به گزارش 598، نام «سلطان» همواره ما را به یاد سالهای پیش از انقلاب اسلامی میاندازد، دهههایی که پادشاهان بر ایران حکومت میکردند.
شاید
بعد از انقلاب اولین باری که نام سلطان به صورت رسمی در دیالوگهای نمایشی
بکار رفت، در سریال «سلطان و شبان» با بازیگری مهدی هاشمی بود که در آن
نقش پادشاه را بازی میکرد.
این مجموعه یکی از سریالهای محبوب دهه ۶۰ تلویزیون ایران بود که در ژانری کمدی و به کارگردانی داریوش فرهنگ ساخته شد.
اما
پس از این سریال سلاطین دیگری نیز در کشور دیده شدند که برخی کارشان به
دادگاه و زندان کشیده شد و برخی دیگر نیز با اقداماتشان به هموطنانشان خدمت
کردند. یکی از این «سلطان»ها، علی پروین بود که هماکنون رئیس کمیته فنی
باشگاه پرسپولیس را برعهده دارد.
وی در دوران بازیگریاش در عرصه
فوتبال بازیکنی محبوب بود و پس از آنکه ردای مربیگری را به تن کرد بخاطر
بردهای شیرینی که مقابل تیمهای حریف کسب کرد به لقب «سلطان علی پروین» که
از سوی هواداران این تیم به وی داده شد، نائل شد.
پس از آنکه علی
پروین به سلطانی(!) نائل شد دیگر گوشهایمان این صفت را نشنید تا این اواخر
که سلاطین همه جمعاند و ما نظارهگر تا فردا روز که سلطان دیگری از آستین
اقتصاد کشور بیرون آید.
اگر تا دیروز سلاطینی چون هاشمی و پروین
از جنس سینما و ورزش بودند اما این بار سلاطین در حوزه اقتصاد گردآمدهاند
که برخیهایشان نام بد برای خود به جا گذاشتند و روانه زندان شدند و برخی
نیز از انصاف خارج نشویم با اقداماتشان به کشور خدمت کرده و میکنند؛ پس
منظور از بکار بردن واژه سلطان برای برخی افراد حتما ابعاد منفی مسئله را
شامل نمیشود.
سلطان اختلاس
این
روزها سخن از شکایت دادستان تهران از مهآفرید امیر خسروی است فردی که به
سبب دست داشتن در بزرگترین فساد اقتصادی کشور به «سلطان اختلاس» مشهور شده
است. موضوع این شکایت هم به موضوع نامه ۳ صفحهای امیر خسروی به دادستان
تهران بازمیگردد که گویی متنی توهینآمیز به همراه داشته است.
تا
قبل از افشای فساد عظیم بانکی، هرکس با مه آفرید دست میداد مطمئن بود در
این دست پولی است و این خصلت تمامی مجرمان بزرگ اقتصادی، مواد مخدر و
مافیای جهان است.
سلطان شکر
البته
صحبت از سلطان دیگری هم است که البته دیگر وجود خارجی ندارد و در قید
حیات نیست. رسانهها خبر از مرگ «سلطان شکر» دادهاند کسی که به خاطر
پروندهای که در مجتمع قضایی رسیدگی به مفاسد اقتصادی داشت، به تحمل ۲۶ سال
حبس و پرداخت ۷۳ میلیارد تومان محکوم شده بود. البته برخی معتقدند
"محمدرضا يوسفي"، چند سال پیش در دادگاه به اتهام زمین خواری و نه به خاطر
واردات بیرویه شکر محکوم شده بود.
این اخبار بهانهای شد تا
نگاهی داشته باشیم، به سلاطین اقتصادی کشور که در اقدامی تحولآمیز یا به
سود و یا به ضرر کشور گام برداشتهاند.
سلطان واردات گوشت
هویت
شخص مورد نظر برای همه کاملا مشخص است. این فرد کسی است که اکنون
کنجالههایش در کشتی و روی بندر است و اگر بخواهد میتواند یک دقیقهای همه
این کنجالهها را وارد کشور کند. فردی که «سلطان گوشت» ایران لقب گرفته
واردات نهادههای دامی را در اختیار دارد و با تغییر قیمت نهادهها بر روی
قیمت گوشت تاثیر میگذارد.
این فرد کسی است که بانک مرکزی درباره
او به بانک کشاورزی نامه نوشته مبنی بر اینکه این 15 شرکت که وابسته به این
شخص، همسر، پسر و دختر وی هستند اینقدر بدهی بانکی دارند و با این فرد
معامله نکنید؛ اما باز هم با او معامله کردند.
سلطان گوشت ایران
صاحب ۱۵ شرکت بزرگ بوده و فعالیتهای انحصاری فراوانی در حوزه فرآوردههای
گوشتی انجام داده که هماکنون مدارک مربوط به این متهم به فساد اقتصادی
در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس موجود است.
