کد خبر: ۱۰۸۸۸
زمان انتشار: ۱۲:۲۰     ۲۱ فروردين ۱۳۹۰
در روزهایی که عکس سید مرتضی آوینی بیشتر از آثار او مورد توجه است و در سالگرد ایشان تنها به ذکر خاطراتی عرفانی و اخلاقی از این شهید بزرگوار بسنده می شود. شاید وقت آن رسیده باشد که از نگاهی تازه و دور از شعار زدگی به سید شهیدان اهل قلم نگاه کرد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در روزهای نزدیک به سالگرد شهادت ایشان، به سراغ وحید جلیلی، سردبیر نشریه "راه" رفتیم، تا سوال‌های متفاوتی را که تا به امروز، کمتر به آن پرداخته شده است، با یکی از شاگردان سید مرتضی آوینی در میان بگذاریم.

اول از اینکه لطف کردید و وقتتون را در اختیار ما گذاشتید، تشکر می کنم.به عنوان اولین سوال، چرا هنوز بعد از گذشت 18 سال از شهادت شهید آوینی، جای خالی ایشان پر نشده است، کدام ویژگی شاخص شهید آوینی، در هنرمندان ما دیده نمی شود؟

بسم الله الرحمان الرحیم. جای شهید آوینی خالی نیست.آدم هایی در تراز ایشان، خودشان را در تاریخ و فرهنگ جامعه تثبیت می کنند و اگر کسانی بخواهند به این افراد بی اعتنا باشند، آنها هستند که یک جای خالی برای خودشان به جا گذشتند.امثال آوینی ها،مطهری ها، شریعتی‌ها و آل احمدها، آمدند و جاهای خالی را در تاریخ و فرهنگ ما پر کردند.خلا هایی که وجود داشته، پر کرده‌اند و بعد از آنها هر کسی بخواهد در ادامه مسیر فرهنگی جامعه، طی مسیر کند ناگزیر خواهد بود به این افراد مراجعه کند و تجربه‌ی برجسته‌ی آنها را مورد توجه قرار بدهد.پس این تعبیر شاید یک مقدار تعبیر دقیقی نباشد.

آقای آوینی همچنان بعد از حدود 18 سال که شهادتشان می گذرد، برای جامعه ما حرف برای گفتن دارد و بعضی از حرفهای این بزرگوار امروز بهتر قابل شنیدن و درک کردن می باشد.در حوزه‌های مختلفی که ایشان قلم زده‌اند و تاملات خود را ارائه کرده اند و آدم‌های مثل او هر روز که می گذرد ارزششان بیشتر می شود، کما اینکه بعضی از آدم‌های مشابه شهید آوینی هم که سال‌ها قبل از او از این دنیا رفته بودند، دارای همین ویژگی هستند. شهید مطهری هم همین نوع ویژگی را دارند. شما هرچه به آثار ایشون مراجعه می کنید می بینید که هنوز در بسیاری از حوزه‌ها، حرفهای مهم و کاربردی در اختیار می گذارد.

 مجموعه این افراد شاخص‌هایی هستند که نگاه شما به تاریج جامعه خودنتان را نظم می دهند.شما وقتی می خواهید به پشت سر نگاه کنید و مثلا قصد بررسی دوران بعد از جنگ انقلاب اسلامی را بررسی کنید، افرادی مثل شهید آوینی در تاریخ ما، نقش فانوس‌های دریایی را دارند که قسمت‌های تاریک شده تاریخ را پرتو افکنی می کنند و نقشه‌ی راه را نشان می دهند.

کدام طیف از گروه‌ها، مخالف باز انتشار تفکرات  شهید آوینی و تطابق این افکار با گره‌های امروز جامعه هستند، تعمداً یا سهواً؟

به این تعبیر که شما می گویید، خیلی نمونه خاصی سراغ ندارم.

در زمان حیات این شهید چه‌طور؟ افرادی که قصد مصادره به مطلوب آوینی را دارند، آیا همان مخالفین دیروز او نبودند؟

باید فراتر از دعواهای ژورنالیستی و سیاسی به این اتفاق پرداخت.آدم‌هایی که جامع هستند، معمولا از طرف افراد ناقض، مورد هجمه قرار می گیرند. شهید آوینی یکی از ویژگی‌هایش این بود. بدون اینکه بخواهیم او را مطلق بکنیم. ولی یک خطر این هست که قدر او را نشناسیم و به بهانه‌ی اینکه او هم مطلق نبود و ممکن است خطاهایی هم داشته باشد، بخواهیم ارزش وجودی و کار بزرگی او را که در تاریخ و فرهنگ جامعه ما صورت داد، دست کم بگیریم.به نظرم خطر دوم امروز بیشتر است. با اینکه بعضی‌ها به فقط به اولی فقط حساسیت نشان می دهند و می گویند آوینی هم باید نقد بشود و از این جنس حرفها. اما به نظر من خطر دست کم گرفتن آوینی خطر بزرگتری است.

چون ایشان واقعا آدم بزرگی است و اگر یک عده بخواهند با انواع بازی‌های تبلیغاتی و ژورنالیستی، نسل جوان ما را به خصوص از اعتنای در خور توجه سزاواری که باید به آوینی باشد، محروم کنند، این به نظر من خطر بزرگی است.

مثلا می گویند، آوینی مطلق نبوده است و باید نقد شود.خوب این امر بدیهی است و ما هم نمی گوییم آوینی مطلق بوده و یا نباید نقد شود، اما عده‌ای می خواهند با این حاشیه‌سازی‌ها، نقش اصلی شهید آوینی را کم رنگ کنند.

البته می شود به مسائل پیرامونی شهید آوینی هم پرداخت و اینکه ایشان با چه چالشی‌هایی در حیات فکری و حرفه‌ای خودش مواجه بود و به نظر من به این موارد هم به عنوان فصل مهمی از زندگی شهید آوینی باید پرداخته بشود و درس‌ها و عبرتهای زیادی را در خودش گنجانده است ولی باید مواظب باشیم که صرفا در این مسائل مستقر نشویم.

چرا که شهید آوینی آثار متعددی دارد و کتاب‌های زیادی از ایشان منتشر شده است و متن این آثار نباید تحت الشعاع حواشی قرار بگیرد و باید به متن توجه کرد و نباید مثل بعضی‌ها بود که صرفا دعواهای شهید آوینی با یکسری جریانات خاص را بلد هستند اما وقتی از این افراد سوال می شود ”توسعه و مبانی تمدن غرب“ شهید آوینی را خواندی؟ اصلا خبر ندارد شهید آوینی چنین کتابی دارد. یا حتی برای یک‌بار کتاب ”آینه جادو“ ایشان را نخوانده اند.

بعضی‌های اعتقاد دارند، در کنار دیدگاه‌های شهید آوینی در مورد فلسفه غرب و شیوه‌ی حکومت داری اسلامی، قله‌ی افکار این شهید، مسئله‌ی سینمای دینی است، نظر شما چیست؟

نه، اتفاقا من با چنین نگاهی با آوینی مخالف هستم. با این نگاه که یک بخش از آراء ایشان را به عنوان برجسته‌ترین بخش و قله افکار ایشان بدانیم.اتفاقا برجستگی شهید آوینی این است که نمی شود ایشان را بخش بخش تجزیه و تحلیل کرد. به عنوان یک منتقد فیلم یا مستند ساز یا یک نظریه پرداز صرف، نمی شود تحلیل کرد. هر کدام از ابعاد شخصیت آوینی به تنهایی محور قرار بگیرد و ضریب بگیرد به نظرم جفای به شخصیت کم نظیر شهید آوینی است که دارای همه‌ی این ابعاد بود. مهمترین ویژگی آوینی جامعیت داشتن، است.

اما اگر به هرکدام از ابعاد شخصیت آوینی بخواهید توجه کنید باید نسبت آن ”بعد“ از زندگی و شخصیت ایشان را با باقی اجزای شخصیت او لحاظ کنید. ما کم نداریم افرادی را که در عرضه‌ی هنر، کارهای قوی ارائه کردند. یا حتی در عرصه مطبوعات، نظریه پردازی و ... افراد قوی بودند. اما تفاوت آوینی با این افراد این است که در همه‌ی عرصه‌ها ورود پیدا کرده و درانجام همه‌ی اینها موفق هم بوده است.

مقداری در مورد سینمای دینی از منظر شهید آوینی صحبت بفرمایید؟

در مورد سینمای انقلاب اسلامی که شهید آوینی هم یکی از نظریه‌پردازهای آن بود، نباید سینمای انقلاب اسلامی را ذیل سینما دید.که اتفاقا یکی از ویژگی‌های شهید آوینی نگاه کردن به مقوله سینما از این دریچه است. شهید آوینی آنچنان محو در حرکت امام و ذوب در مبانی انقلاب اسلامی بود که در هر عرصه‌ای پای می گذاشت آن مولفه‌ها در آن عرصه، ظهور می کرد.

همان وقتی که شهید آوینی کار مطبوعاتی هم می کرد این نمونه در آن بارز بود و واقعیت این است که شهید آوینی دغدغه سینما و ژورنالیسم نداشت به این معنی که این برای ایشان اصل و مهم باشد. به طور مثال اول برای ایشان سینما مهم باشد و بعد بخواهد در سینما حالا یک فضای دینی هم ایجاد کند.

موضوع دقیقا برعکس است.برای شهید آوینی ابتدا انقلاب اسلامی مهم بود و حرف جدیدی که برای بشریت داشت و بعد به دنبال این اصل، به ابزارهای مختلف موجود می رسید.البته با ظرایفی که در نگاه شهیدآوینی وجود داشت. که این نگاه ظریف را مفصلا در اثر کم نظیر“آینه جادو“ و بعد از آن در ”حکمت سینما“ توضیح داده است و تبیین کرده است.با این نگاه، حضور افراد با قرائت‌های مختلف از دین، در سینما، باعث دینی شدن سینما نمی شود؟

این حرف درست است؟نه، باید دقیق‌تر به قضایا نگاه کنیم. مهمترین حرف شهید آوینی این بود که وقتی شما می خواهید وارد سینما شوید، باید سینما را دقیق بشناسید. شهید آوینی می گوید اگر کسی بخواهد از ابزاری به نام سینما استفاده کند، اگر این ابزار را دقیق و کامل نشناسد، به جای اینکه از ابزار استفاده کند، خودش بازیچه ابزار خواهد شد و تاکیدی که شهید آوینی داشت این بود، به طور مثال؛ بعضی‌ها فکر می کنند چون می خواهیم به امام‌زاده برویم، پس بنا براین سوار یک اسب می شویم و به مقصد می رسیم.

یعنی چون یک هدف خوبی داریم.مطمئنا اگر آشنایی کاملی هم نسبت به اسب نداشته باشیم، به مقصد می رسیم. یکی با این اسب به مشروب فروشی می رود و ماهم به اما‌م زاده می رویم و مشکلی به وجود نمی آید. حرف شهید آوینی این بود که باید این اسب را کامل بشناسید و گرنه تا سوار اسب بشوید ممکن است شما را چنان به زمین بزند، که استخوان‌هایتان را بشکند که دیگر به امام‌زاده یا حتی به مشروب فروشی نرسید. سوار اسب شدن یک سری فنونی دارد که شاید حتی در نگاه اول به چشم نیاید. شما یک سوار کار حرفه‌ای را می بینید که سوار بر اسب، به تاخت می رود و شما هم می گویید، من هم می توانم سوار بر اسب، مثل او به تاخت بروم و دقت نمی کنید که برای سوار کار حرفه‌ای شدن، ده‌ها فوت کوزه‌گری وجود دارد. از کدام سمت اسب سوار شدن، دهانه‌ی اسب را چگونه کنترل کردند و....

به همین خاطر در سوار کاری، فنون زیادی وجود دارد که در نگاه اول به چشم بیننده عوام نمی آید. در سینما هم به همین منوال است. شهید آوینی می گوید وقتی شما سراغ سینما می آیید، باید توجه کنید که سینما ظرایف بسیار زیادی دارد. اگر شما فکر کنید یک عده دوربین را کاشتند و از شراب خواری فیلم گرفتند و سینمای ضد دینی را بوجود آوردند، حالا ما دوربین را می کاریم و از نماز فیلمبرداری می کنیم و این کار ما، سینمای دینی می شود، شهید آوینی آمده بود با این سطحی نگری‌ها مقابله کند.

 شهید آوینی می گفت، صحنه‌ی نماز خواندن به هزار شکل می شود در داخل ”کادر“ قرار بگیرد. ”لانگ شات“باشد. ”مدیوم شات“باشد. زاویه از پایین یا بالا باشد. دوربین“تراولینگ“ کند یا ثابت باشد. شما می بینید که با ده‌ها انتخاب رو به رو هستید که یک کادر شکل بگیرد.

حرف شهید آوینی این بود که کسی می تواند حرف خود را درست انتقال بدهد که ابتدا این ابزار را دقیق بشناسد. مهمترین حرف شهید آوینی در حوزه سینما این بود که وقتی شما می خواهید، سراغ سینما بروید. باید پیچیدگی‌ها و قابلیت‌های سینما را کامل بشناسید.

اگر قابلیت‌های سینما را شناختید، می توانید از این ابزار استفاده کنید ولی اگر نشناختید بازیچه‌ی سینما خواهید شد. یعنی در حالیکه فکر می کنید در حال روایت یک داستان دینی هستید، چون به قواعد سینما آشنا نیستید، پیچیدگی‌های درام را نمی دانید، به ویژگی‌های فنی دوربین وارد نیستید، همه‌ی اینها مانند اسب سرکشی عمل می کنند در حالیکه خارج از اراده شما هستند. شما برای اینکه اراده‌ی خودتان را بر این ابزار پیچیده تحمیل بکنید، لازمه این کار شناخت است. و گرنه این ابزار هستند که اراده‌شان را بر شما تحمیل خواهند کرد.

حرف اساسی شهید آوینی در بحث سینما این بود. که بحث ایشان به نظر من فراتر از صرف سینمای دینی و غیردینی بود. وقتی شما به آثار شهید آوینی مراجعه می کنید، نقدهای که به برخی‌های آثار سینمای ایران یا حتی جهان نوشته است، کامل نشان می دهد مبنایی که ایشان در بحث سینما دارد، خیلی مبنای فنی، دقیق و حرفه‌ای است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۲۸ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۰
۰
۰
http://ammariyon.ir/fa/pages/?cid=9023
سید حسن خمینی وارد می شود
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها