به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، متکی که برخی اخبار
ضد و نقیض نیز درباره کاندیداتوری وی در انتخابات پیش رو منتشر شده است، در
یادداشت خود به موضوع محل مذاکرات هستهای در سالهای گذشته پرداخته است و
با انتقاد از پیشنهاد ایران برای برگزاری مذاکرات هستهای در بغداد در
دورههای گذشته که به اذعان منابع غربی یک پیروزی استراتژیک برای ایران
محسوب شد، مینویسد: « مشخص نیست با چه تحلیلی کشوری که هنوز از
استانداردهای لازم امنیتی برای چنین اقداماتی برخوردار نیست باید به عنوان
محل انجام مذاکرات پیشنهاد شود؟»
مشخص نیست که آیا وزیر امور خارجه سابق
ایران واقعا متوجه اهمیت پذیرش بغداد به عنوان محل مذاکرات از سوی 1+5 نشده
است و یا اینکه متکی صرفا به دنبال بیان یک موضع سیاسی وانتقادی بوده است و
حال آنکه تحلیل میزان اهمیت و برد استراتژیک تعیین و پذیرش محل مذاکرات در
بغداد به عنوان یکی از جدیترین متحدین استراتژیک ایران در منطقه
خاورمیانه، به حدی ساده و آشکار است که افراد عادی پیگیر مسائل سیاسی و
بینالملل هم براحتی قادر به تشخیص آن هستند، چه برسد به وزیر امور خارجه
سابق کشور مهم و تاثیرگذاری همچون ایران.
این در حالی است که استدلال متکی در
انتقاد از پیشنهاد بغداد به عنوان محل مذاکرات آن هم چندین ماه پس از
برگزاری موفق و بی حاشیه مذاکرات در عراق، «عدم وجود استاندارهای لازم
امنیتی» بوده است، ادعایی که غرب و برخی دولتهای مرتجع منطقه بارها و
بارها پس از خروج امریکا از عراق، به دنبال اثبات آن بوده است و اتفاقا
ایران با پیشنهاد بغداد به عنوان محل مذاکرات و اصرار برای برگزاری نشست در
این کشور، خلاف آنرا به اثبات رسانده است.
این دستآورد در کنار ارتقا جایگاه
بینالمللی عراق، تعمیق روابط با ایران و به رخ کشیدن عمق نفوذ استراتژیک
ایران در منطقه خاورمیانه، تنها بخشی از دستاوردهای عینی پیشنهاد بغداد به
عنوان محل مذاکرات بوده است که درک آنها نیاز به تحلیلهای پیچیده سیاسی
نداشته و در مقابل این استدلال که «استاندارهای لازم امنیتی در این کشور
وجود نداشته» حتی قابل بحث نیست.
متکی در بخش دیگری از یادداشت خود به
پیشنهاد ایران برای برگزاری مذاکرات در مصر پرداخته و مینویسد: « بر اساس
خبر خبرگزاری رسمی مصر(الشرق الاوسط) و به نقل از یک مقام ارشد دولت این
کشور اعلام می شود که مصر هنوز درباره میزبانی نشست بعدی مذاکرات هسته ای
ایران و 1+5 تصمیمی نگرفته است!»
متکی با استناد به خبر الشرق الاوسط
آنهم به نقل از یک مقام آگاه که نامی از آن برده نشده، به این نتیجه رسیده
است که هماهنگی خاصی میان ایران و مصر برای پیشنهاد این کشور به عنوان محل
آتی مذاکرات صورت نگرفته است و حال آنکه به نظر میرسد تنها تجربه چند ماه
مطالعه اخبار سیاسی و نه تجربه شش سال تصدی وزارت خارجه برای درک این
واقعیت کافی باشد که این دست اخبار نمیتواند منابع قابل اعتمادی برای
استناد و تصمیمگیری در عرصه کلان سیاستخارجی به شمار بیاید چه رسد به
آنکه این اخبار پیرامون موضوع مهم و تاثیرگذاری همچون نزدیکی استراتژیک
ایران و مصر در منطقه خاورمیانه باشد، موضوعی که مخالفان سرسخت و جدی
فراوانی را در میان کشورهای منطقه و حتی کشورهای خارج از منطقه خاورمیانه
دارد.
