این نیم قرن گذشته آزمونی بوده است که مردم ایران نشان داده‌اند که متعهد به حضور اجتماعی دین هستند و دین را هم از منظر ولایت‌فقیه و رهبری می‌بینند. ممکن است در مصداق‌ها تفاوت نظر و اشتباهات و فراز و نشیب‌هایی داشته‌ایم، ولی مسیر غالب جامعه حول و حوش این مسئله بوده و سوم تیر هم در واقع در همین مسیر قابل تحلیل است.

در عرصه‌هايي كه مديران جوان و حزب اللهي بودند شاهد رشد و جهشهای چشمگیری بودیم

رجانيوز: گفته می شود تجربه هشت ساله آقای احمدی‌نژاد نشان داده است که نخبگان و جوانان انقلابی توان اداره کشور را ندارند و ما باید به مدیرانی که سن و سال بالاتری دارند برگردیم. نظر شما چیست؟

البته اتفاقاً وقتی تحلیل میکنیم، در عرصههایی در این قریب به هشت سال در آنها شاهد رشد و جهشهای چشمگیری بودهایم که همین مدیران حزباللهی و مؤمن و معتقد به انقلاب اسلامی در آن میدانداری کردند و نوعا هم مدیران جوان بودند و اتفاقاً در عرصه‌هایی مشکل داریم که کسانی که در آنها میدان‌داری کردند که به‌نوعی به تفکر انقلاب اسلامی ـ‌تعبیری بگوییم که به کسی هم خیلی برنخوردـ تعهد همه‌جانبه نداشتند.

نه این‌که خود اینها آدم‌های مؤمنی نبودند، اما وقتی که در عرصه اجرا قرار گرفتند، مثلاً در اقتصاد و اشتغال و امثالهم که مشکلات فوری کشورمان در حال حاضر به آنها برمی‌گردد، خواستند راه‌حل ارائه بدهند، راه‌حل‌هایشان برخاسته از باورها و اندیشه‌های امام نبوده و باورهایشان نوعاً ترازیابی با کشورهای دیگر بوده و راه‌حل‌هایشان نوعاً از جنس تئوری‌های رایج اقتصادی بوده است که هیچ نسبتی هم با انقلاب اسلامی ندارند و به همین دلیل هم ناکارآمدی‌ها را دقیقاً در همان عرصه‌هایی می‌بینیم که جوانان مؤمن حزب‌اللهی حضور نداشته‌اند و اگر در آن عرصه‌ها هم این تفکر مؤمنانه حضور می‌داشت، وضعیت اقتصادی، وضعیت اشتغال و وضعیت تولید خیلی بهتر از الان بود.

برخي در انتخابات سرمایه‌گذاری‌های چندگانه مي‌كنند

رجانيوز: حلقه‌های قدرت و ثروت که معمولاً سر بزنگاه‌های انتخابات‌ها ظاهر می‌شوند و کسانی هستند که ثروت را برای قدرت و قدرت را برای ثروت هزینه می‌کنند؛ نمودشان را در انتخابات پیش رو چگونه می‌بینید؟

در بحث انتخابات با طراحی‌های چند لایه‌ای از سوی دشمن روبرو هستیم و بی‌توجهی به این چند لایه بودن تهدیدها گاهی باعث می‌شود که افراد نتوانند تقوای جمعی و اجتماعی خود را حفظ کنند. متأسفانه این بلیّه، بلیّه مهمی است که در ایام انتخابات جلوه و بروز پیدا می‌کند که خیلی‌ها به کسانی که گمان می‌کنند ممکن است در صحنه حضور پیدا کنند و انتخاب بشود ـ‌چه در انتخابات مجلس، چه در انتخابات شوراها و حتی فراتر در انتخابات ریاست جمهوری‌ـ سعی می‌کنند نزدیک شوند و اتفاقاً این افراد سرمایه‌گذاری‌های چندگانه هم می‌کنند، یعنی روی یک نفر هم سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و به‌نوعی سعی می‌کنند همه را وامدار خود کنند که در هر شرایطی بازی برایشان بازی برد باشد. این آفت بسیار خطرناکی است که متأسفانه عوارض سوء آن در برخی از موارد گریبان کشور را گرفته است و هشدارهای سال گذشته مقام معظم رهبری در پرهیز از کانون‌های قدرت و ثروت در انتخابات، در این دوره انتخابات هم باید حتماً مد نظر قرار بگیرد.

