خاندان آل خلیفه در اواخر قرن 17 با كمك انگلستان به بحرين هجوم كرده اند، و بر آن مسلط شده اند. انگليس براي حفظ منافع خود، و حفظ كشتي هاي خود بهترين چاره اعتماد به راهزنان ديد ... آنها مي دانستند كه بيابان نشينان بي فرهنگ بهترين نوكر خواهند بود، پس آنها را مسلح ساختند، و بر ملت بحرين حاكم كردند، آنها مي دانستند كه اين نوكران مشروعيت لازم براي حكومت را ندارند، و بدون كمك انگليس سرنگون خواهند شد، پس براي حفظ خود تا نفس آخر نوكر انگليس خواهند بود.
پایگاه 598 - محمد حسین رضایی /یکی از معضلات سیستم های خبری و اطلاع رسانی در داخل کشور ، فقر استفاده از محققین بومی کشورهای خارجی در تحلیل و بررسی اوضاع آن کشورها است.
به طور مثال هم اکنون حجم عمده ی تحلیل هایی که در خصوص اوضاع منطقه و کشورهای مسلمان همسایه به انجام می پذیرد، تحلیل هایی درونی و بعضا غیردقیق است که ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با واقعیات و مطالبات مردم آن کشورها ندارد و یا ناقص و ضعیف بیان می گردد.
عدم ارتباط مستقیم با خواص و محققان کشورهایی همچون بحرین و عدم دریافت نظرات ایشان، موجب شده است تا بررسی ها و ارایه ی نظرها در خصوص اوضاع و جریانات آن کشور، ضعیف و یا ناقص و نادرست باشد.
سرویس خبری پایگاه 598 به منظور رفع این نقیصه و آشنایی بیشتر مردم با آن چه که در کشور شیعه نشین بحرین در جریان است، در مصاحبه با یکی از محققان شناخته شده ی بحرین که به انجام رسانیده، زمینه ای فراهم نمود تا حوادث جاری بحرین در ارتباط با ریشه ها و خاستگاه قیام های مردمی واکاوی گردیده و شرایط ملت بحرین و نوع ارتباط ایشان با رژیم حاکم با نگاهی نزدیک و بومی تر از آن چه در رسانه های داخلی کشور مطرح است بررسی گردد.
میهمان این مصاحبه، آقای « ع.م » دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی از یکی از کشورهای خارجی می باشند که از محققان برتر بحرین بوده و در برخی از حوزه های علمی، در جهان عرب شناخته شده هستند.
ایشان در مصاحبه با خبرنگار ما، برخی جوانب مطرح نشده ی شرایط مردم بحرین را واکاوی نموده و با لایه برداری از برخی جزئیات جاری در مشی هیئت حاکمه، اطلاعات مفیدی را به محضر مردم ایران ارایه نمود که در دنباله ی متن، تقدیم حضور است .
پایگاه خبری 598 به دلیل حفظ امنیت خانواده ی ایشان در مقابل واکنش های احتمالی حکومت بحرین، از ذکر مشخصات این محقق بزرگوار معذور است .
- جناب آقای دكتر ..... با توجه به اقامتی که اخیراً در ایران داشتید، نقاط ضعف و قوت اخبار مربوط به بحرین را در رسانه های ایرانی چگونه ارزیابی می کنید و به منظور تقویت و بهبود جنبه های اطلاع رسانی اخبار بحرین در ایران چه موضوعات و یا راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
رسانه هاي ايراني، خصوصاً عربي مانند كانال العالم نقش غير قابل انكاري در پوشش اخبار بحرين داشته، هرچند كه زمان تخصيص يافته براي بحرين نسبتاً كم است، زيرا بهار انقلاب وبيداري كشورهاي عربي هر يك به اندازه اي وقت برنامه هاي اخباري را از آن خود مي سازد، اما با توجه به نزديكي بحرين با ايران و به جهت روابط عميق تر، كهن تر، وپايدارتر بين ملت شريف ايران و بحرين لازم است به مسائل بحرين بيشتر و بهتر پرداخته شود.
بطور خلاصه، نقاط قوت رسانه هاي ايراني عبارتند از:
آزادي بيشتر: رسانه هاي عربي حوزه خليج فارس (مانند الجزيره) كه در پوشش انقلاب هاي تونس ومصر، واكنون ليبي و يمن نقش عمده اي داشته اند، درباره بحرين هم با سوگیری، و بيشتر با ناديده گرفتن، و سكوت موضع گرفته اند. اين مساله بديهي است، زيرا بررسي ريشه هاي انقلاب مردم بحرين، تمام كشورهاي منطقه را رسوا مي سازد، زيرا شرايط حاكم به نحوي در اين كشورها شبيه است، حداقل در نوكري آمريكا.
دسترسي به منابع: همانگونه كه پيشتر گفتيم، روابط عميق ملت ايران و بحرين باعث شده كه همواره توريست هاي بحريني در ايران باشند (حدود 37% از كل توريست هاي جهان!!!)، اين روابط نه فقط دوستانه، بلكه در موارد زيادي خانوادگي هست، گاهي به علت ازدواج، وگاهي به علت هجرت ... سابقه تاريخي اين روابط به چندين صد سال و بلكه هزاران سال قبل تر مي رسد. استفاده از اين سرمايه براي ساير كشورها كه از چنين روابط دوستانه محروم هستند، امكان پذير نيست ... از اينها براي دست يافتن به ريشه هاي انقلاب بحرين، تحقيقات ميداني در مورد حيات اجتماعي، اقتصادي و ... مردم بحرين مي توان بهره برد، مصاحبات تلويزيوني نيز يكي از اين موارد هست.
