سرویس بین الملل 598؛ باراک اوباما چندی پیش به عنوان چهلوپنجمین رئیسجمهوری آمریکا سوگند یاد کرد. آنچه در این مراسم توجه بسیاری را به خود جلب کرد، شرکت نکردن میت رامنی، رقیب جمهوریخواه اوباما در مراسم تحلیف ریاستجمهوری آمریکا بود. با گذشت برگزاری انتخابات در آمریکا، کارشناسان اذعان دارند که جانبداری اصحاب رسانه ها نقش به سزایی در پیروزی باراک اوباما بر میت رامنی داشت.
البته این تنها کارشناسان نیستند که چنین نظری دارند. موسسه نظرسنجی راسموسن[1] پس از انتخابات دریافت که بیشتر رایدهندگان (51 درصد) تصور میکردند خبرنگاران تلاش می کنند تا اوباما در انتخابات پیروز شود، و تنها 9 درصد بر این عقیده بودند که اصحاب رسانه به میت رامنی کمک میکنند تا اوباما را به چالش بکشد. نتیجه انتخابات و تحلیلهای رسانه ای ثابت کرد که حق با رای دهندگان بوده است. باراک اوباما در شرایطی رقابت برای دومین دور ریاست جمهوری خود را آغاز کرد که اقتصاد آمریکا پس از رکود بزرگ در بدترین شرایط خود بود، بیکاری به هشت تا 10 درصد رسیده (بالاترین رقم در سه سال گذشته) و بدهی های ملی به طور سرسام آوری افزایش یافته بود. با این حال اوباما توانست کمی بیش از 50 درصد آرا را به دست آورد و رئیسجمهوری آمریکا باقی بماند. در رقابت نزدیکی که اوباما با رامنی داشت آن هم در زمانی که آمریکاییها با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکردند، رسانهها نقش بسیار حیاتی در پیروزی اوباما بازی کردند. در اینجا حداقل به پنج مورد از این نوع کمک اشاره میکنیم.
کوبیدن بر طبل گافهای رامنی
رسانههای آمریکایی در جریان رقابت های انتخاباتی بارها با فاصله گرفتن از اصل بی طرفی با بزرگنمایی گافهای رامنی اصطلاحا زلزله های خبری چند روزه علیه وی به راه انداختند. نمونه آن؛ وقتی رامنی به عنوان کاندیدای جمهوریخواهان اواخر جولای 2011 راهی اروپا و اسرائیل شد. بر اساس یافتههای مرکز تحلیل رسانهای، تمام 21 بخش خبری شبکههای «ای بیسی»، «سی بیاس» و «انبی سی» در بخش عصرگاهی خود (از 18 تا 86 درصد) تاکید داشتند که این سفر یک اشتباه دیپلماتیک، گاف یا گامی اشتباه بود. در همان زمان «چارلز کراتمار»، ستون نویس محافظهکار این سفر را موفقیتی اساسی خواند که توسط رسانه ها به ابتذال کشیده شد.