نکته دیگر این است که دعواهای برخی از این کانون‌های قدرت و ثروت دعواهای شخصی شده، یعنی برای خودشان و حلقه بسیار نزدیک به خودشان موضوعیت پیدا کرده است. اینها سرنوشت محتومی دارند و سنت اجتماعی تاریخ این است که کسانی که به این مرحله می‌رسند که تأکیدشان روی خودشان می‌شود، معمولاً از روند جریانات اجتماعی حذف و به حاشیه رانده می‌شوند. باید از گروه‌های قدرت و ثروتی ترسید که یک کمی پیچیده‌تر عمل می‌کنند و به همه نزدیک می‌شوند و سعی می‌کنند همه را تحت تأثیر قرار بدهند.

این اتفاق خوبی نیست که مثلاً اگر به برخی از بانک‌های خصوصی فشار آورده شود، نتیجه‌اش را در یک سئوال یا تحقیق و تفحص ببینیم. سئوال پیش می‌آید که چرا فشار به بانک‌های خصوصی باعث می‌شود عده‌ای احساس تکلیف کنند که از دولت به خاطر یک کار درست انتقاد کنند. باید ریشه‌یابی شود که چرا اینها می‌توانند در بعضی از مقامات چنین تأثیرگذاری را داشته باشند. این را باید تحلیل کرد.

 

داستان حضور در مسئولیت‌های اجتماعی کلید ساده‌ای دارد

رجانيوز: خدمت آقای آقاتهرانی که بودیم صحبتی درباره انتخابات شد و کسانی که دارند می‌آیند و خود را در معرض قضاوت قرار می‌دهند. ایشان به حدیث بسیار جالبی اشاره کردند که مایلیم شما قدری در این باره صحبت کنید. این‌که ما الان احساس تکلیف کنیم یک بحث است، این‌که بخواهیم دنبال ریاست‌طلبی باشیم بحث دیگری است. آن حدیث «مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ» است. به نظر شما الان فضا چگونه است؟

آقاي آقاتهراني بقیه‌اش را هم گفتند؟ «مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا مَلْعُونٌ كُلُّ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَهُ».

رجانيوز: بله همه‌اش را گفتند.

خب، پس هر سه تایش را گفتند. خیالم راحت شد!

رجانيوز: غالباً هم این اتفاق دارد تحت عنوان احساس تکلیف می‌افتد. نظر شما در این زمینه چیست و وجه تشخیص آن چگونه است؟ چگونه می‌شود فهمید که طرف از روی ریاست‌طلبی آمده یا از روی تکلیف. آیا می‌شود این تکلیف به شکلی باشد که طرف، خودش را کنار بکشد؟ چگونه؟

من سال‌ها پیش خدمت حضرت آیت‌الله راستی که ان‌شاءالله خداوند شفای‌شان بدهد، بودم. داستانی را نقل کردند و فرمودند آقایی در قم بود که 30 سال روی موضوعی تحقیق کرد و در پایان 30 سال کتاب بسیار جامعی در باره آن موضوع نوشت. شبی که می‌خواست آن کتاب را برای چاپ بدهد، پیش خودش این فکر را کرد که اگر فردا خبر بشود که امام زمان(عج) می‌‌خواهند ظهور کنند. آیا من خوشحال می‌شوم یا ناراحت؟ فکر کرد که اگر حضرت تشریف بیاورند که کسی به کتابم نگاه نمی‌کند و می‌روند از خودشان می‌پرسند و احساس کرد این کتاب برایش تبدیل به بُت شده است و با این‌که زحمت کشیده و کتاب دینی هم نوشته بود، کتابش را چاپ نکرد.