كتابخانه هاي ايران، گنجينه اي بكر از اسناد، نسخ خطي، و ... در مورد بحرين است، كه تا كنون از آنها آنچنان كه شايسته است بهره اي بُرده نشده است.
آشنائي با فرهنگ: فرهنگ ملت بحرين وايران يكي است، هر دو شيعه 12 امامي هستند، تجربيات تاريخي مشابه داشته اند، اين مساله بسيار مهم است، به عنوان مثال شعار (هيهات منا الذله) هنگامي كه در بحرين بانگ شود، همان معناي هزار ساله اي كه در باور شيعه ی ايرانی است، در برخواهد داشت، يادآور قيام خونين امام حسين (ع)، مظلوميت حضرت زينب، تا غربت امام رضا و تمامي معاني والاي اعتراض به ظلم و ستم در خود گنجانيده است، ديگران معناي اين شعار را آن گونه كه ملتهاي شيعه درك مي كنند، دريافت نخواهند كرد.
براي بهبود كاركرد رسانه هاي ايران، اين گستاخي را از من بپذيريد كه مهمترين نكات ضعف را بيان كنم.
* عدم بهره برداري از سرمايه هاي موجود:
نيروهاي انساني بالقوه اي همچون صدها بحريني مقيم ايران چه در حوزه، چه در دانشگاه، چه در جامعه؛ صدها هزار اسناد متعلق به تاريخ بحرين در كتابخانه هاي مجلس، ملي، آستان قدس؛ چندين مليون ايراني كه ده ها سال پيش از بحرين به ايران پناه برده اند، وجزئي از ايران شده اند (مثلاً خاندان الهي قمشه اي، عصفور، ماحوزي، ... وهمة بَحريني وبَحراني ها) مي تواند ماده خام مستند بسياري از ناگفته هاي جهاد 230 ساله ملت بحرين باشد؛ متاسفانه هيچ تلاش هدفمندي در اين زمينه به انجام نرسيده، به عنوان مثال مي توان به كتابي كه وزارت امور خارجه به چاپ رسانيده اشاره كرد، كتابي كه گزيده ي اسناد خليج فارس در 3 جلد است، با اينكه جلد اول آن بيشتر معطوف به روابط سياسي بحرين و ايران است، بسياري از نكات ظريف و مهم درباره روابط خاندان حاكم (آل خليفه) با استعمار (انگليس) اشاره مي كند؛ به ستم هاي آن خاندان در حق مردم بحرين و پناهندگي بعضي از آنان به ايران اشاره مي كند. اين كتاب، و ساير اسناد موجود بايد براي ارائه ريشه هاي انقلاب مردم بحرين، به برادران خود در ايران، و دوستان در جهان ارائه شود ... بررسي ريشه هاي انقلاب هميشه مهم تر از خود انقلاب است، حداقل به نظر بنده.
* تاخير در اخبار: اخبار بحرين همواره حدود دو روز بعد در رسانه هاي ايراني پخش مي شود، پوشش خبري هم آنچنان كه ما بحريني ها پي گيري مي كنيم نيست، شايد بخشي از آن به علت دل خراش بودن صحنه هاي انقلاب بحرين باشد، كه ديدن آن براي عموم جامعه (مثلا زنان وبچه ها) مناسب نيست، بخش ديگر به علت حكومت نظامي است، كه حضور خبرنگاران و به تبع آن خبرنگاران ايراني در صحنه ها را دشوار مي سازد ... به نظر بنده رسانه هاي ايراني مي توانند به افراد زيادي كه مورد اعتماد هستند دسترسي داشته باشد، كه اين مهم آنگونه كه بنده اطلاع دارم به انجام نرسيده.
- به گمان شما آیا دلایل اصلی خیزش های مردمی بحرین و سرفصل های اصلی مطالبات ایشان در ایران به طور کامل و دقیق اطلاع رسانی و شناسانده شده است؟
خير، پيشتر گفتيم كه جهاد مردم بحرين سابقة تاريخي 230 دارد، بحرين همواره در تنش بوده، اما بهار انقلاب در كشورهاي عربي، و مهم تر از آن دسترسي توده مردم به رسانه ها باعث شد كه اين بار بيشتر مورد توجه قرار گيرد...
بنا براين خيزش مردم بحرين ريشه هاي با عمر 230 سال دارد، پس اين اجازه را به بنده بدهيد كه نتوانم همه آنها را خلاصه كنم ... مهمترين آنها عبارتند از:
يورش بيگانگان: آغاز يكي از كتاب هاي كه در مورد تاريخ كشورها شاهنشاهي خليج فارس درباره بحرين اين چنين است: (تنها كشوري كه حاكمانش از خودش نيست) ... البته اين مساله بر كسي مخفي نيست، وحتى خود خاندان آل خليفه به آن اعتراف مي كنند، آنها در اواخر قرن 17 با كمك انگلستان به بحرين هجوم كرده اند، و بر آن مسلط شده اند .. داستان از اين قرار است كه انگليس براي حفظ منافع خود، و حفظ كشتي هاي خود بهترين چاره اعتماد به راهزنان ديد ... آنها مي دانستند كه بيابان نشينان بي فرهنگ بهترين نوكر خواهند بود، پس آنها را مسلح ساختند، و بر ملت بحرين حاكم كردند، آنها مي دانستند كه اين نوكران مشروعيت لازم براي حكومت را ندارند، و بدون كمك انگليس سرنگون خواهند شد، پس براي حفظ خود تا نفس آخر نوكر انگليس خواهند بود.
استقلال بحرين: جالب است بدانيد، هنگامي كه انگليس در سال 1971 م، به علت مخارج زياد تصميم گرفت ارتش خود را از بحرين به انگليس بازگرداند، همين خاندان (ودیگر خاندان هاي خليج) اعتراض كردند، وآمادگي خود را براي پرداخت هزينه هاي ارتش انگليس اعلام كردند ...
در همان سال بود كه دينيس هيلي در تلويزيون انگليس اعلام كرد كه دوست ندارد برده اي سفيد براي شيخ هاي عرب باشد، و نبايد اجازه بدهند كه انگليسي ها مزدوراني باشند نزد كساني كه دوست دارند ارتش انگليس در خدمت آنها باشد ..
انگليس تصميم گرفت بحرين را رها كند، اما نه از دست مخلصترين برده و مزدور خود يعني آل خليفه، پس فردي به نام هندرسون را در بحرين گماشت، وظيفه اين سياستمدار (مشاور خاندان حاكم) اين بود كه نظام حاكم را حفظ كند، همه بحريني ها نامِ او را مي شناسند، زيرا او مسؤول شكنجة هزاران بحريني آزاده بود ... او بود كه با ترفند هاي انگيسي همواره بين مردم بحرين فتنه بر مي انگيخت، تا نظامِ دست پرورده انگليس پابرجا باشد.
جدا شدن بحرين در همين سال بود، كه جريان مفصلي دارد و بخشي از آن در كتاب هاي تاريخي گفته شده است، اين كه گفتم بخشي گفته شده، به اين خاطر است كه ناگفته ها زياد هستند، به عنوان مثال در شهر جدحفص كه قبلاً پايتخت بحرين بود منطقه اي است كه مردم آن را بَخَّانه مي نامند، اصل اين واژه باغ خانه است، و قصري بود كه كارگذار شاه ايران در آن اقامت داشت ... اين قصر در همان سال هاي 1970 با بلدوزر با خاك زمين يكسان شد، وتا چند سال پيش دشت مانندي وسط آن شهر بود ... برخورد اين نظام با تاريخ بحرين از مثال گذشته روشن است، مانند داستانِ كتاب "1984" جورج اورول، تمامي اسناد ناپديد مي شوند، در حكومت پليسي هيچ كس جرات سخن ندارد، چه برسد به تدوين تاريخ شفاهي ... در شعارهاي مردمي (يا اهل الزباره، لقد انتهت الزياره[اي اهل زباره (بياباني در عربستان، كه آل خليفه از آنجا به بحرين وارد شده اند)، زيارت تمام شد]، به آنچه گفته شد اشاره مي كند.
در 230 سال گذشته، كاري نيست كه اين خاندان خبيث نكرده باشند، پيشتر گفتيم كه صدها هزار خاندان از بحرين به ايران پناه برده اند، مانند آنها به عراق، هند، و ... رفته اند، علت فرار اين خانواده ها اين است كه اين خاندان به دختران و زنان برخي از اينها تجاوز كرده، يا تهديد به تجاوز مي كرد، به همین دلیل اين خانواده هاي آبرومند شبانه از بحرين مي گريختند ... و خاندان حاکم، مايملك آنها را به يغما مي برد ...
اصلي ترين مساله ي بحرين، همين خانواده ی حاکم بر جان و مال و ناموس ایشان است ... اين مساله اي است كه امروز ديگر فقير و پولدار نمي شناسد، و همگي دوست دارند اين نظام نباشد ...
- اعتماد موجود بین مردم بحرین و حکومت فعلی آن کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
[لبخند] كدام اعتماد؟ با آنچه گفته شد، چگونه اعتمادي در كار باشد؟
رژيم حاكم هيچ گاه به مردم اعتماد نكرده، پس تمامي مشاغل نظامي در دست مردم نبوده، به همين دليل همواره ارتش بحرين از كشورهاي ديگر است، مردم بحرين حتى آموزش نظامي نمي بينند، سربازي هم ندارند، اين امر عمق ترس و وحشت رژيم حاكم از مردم بحرين را نشان مي دهد.