متکی در ادامه نیز به انتقاد از حساسیت
بر تعیین محل مذاکرات پرداخته است و پیشنهاد داده تا میزبان هر یک از
کشورهای عضو این مذاکرات باشند غافل از آنکه تعیین محل و زمان مذاکرات خود
یکی از بخشهای و فرآیندهای موثر بر مذاکرات خواهد بود که در تعیین جایگاه و
داشتن شرایط برابر در این گفتگوها موثر است.
متکی در پیشنهاد خود اعلام کرده است که
میزبانی ترکیه به دلیل مواضعش در قبال سوریه برای ما منفعت خاصی ندارد و در
مقابل پاریس را به عنوان یکی از مکانهای پیشنهادی خود معرفی کرده است!
حال مشخص نیست وقتی به زعم آقای متکی میزبانی ترکیه بدلیل مواضعش در قبال
سوریه برای ما منفعتی ندارد، میزبانی پاریس که یکی از اصلیترین کشورهای
پیگیر تحریم ایران و یکی از نقشآفرین ترین کشورها در آشوبهای سوریه است،
برای ایران منفعت خواهد داشت!؟
اما صرف نظر از ایرادات فنی متعدد این
یادداشت کوتاه، نکته بسیار نگران کننده در قبال این یادداشت، زمان انتشار
آن و همجهتی آن با رویکردی است که روز گذشته سخنگوی کاخ سفید تلاش کرد تا
در قبال مذاکرات و نقش ایران در آن القاء کند. چنانکه روز گذشته و در
حالیکه طرف غربی درخواست تعویق مذاکرات را به ایران اعلام کرد، سخنگوی کاخ
سفید مدعی شد ایران در مسیر مذاکرات سنگاندازی میکند، موضوعی که یادداشت
منوچهر متکی و تلاش وی برای بیجهت بودن اصرار تیم مذاکره کننده ایرانی بر
محل مذاکرات، کارکردی جز تقویت این موضع کاخ سفید در قبال مذاکرات نداشته
است.
کاملا روشن است که موضوع پرونده هستهای
و مذاکرات مرتبط با آن یک موضوع مرتبط با منافع ملی و مورد اجماع ملی مردم
و رهبری معظم انقلاب بوده و تلاش برای خدشه به آن به بهانه وارد کردن آن
در دعواهای سیاسی و جناحی، با سکوت مردم و مسئولین ذیربط همراه نخواهد
بود.
چرا که همانگونه که حتی محل مذاکرات و
تعیین آن برای به ثمر رسیدن این مذاکرات ملی غیرقابل چشم پوشی است، قطعا
تلاش برای جریانات و شخصیتهای سیاسی نیز برای وارد کردن این موضوع مهم ملی
به دعواهای سیاسی و جناحی نیز قابل چشم پوشی نخواهد بود و به نظر میرسد
این یادداشت غیرکارشناسی، میتواند نقطه شروع یک تلاش خطرناک و معنادار
برای ورود این موضوع ملی به مناقشات سطح پایین سیاسی با هدف شکستن این
اجماع ملی در نظر گرفته شود. رویکردی که پیش از این خبرها و اطلاعاتی از
برنامهریزی برای اجرایی کردن آن توسط مدافعان رویکرد سازش مطرح شده بود.
با بررسی همین مسائل جزئی فنی و سیاسی
در یادداشت کوتاه منوچهر متکی پیرامون محل مذاکرات ایران و 1+5 بلافاصله
این نکته به ذهن متبادر میشود که قطعا باید رئیس جمهور را بابت برکناری
متکی از وزارت امور خارجه مورد مواخذه قرار داد. البته سرزنش نه از این جهت
که چرا او را از این سمت برکنار کرده است بلکه سرزنش از این بابت که برای
بازپس گیری سکان وزارت خارجه از دست متکی چقدر دیر دست به کار شده است.