به گزارش
سرویس سیاسی پایگاه 598، حجت الاسلام دکتر محمد مهدی بهداروند دبیر علمی دبیرخانه دائمی قطع نامه 598 در واکنش به اظهارات اخیر حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی درخصوص روند پذیرش قطع نامه 598 اظهار داشت: قبول حکمیت سازمان ملل و پذیرش قطع نامه 598 علی رغم ادعای آقای هاشمی امری دفعی و ناگهانی نبود و دقیقاً صلح و زمزمه های سیاسی از اوایل جنگ مطرح شد یعنی از دورانی که حضرت امام(ره) آقای هاشمی را برای عملیات والفجر فرستادند آقای هاشمی رفسنجانی از آن زمان عملیات برای یک امر سیاسی را در سرلوحه فرماندهی یشان قرار دادند.
این پژوهشگر دفاع مقدس افزود: حجت الاسلام والمسلمین هاشمی در سال 62 زمانی که می خواستیم عملیات رمضان را انجام دهیم به دنبال عملیاتی بزرگ بود که معتقد بود با انجام این عملیات بزرگ ایران در مذاکرات صلح یک برگ برنده را با خود به همراه دارد. در سال های 64 و 65 در عملیات های والفجر هشت و کربلای چهار و پنج نیز ایشان همین رویه را پی گرفتند.
دبیر علمی دبیرخانه دائمی قطع نامه 598 گفت: آقای هاشمی می فرمایند که اعتدال یک امر عقلائی و دینی و غیر قابل انکار است اما ایشان بایستی شاخصه اعتدال را در بخش های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ارائه کنند. اگر بخواهیم اعتدال را با مدل غربی که با عنوان مدرنیته اسلامی می باشد را ترویج کنیم علی رغم اینکه شفا بخش نیست بلکه برای یک جامعه دینی مرگ آور است و اعتدال مد نظر آقای هاشمی طی مدیریت اجرایی دولت اول تا هشتم جواب نداد و البته دولت نهم و هم نیز تعریف متقنی از عدالت محوری هنوز ارائه نداده است.
بهداروند در ادامه بیان داشت: سوال بنده از آقای هاشمی این است که عتدال در جنگ این بود که امکانات کشور در حد منطقی در اختیار جنگ باشد و همان زمان نیز امام خطاب به مسئولین فرمودند که جنگ در راس امور قرار بگیرد ولی این اتفاق می افتاد؟ اعتدال یعنی اینکه در پشت جبهه در جلوی جبهه وضعیت یکی باشد نه اینکه یک عده ای در بستر راحت طلبی مشغول تحصیلات در خارج کشور بوده و عده ای در سرما و گرما در جبهه های در حال نبرد باشند.
وی افزود: اعتدال یعنی برقراری فضای سیاسی در کل جامعه نه برقراری فضای سیاسی برای یک طیف خاص و اساس افراط و تفریط و عدم اعتدال در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی اتفاق افتاد و رواج تجمل گرایی، زمزمه مذاکره با آمریکا همه و همه متعلق به دوران ایشان است.
این نویسنده و پژوهشگر حوزوی بیان داشت: امام نسبت به جریان جنگ تحمیلی دقیقا معتقد به مشاوره مشاوران بودند و صفت امین هم برای آنها به کار می بردند اما در مشاوره هایی که به امام می دادند باید مباحث بررسی شود. در بحث صلحی که آقای هاشمی از سال 62 پیگیر آن بودند تا آخرین نکته ای که آقای رضایی تصریح می کنند "که بنده نامه ای که نوشتم به معنی پایان جنگ نبود و آقای هاشمی این نامه را از من خواست و من فکر نمی کردم که این نامه خدمت امام برده شود و امام تلقی کرده باشند که ما به شرط شی می جنگیم به این صورت نبود (نقل به مضمون)" آقای هاشمی از افراد مختلف نامه گرفتند که بدنه مدیریت اجرایی و دفاعی کشور قائل به ادامه جنگ نیستند و امام هم از ایشان قبول کرد.
دبیر علمی دبیرخانه دائمی قطع نامه 598 در ادامه گفت: امام اعتقاد به مشاوره داشتند ولو اینکه ضریب خطای مشاوره هم بالا باشد و مشاوره هایی را که می دادند امام(ره) رد نمی کردند. به طور مثال در جریان قائم مقامی آقای منتظری امام خمینی(ره) به مرحوم آیت الله مشکینی تذکر داده بودند که اگر می شود این اتفاق نیفتند ولی آن اتفاق افتاد.
حجت الاسلام بهداروند افزود: بر اساس مشاوره هایی که می دادند امام قطع نامه 598 را پذیرفت وگرنه در تفکرات امام پذیرش قطع نامه نبود. استراتژی حضرت امام تا 15 روز قبل از پذیرش قطع نامه جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم بود و بعد از این که قطع نامه پذیرفته شد مرحوم حاج احمد آقا نقل می کنند که با امام(ره) در حال تماشای تلویزیون در استقبال پرشور مردم برای حضور در مرصاد و جنوب کشور بودیم که حضرت امام(ره) با دیدن این تصاویر می گویند "احمد اگر می دانستم که مردم این چنین در جبهه ها هستند هیچ گاه قطع نامه را قبول نمی کردم.(نقل به مضمون)"
وی گفت: این گونه خاطرات نشان می دهند مشاوره هایی را که به امام خمینی(ره) می دادند مشاوره های بحقی نبوده است و آقایان در مسائل سیاسی توپ را به زمین یکدیگر می اندازند و این بدترین روایت از تاریخ یک مملکت است و تحلیل هدفمندی اتفاق نمی افتد و اگر قرار است تاریخ جنگ بررسی شود باید جریان مک فارلین مطرح شود که طیف آمریکایی ها با چه کسانی در ایران ارتباط برقرار کردند که هواپیمایشان سه روز در فرودگاه مهرآباد بود و امام اجاره نداد که هیچ یک از مسئولین رده اول با آنها مذاکره کنند.
دبیر علمی دبیرخانه دائمی همایش قطع نامه 598 بیان نمود: آقایان جواب دهند که چه کسانی در مقابل شعار "جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم" حضرت امام(ره) شعار "جنگ جنگ تا یک پیروزی" را مطرح کردند، چه کسانی در حین فلان عملیات به آقای محسن رضایی می گفتند ما حتی قدرت تامین بند پوتین های شما هم نداریم، چه کسانی جنگ را بر محور صلح و دیپلماسی جلو می بردند و اینها مسائلی هستند که اثبات می کند که امام یک باره تصمیم نگرفتند و امام در برابر مشاوره های مسئولین وقت قرار گرفت.