آقای کی روش! ما می دانیم که اشتباه کردیم

به گزارش 598 به نقل از مشرق، این روزها شاهد مصاحبه های متعدد کارلوس کی روش و اعتراض او به وضعیت فوتبال و فدراسیون هستیم. صحبت هایی که عموما در فضایی یک سویه و بدون نقد مطرح شده و کسی به چالش با وی نپرداخته است. در حقیقت، یک مونولوگی در فضای رسانه ای از سوی وی ایجاد شده که خود قابلیت طرح و بررسی جداگانه دارد.

با این حال، وی به گونه ای سخن گفته که گویا در مدت اخیر که به ایران آمده، او بوده که فقط به وظایفش عمل کرده و فدراسیون و ساختار مدیریتی کشور در غفلت به سر برده اند؛ اما وقت آن رسیده که بپرسیم، نقش این مربی پرتغالی که عموما در کسوت سرمربیگری ناموفق بوده، در اوضاع کنونی تیم ملی چیست؟ مربی که همیشه معترض بوده، آیا به وظایف خود عمل کرده است؟ یک بررسی اجمالی نشان می دهد در انجام وظایفش قصور داشته و اکنون در پی حمله پیش دستانه است تا ناکامی احتمالی در صعود به جام جهانی را متوجه دیگران کند؛ اما واقعیت چیز دیگری است.

* وقتی تیم ملی رها شده است!

تیم ملی فوتبال ایران وضعیت خوبی ندارد و مسئول این اتفاق، شخصی غیر از سرمربی است؟ اگرچه عوامل جانبی در این موقعیت بی تاثیر نیست؛ اما نقش کارلوس کی روش چه می شود؟ اینکه تیم ملی به لبنان می بازد (برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران) و در ورزشگاه آزادی به ازبکستان می بازد و نمی تواند قطر را از پیش رو بردارد، به چه کسی مربوط است؟ تیم ملی ما در دیدارهای اخیرش، چند گل به ثمر رسانده است؟ چه کسی مسئول استراتژی تیمی است که در راحت ترین قرعه ممکن برای صعود به جام جهانی قرار گرفت؛ اما امروز فقط باید منتظر معجزه باشد؟ تیمی که به قدری ضعیف و بی برنامه بازی می کند که یک ببینده معمولی فوتبال نیز می تواند این حقیقت را درک کند. آیا تمام اینها به بیرون از مستطیل سبز ارتباط دارد؟

کی روش که تمام توانش را برای یافتن بازیکنانی ایرانی شاغل در خارج از مرزهای ایران گذاشته، چرا اندک توجهی به اطرافش نکرده است؟ کدام استعداد لیگ برتری امید این را دارد که در دوران مربی پرتغالی سر از تیم ملی در آورد؟ سرمربی که امروز به همه انتقاد دارد، چند بازی لیگ دسته اول را دیده تا شاید بتواند چندین جوان را به فوتبال ایران معرفی کند؟ مگر غیر از این است که برنامه ریزی لیگ برتر و اساسا فدراسیون، در خدمت وی بود تا بتواند تیم ملی را آماده رقابت کند؟ ثمره آن اتفاقات، وضعیت کنونی تیم ملی است که کی روش حتی حاضر نیست قبول کند نقشی در آن داشته است!

* اردوها و سفرهای خارجی آقای سرمربی

کارلوس کی روش که این روزها از چنین موضع بالایی صحبت می کند که البته ریشه در مدیریت ناتوان و بی کفایت فدراسیون دارد، فراموش کرده عموم اردوهای تیم ملی در این دوره در خارج از کشور بوده است. آیا برگزاری در کشورهای خارجی نیز خواست ما بوده که موجب خروج ارز از کشور شده است؟ از سویی، سفرهای مدام وی به خارج از کشور که در کنار این اردوها، موجب شده تا وی را بتوان مربی پروازی نام نهاد. هنوز خاطره خاویر کلمنته از یاد نرفته که به دلیل پروازی بودن، قید حضورش در ایران زده شد؛ اما این پرتغالی که قرار بود مربی تمام وقت باشد، معمولا در خارج از مرزها به سر می برد و حقوق دلاری خود را به شکلی کامل دریافت می کند.

در این بین، کسی نیست بپرسد که مگر قرار نبود تیم های پایه نیز براساس نظر و طراحی کی روش اداره شوند، پس نقش وی در این بین چه شده است؟ یکی از دلایل حضور وی در فوتبال ایران این بود که بتواند بنایی تازه را طراحی کند تا بتوان آینده ای روشن را ترسیم کرد؛ اما اکنون می بینیم که این تیم ها به حال خود رها شده و وضعیت اسف باری را تجربه می کنند. در حقیقت می توان اذعان داشت نه تنها با کی روش موفقیت موقتی حاصل نشده که آینده روشنی نیز متصور نیست.

* حضور در بی بی سی تا شناخت نادرست از کلان فوتبال

در این بین که عملکرد فنی کارلوس کی روش با نمره قبولی مواجه نمی شود، وی به یک باره از سر تلویزیون بی بی سی در می آورد و سخنانی را بر زبان می آورد. از حواشی این دیدار بگذریم، عنوان می دارد به دفاع از ملت ایران پرداخته که اساسا باید عنوان داشت این موضوع چه ارتباطی به وی دارد! اگر واقعا نگرانی در این خصوص دارد، فکری به حال وضعیت تیم ملی کند تا از این شرایط رهایی پیدا کند؛ نه این که به محل تجمیع دشمنان این ملت برود. در حقیقت، صلاحیت تصمیم گیری در این راستا را نداشته که متاسفانه، فدراسیون کفاشیان در این راستا نیز بسیار ضعیف عمل کرد که البته، اتفاقی عجیب به شمار نمی رود.

البته، کارلوس کی روش درباره اداره دولتی فوتبال ایران نیز صحبت کرده که دلالتی کامل از جهل وی در این راستا است. وی هنوز نمی فهمد که اگرچه بودجه این رشته از دولت تامین می شود؛ اما میان بخش های مختلف رقابتی جدی وجود دارد. همین نیز باعث می شود تا شاهد رشدی در این رشته ورزشی باشیم. در چنین شرایطی است که کی روش اظهاراتی را عنوان می کند که موجب تعجب است و در حقیقت، انداختن توپ به زمین دیگران تا خود را مبرا کند!

شاید حقیقت تلخی باشد؛ اما بایستی اذعان داشت که پروژه جذب کارلوس کی روش با چشم اندازی که مد نظر بود، به شکست خورده است. در این بین، بخشی به علت ضعف در فدراسیون و بی سامانی آن بوده است؛ اما بخشی نیز به سرمربی پرتغالی برمی گردد. او آنقدر توانا نبود که تصور می شد و در حقیقت، فاقد توانمندی جهت طراحی یک ساختار و چشم انداز بود. شاید اندکی تامل در کارنامه وی می توانست ما را به این نتیجه برساند که قابلیت این چنینی ندارد. به هر حال، گاهی راهی را می رویم که اشتباه است. باید قبول داشت که گاهی اشتباهات می تواند تاوان بزرگی داشته باشد؛ از دست رفتن میلیاردها تومان پول مملکت، از بین رفتن شور ملی در فوتبال یا حتی از دست رفتن بخت حضور در جام جهانی ...