همچنین وقتی سایت چپ گرای «مادرجونز» ماه سپتامبر سخنان رامنی در محفلی خصوصی که 47 درصد آمریکاییهایی که مالیات بر درآمد نمیپردازند را ستوده بود، رسانهها به گونهای با آن برخورد کردند که گویی با رسوایی جنسی یک مقام ارشد مواجه شدهاند. در طول سه روز بعد تمامی شبکه های تلویزیونی در بخشهای صبحگاهی و عصرگاهی تقریبا 42 گزارش با روایت های مختلف بر روی آن رفتند. یکی از گزارشگران ای بیسی انتشار سخنان رامنی را زلزله سیاسی برای نامزد جمهوریخواه خواند. ولی در مقابل هیچ یک از گافهای اوباما رسانه ای نشد. به عنوان مثال، پس از آنکه رئیسجمهور در هشتم ژوئن در کنفرانس خبری گفت که «بخش خصوصی خوب کار میکند» شبکه های ای بی سی، سی بی اس و ان بی سی تنها یک بار در بخش عصرگاهی خود به طور گذرا به آن اشاره کردند و دیگر هیچ. (این در حالی است که اوباما بارها از عملکرد بخش خصوصی انتقاد کرده بود)
رسانه ها در جایگاه سخنگوی ستاد انتخاباتی اوباما
هیچ اشکالی ندارد که رسانهها با تمرکز بر نطقهای انتخاباتی نامزدها یا حامیان وی در پی یافتن حقیقت باشند اما واقعیت این است که در انتخابات 2012 اغلب رسانهها با تمرکز بر گفتهها و نطقهای انتخاباتی و کشیدن «مو از ماست» جمهوریخواهان در جایگاه پاسخگویی به آنان برآمدند. به عنوان مثال، زمانی که رامنی از «سفر دورهای اوباما برای عذرخواهی از کشورهای جهان» در آخرین سال دور اول ریاستجمهوریاش حرف زد، رسانهها در هیات ستاد انتخاباتی اوباما ظاهر شدند و به دفاع از او پرداختند بهطوری که در یک مورد جان برمان از شبکه خبری سیانان گفت: «اگرچه اوباما در سال 2009 با انتقاد از سیاست خارجی آمریکا، موضع ایالات متحده را متکبرانه میدید و معتقد بود که ما بسیاری از اهدافمان را کنار گذاشتهایم اما بسیاری معتقدند که نامگذاری آخرین سفر اوباما به نام «تور عذرخواهی» اشتباه است. درست است که او منتقد گذشته آمریکا بوده اما از کسی عذرخواهی نکرده است (!)»
جانبداری مجریان مناظره ها
پس از مناظره نخست انتخاباتی میان باراک اوباما و میت رامنی، «هاوارد فینمن» تحلیلگر شبکه MSNBC «جیم لهرر» مجری این مناظره را به این دلیل که به نفع اوباما عمل نکرده سرزنش کرد و بی فایده خواند. شاید ترس از همینگونه انتقادات بود که مارتا رادداتز از شبکه ایبیسی و کندی کرولی از سیانان را بر آن داشت تا در مناظره یازدهم و شانزدهم اکتبر بارها سخنان طرف جمهوریخواه را قطع کنند. کرولی البته پا را از این هم فراتر گذاشت و در مناظره 16 اکتبر در درگیری لفظی میان دو طرف درباره حمله به سفارت آمریکا در لیبی تائید کرد که اوباما حمله به سفارت را اقدامی تروریستی خوانده بود. کرولی با تائید داستان اوباما خطاب به رامنی گفت: «بله آقا. ایشان این اقدام را تروریستی خواندند» در حالی اوباما چنین نکرده بود. او تنها در جملاتی کلی گفته بود که «اقدامات تروریستی نمیتواند یک ملت را از رسیدن به اهدافش بازدارد.» در واقع اوباما هیچگاه مستقیما حمله به سفارت آمریکا را اقدامی تروریستی نخوانده بود ولی تائید سخنان او در مناظره تلویزیونی توسط مجری برنامه باعث شد تا مخاطبان زیادی باور کنند که او چنین کرده و این رامنی است که دروغ میگوید.
سکوت خبری درباره بنغازی
پس از حمله 11 سپتامبر به کنسولگری آمریکا در لیبی، پیتر آلکساندر، گزارشگر شبکه انبیسی در برنامهای گفت که این وقایع موقعیت اوباما را تقویت کرده و به رایدهندگان قدرت فرمانده کل قوا را یادآوری می کند(!) اما درز اطلاعات در روزهای بعد و فاش شدن این حقیقت که دولت در اعزام نیروی امنیتی کافی اهمال کرده، تصویر قهرمانگونه اوباما را مخدوش کرد و همین زمان بود که رسانه ها ترجیح دادند این مسئله را به حاشیه برانند. به عنوان مثال، در اواخر سپتامبر شبکههای خبری گزارش دادند که تیم اوباما ظرف 24 ساعت متوجه شده حمله به کنسولگری اقدامی تروریستی بوده است. و این ادعا کاملا در تناقض با سخنان اوباما و سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل، بود که گفته بودند این حمله، اقدامی خودجوش در واکنش به انتشار فیلم ضداسلامی در یوتیوب بوده است. البته رسانه های دیگر، رویکرد دیگری در پیش گرفتند. شبکه ای بیسی تقریبا پس از دو روز سکوت درباره حمله به کنسولگری آمریکا خبررسانی کرد و شبکه سی بیاس و ان بی سی تقریبا سه روز درباره چنین واقعه مهمی که به کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی منجر شده بود، روزه سکوت گرفتند.
حال اگر این رویکرد را با موضعگیری رسانهها نسبت به پوشش خبری گافهای رامنی مقایسه کنیم، قطعا به نتایج جالبی میرسیم.
پوشاندن مشکلات اقتصادی
صاحبنظران اقتصادی متفقالقول معتقدند که ضعف اوباما دلیل شکست احیای اقتصاد آمریکا پس از محرکهای گرانقیمت و چهار سال کسری بودجه یک تریلیون دلاری بود. با این حال اغلب رسانه ها به ویژه در فضای مجازی از پرداختن به این موضوع خودداری میکردند. بر اساس یافتههای مرکز رسانه و روابط عمومی، از ژانویه تا سپتامبر 1992، (ریاست جمهوری جورج واکر بوش) رسانهها بیش از 1289 گزارش درباره شرایط اقتصادی منتشر کردند که 88 درصد آنها انتقادی و منفی بود. در آن زمان، نرخ بیکاری 7٫6 درصد (کمتر از 7٫9 درصد امروز) و رشد اقتصادی در سه ماهه سوم 2٫7 درصد (بهتر از 2 درصد امروز) بود . با این حال رسانهها معتقد بودند که اقتصاد آمریکا در وضعیت اسفناکی به سر میبرد و به این ترتیب بوش پدر در انتخابات برای دور دوم ریاست جمهوریاش شکست خورد. به گزارش موسسه تحقیقاتی رسانه و تجارت در سال 2004 هم اقتصاد آمریکا تحت ریاستجمهوری جورج بوش پسر بهتر از امروز بود. رشد اقتصادی بیشتر، بیکاری کمتر، بنزین ارزانتر و کسری بودجه کوچکتر… با این حال موضع گیری رسانهها نسبت به دولت بوش دو برابر انتقادی تر از برخورد رسانه ها با دولت اوباما بود.
خلاف دوره های پیشین، در پایان دور نخست ریاست جمهوری اوباما، در حالی که اقتصاد آمریکا بدترین روزها را پس از رکود بزرگ تجربه میکرد، دیگر از افراد بی خانمان، زنان بیسرپرست و بدون تامین اجتماعی و شهروندانی که مجبور بودند تا میان پرداخت هزینه های خوردوخوراک و هزینه های درمان یکی را انتخاب کنند در رسانهها خبری نبود. در عوض درست یک هفته پیش از انتخابات همزمان با اعلام آمار بیکاری 7٫9 درصدی آمریکا، دیان ساویر، گزارشگر ای بی سی، از ایجاد 171 هزار شغل جدید در این کشور خبر داد و گفت که این تعداد شغل «بیش از پیش بینیها» بوده است. شبکه ان بی سی نیز در برنامههای خود تاکید داشت که چطور شغل های ایجاد شده در دولت اوباما بهتر از آنچه بوده که کارشناسان انتظارش را داشتند[2].
رسانه ها حداقل در این پنج موردی که ذکر آن رفت وزنه رقابتهای انتخاباتی را به نفع اوباما و دموکرات ها سنگین کردند و بر این اساس میتوان گفت آنچه کرسی ریاستجمهوری را برای اوباما حفظ کرد، موضع گیری جانبدارانه و تاریخی رسانه ها بود.
________________________________________
[1] موسسه نظرسنجی راسموسن توسط اسکات راسموسن، تحلیلگر سیاسی رسانه ای در سال 2003 تاسیس شد.
[2] fox news/five-ways-mainstream-media-tipped-scales- in-favor-Obama
بهاره محبی