سرویس نقد رسانه 598؛ در اعیاد و عزاداریها و مناسبتهای ملیـمذهبی رسانهی ملی بیشترین حجم کاری را دارد و در مقایسه با سایر روزها ویژهبرنامههای تولیدی، ترکیبی، مستند و نمایشهای متعددی به فراخور مناسبتها پخش میکند تا ضمن اینکه مخاطبان را سرگرم مینماید، به نوعی اطلاعرسانی هم داشته باشد. یکی از این مناسبتها، که به نسبت مهم و طولانی است، ایامالله دهه فجر است که صداوسیما در این باب رسالت سنگینی به عهده دارد، چرا که ایام پیروزی انقلاب از اعیاد مذهبیـملی مهم است و با گذشت زمان نباید خاک غفلت به آن بنشیند و مسئولین میبایست برای آگاهسازی نسلها در این مهم مجدانه تلاش داشته باشند، چرا که پیروزیهای اخیر کشورهای مختلف دنیا نیز متأثر از همین الگوی مهم است.
اخیراً در اخبار مطرح شد «رسانه ملی» با 1340برنامهی ترکیبی، مستند، مسابقه، فیلم و مجموعهی تلویزیونی در شبکههای مختلف سیما روایتگر انقلاب اسلامی در دههی فجر 91 خواهد بود. به نقل از روابط عمومی سیما، 731 برنامهی ترکیبی، 6 مجموعهی تلویزیونی، 64 فیلم سینمایی، 17 مجموعهی نمایشی کمدی، 75 برنامهی گفتوگومحور، 20 مسابقه و 425 مستند از شبکههای سیما پخش میشود. این برنامهها بیش از 53 هزار و 600 دقیقه مهمان مخاطبان سیما در ایامالله دههی فجرند.
مجموعههای تلویزیونی«جلوهی شکوه»و «خاطرات مرد ناتمام» از شبکهی یک سیما، «روحالله» از شبکهی دو، «پروانه» از شبکهی سه و «ریحانه» از شبکهی چهار سیما پخش میشود. شبکهی پنج نیز جشنوارهی تلویزیونی فیلمهای سینمایی با موضوع انقلاب اسلامی را برای مخاطبان خود تدارک دیده است. شبکهی جامجم مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای شبکههای دیگر را بازپخش میکند و شبکهی آموزش هم جشنوارهی موسیقی و شعر فجر را انعکاس میدهد و پوشش جشنوارهی تئاتر فجر، در دستور کار شبکهی چهار و جشنوارهی فیلم فجر، در برنامهی پخش شبکههای یک و نمایش است.
شبکهی مستند نیز بخشهایی از جشنوارهی فیلم فجر را پخش میکند. جُنگهای شبانه نیز در برخی شبکههای سیما مهمان خانههای مردم انقلابی ایران اسلامی است و مستند «رازها و دروغها» از شبکهی یک، چهار و مستند پخش خواهد شد و نیز چند مستند دیگر دربارهی افراد مؤثر در رژیم پهلوی، در دستور کار پخش سیما در ایام الله دههی فجر قرار گرفته است. سری جدید خندهبازار، مجموعهی کمدی «پیشی پرشین»، برنامهی «روی خط مرز» با هدف بررسی وضعیت مناطق مرزی در قبل و بعد از انقلاب، مجلههای علمی و اقتصادی و کنکاش با بررسی دستاوردهای علمی و اقتصادی انقلاب اسلامی، اردوهای جهادی و مستند گزارشی مجموعهی راهپیماییهای 30 سال اخیر، از دیگر برنامههای ویژهی دههی فجر انقلاب اسلامی امسال معرفی گردیده است.
روابط عمومی رسانهی ملی همچنین تأکید کرد: «گفتمان حاکم بر برنامههای تلویزیون در دههی فجر "انقلاب اسلامی یک پدیدهی الهی و مردمی" و شعار اصلی برنامهها "انقلاب اسلامی، نهضت پایدار تا ظهور موعود" است.»
ممکن است هر رسانهای، مخصوصاً رسانهی ملی (تلویزیون) در ایران، که به شکل دولتی فعالیت دارد و همچنین مخاطبان میلیونی و اعتماد عمومی بالای 86 درصد دارد، به علت برخی اِعمال سلیقههای فردی، به افراط یا تفریط گرفتار گردد و در انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر، با شتابزدگی در تصمیمگیریها، موجبات ریزش مخاطب در آن مناسبت تاریخی (ملی یا مذهبی) و از دست رفتن اعتماد مخاطب در دریافت پیام رسانهی ملی را فراهم سازد.
یکی از اولویتهای رسانه انتقال صحیح و کامل پیام از منبع فرستنده به گیرنده یا گیرندگان است. اگر رسانهای احساس جانبداری و تعصب را در رابطه با موضوع یا حادثهای تاریخی به مخاطبان خود انتقال دهد، این جانبداری صورت ناخوشایندی خواهد داشت و به مخاطب احساس تحمیل و القای مفاهیم منفی از سوی رسانهی ملی دست خواهد داد و اعتماد را، که سرمایهی هر رسانهی دیداریـشنیداری است، از آن رسانه خواهد گرفت، هرچند که آن ارزش و هنجار (norms) ملی یا مذهبی، حق و حقیقت باشد؛ چه رسد به آنکه آن ارزش حق هم نباشد.
به هر حال، تجربهی چهار دهه فعالیت رسانهی ملی در نظام اسلامی این مطلب را روشن ساخته است که رسانهی ملی در برنامههای مناسبتی، در پارهای از اوقات، گرفتار افراط و تفریط گردیده است. در تحقیقات میدانی به این ایرادات برمیخوریم:
1. اشباع و دلزدگی در برنامهها: پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتفاق مهمی بود که هرچند از کشور ما شروع شد، ولی مختص به ایران نماند و تمام کشورهای جهان را متأثر ساخت. بنابراین میبایست در همهی ابعاد مورد بررسی قرار گیرد و شاید این وظیفهی رسانهی ملی باشد تا به خوبی چنین صحنههایی را به تصویر بکشد و هر سال به نسبت سال قبل با برنامهریزی هدفمندتر و منسجمتر به استقبال ایامالله فجر برود و البته مراقب باشد تا دچار اشباع و دلزدگی مخاطب نشود. در این ایام شاید بهتر باشد تا جنایات و فساد اخلاقی و شخصیتی پهلوی را بیشتر مطرح کنند تا در مقابل تطهیرسازیهای دروغین رسانههای وابسته و کسانی که سعی میکنند تا به هر دلیل خاندان جعلی پهلوی را نزد افکار عمومی خوب جلوه دهند، حقایق را مطرح کنند. مانند جشنهای پرهزینهی 2500ساله یا تاجگذاریهای سنگینی که به قیمت زیر پا گذاشتن حقوق میلیونها ایرانی برای ظاهرسازی انجام میشد. لذا باید مطرح شود تا مردم به صورت غیرمستقیم سادهزیستی ولایت فقیه را با زندگی پهلوی مقایسه کنند و بیشتر قدر این گوهر تابناک را بدانند. البته این رسالت صداوسیمای جمهوری اسلامی است که بتواند وقایع تاریخ معاصر کشورمان را به خوبی انتقال دهد (یادداشتهای من، 1390).
رسانهی ملی، که گفتمان حاکم بر برنامههای تلویزیون خود در ایامالله دههی فجر را «انقلاب اسلامی یک پدیدهی الهی و مردمی» تعیین و راهبرد اساسی برنامهها را، استقلال، آزادی، و نظام ولایی و سبک زندگی اسلامیـایرانی در این ایام تعریف کرده، آیا توانسته است شعارها و آرمانهای انقلاب را به نسل جدید انقلاب انتقال دهد؟ |
تجربهی چهار دهه فعالیت رسانهی ملی در نظام اسلامی این مطلب را روشن ساخته است که رسانهی ملی در برنامههای مناسبتی، در پارهای از اوقات، گرفتار افراط و تفریط گردیده است.
2. تحریف سبک زندگی: این نوع، به صورت حاشیهای و پنهان در تولیدات نمایشی سیما قابل رصد است. در لایههای زیرین تولیدات سیما، سبک زندگی مصرفگرایی تبلیغ میشود و به راحتی این دست تولیدات از ناظران کیفی رسانه تأییدیه میگیرند و از آنتن سیما پخش میشوند و به مرور زمان، سطح توقعات از سبک متعادل زندگی را بالا میبرند و مخاطبان را به مصرفگرایی فزایندهای تحریک میکنند. یکی از آرمانهای اصلی انقلاب، که از همان بدو امر مورد توجه امام خمینی (رحمت الله علیه) نیز قرار داشت، مسئلهی جهانیسازی انقلاب اسلامی بود. این امر، همچون آرمان بلندی، با تثبیت سبک متعادل زندگی به دست خواهد آمد. تبلیغات و پروپاگاندای مصرفگرایی همچنین تولید را با بحران مواجه خواهد ساخت و باعث رکود رشد صنعت در کشور خواهد گردید.
معمار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)، مسئولیت و رسالت مطبوعات و رسانهها را حرکت در مسیر خواست ملت و خدمت به ملت میدانند و تصریح میکنند: «از همهی خدمتها بالاتر این است که نیروی انسانی ما رشد کند و این به عهدهی رسانهها و مطبوعات است. اینها میتوانند نیروی انسانی ما را تقویت و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد.»[1]
انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر یک اندیشهی قومی یا ملی نبوده و نیست، بلکه به دلیل آنکه برآمده از یک فلسفهی الهی است، در خود این ظرفیت را دارد که در میان هر قوم یا ملت مسلمان دیگری ظهور و بروز پیدا کند. در ابتدای پیروزی انقلاب، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) فرمودند: «ما به تمام جهان تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجهی مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشمداشتی به مبارزان راه حق انتقال میدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملتهای دربند نیست.»[2]
رسانهی ملی، که گفتمان حاکم بر برنامههای تلویزیون خود در ایامالله دههی فجر را «انقلاب اسلامی یک پدیدهی الهی و مردمی» و شعار اصلی برنامهها را «انقلاب اسلامی، نهضت پایدار تا ظهور موعود» تعیین و راهبرد اساسی برنامهها را، استقلال، آزادی، و نظام ولایی و سبک زندگی اسلامیـایرانی در این ایام تعریف کرده، آیا توانسته است شعارها و آرمانهای انقلاب را به نسل جدید (نسل دوم و سوم) انقلاب انتقال دهد؟ آیا این آرمان در اندازهی شعار باقی مانده یا به مرتبهی یک واقعیت لذتبخش رسیده است؟
الف) ارزیابی کارکرد رسانهی ملی بر اساس نظریهی هاروالد لاسول:
«هارولد لاسول» در سال 1967 تحقیقات گستردهای دربارهی کارکردهای رسانه انجام داد و در پایان، سه کارکرد گستردهی رسانه را اینچنین برشمرد (سورین، تانکارد، 1381، 450 و 451):
1. انتقال میراث فرهنگی و سرگرمی، پر کردن اوقات فراغت: این رویکرد با تأکید بر سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت تنظیم و تهیه شده است. «رسانهی ملی» با تولید سریالها و مجموعههای کمدی سرگرمکننده مانند «خنده بازار»، «برره» و... در این سالها نتوانست رضایت منتقدان رسانه را به دست آورد. در واقع این نوع تولیدات مورد انتقاد جدی جامعهشناسان و روانشناسان قرار گرفت. این بخش میتواند یکی از مسئلهها و دغدغههای رسانهی ملی باشد تا با تولید آثار فاخر طنز و سرگرمی، فارغ از هر گونه تمسخر و استهزای فرهنگها، قومیتها، شخصیتها، ارزشهای دینی و... بتواند اوقات فراغت مخاطبان میلیونی خود را به درستی پر کند.
2. انتخاب و تفسیر اطلاعات محیط، شامل اجماع و افشای انحرافات، ممانعت از تهدیدات ثبات اجتماعی و وحشت عمومی، مدیریت افکار عمومی و نظارت بر حکومت: این بخش ناظر به اطلاعرسانی و شفافسازی اخبار و اطلاعات محیط برای مخاطبان «رسانهی ملی» است. هرچند که رسانهی ملی در این امر اقدامات خوبی داشته است، مانند تولید مجلهی خبری ساعت 19، خبر ساعت20:30 و... اما هنوز تعداد این دست برنامهها در مقایسه با فضای حاکم خبری در رسانهی ملی کم است. لازم است چرخش خبری و اطلاعرسانی بر اساس شفافسازی، پخش مشکلات جامعه و بررسی راههای برونرفت آن از سوی کارشناسان، بیمهابا بودن در نقد مسئولین با حفظ حریم شخصی آنها و خطقرمزها و ارزشها، شرایط ممانعت از تهدیدات ثبات جامعه را فراهم سازد.
3. انتقال فرهنگ، تعمیق تجربهی مشترک، کاستن احساس ازخودبیگانگی، کمک به یکدستسازی و انسجام درون جامعه: باید اذعان کرد «رسانهی ملی» به عنوان بازیگر اصلی عرصهی فرهنگ توانسته است موفقیتهای بزرگی در انتقال و انعکاس هنرمندانهی دستاوردهای انقلاب اسلامی و آرمانهای انقلاب به نسلهای دوم و سوم کسب کند، ولی با توجه به هجمهی سنگین فرهنگی از طریق رسانهها و وسایل ارتباط جمعی عصر جدید علیه جوانان این مرزوبوم، رسانهی ملی باید در این حوزه آنچنان فعال باشد که دشمن را مأیوس و نومید کند و دندان طمع دشمن برای به دام انداختن نسل جدید انقلاب را بکَند.
در این ارتباط، رهبر فرزانهی انقلاب طی فرمایشاتی، با تأکید بر تحقق انتقال ارزشهای انقلاب به نسلهای دوم و سوم، فرمودند: «گواه آشکار انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به نسلهای دوم و سوم دانشمندان شهید مصطفی احمدی روشن و رضایینژاد هستند که با اینکه دوران انقلاب و امام و دوران جنگ را درک نکرده بودند، اما با درک وظایف انقلابی و اسلامی به درجات عالی علمی نیز رسیدند و با وجود مورد تهدید بودن، به راه خود ادامه دادند.»[6]
ب) بررسی میزان توجه رسانهی ملی به نیاز مخاطب بر اساس نظریهی استفاده و رضامندی:
در مقدمه توضیحاتی لازم است. بر اساس نظریهی «استفاده و رضامندی»، مخاطب به نیاز خود آگاه است (شهبازی، 1391). در این رویکرد، فرآیند انتقال پیام پنج ویژگی دارد:
- پویا بودن مخاطب.
- رقابت رسانه با دیگر پدیدهها در تأمین نیاز مخاطبان.
- جستوجوگر بودن مخاطب؛ او برای تأمین نیازها و رضایت خود، رسانههای مختلفی را تجربه میکند.
- مخاطبان برای تأمین نیازهای معرفتی خویش، آگاهانه رسانهی هدف را انتخاب میکنند.
- در تأمین نیازهای اساسی مخاطب، منابع مختلف ارتباطی و غیرارتباطی با یکدیگر در ارتباطاند. اساساً رویکرد افراد به رسانهها به خاطر دستیابی به دو پاداش است:
الف) پاداش آنی: اطلاع داشتن در مورد حوادث و رویدادهای روز.
ب) پاداش آتی: خدمات مقولههای آموزش درازمدت.
مخاطبان رسانه اغلب بر مبنای شباهت نیازها، علایق و سلایق فردی شکل میگیرند که این موضوع منشأ اجتماعی یا روانشناختی دارد. این شیوهی تفکر متعلق به مکتب پژوهشی با نام «استفاده و رضامندی» یا «بهرهوری و خرسندی» است ( مک کوایل، 4-103). «رضامندی و بهرهوری» توسعه و تعمیم نظریهی «گزینش و محدود بودن تأثیر وسایل ارتباط جمعی» است که معتقد است مخاطب خود تصمیم میگیرد چه برنامهای را و از کدام وسیلهی ارتباطی انتخاب کند؟ این رویکرد به دنبال علل و انگیزههایی است که مخاطب را وامیدارد به طرق مختلف و اشکال گوناگون از رسانه استفاده کند و بدان وسیله به ارضای خود بپردازد (مهرداد، 1376، 147).
«رسانهی ملی» به عنوان بازیگر اصلی عرصهی فرهنگ توانسته است موفقیتهای بزرگی در انتقال هنرمندانهی دستاوردهای انقلاب اسلامی به نسلهای دوم و سوم کسب کند، ولی با توجه به هجمهی سنگین فرهنگی از طریق علیه جوانان این مرزوبوم، رسانهی ملی باید در این حوزه آنچنان فعال باشد که دشمن را مأیوس و نومید کند . |
رویکرد استفاده و رضامندی همان کاربردی کردن متغیرهای جامعهشناختی و روانشناختی است که ممکن است الگوهای افتراقی مصرف رسانه را به وجود آورد (نیکو و دیگران، 20 تا 22). مهمترین آن، گونهشناسی لاسول برای بیان کارکردهای رسانههاست که نظارت بر محیط، مربوط کردن بخشهای مختلف جامعه به یکدیگر (همبستگی) و انتقال میراث فرهنگی است. مک کوئیل، بلومر و براون نیز انگیزهی استفادهی مخاطبان از رسانهها را چنین برشمردهاند: «فراغت، روابط شخصی، هویت شخصی و روانشناختی فردی و نظارت.» (سورین و تانکارد، 425) کاتز، بلومر و گورویچ در رابطه با استفادهی افراد از رسانهها، الگوی جدیدی را پیشنهاد دادهاند:
1. استفادهی مخاطب معطوف به هدف است (سورین و تانکارد، 421 تا 425). محققان ابعاد فعال بودن مخاطب را نیز چنین ذکر کردهاند:
الف) تعمدی بودن: این امر مبتنی بر استفادهی هدفمند و برنامهریزیشده از رسانه است.
ب) انتخابی بودن: مخاطب خود را آگاهانه در معرض رسانه قرار میدهد.
ج) سودمندی: بهرهی اجتماعی یا روانشناختی مخاطب از رسانه (نیکو و دیگران، 48 تا 57).
2. مخاطب در ارضای نیاز و انتخاب رسانهی هدف ابتکار عمل زیادی دارد.
3. رسانهها با دیگر منابع ارضای نیاز رقابت دارند (سورین و تانکارد، 421 تا 425) 5-421)
4. در رویکرد رضایت، دریافت پیام مخاطب باید رضایتبخش باشد. برای کسب رضایت مخاطب، در پی چه محتوایی باید بود. انتخاب هر رسانه توسط مخاطب را به معنای ارزشگذاری مثبت یا منفی بر آن رسانه میتوان قلمداد کرد (مک کوایل، 333).
نتیجهگیری
به طور کلی انقلاب اسلامی از ابتدای شکلگیری تا کنون، با چهار نسل مواجه بوده است:
1. نسل اول افرادی هستند که در سال 1342 جوان بودند و بخشی از عمر خود را صرف مبارزه با استبداد رژیم منفور سابق کردند و به همراه امام (رحمت الله علیه) باعث به وجود آمدن انقلاب اسلامی شدند و جمهوری اسلامی را تشکیل دادند. این نسل، که میتوان آنها را فداکارترین مجموعهی وفادار به آرمانهای انقلاب نام نهاد، در دشوارترین روزهای انقلاب، مدیریت جامعه را بر عهده گرفتند و با وجود چالشها و توطئههای گوناگون، موفق شدند انقلاب را از مسیر انحراف نجات دهند.
2. نسل دوم، که پرورده نسل اول است، کسانی هستند که موتور حرکت انقلاب اسلامی بودند و جنگ تحمیلی را اداره کردند و با کمترین امکانات توانستند بر ارتش مزدور صدام پیروز شوند و حماسههای جاودانهای از خود به یادگار بگذارند و در واقع، نسل انقلاب و جنگ نام دارند. این افراد کسانی هستند که تجربهی پیروزی انقلاب 1357 را دارند و با تجربهی جنگ وارد میدان سازندگی شدند. کشور در ارائهی طرحهای کلان عمرانی پس از جنگ به آنها نیاز داشت و بنابراین آنها ساختار مدیریتی نظام را بر عهده گرفتند و در حال حاضر، اکثر مسئولان و مدیران جامعه از این نسل هستند.
3. نسل سوم فرزندان نسل دوم هستند و تجربهی قبل از انقلاب و جنگ را ندارند.
4. نسل چهارم فرزندان نسل سوم هستند. در واقع آنها در آینده تبدیل به نسل خواهند شد و در حال حاضر، کودک هستند و تقریباً ده سال دیگر در عرصهی اجتماع ظاهر خواهند شد (محمدی، 1385).
ویژگیهای نسل سوم
وضعیت کلی جوانان کشور نشان میدهد که 70 درصد جمعیت جامعه زیر 30 سال هستند و 35 درصد از آنها، در گروه سنی جوانان قرار دارند. اگر سن جوان را بین 15 تا 28 سال تعریف کنیم، 25 میلیون جوان داریم که به عنوان یک سرمایهی بسیار عظیم، بخش مهمی از جامعهی کنونی را شکل دادهاند و 20 سال آینده نیز در اختیار همین جوانان نسل سوم انقلاب خواهد بود. از این رو، شناخت صحیح این نسل و ویژگیهای آن از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است که ضرورت توجه به آن را در بخشهای سیاستگذاری رسانهی ملی و اجرایی کشور، خاطر نشان میسازد.در یک دستهبندی، ویژگیهای نسل سوم چنین است:
1. به لحاظ شخصیتی، هویتی شکلیافتهتر و مستقلتر دارد.
2. در توجه به مظاهر دینی، گزینشگراست؛ مظاهر اساسی را ترجیح میدهد و بیش از آنکه به مظاهر دینی تکیه کند، به جوهر و گوهر دین تکیه دارد.
3. بیشتر ترجیح میدهد آن طوری که هست دیده شود و کمتر به پنهانکاری در رفتارها تمایل دارد.
4. با خوشبینی به تعامل با جهان و فرهنگهای مختلف میاندیشد.
5. بیشتر واقعگراست. طرح و برنامههای فردی و اجتماعی را بیشتر از نسل گذشته، با ملاکهای در دسترس بودن، عملی بودن و راهگشا بودن میسنجد.
6. بر خلاف بعضی برداشتهای جامعهشناسی سیاسی، این نسل، بر اساس تجربههای تاریخی، به جدایی دین از سیاست، تمایل نشان نخواهد داد؛ بلکه به تعدیل ارتباط آن دو تمایل دارد.
7. از سیاستزدگی گریزان است و بدون آنکه وابستگی جناحی به احزاب و افراد سیاسی داشته باشد، خودجوش در جهت تداوم انقلاب اسلامی گام برمیدارد و بدون درگیری در مجادلات سیاسی، به رشد، توسعه و خدمتگزاری به مردم همت میگمارد.
8. تمایل زیباییشناختی و هنری این نسل، در مقایسه با نسل قبل، بیشتر است.
9. صمیمیتر و راحتتر با دیگران معاشرت میکند.
10. دارای پویایی و روحیهی انتقادگری است که در مقابل انحرافات احتمالی و کجرویها، به سرعت از خود واکنش نشان میدهد و بدون توسل به خشونت، خطاها را اصلاح میکند.
11. مدار حرکت این نسل بر شناخت و تجزیه و تحلیل حوادث سیاسی جهان، موضعگیری صحیح و مقابلهی سریع با تهدیدات بیگانگان استوار است. شرایط جهانی، انفجار اطلاعاتی و گردش سریع اطلاعات، پویایی و قدرت تحلیل بالایی به این نسل بخشیده است.
12. نسل سوم میزان تبعیت و تأثیرپذیریاش از دیگران بسیار بالاست و در نتیجه، احتیاج به الگوی مناسب دارد.
13.این نسل به فرهنگ و سنتهای ایرانی علاقهمند و به دین و اخلاق خود پایبند است و ابعاد فرهنگی، هنری و زیباشناختی فرهنگ ایرانی برای آنها بسیار جذابیت دارد (محمدی، 1385).
نیازهای نسل سوم
نسل سوم اگر درک شود، مشکلات و نیازهایش شناخته شود و بستر مناسبی برای رفع خواستههایش فراهم گردد، مجال خودشکوفایی خواهد یافت. کاوشی گذرا در متون روانشناسی بیانگر این واقعیت است که نسل جوان و نوجوان دارای نیازهای خاصی است که برخی از آنها عبارتاند از:
1. نیاز به دوستی و مهربانی
2. نیاز به امنیت و آسایش
3. نیاز به احساس تعلق
4. نیاز به مقبولیت و احترام
5. نیاز به استقلال
6. نیاز به قدردانی
7. نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی
8. نیاز به احساس هویت و شناخت خود
9. نیاز به احساس رشد، کمال و خودشکوفایی
10. نیاز به معنویت و مذهب
از منظر «آبراهام مزلو»، روانشناس انسانگرای آمریکایی، نیازهای انسانی اهمیت نهادی دارد و دارای سلسله مراتب است. سلسله مراتب نیازهایِ مزلو، شامل نیازهای فیزیولوژیکی (طبیعی)، نیازهای ایمنی، نیاز تعلق و عشق، نیازهای حرمت (عزت نفس و احترام) و نیاز به خودشکوفایی است و برای رسیدن به این خودشکوفایی، ابتدا باید با فراهم بودن شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مناسب، جوان را از درگیری با نیازهای ردههای پایینتر رها کرد تا بتواند به نیازهای عالی فکر کند.
با توجه به میانگین سنی نسل دوم و سوم انقلاب، که در ردهی جوان و میانسال قرار دارد و همین طور با عنایت به تنوع و تکثر رسانهها برای جلب سلایق مختلف مخاطبان در عصر جدید، رسانهی ملی باید در راهبردهای آتی و افق رسانهای خود به نیازهای مشروع نسل دوم و سوم انقلاب توجه کافی و لازم داشته باشد تا از عهدهی رسالت خود، یعنی پیوند دادن نسل دوم و سوم با آرمانهای انقلاب و حضرت امام (رحمت الله علیه) و همین طور پرورش نسلی پویا، عالم و نگهبان ارزشهای اسلامی انقلاب برآید و گوی سبقت را از رقبای رسانهای خویش برباید و این فعالیتها را منحصر به یک بازهی زمانی کوتاهمدت دهروزهی دهه فجر نداند، بلکه ضروری است با برنامهریزی بلندمدت آن را به یک راهبرد اساسی تبدیل نماید.
منابع:
1. مطبوعات و رسانهها از دیدگاه امام خمینی (رحمت الله علیه)، ص 14 و بیانات امام خمینی (رحمت الله علیه) در جمع مسئولین و کارکنان مجلهی خواندنیها، صحیفهی نور، ج 8، ص 24، به نقل از کتاب تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (رحمت الله علیه)، ص 374.
2. پیام برائت از مشرکان، صحیفهی نور، ج 20، ص 118.
3. ساروخانی، 1368، 69 تا 72، به نقل از جوادی یگانه، 1385.
4. دنیس مک کوئیل، درآمدی بر نظریههای ارتباطات جمعی، ترجمهی پرویز اجلالی، تهران، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، چاپ اول، 1382.
5. سورین، ورنرو جیمز تانکارد، نظریههای ارتباط جمعی، ترجمهی علیرضا دهقان، تهران، نشر دانشگاه تهران، چاپ اول، 1381.
6. خطبههای نماز جمعهی تهران، 14 بهمن 1390.
7. علیرضا محمدی، مجلات پرسمان حوزه، یادداشت ویژگیها و نیازهای نسل سوم انقلاب، 1385.
پینوشتها:
Lasswell
Raite
Katz
Blumer
Gurvitch
Brown
McQuail
حسن کریمپور/کارشناس ارشد مطالعات رسانه