داستان حضور در مسئولیت‌های اجتماعی کلید ساده‌ای دارد. اگر انسان خوشحال شد که همین کار خوب را دیگران هم انجام بدهند و گفت الحمدلله که کس دیگری این کار خوب را انجام داد یا اگر دیگران هم حرف خوبی زدند، او از حرف خوب دیگران خوشحال شد، معلوم می‌شود که کار و حرف خوب برایش ‌موضوعیت داشته است، اما اگر نگاهش این بود که نه، این کار خوب را باید حتماً خودم انجام بدهم و به اسمم هم باید تمام شود و برای این‌که ریا هم کامل شود، باید همه هم بفهمند که من انجام داده‌ام، نه این‌که من انجام بدهم و فقط خدا بداند که من انجام داده‌ام، بلکه نه، همه عالم هم باید بفهمند که من انجام داده‌ام، آن وقت معلوم می‌شود که حتی اگر کار خوبی هم انجام شده، به خاطر این‌که محور آن خودخواهی بوده است، نمی‌توانیم آن را کار خوب بدانیم و ممکن است این کار نزد خدای متعال هیچ ارزشی نداشته باشد، بلکه موجب سقوط فرد هم بشود.

قرابت فكري و راهبردي در هر وحدتي ضروري است

رجانيوز: پس اگر کاری خوب باشد، ولی در یک مکانیسم وحدت کار خوبی از کار درنیامده باشد...

نقد ما به آن موضوع این است که بالاخره افرادی که کنار هم قرار میگیرند، قاعدتاً باید قرابت فکری و قرابت راهبرد داشته باشند، چون الان صحنه‌ای است که قرار است منجر به تشکیل یک دولت شود و باید راهبردهای مشابه داشته باشند. ما سئوال می‌کنیم و می‌گوییم یکی از این آقایان کتاب چاپ کرده و صحبتش این است که راهبرد من راهبرد توسعه است و مثلاً در موضوعات مختلف که کتاب نوشته و نظرات خود را اعلام کرده‌اند، مدل کارشان این بوده که از کشورهای مختلف‌ ترازیابی کرده و گفته‌اند مثلاً در ورزش کشور کره‌جنوبی این کار را کرده، انگلستان این کار را کرده‌اند و... ما هم باید در کشورمان این کار را بکنیم.

کتاب را که می‌خوانید، هیچ نسبتی بین راهبردهای ارائه شده و اندیشه دینی فضلاً به اندیشه انقلاب اسلامی نمی‌بینید، چون مشکل ما اسلام امریکایی است و بعضی‌ها به بهانه اندیشه دینی دارند اندیشه اسلام امریکایی را ترویج می‌کنند. اندیشه‌ای که به‌رغم این‌که شعار اسلامی داده می‌شود، اساس آن سکولاریسم است. همین را هم در آن کتاب نمی‌بینید، یعنی بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم را از ابتدای آن کتاب حذف کنید، این کتاب می‌توانست در هر کشور دیگری چاپ شود.

یک عده دارند این حرف را می‌زنند، یک عده دیگر می‌گویند باید در همه صحنه‌ها ببینیم الگوی اسلامی چیست، یک عده هم حرف بینابین می‌زنند. سئوالمان این است که اگر قرار است همراهی صورت بگیرد، محور آن چیست؟ محور همراهی این است که حتماً یکی از ما سه نفر رئیس بشود؟ یا محور همراهی این است که هر کسی که رئیس شد یک راهبرد مؤمنانه مبتنی بر الگوی اسلامی ارائه بدهد؟ چون این را متوجه نمی‌شویم، طبیعی است که در خصوص این نوع همراهی‌ها مجبوریم نوعی احتیاط را در پیش بگیریم.

یعنی اگر مثلاً دو به علاوه یکی شکل بگیرد که هیچ‌یک از این دو نمی‌خواهند کاندید شوند و می‌رویم به سراغ یک نفر دیگر. آن را می‌شود رویش حساب كرد؟

 

هر نوع تجمعی که صورت بگیرد، سئوال ما این است که برنامه شما چیست؟ اساس برنامه‌تان را چه چیزی قرار داده‌اید؟ بحثمان افراد نیستند. بله، اندیشه افراد هم ممکن است در طول زمان عوض شود، ولی می‌پرسیم شمایی که همراهی را شعار خودتان قرار داده‌اید، توضیح بدهید چه چیزی عوض شده است؟ کدام‌یک از شما عوض شده‌اید؟ نظر شما مدل توسعه‌ای که نوعاً الگوبرداری از کشورهای مختلف است، شده یا نظر آنها عوض شده است و دنبال الگوی اسلامی‌ـ‌ایرانی هستند؟ و بعد این موضوع را نشان بدهیم که مثلاً در تجربه مدیریت چه کاری کردیم که مبتنی بر مدیریت اسلامی بوده است یا چه چیزی را دنبال و تلاش کرده‌ایم به این مدل نزدیک شویم؟ برعکس، هر چه را که گفتیم می‌توانست دقیقاً در یک فضای سکولار هم اتفاق بیفتد. تا روشن نباشد نمی‌توانیم قضاوت کنیم.