- توزیع ثروت و فقر و همچنین اختلاف طبقاتی موجود در بحرین به چه صورت است؟
همواره، در هر سفري كه به ايران آمده ام، يا اين روزها كه مساله بحرين گفتار روزمره مردم شده، اين سؤال از من پرسيده مي شود كه "چرا" با اينكه بحرين يكي از كشورهايي است كه بالقوه و بالفعل سرمايه هاي زيادي دارد، و با اينكه شاخص هايي كه موجب پيدايش فقر مي شوند( مثل درصد بي سوادي)، در بحرين بهتر از بسياري از كشورها منطقه است، مثلاً درصد بي سوادي كشور بحرين 0% است، با اين وجود فقر در بحرين زياد است ...
واگر چه اين مساله پوشيده نيست اما رسانه هاي ايران در اين زمينه كوتاهي و يا لا اقل غفلت كرده اند.
چند سال پيش كانال الجزيره گزارشي كامل دربارة فقر در بحرين ارائه كرد، كانال CNN نيز چنين گزارشي داشت، كه مي توان آن را در اينترنت يافت ... طبق گزارش سازمان هاي بين المللي، حدود 12% مردم بحرين زير خط فقر زندگي مي كنند و بقيه ي أنها زندگي بخور و نمير متوسطي دارند.
آنچه سؤال بر انگيز است، چرا بايد اين فقر وجود داشته باشد؟
با اين وجود، در رسانه هاي ايران اشاره اي به اين موضوع نشده، وفقر مردم بحرين كه از رسانه ي فوق گزارش شده، در رسانه هاي ايران به آن پرداخته نشده است، اين ها زمينه هاي براي انجام كار رسانه اي در مورد بحرين است، كه مغفول مانده است.
بررسي اينگونه مسائل اجتماعي نيازمند تلاش زياد، توام با دانش لازم است، گروه هاي سياسي بحرين برخي از اينها را تدوين كرده اند، اما اصلاح اين امور در حوزة قدرت دولت ها است كه در بحرين رژيم حاكم به ملت هيچ گونه اعتماد ندارد، وهمواره تلاش مي كند مردم را سركوب كند ... شنيدن اين مثال بيش از ارائه ي آمار و ارقام مي تواند سودمند باشد كه بدانيد چند سال پيش، تعدادي از جوانان بحرين به كويت رفته، و در یک پايگاه بنزين آن كشور مشغول كار شده اند، زيرا دولت با ترفند هاي مختلف مانع كار آنها در ميهن خود مي شد؛ چند ماه بعد، هنگامي كه دولت متوجه اين مساله شد، با اعمال نفوذ از طريق روابط خود با كشور كويت، خواستار بازگشت اين چند نفر جوياي كاري شد، كه صرفا براي امرار معاش به كشور همسايه كوچ كرده بودند، و اين از آن جهت بود كه نه فقط الگويي براي ديگر جوانان جوياي كار نباشند، بلكه محروم ساختن يكايك ملت از تمامي حقوق خود، سياستي ديرينه است كه همواره اين نظام به كار برده است.
- شنیده می شود حکومت بحرین برای انجام برخی از اعمال علیه ملت بحرین مزدوران خارجی دیگر کشورها را استخدام می کند. این امر از چه زمانی سابقه دارد . آیا مربوط به بروز قیام های اخیر است و یا پیش از این نیز صورت می گرفته است؟
اين قضيه قدمت 230 ساله دارد، پيش تر تعدادي از قبايل بيابان نشين عربستان به كمك آنها مي شتافتند، هنگامي كه خطر آنها را تهديد مي كرد، قبايلي كه به آنها دَواسِر گفته مي شد و طبق توافقي كه فيمابين داشتند از سرزمين عربستان مي آمدند، كه البته سهم خود را از اموال مردم به يغما مي بردند ...
در سال هاي به اصطلاح بعد از استقلال، ارتش عمدتاً از بيابان نشينان بي سواد كشورهاي پاكستان، اردن، سوريه، يمن بوده، و بعد از سقوط صدام، بعثي هاي آن رژيم به آنها اضافه شدند.
طي ده سال اخير، نظام به كارگيري يكي از خطرناك ترين سياست هاي شيطاني خود را آغاز كرد، نظامي كه هيچ گاه در ملت بحرين ريشه نداشته، ومشروعيت حكومت را از آن خود نكرده ... آغاز به ساختن يك ملت پوشالي مهاجر و بلكه مهاجم كرد، به اين گونه كه به مزدوران بيگانه ي خارجي خود تابعيت بحريني همراه با امكاناتي رفاهي -كه بحريني ها آن را در خواب هم نمي بينند- پيشكش كرد، تجربه اي تاريخي كه سابقة آن جز در اسرائيل نبوده است.
اين مسأله ( كه در بحرين تجنيس به آن گفته مي شود) به معناي اعطاي تابعيت است، به شدت باعث آزار و اذيت مردم بحرين شده، و پايداري جامعه را از هم گسيخته است، اما دولت بر آن پافشاري مي كند، و همچنان در برابر هر گونه اعتراض به تجنيس با شدت برخورد مي كند، واعطاي تابعيت براي همان قبايلي كه پدرانشان با اين خاندان همكاري ديرينه داشته اند، اجرا مي شود، تا در انتخابات مجلسِ ناتوان، اين افراد تازه وارد براي تغيير نسبت و درصد آرا در بحرين اثر گذار باشند.
- آیا خاندان حاکم، تنها به لحاظ مذهبی با ملت بحرین متفاوت هستند و یا به لحاظ انساب و قوم و خاندان نیز از خارج به بحرین کوچ کرده اند؟
آنها از گونه اي ديگر هستند ... از آن هنگامي كه در ايران تپههاي سيلك، مسكون بود، در بحرين نيز مردم با نظام متمدني زندگي را آغاز كرده اند ... بنياد پژوهش هاي اسلامي (مشهد) كتابي ترجمه كرده به نام شبه جزيره عربستان، بخش بحرين –كه يك خاور شناس آن را نوشته- با اين جمله آغاز شده بود (مردم اين كشور مردمي خونگرماند كه انسان از آداب داني و نكته سنجي آنها لذت مي برد، آنها از نسلها پيش از هر آنچه تماس با ذهنيتها و دانشهاي مختلف به ارمغان مي آورد سود بردهاند)، بزرگترين قبرستان تاريخي جهان در بحرين است، زيرا تمدنهاي قديم سومر معتقد بودند اين سرزمين جاويد است، گياه جاويد مشهور در اسطوره عظيم گیلگامیش در بحرين بوده است ... به همين خاطر ، ملتهاي مختلف هزاران سال با هم در اين سرزمين زندگي كردند ... حدود 10% الى 20% آنها ريشة ايراني دارند ...
اينها را گفتم، تا فرق ملت بحرين با حاكمان خود را بدانيد، اما در طرف ديگر خاندان آل خليفه هستند كه بيابان نشيناني بي سواد بودند ... و تا كنون هم خوي خونخواري و بيابان نشيني را از دست ندادند ... اينها از كودكي با ملخخواري به بار آمده و از كويرهاي بيابان زباره به بحرين آمدهاند.
اگر يادتان باشد، حدود دو سال پیش کنگره بين المللي شيخ ميثم بحراني در تهران برگزار شد (و البته دولت بحرين هيچ سهمي در برگزاری آن نداشت)، شيخ ميثم كه از علماي قرن هفتم بوده، يكي از بزرگترين ادباي جهان اسلام است، و يكي از زيبا ترين شرحهاي نهج البلاغه را از خود به يادگار گذاشته ... پيش تر، از زمان جاهليت طرفه بن العبد از بحرين بود، وتا الآن جلسات مشاعره نه فقط بين ادباي قدرتمند بحرين برگزار مي شود، بلكه بسياري از جوانان بحرين به اين گونه مسائل تسلط وعلاقه دارند ..
فرق ما، واين خاندان نادان در همين ها است، شما سخناني را كه اين خاندان از روي كاغذ مي خوانند، با هر يك از خطابههاي شفاهي حسن نصر الله مقايسه كنيد، و از هر عربزبان داوري بخواهيد، تا نتيجه همه چيز را ثابت كند.
درصد دانشگاهيان ملت بحرين، بيش از خيلي از كشورهاي منطقه است، از جمله ايران ... اما نااميدي، دانش ستيزي دولت، و غربت علم ودانش، اميد به هرگونه پيشرفت را مي كشد ...
خلاصه، همه چيز ما مردم با اين خاندان فرق دارد، وهيچ نقطه ي مشتركي بين ما نيست ... حتى انسانيت، آنها انسانيت هم ندارند، قتلهايي كه مي كنند بهترين گواه است.
- تغيير تركيب دموگرافيك مردم بحرين یکی از موضوعات شگفت آوری است که شما در سخنان خود به آن اشاراتی داشتید. لطفا برای اطلاع بیشتر مخاطبان، این زمینه از اقدامات رژیم حاکم بر بحرین را تشریح نمایید.
بله، غالب مردم بحرين شيعه هستند ... تشيع در بحرين پيش از ايران ولبنان وعراق بوده، مردم بحرين به دلخواه خود با دريافت نامه پيامبر مسلمان شدهاند، و اولين زكات در اسلام از مردم بحرين به مدينه رفت ... پس از شهادت پيامبر، آنها شيعه ماندند، وحاضر به پرداخت زكات به ابوبكر نبودند ...
تشيع در بحرين بر كسي پوشيده نيست، بسياري از علماي شيعه از بحرين هستند، شيخ يوسف بحراني صاحب الحدائق الناظره يكي از آنها هست ... ملا فيض كاشاني در آغاز تفسير خود مي گويد هنگامي كه آوازه رسيدن او به شيراز به گوشش رسيد، براي تلمذ به آنجا شتافت ...
آمار رسمي در دسترس نداريم، اما آنچه از پدران خود شنيدهايم، اين است كه بيش از 90% مردم بحرين شيعه بودهاند، اسناد تاريخي موجود هم مؤيد اين مساله هستند، اما با سياستهايي كه دولت به كار برده، گمان مي كنيم كه اينك جمعيت شيعيان بحرين با وجود هجوم افرادي كه تابعيت كاذب (تجنيس) دريافت كرده اند، حدود 70% از جمعيت كشور باشيم
هيئت حاكمه براي تغيير درصد شيعيان، اقدام به استخدام مزدوران سني، متعصب، وبي سواد كرده و طي ده سال اخير به آنها تابعيت بحريني داده است ... اين مساله با طرح و برنامهاي هدفمند اجرا شده ... سالها پيش مي شنيديم كه به افرادي كه مذهب اهل سنتي بگروند پول خوبي داده مي شود ... اما سندي براي اثبات اين مدعا نداشتيم
چند سال پيش، دكتر صلاح البندر كه اصالتاً سوداني است، و چند دهه به عنوان مشاور در دفتر شاهنشاهي بحرين كار مي كرد به انگلستان گريخت، و اسناد اين نقشه شوم را بر ملا ساخت، اين اسناد كه در دو بخش منتشر شده، جمعاً نزديك به هزار صفحه است، كه مدعاي فوق را اثبات مي كند، و بنده بررسي آنها را قويا توصيه مي كنم.
