به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598 امیرحسین مدرس معتقد است: ماهوارهها رنگ و
لعاب بیشتری دارند و برخی از محدودیتهای تلویزیون ما که اتفاقا هیچ ربطی
به شرع و عرف هم ندارد را رعایت نمیکنند.
این بازیگر و مجری تلویزیون که به تازگی
در سریال «خاطرات مرد ناتمام» بازی کرده است، در گفتوگو با ایسنا، گفت:
تلویزیون در چند سال اخیر کمی از جایگاهی که قبلا در بین مردم داشته، فاصله
گرفته است. این مساله دلایل زیادی دارد که یکی از آنها کمبود بودجهی
تلویزیون است. وقتی بودجه نباشد طبیعتا روی تولید آثار اثر میگذارد چرا که
اگر بخواهیم یک اثر خوب تولید کنیم نیازمندیم که برایش هزینه کنیم. بازیگر
خوب بیاوریم، طراح صحنه حرفهیی بیاوریم و پول خرج کنیم تا کارمان خوب
شود. این ضربالمثل قدیمی که هر چقدر پول بدهی همان قدر آش میخوری، صادق
است.
این بازیگر ادامه داد: یکی دیگر از
دلایل این مساله، این است که در چند سال اخیر کسانی به تلویزیون آمده و
برنامهسازی کردهاند که واقعا این کاره نیستند و یا برخی از مدیران میانی
تلویزیون هیچگونه آشنایی با رسانه و مخاطب ندارند. خواننده آلبوم «آژنگ»
تاکید کرد: زنجیرهی همین عوامل است که به عنوان نقاط ضعف تلویزیون دست به
دست هم داده تا مردم از برنامههای تلویزیون خسته شوند و تلویزیون برایشان
جذابیتی نداشته باشد. به همین خاطر هم به ماهوارهها روی میآورند چون رنگ و
لعاب ماهوارهها خیلی بیشتر از تلویزیون ماست و برخی از محدودیتها که از
قضا هیچ ربطی به عرف و شرع هم ندارد، تلویزیون ما دارد اما ماهوارهها
ندارند.
مدرس این اشکالات تلویزیون را قابل
برطرف شدن دانست و گفت: گاهی وقتها اسم کسی را رستم میگذاریم ولی خودمان
میترسیم که صدایشان کنیم. به نظر من در تلویزیون ما چنین اتفاقی افتاده
است و از برخی چیزها هیولایی ساختهاند که خودشان طرفش نمیروند. اگر همه
اینها برطرف شود مردم دوباره به تلویزیون روی میآورند و جذب آن میشوند.
این خواننده و بازیگر خاطرنشان کرد:
وقتی در درون یک سازمان اتفاقاتی بیفتد و اصلاحاتی رو به بهبود و تعالی
انجام شود و خود سازمانها بدانند چه کار میخواهند، بکنند مردم هم به مرور
اعتمادشان جلب میشود. چرا که اصلاح و ترمیم از داخل هر سازمان شروع
میشود.
مدرس با تاکید بر اینکه وضعیت نامناسب
تلویزیون روی کار بازیگران و بقیه عوامل تولید هم تاثیر میگذارد، گفت:
وقتی کسی تلویزیون نگاه نکند هنرمند مخاطب ندارد و وقتی مخاطب نداشته باشد
کارش به درد نمیخورد و در حیطهی نقد قرار نمیگیرد. کارش نه دیده و نه
نقد میشود؛ یعنی کار بکند یا نکند، برای مخاطب بیاهمیت است. آن وقت است
که کیفیت بازیها، فیلمسازیها، تدوین و موسیقی هم پایین میآید و همه
این زنجیره روی هم تاثیر میگذارد.