سلطان واردات خودرو
«خاندان
گرامی» را «سلطان واردات خودرو» در کشور میخوانند. هرچند در حال حاضر نسل
سوم از «خانواده گرامیهای تاجر»، واردات خاندان را برعهده گرفته و مدیریت
میکنند، اما نگاهی به شجرهنامه آنها نشان میدهد که پدربزرگشان از
همان ابتدا تاجری بنام در حوزه چای و برخی مواد غذایی بوده است.
«گرامیها»
را بیشتر با واردات خودرو میشناسند و هرجا صحبت از «هیوندایی موتورز» و
«کیاموتورز کره» به میان میآید، نام این خاندان است که میدرخشد! روزگاری
میتسوبیشی، دورانی کوماتسو و حالا نیز هیوندایی و کیا و البته جیلی!
این
لقب البته به مدد ضعف و یا تحریم سایر واردکنندگان خودرو و طی یکی دو سال
گذشته نصیب خاندان «گرامی» شده است، حال آنکه تا پیش از آنها، خانواده
«حدادها» با آوردن تویوتا به ایران، بازیگر شماره یک بازار خودرو داخل به
شمار میرفت.
هرچند سابقه فعالیت «گرامیها» در حوزه خودرو کمتر از
«حدادها» است، اما این روزها این هیوندای و کیاست که بیش از امثال
تویوتا در خیابان کشور به چشم میآیند. «گرامیها» البته به لحاظ «بزرگی»
هنوز هم پایینتر از خاندان «فردوس» که شرکت ماموت را مدیریت میکنند، قرار
دارند، اما به هر حال رقیبی گردن کلفت برای «ماموتیها» به حساب میآیند.
سلطان خشکبار
اسداالله
عسگر اولادی که به «سلطان خشکبار» معروف است، مردی است که در عرصه صادرات
خشکبار تقریبا بیرقیب بوده و حداقل ۵٠ سال است که در بازار فعالیت میکند.
از ۱۹ سالگی، رسماً وارد بازار کار شده و سوژه مناسبی برای بررسی تاریخ
تجارت ۳۳ ساله انقلاب و بلکه بررسی ۵۵ سال تجارت در ایران است. سلطان
خشکبار در عرصه اقتصاد ایران کارش را با خرید یک کیسه کنجد شروع کرد. او که
اکنون بازنشسته شده است معتقد است که در رشته زیره سبز به اجتهاد رسیده
است.
سلطان وثیقههای میلیاردی
یک،
جلویش ۱۰ تا صفر (مبنای محاسبه تومان است). این، رقم وثیقهای است که با
آن مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که از
متهمان حوادث سال ۸۸ است را آزاد کردند، وثیقهای که او را در شمار
گرانترین متهمان دستگاه قضایی قرار داده است.
این وثیقه از بابت
کارشناسی ملک پدری در دزاشیب محاسبه شده است، ملکی که گویا از سالهای پیش
از انقلاب متعلق به خاندان هاشمی بوده است. البته پروندههای دیگری هم
وجود دارد که وثیقههای میلیادری برای آزادی متهمان آن مطالبه شده است نظیر
وثیقه ۸ میلیاردی برای لیدر اوریف لیم، وثیقه ۹ میلیادری برای یک متهم
نفتی، وثیقه ۱۷ میلیاردی برای یک متهم ارزی اما این لقب از سوی برخی
پایگاههای خبری صرفا به مهدی هاشمی تعلق گرفته است، که آن هم نشأت گرفته
از جنبه سیاسی مسئله است.
سلطان سیگار
سیگار
وینستون حدود ۷۰ درصد از واردات سیگار به کشور را به خود اختصاص داده است.
از سیگار کنت هم اگرچه آمار دقیقی در دست نیست، اما این برند جزو
سیگارهای پرفروش در بازار ایران محسوب میشود؛ بنابراین میتوان نتیجه
گرفت که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد بازار سیگار ایران در اختیار سه برند وینستون،
مارلبورو و کنت است. گفته میشود حجم معاملات عامل توزیع سیگار وینستون در
ایران طی یک سال به بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان رسیده که رقم بسیار بالایی در
بازار دخانیات کشور محسوب میشود و کسی که واردات این برند سیگار را
برعهده دارد به «سلطان سیگار» ملقب شده است.
سلطان ارز
در
این گزارش از چندین «سلطان» نام بردیم بیآنکه نقشی در نامگذاری و اعطای
این القاب به اشخاص باشیم اما در اینجا جا دارد که ما نیز به نوبه خودمان
به یکی از متهمان اخیرا دستگیر شده در تلاطمات بازار ارز، لقب سلطان بدهیم،
آن هم «سلطان ارز». «جمشید بسمالله» نامی است که پس از یک سخنرانی معاون
اول رئیس جمهور مطرح شد اگرچه نام اصلیاش جمشید «الف» است اما در بین
دوستانش به خاطر تکه کلامی که آغاز هر معامله به کار میبرد به «جمشید بسم
الله» معروف شده است. جمشید در این بازار تنها نیست، او و پنج برادرش داود،
مجید، مسعود، داریوش و حمید همگی در کار سکه و ارز هستند.
منبع:پایگاه خبری راه دانشجو