البته موضوع جناب دكتر حداد عادل كمي متفاوت است. ما ايشان را فردي انقلابي و اهل هزينه كردن براي انقلاب و آرمانهاي آن ميدانيم و اين واقعيت را در عملكرد ايشان به صورت عملي ديدهايم. كما اينكه در اولين روزهاي فتنه و در حالي كه برخي از آقايان به طمع منافع آينده سياسي حاضر به حضور در عرصه و دفاع از انقلاب نبودند، ايشان خيلي محكم و شجاعانه وارد عرصه شدند و به دفاع از انقلاب اسلامي پرداختند. اتفاقا همين سابقه و روحيه قابل تقدير ايشان موجب شده است كه در مورد برخي از ائتلافها و حضور ايشان در آن نگران باشيم.

 

 

 

 

 

براي جبهه پايداري مهم‌تر از مصداق، برنامه اولويت دارد

بحث برنامه شد. جبهه پایداری چه برنامه‌ای برای اداره کشور دارد؟

جبهه پایداری قبلاً هم اعلام کرده که مهم‌تر از مصداق، برنامه برایمان مهم است و جمعی از ما با یک دید مبتنی بر هم آرمان‌گرایی و هم واقع‌گرایی در حال تدوین برنامه دولت یازدهم هستند که ان‌شاءالله ما مصداق آن باشیم که بگوییم هر کسی دولت یازدهم شد، این پیشنهاد ما برای اداره کشور است. البته مصداق هم مهم است که کسی که این مسئولیت را به عهده می‌گیرد به جمع واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی اعتقاد داشته باشد، اما این موضوع را داریم با جدیت دنبال می‌کنیم.

مهم‌ترین نکاتی که الان می‌توانم عرض کنم این است که ما در این برنامه به دو نکته توجه تام کرده‌ایم. یک نکته‌اش این بوده که به هر حال مشکلات حاد کشور مشکلات اقتصادی است و برای برون رفت از این مشکلات اقتصادی، باید تلاشمان این باشد که اقتصاد کشور را مردمی کنیم. قرائت برخی از مردمی بودن این است که سرمایه‌دارهای بخش خصوصی در میدان حاضر شوند. ضمن این‌که به سرمایه حلال بخش خصوصی احترام می‌گذاریم، باید دنبال این باشیم که آحاد مردم بتوانند در صحنه اقتصاد حضور فعالانه‌ای داشته باشند. برای این حضور احتیاج به برخی از توانمندسازی‌ها و فرصت‌های برابر درست کردن و مردمی کردن اقتصاد از این جهت است.

دومین نکته بارز در این برنامه این است که انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بوده است و با این همه در عرصه فرهنگ، برنامه مهمی را از جانب حکومت شاهد نبوده‌ایم و هر جا که حکومت خواسته است کار فرهنگی کند یا کارش تصنعی، تشریفاتی و تزئینی شده یا کاری بوده که عمیق نبوده و به‌نوعی جنبه‌های سلبی دنبال شده است. این احتیاج به تأمل دقیق دارد که اگر خواستیم در این صحنه کاری بکنیم باید متناسب با شأن انقلاب فرهنگی ما و کاری فاخر و اساسی باشد.

