اتفاقات فردا – خیلی – قابل پیشبینی نیست اما بیگمان معنادارترین صحنهی دربی لانگشاتی خواهد بود که «قاچ» خالی از تماشاگر روبروی جایگاه در طبقه دوم را نشان خواهد داد
به گزارش 598 به نقل از سایت گل -1- دربی
تهران؛ نمایش 76ام. آخرین حلقه اتصال توده با فوتبالفارسی در روزهای فوتبال
گریزی. بیایید اینبار به جای ستارهها از خودمان حرف بزنیم. ما که در طول
سال فحش به فوتبال میدهیم و دلِ خوشی از آن نداریم چه میشود که جمعههای
دربی یک چیزی آن ته دلمان تکان میخورد که کاش «ما» ببریم. ما؟
همانهایی که به ورزشگاه میرویم تا علیه «آنها» داد بزنیم. ما علیه
آنها. به اضافه شیپور و عربده و البته فحش. کجا؟ آزادی. چه اسم با مسمایی!
2-
رادیکالها. ساکنین ازلی و ابدی طبقه دوم که ویلان ویران از بیدارخوابی
شبانه روز قبل در اتوبوس از دورترین جای ممکن به زمین چمن نگاه میکنند.
بینشان حتی میتوان لهجهها و زبانهای از یاد رفته را پیدا کرد. فوتبال
اگر رفیقی داشته باشد همینها هستند و نشان رفاقت نه جای زخم دشنه، که رد
فنس روی صورت است. تا حالا جلوی دوربین برنامه نود کلهات را به فنس
کوبیدهای؟ آخرین بار که برای تیمت گریه گردی کی بود...؟
3-
روزهایی که تماشای دربی یک تجربه خانوادگی و دوستانهی لذتبخش بود باید از
روزگارمان «بکآپ» میگرفتیم تا امروز به آن روزها «ریستور» کنیم. بیشترِ
ما حالا تمایل غریبی به خشونت داریم. از کریخوانی «تمیز» همانقدر نشان
مانده که از شعارهای بی «کاف» در استادیوم. کافی است که تیمی موقعیتی را از
دست بدهد و طرفدارانش در واکنشی به شدت طبیعی بگویند «وااای...». پاسخ طرف
مقابل فریاد دسته جمعی و هماهنگ شنیعترین کلمهای است که در طول
زندگیشان آموختهاند.
4- اتفاقات فردا – خیلی – قابل پیشبینی نیست اما بیگمان
معنادارترین صحنهی دربی لانگشاتی خواهد بود که «قاچ» خالی از تماشاگر
روبروی جایگاه در طبقه دوم را نشان خواهد داد. جایی که آبیها و قرمزها تا
حد امکان از هم دور نگه داشته شدهاند تا لابد خون از بینی کسی چکه نکند. و
از این رو معنادار که همین ورزشگاه پیر روزی را در 29 سال پیش گذرانده که
در آن بیشتر از 120 هزار نفر آدم گوش تا گوش خط زمین - بله؛ خوشبختانه عکس و
فیلم این یکی موجود است – نشسته بودهاند و حتی با برد آبیها با تک گل
دقایق آخر، ناگهان هیچ اتفاقی نیفتاده. یکی بیاید بررسی کند که چرا وقتی
اینها را میخوانیم آنقدر دور به نظر میرسد که فکر میکنیم قصهای از
هزارویک شب خواندهایم.
5-الهه فوتبال فردا هم عدالت را رعایت
خواهد کرد و همهمان به یک اندازه حرص و فحش خواهیم خورد اما این تساوی
دلیل نمیشود فوتبال را عرصه چپگرایی بدانیم. فاصله طبقاتی سکونشینان با
ستارههای روی چمن حتی اگر از فاصله آنها با ستارههای آسمان هم بیشتر
باشد ایرادی ندارد. آنها، به هر حال، بازیگران اصلی نمایش بزرگ هستند و
لابد وقتی که شما میتوانید در نمایشی بازی کنید که همهی مردم یک کشور را
درگیر خودش میکند، هرچه بگیرید نوشتان است. فراموش نکنیم که زمانی در
کلوزیومها نمایش بر سر جان آدمیزاد بود و ما آنجا نبودیم تا دربارهی
لیاقت و عدالت سخنرانی کنیم. گلادیاتورها خون میریختند تا درام شکل بگیرد.
و ما امروز فوتبال را داریم. باید به خاطر این پیشرفت صلحطلبانه از نوع
بشر ممنون باشیم.
شنیدم که بعضی جاهای متن را که میخواندید گفتید لذت دربی به همین چیزهایش است. نه دوستان؛ ادب مرد به ز «بردن» اوست. 6-