- آیا حکومت بحرین میان شیعیان و اهل سنت و یا مشاغل و مناصب خاص با مردم عادی بحرین قایل به تبعیض است یا تساوی حقوق؟
در ابتدا بايد بگوئيم، كه براي اين بردگان انگليس، بردگي كردن مهم است، نه مذهب داشتن...
بيشتر مردم بحرين شيعه هستند، تشیع همواره آزادي بخش است، ما هر سال در ماه محرم ستمستيزي را به ياد مي آوريم، هر سال بانگ هيهات منا الذله ما گوش آسمان را مي خراشد، پس طبيعي است كه اگر چه اهل تسنن نيز بزرگواراني دارند اما آزادي خواهان و آزادي خواهي ما شيعيان بيشتر باشد،... در بحرين هر كس كه مخالف دولت باشد، فراموش شدني است .. مردني است، و بايد در زندان آب خنك ميل كند ...
همين الآن، ابراهيم الشريف ( كه از برادران اهل سنت مي باشد) در زندان است، در حالي كه برخي از بردگان به ظاهر شيعه در تلويزيون بحرين عليه مردم خود تبليغ مي كنند ... براي دولتهاي ديكتاتور مذهب مهم نيست، برده بودن مهم است ...
هيچ اهل سنتي روابط دوستانه خاندان آل خليفه با اسرائيل را نمي پسندد و رخنه كردن پايگاه پنجم آمريكا در بحرين، وكشتار مردم مظلوم عراق از ميهن خود را روا نمي داند ... بازي با مذهب، فريبي است كه دولت به كار برده ... به هر حال، إعتماد به شيعهها در بدنه حكومت در حد صفر است، و شيعيان عمدتاً در مشاغل خدماتي مانند آموزش وپرورش، سيستم بهداشت كار مي كنند، و تمامي سيستمهاي تصميم گيري در دست خاندان حاكم است (وزارت كشور، خارجه، ...) .. تبعيض در تمام ردهها هست، شهر و روستاهاي شيعه نشين محروم، آلوده، با تمامِ نماي فقر و بيچارگي ... و شهرهاي سني نشين، تميز، با خيابانهاي فراخ، و درختان سرافراز ... بورسهاي تحصيلي، فرصتهاي شغلي، ... همگي اينگونه هستند.
نيز خود از اين برادران اهل سنت در بحرين، مساله آگاه هستند، و روابط خوبي با شيعيان دارند، و به همين خاطر دولت از مزدوران خارجي استفاده مي كند، يكي از شعارهاي مردم بحرين لا شيعيه، لا سنيه، وحده وطنيه است، كه همسان آن: نه شيعي، نه سني، همميهني مي باشد.
- رسانهها و مردم بحرین تا چه اندازه از آزادي بيان برخوردارند. خط قرمزها و محدودهی دایرهی آزادی بیان در بحرین تا چه حد و مرزی است و در صورت عبور افراد از این خطوط قرمز، واکنش هیئت حاکمه چه خواهد بود؟
آزادي در بحرين كاملاً حق افراد است، اما نه آزادي بيان ... اگر آزادي فقط ميبارگي وروسپيگري باشد، حتماً به شما كمك خواهد شد ...
آزادي در سخنان تفرقه انگيز، بي هدف ضمانت شده است، اما هرگونه سخن خِرد در مورد فساد در دولت، نقش آن در كشتار ملل مسلمان، روابط با آمريكا چيز ديگري است ...
نفوذ اينترنت در بحرين حدود 10 سال پيش از ايران بود (زيرا بحرين مركز بانكهاي بين المللي است)، اما در شمار سايتهاي ممنوع رتبه جهاني دارد ... به همين دليل اولين روشهاي فيلتر شكني كار مردم بحرين بود
به هر حال، رتبه بحرين از اين نظر ته ليست است ... وبسياري از افراد به همين خاطر مهمان زندان شدهاند، يكي از آشنايان 7 سال به علت داشتن كتابهاي ممنوع محكوم شد!.
- آیا احترام به مالکیت اموال و املاك عمومي وخصوصي مردم بحرین از سوی حاکم بحرین رعایت می شود؟
[لبخند]، مگر در نظر اين خاندان اموال عمومي معني دارد؟
از هنگامي كه بحرين را در تسلط گرفتهاند، تمامي آن را در مالكيت خود دانستند ... در يكي از تظاهرات مردم بحرين، همگي يك دينار [واحد پول بحرين] با دست بلند كردند، و با آرامي خيابان را مي پیمودند، در دست دیگر نیز نوشتهاي داشتند كه در آن اينچنين بود (نياز به حرف نيست، يك دينار كافي است) ... داستان از اين قرار است كه طبق اسناد موجود، نخست وزير كه حدود چهل سال در کرسي خود نشسته است، ساختماني با قيمت دو مليارد دينار از املاك دولت را از آن خود كرده ... از اين گونه فسادها در بحرين بي شمار است.
در تمام روستاهاي بحرين باغهايی هست، كه مردم آن منطقه مي دانند اين باغها از اهالي غصب شده، و در تملك يكي از افراد خاندان حاكم درآمده ... در شهرها نيز اينچنين است، مردم بحرين مي دانند كه زمين برخي بيمارستانها، مدارس، خيابانها... از آن مردم بوده، و دولت آن را غصب كرده.
در بعضي از پلاكاردهاي مردم بحرين، فقط واژهى 50% نوشته شده بود ... داستان اين واژه از اين قرار است كه نخست وزير 50% سود هر پروژه تجاري موفق را از آن خود مي كند ...
( پاسخ: همراه با بیان مصداق ها)
- آیا ورود به مشاغل مختلف و کسب جایگاههای و موقعیتهای کاری در بحرین برای همگان به تساوی ممکن و برقرار است؟
یعنی منظورتان اين است كه هر كسي می تواند فرضا برای احراز جایگاه نخست وزيری كه از 40 سال قبل تا کنون بر صندلي خود نشسته است، تلاش کند؟
البته که چنين نيست، در بحرین هر كسي مي داند كجا، و تا كجا مي تواند جايگاه كسب كند، بعضي از خانوادهها بدون هيچ گونه تحصيلات، مشاغل اداري خواهند داشت، زيرا همخون خانوادههاي خاندان حاكم يا از آن هستند، و ديگران مي دانند كه بايد حداكثر معلم، مهندس، يا پزشكي باشد كه امکان واجازه ی کسب جایگاه مدیریت یک سازمان، بیمارستان و یا سيستم بهداشتي را ندارد ... به عنوان مثال، تا چندين سال وزير آموزش و پرورش يك نظامي وابسته بود.
- سابقهی خاندان حاکم بر بحرین از حیث برخوردهای سلبی با مردم به چه شکل است؟ آیا این حکومت پیش از این هم سابقه ی خشونت و خونریزی نسبت به مردم و شیعیان کشور داشته است؟
ما در دهه 90، انقلاب داشتیم، و دهها شهيد زير شكنجهها جان خود را باختند ... برخي اعدام شده، و صدها نفر آسيب جدي ديدند، كور شدند، اندامهايشان قطع شد . يا حداقل آثار شكنجه را بر تن خود تا قبر به يادگار خواهند برد.
پيش از آن هم چنين بود، در دهه 70 ... اما براي قبل از استقلال (به اصطلاح)، به يادداشتهاي بلگريف رجوع كنيد، او نماينده انگليس در بحرين بود، واين مسائل را براي تاريخ جاويد ساخت.
- آیا مطالبات و اعتراضات فعلی بحرین صرفاً مطالباتی شیعی است و یا این که غیرشیعیان نیز مطالباتی دارند و به این قیامها پیوسته اند؟
ابراهيم الشريف دبير انجمن سیاسی « وعد »، سني است، اما زنداني است، محمد البوفلاسه نیز که اهل سنت است در ميدان شهدا (لؤلؤ= مرواريد)، سخنراني كرد، و روز بعد روانه زندان شد ...
تمامي آزادگان به اين مطالب ايمان دارند، و حتى برخی سنيهای طرفدار حكومت نیز منكر این واقعیتها نیستند، و در دوگانگي عجيبي زندگي مي كنند.
- آیا تا کنون شیوهی کلی و مشی حکومتی شاهنشاهی بحرین با ملت به گونهای بوده است که مناعت و کرامت انسانی ملت بحرین را تامین نماید و موجب تحقير ایشان نباشد؟
خير، بر عكس ...
برای نمونه مدتي پيش، فرزند اين شاه ستمگر در جشني، شعري (بي مزه) سرود كه در آن كشتار مردم بحرين توسط نیاکان خونخوار خود را ماية افتخار دانست ... فیلم ويدئوی اين شعر در اينترنت هست که رسانه های ایرانی می توانند آن را زیرنویس کرده و نمایش دهند.
اذلال و خوار کردن مردم، به روشهاي مختلف همواره تكرار مي شود، و تمامی اعمال و خدمات !! دولت « مكرمه» شمرده شده و بزرگ داشته می شود نام دارند!!!.
- رای و نظر مردم تا چه اندازه در تعیین تصمیمات کشور بحرین تاثیرگذار است و میزان مشارکت ایشان در امور مملکت تا چه اندازه است؟
هيچ، در حالي كه در بحرين با شكوهترين روز قدس برگزار مي شود، اين خاندان با اسرائيل رابطه دوستانه و شخصي دارند ... قتل برادران خود در عراق، توسط آمريكائيها به انجام مي رسد، يعني از پايگاه پنجم آن در بحرين ... تمام وزارتهای تصميم گيرنده توسط خاندان حاكم اداره مي شود. شاهنشاهی مطلق، بردگي تمام نظام حكومت بحرين است.
- میزان حضور استعمار خارجی در کشور بحرین تا چه اندازه است و آیا وجود استعمار خارجی برای مردم این کشور مشهود و ملموس است؟
استعمار کاملا آشكار است، پايگاه پنجم آمریكا در بحرين است... و دولت هيچ توضيحي درباره علت وجود آن به مردم ارائه نمي دهد.
بارها سربازان آمريكايي به حقوق مردم تجاوز كردهاند، اما بحرينيها هيچ گاه حق اعتراض نداشتهاند.
در كل، سياست بحرين تماماً براي جلب رضايت عربستان وآمريكا است، وهمواره استقلال آن كمتر از ساير كشورهاي حتى همسايه بوده.
- با تشکر از شما آقای دکتر، از وقتی که به ما دادید سپاسگزاریم و امیدواریم به زودی شاهد آزادی مردم و بحرین و تسلط ایشان بر مقدارت کشور خودشان باشیم.
خواهش می کنم . من هم از شما ممنونم که به مسایل برادران و خواهران بحرینی خود توجه دارید و به آن می پردازید. انشاالله مردم بحرین و ایران بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شده و همبستگی و اخوت ایشان روز به روز بیشتر گردد.
در پایان ضمن تشکر از دوست گرانقدر جناب آقای پژوهش که زمینه این گفتگو را فراهم نمودند اعلام می داریم که پایگاه 598 به دلیل حفظ امنیت خانواده ی ایشان در مقابل واکنش های احتمالی حکومت بحرین، از ذکر مشخصات این محقق بزرگوار معذور می باشد .
داستان شاهزاده «مریم آل خلیفه» برای اولین بار حدود سه ماه پیش از طریق شبکه ماهواره ای MBC رسانه اي شد.
مجری این شبکه، شروع کرد به بیان داستانی عاطفی که در ابتدا برای همگان عجیب، باورنکردنی و خیالی به نظر می رسید که نقش اول این داستان شاهزاده ای بحرینی بود.
شاهزاده «مریم آل خلیفه» در سن 18 سالگی با استفاده از گذرنامه و مدارک مورد نیاز جعلی و با پوشیدن یونیفرم نیروهای مارینز ارتش ایالات متحده آمریکا، از منامه پایتخت بحرین فرار کرد و به ایالات شیکاگو در آمریکا رفت. وقتی به فرودگاه شیکاگو رسید، مأموران آن فرودگاه به جعلی بودن مدارک وی پی بردند همین امر موجب شد که شاهزاده خانم ناچارا هویت اصلی خود را برملا کند. فورا درخواست پناهندگی سیاسی کرد تا او را به بحرین برنگردانند.
انقلابیون بحرین همان بسیجیان جهانی امام خمینی هستند. اما ما بسیجیان خمینی آیا جهانی شده ایم؟
فاین تذهبون رفقا؟
بحرین کربلاست و عطش لبیک دارد.
//هر که دارد هوس کرببلا بسم الله...
حطاب به اون کسی که ار افشا نشدن نام این دکتر ابراز ناراحتی کرده و نوشته خیلی ترسویین :
به نظر من قریب به یقین شما یا طرفدار آل خلیفه ای یا به سفارتخونه ای جایی وصلی و یا اون قدر کم دانشی که تشخیص نمیدی محقق بزرگواری که این طوری خودش رو در معرض خطر میذاره و افشاگری میکنه فقط جون خودش در خطر نیست بلکه جون چندین نفر زن و مرد و بچه از اطرافیانش در خطره.
اگر میشه از درون سنگر و بدون آسیب دیدن به دشمن ضربه زد چه دلیلی دارد که ساده لوحانه جلوی گلوله ی دشمن بایستی و صرفا با یک بار فریاد زدن جان خود را از دست بدی و یک نفر از نیروهای خودی را کم کنی؟
واقعا برای مطرح کننده ی ساده لوح این جمله متاسفم. این آقا اگه توی جبهه بود صد بار توسط فرمانده اش تنبیه میشد.(البته اگه مدافع آل خلیفه نباشه و اهل جبهه رفتن باشه.)
حطاب به اون کسی که ار افشا نشدن نام این دکتر ابراز ناراحتی کرده و نوشته خیلی ترسویین :
به نظر من قریب به یقین شما یا طرفدار آل خلیفه ای یا به سفارتخونه ای جایی وصلی و یا اون قدر کم دانشی که تشخیص نمیدی محقق بزرگواری که این طوری خودش رو در معرض خطر میذاره و افشاگری میکنه فقط جون خودش در خطر نیست بلکه جون چندین نفر زن و مرد و بچه از اطرافیانش در خطره.
اگر میشه از درون سنگر و بدون آسیب دیدن به دشمن ضربه زد چه دلیلی دارد که ساده لوحانه جلوی گلوله ی دشمن بایستی و صرفا با یک بار فریاد زدن جان خود را از دست بدی و یک نفر از نیروهای خودی را کم کنی؟
واقعا برای مطرح کننده ی ساده لوح این جمله متاسفم. این آقا اگه توی جبهه بود صد بار توسط فرمانده اش تنبیه میشد.(البته اگه مدافع آل خلیفه نباشه و اهل جبهه رفتن باشه.)