جبهه پايداري در نظر دارد که از تمام ظرفیت‌های جریان حزب الله و مومنین برای انتخاب کاندیدا استفاده شود

رجانيوز: برنامه جبهه پایداری برای انتخابات چیست؟ کاندیدا دارد؟

جبهه پایداری مجموعه کاندیداهای مطرح کشور را رصد کرده، با برخی جلساتی گذاشته، از برخی نظراتشان را جمع‌آوری کرده و بر اساس برخی از مصاحبه‌ها و جلساتی که با دیگران داشته تلاش کرده است بر اساس دو معیار پایبندی به ارزش‌ها، آرمانگرای و کارآمدی به کاندیدای مناسبی برسد. تا الان از بین نزدیک به 40 نفری که در این صحنه حضور داشته و مطرح بوده‌اند و همین طور تعدادی که داوطلب نبودند، ولی جبهه فکر می‌کرده است که اینها ظرفیت حضور دارند، بررسی‌هایی را انجام داده‌ایم و مجموع این دو گروه شاید نزدیک به 70 نفر می‌شدند.

بررسی شده و فعلاً جبهه به فهرست کوتاه‌شده‌ای رسیده است و داریم تلاش می‌کنیم با توجه به معیارهایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی 9 دی فرمودند و ان‌شاءالله بعداً هم تأکیداتی خواهند داشت، به جمع‌بندی برسیم. ما هنوز جمع‌بندی نهایی نکرده‌ایم، ولی قطعاً مهم‌ترین محور در جمع‌بندی نهایی ما توجه به معیارهایی است که رهبری بیان خواهند کرد. چیزی که الان متوجه هستیم و درک می‌کنیم این است که با توجه به بیاناتی که ایشان فرمودند، هم بحث کارآمدی مهم است و هم بحث پایبندی به ارزش و دلبستگی به انقلاب اسلامی.

اینها را به عنوان ارکان تصمیم‌گیری‌های خودمان در نظر داریم.  یکی دیگر از نکاتی که در نظر داریم این است که از تمام ظرفیت های جریان حزب الله و مومنین برای انتخاب کاندیدا استفاده شود و نظرات آنها چه در مرحله انتخاب کاندیدا و چه در مرحله تدوین برنامه ها مورد استفاده قرار گیرد و انشالله با اقناع، هماهنگی و همراهی مومنانه ای در صحنه انتخابات حاضر شویم.

 

خط قرمزي كه جبهه پايداري به هيچ وجه از آن كوتاه نمي‌آيد

رجانيوز: نسبتی که جبهه پایداری با کاندیدای مورد توجه دولت برقرار مي‎كند، چیست؟ آیا یکی خواهد شد؟

سئوال سختی است. انتخابات برای خیلی از جریانات سیاسی، نماد تفکرشان است و کاندیدایی که توسط جریانات مطرح می‌شوند به‌نوعی باید این ظرفیت را داشته باشد که بتواند نشان‌دهنده آن تفکر یا لااقل به آن تفکر نزدیک باشد و بتواند آن تفکر را در جامعه نمایندگان کند، به همین خاطر جبهه پایداری روی این موضوع حساسیت زیادی دارد که نمایندگی این گفتمان را به کسانی بسپاریم که به‌نوعی از آنان سوابقی را سراغ داریم که با پایبندی به ارزش‌ها و یا کارآمدی در تعارض قرار نگیرند، ولی البته کارآمدی با قرائتی که عرض کردم و نه آن کارآمدی که با دیگران فقط اشتراک لفظی دارد. ما آن را کارآمدی تلقی نمی‌کنیم. از این جهت ما بسیار باوسواس به موضوع نگاه می‌کنیم و در این وسواس مراقب هستیم که این دو جنبه حفظ شوند.

قطعاً یکی از نکات منفی برای هر داوطلبی این است که شائبه حرکت مستقل و خود بسندهاش نسبت به جریان رهبری انقلاب اسلامی ملاحظه شود. این برای ما یک خط قرمز جدی است و از این خط قرمز به هیچ‌وجه کوتاه نمی‌آییم. این خط قرمز به‌قدری برای ما مهم است که اگر جریانی بالاترین کارآمدی را هم داشته باشد، ولی شائبه حرکت خود بسندهاش نسبت به رهبری انقلاب اسلامی و ولایتفقیه با مصداق حضرت آیتاللهالعظمی امام سیدعلی خامنهای وجود داشته باشد، به این فرد به هیچوجه نمیتوانیم اعتماد کنیم.

رجانيوز: از اينكه اين فرصت را در اختيار رجانيوز قرار داديد متشكريم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۴۱ - ۱۱ بهمن ۱۳۹۱
۰
۰
دکتر دوست دارم....
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها