در این بخش در گفتوگو با محمد صادق الحسینی کارشناس مسائل خاورمیانه به بررسی اوضاع سوریه پرداختیم تا دریابیم که آیا جنس تحولات در سوریه مشابه تحولات در سایر کشورهای منطقه است،
حاصل این گفتوگو از نظر خوانندگان میگذرد.
بیداری اسلامی در منطقه در حالی وارد سومین بهار خود میشود که بنا به گفته برخی کارشناسان موضوع سوریه تفاوتهایی را با آنچه در سایر کشورها میگذرد، دارد. نظر شما در این باره چیست؟
صادق الحسینی: بسیاری بر این اعتقادند که آنچه در جهان عرب اتفاق افتاده جزء تولیدات آمریکایی است و لذا آن را «بهار عربی» نامیدند.
بسیاری از نخبگان غرب و جهان عرب چنین عقیدهای دارند، اما تعدادی از سیاستمداران پخته از جمله مقامات جمهوری اسلامی آن را بیداری اسلامی نام نهادند که به نظرم صحیح و کارشناسی شده و ارزیابی دقیق از یک موقعیت حقیقی منطقه است.
16 نهاد جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا چند ماه پیش از تحولات منطقه به اوباما نوشتند که منطقه عربی - اسلامی احتیاج به تغییرات جدی دارد، چرا که حاکمان اصلی منطقه قدرت حفاظت از منافع آمریکا و حتی حفاظت از خودشان را هم ندارند.
مردم منطقه نیز این موضوع را احساس کرده بودند که حاکمان بیثبات شده و میتوانند آنها را سرنگون کنند.
پیروزی مقاومت منطقه و تحولات آن موجب تضعیف امپریالیسم و جایگزینی قدرت مردم میشد، اما این روند بسیار کند بود که تنها خبرگان منطقه قادر به پیش بینی این تحولات بودند.
در همین راستا، حاکمان برای تجدید حیات خود به دنبال جایگزین بودند که عمدتاً فرزندانشان را شامل میشد.
غرب پس از ناکامی در اداره تحولات تونس و مصر وارد این مدار شد تا کل تحولات یک کشور انقلابی را خود به دست بگیرد و کلید تغییرات دست خودش باشد که این موضوع در لیبی رخ داد.
روند تحولات در یمن، بحرین و سایر نقاط به گونهای بود که غرب و برخی حاکمان مرتجع عرب تصور کردند، تحولات به سود جمهوری اسلامی در جریان است که این موضوع آنها را ترغیب کرد که به هر نحو ممکن به منافع جمهوری اسلامی ضربه بزنند.
تحولات در سوریه از چه نوعی است؟ بیداری اسلامی یا آشوب؟
صادق الحسینی: در سوریه نیز مردم خواستار تغییراتی بودند که رأس قدرت نیز ارادهای برای اجابت آن را داشت، اما از آنجا که سوریه حلقه مقاومت بود و دارای آخرین ارتش منسجم عربی و قادر به ایستادگی در مقابل رژیم اسرائیل بود، غرب و برخی حاکمان مرتجع عربی تصمیم گرفتند که ابتکار عمل را در دست گرفته و مسلح کردن معترضان در سوریه و ارسال شورشی، تروریست و عناصر القاعده را با هدف جنگ تمام عیار علیه حکومت بشار اسد و از بین بردن نقش سوریه در منطقه را دنبال کردند.
در این روند، مردم سوریه در آینده خود نقشی نخواهند داشت چرا که آنها از صحنه خارج شده و میدان جنگی بین شورشیان مسلح وابسته به خارج که ضد مقاومت هستند و حکومتی که جزئی از محور مقاومت میباشد، در گرفته است.
بسیاری از شورشیان در سوریه که از چچن، افغانستان، پاکستان و سایر کشورها وارد سوریه شدهاند، تصور میکردند علیه کفار یا رژیم اسرائیل میجنگند.
هدف از به راه انداختن این جنگ در ابعاد منطقهای چیست؟
صادق الحسینی: اگر پروژه سوریه به سود غرب پایان یابد، در مراحل بعدی دروازههای مسکو و پکن را تهدید خواهند کرد. طراحی جداسازی جمهوریهای خود مختار روسیه از جمله چچن از سناریوهای غرب است که مقامات کرملین به آن پی بردهاند.
مقام معظم رهبری در مورد این تحرکات فرمودند که غرب در تحولات سوریه به دنبال بدیلسازی است، یعنی همان کاری که «ابومصعب زرقاوی» در عراق انجام داد که در مقابل مقاومت مردم عراق در قبال اشغالگران آمریکایی دست به اعمال تروریستی علیه مردم و منافع ملی عراق زد تا ملت این کشور از انقلابیون بیزار شوند.
یعنی از ابتدا تروریستها بودند و حضور مردمی نبود؟
صادق الحسینی: مردم سوریه نیز به دنبال اصلاحات بودند، اما جریانی، فرقهگرایی، ترور و سلفیگری را در پیش گرفت تا این نفرت و جنگ داخلی شیعه و سنی را به جان یکدیگر اندازد.
این همان هدفی است که از آغاز تحولات از سوی غرب دنبال شد تا همه دستاوردهای جمهوری اسلامی از این تحولات را از بین ببرند.
امروز نه معترضان بلکه حامیان حکومت سوریه نیز نمیتوانند وارد میدان شوند، چرا که شرایط میلیتاریزه شده است.
تلاش غرب ایجاد یک حکومت وهابی در سوریه است، تا از سویی آلت دست عربستان و آمریکا باشد و از سوی دیگر با «وهابیزه» کردن جامعه سوریه به همین بهانه در منطقه حضور داشته باشند.
آنچه در سوریه جریان دارد، یک جنگ تمام عیار استعماری است تا مردم منطقه از قیام توبه کرده و راضی به معادله چیدمان پس از جنگ جهانی دوم شوند و وارد عرصه نشوند تا با استفاده از موقعیت نابسامان این کشور در منطقه حضور بیشتری داشته باشند.
دود این آتش به چشم حاکمان ترکیه، عربستان و کل کشورهای منطقه خواهد رسید، چرا که تنها راه نجات آمریکا پس از 2 شکست بزرگ افغانستان و عراق و تحولات منطقه بوده است.
پنتاگون پس از جنگ افغانستان و عراق سناریوی جنگهای نیابتی با تلفات صفر و امتیاز 100 را دنبال میکند که سربازان و پول این جنگها از خود منطقه تامین خواهد شد.
نقش حکومت سوریه در شعلهور کردن بحران در این کشور چقدر است؟ آیا اگر با معترضان در ابتدا به شیوهای دیگر برخورد میشد بازهم شاهد این بحران بودیم؟
صادق الحسینی: مدیریت بحران در سوریه در اوائل بسیار ناکارآمد، ضعیف، ناتوان و همراه با اشتباهات جدی بود، اما در عین حال آن تصمیمی که برای سوریه از ابتدا به عنوان «نقشه تغییر» بود از زمانی که حکومت سعد الحریری در لبنان از قدرت خارج شد، شکل گرفت.
عربستان، قطر و ترکیه از همان زمان کنار رفتن حریری از صحنه سیاسی لبنان اعلام کردند که ایران در حال تشکیل هلال شیعی است و باید با آن مقابله کرد.
با مدیریت خوب یا بد اعتراضات توسط ارتش و نیروهای امنیتی سوریه، طرح غرب و کشورهای عربی دنبال میشد، اما مدیریت خوب این بحران شرایط بهتری برای حکومت سوریه به دنبال میداشت. مقامات سوری دیر متوجه عمق این بحران شدند و مسیر از حالت یک مشکل داخلی سوریه به یک مشکل منطقهای و بینالمللی تبدیل شد.
اظهارات «فاروغ الشرع» در مورد تحولات سوریه که گفته بود مدیریت از دست همه خارج شده است را چطور ارزیابی میکنید؟
صادق الحسینی: فاروغ الشرع بخش مهمی از تحولات سوریه را بدرستی تشریح کرد، اما در عین حال چون تمام عناصر تغییر و تحول در منطقه در دست او نیست و همانطور که خود گفت، در جریان بسیاری از امور قرار ندارد، نقطه ضعفی در تحلیلهایش وجود داشت و آن اینکه سوریه سوپاپ اطمینان برای روسیه و چین و مقاومت و آخرین حربه استعمار و ناتو برای تسلط بر منطقه است. بر این اساس به نظر وی تحولات از دست حکومت خارج شده است.
با معادلات تک بعدی نمیتوان گفت که چشمانداز آینده سوریه مبهم است. جمهوری اسلامی ایران، روسیه، چین، حزبالله، مقاومت عراق و ... اجازه نخواهند داد که سوریه سقوط کند و دنیا بدست آمریکا و رژیم صهیونیستی افتد.
فاروغالشرع در این بخش کمی محافظهکارانه عمل کرد که شاید برای حفظ نقش خود در آینده سوریه مجبور به ارائه چنین تحلیلی بود. بسیاری از کارشناسان از وی به عنوان جایگزین بعدی اسد یاد میکنند که در بین مخالفان حکومت نیز وجههای دارد، شاید در پیش گرفتن این سیاست محافظهکارانه نیز به همین دلیل باشد.
در خصوص حمایت روسیه از حکومت سوریه ظاهراً این حمایت از نوع مطلق به سمت نسبی در حرکت است. نمونه آن اظهارات معاون وزیر خارجه روسیه و نیز پوتین است که ابهاماتی را در مورد ادامه حمایت روسیه از حکومت اسد ایجاد کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
صادق الحسینی: این اظهارات نشان میدهد که دنیا به دنبال یک تعامل بزرگ برای برون رفت از این بحران است. پوتین گفت که آینده سوریه برای ما مهمتر از بشار اسد است که یک نکته مهم در آن نهفته بود. حکومت بشار اسد با ارتش سوریه که منسجم و یکپارچه مانده و واحد جغرافیایی سیاسی این کشور و جامعه متنوع و متعدد آن، با هم پیوسته است و هر یک از این اضلاع سقوط کند همه اضلاع از بین میرود. هر کس بگوید واحد جغرافیایی سوریه مهم است، یعنی هیچیک از این اضلاع نباید از بین رود.
چرا در گذشته حمایت از اسد خط قرمزشان بود و امروز نه؟
صادق الحسینی: نظام بینالملل الان به سمت یک توافق در حرکت است که در آن هر یک از طرفین از جمله روسیه و چین از یک طرف و آمریکا و غرب از سوی دیگر یک گام عقب مینشینند تا امکان توافق حاصل شود. روسیه اعلام کرده که شورای ملی را به رسمیت نمیشناسد، اما با آنها مذاکره میکند، آمریکا نیز «جبهه النصره» را تروریستی نامید.
در سطح بینالمللی، طرح ژنو 2 در پیش است که مصر و ایران را در آن به رسمیت بشناسند و رزرو یک کرسی برای شورای ملی که عامل اردوگاه غرب است که در گذشته از سوی بشار اسد نادیده گرفته میشدند و سوم اینکه اخضر ابراهیمی طرحی دارد که «طائف سوری» نام دارد.
اخضر ابراهیمی 3 طرح طائفی لبنان، افغانستان و عراق را در کارنامه دارد که تقسیم قدرت بین طوایف است که جمع آنها معادله خاص سوری است.
روسیه و چین طرح سوری - سوری را پذیرفتهاند، بسیاری کشورهای اروپایی آن را معقول میدانند و آمریکا آن را مطالعه میکند.
با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا که در آن سخنی از کاندولیزا رایس معتقد به خاورمیانه جدید و هیلاری کلینتون تندرو نیست، راه حل سوری - سوری به نام ژنو 2 دنبال میشود.
این طرح تاکنون به طور رسمی اعلام نشده اما از سوی اخضر ابراهیمی در حال انجام است که شاید در آینده با نام طرح لاوروف- جان کری دنبال شود.
جان کری سابقه ایجاد القاعده، مذاکره با چین و روسیه را داشته و بارها گفته که مذاکره علنی یا مخفی با ایران را دنبال خواهد کرد.
آمریکا و غرب اذعان کردهاند که عبور از ایران، محور مقاومت، سوریه و بشار اسد برای آنها امکانپذیر نیست و باید طرحی دیگر در این خصوص را دنبال کنند.
یعنی با یک توافق بین قدرتها بحران سوریه از بین میرود؟
صادق الحسینی: البته غلبه نظامی یک طرف بر طرف دیگر ممکن نیست، بلکه دیگر جنگ با این شدت دنبال نمیشود و یک تحول مهم در آرایش و موازنه قوا اتفاق میافتد که غرب در پرتو آن نمیتواند به هر کشوری که خواست لشکرکشی کند یا هر طور که میخواهد در قبال آنها رفتار کند.
اما وضعیت میدانی و تحرکات منطقهای موضوع دیگری را نشان میدهد. اخیراً مقامات ترک اقدامات دیپلماتیک را در پیش گرفتهاند تا در قالب طرحی روسیه را از کنار سوریه خارج کنند. تروریستها وارد حومه دمشق شده و عملیاتهایی را در این مناطق داشتهاند، ارتش نیز از تمرکز خود را روی مناطق حساس بخصوص پایتخت قرار داده است.
صادق الحسینی: تروریستها در ابتدای ماجرا وارد دمشق شدند و ترورهایی داشتند که مقامات بلندپایه سیاسی، امنیتی و نظامی بلند پایه را شامل میشد، بعد به حلب رفتند و تلاش کردند آنجا را بدست بگیرند و پس از آن دوباره به دمشق آمدند و امروز دوباره جنگ دمشق آغاز شده، اما در هیچ یک از این مراحل حکومت سوریه متلاشی نشد یا شکست نخورد و حکومت هنوز استوار است.
از سوی دیگر همپیمانان منطقهای آمریکا با یک اشاره این کشور پس از توافقات احتمالی با روسیه و چین دست از آشوب و بحرانسازی در سوریه خواهند کشید، پس نباید چندان به این موضوعات توجه کرد و آن را مهم دانست.
در همین راستا بازیگران مهم منطقهای نیز وارد میدان میشوند که مصر به عنوان نماینده اخوانالمسلمین منطقه و ایران از جمله آنها هستند.
مدتی پیش طرح نشست چهار جانبه مرسی درباره سوریه کلید خورد که نشست اول آن در قاهره با حضور نمایندگان ایران، مصر، ترکیه و عربستان برگزار شد، اما در نشستهای بعدی خبری از عربستان نبود و بعداً نیز روند امور دچار مشکلاتی شد. این طرح به کجا رسید؟
صادق الحسینی: مرسی با جدیت طرح را دنبال میکند که حاشیه در اجلاس D8 به طور جدی دنبال شد و پاکستان و مالزی عضو آن شدند و اندونزی قرار است وارد شود.
قرار است که عراق نیز به عنوان رئیس اتحادیه عرب در این اجلاس حضور داشته باشد.
تصویر ذهنی شما از آینده سوریه چیست؟ آیا بشار اسد میماند؟
صادق الحسینی: بشار اسد خواهد ماند و در انتخابات سال 2014 شرکت میکند. در آینده، دولتی ائتلافی شامل همه اپوزیسیون و دولت کنونی بشار اسد خواهیم داشت؛ یعنی همان اتفاقی که در لبنان رخ داد.
غرب به این نتیجه رسیده که نمیتواند این معادله را به هم بزند بر همین مبنا به دنبال یافتن راه میانهای برای خروج از بن بست کنونی است.