به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نمایندههای اتحادیه اروپا که باوجود راه انداختن شوی تبلیغاتی تحریم نفتی ایران، تصمیم خود را بلافاصله عملی نکردند و اجرای آن را به تابستان سال بعد موکول کرده بودند که با گرم تر شدن هوا تقاضا برای نفت کاهش پیدا کند، فکرش را هم نمیکردند که ایران بهجای واکنش انفعالی به این تصمیم، تصمیم بگیرد پاتک زودهنگامی به اروپا بزند.
اما رویکرد واکنشی وزارت نفت که از زمان روی کار آمدن رستم قاسمی نسبت به آن هشدار داده شده بود، باعث شد تا ایران با تصمیمی غیرمنتظره سیاستگذاران اروپایی را آچمز کند و با پیشدستی در قطع صادرات نفت به دو کشور اروپایی، بازار نفت را در انتظار یک سونامی بزرگ قرار دهد.
در حقیقت تصمیم ایران برای قطع صادرات نفت به شرکتهای نفتی انگلیسی و فرانسوی، هرچند تاثیر چندانی در درآمد ایران از صادرات نفت نداشت، ولی تاثیر غیر قابل انکاری بر قیمت جهانی نفت گذاشت، همانطور که چهارشنبه هفتهای که خبر تحریم نفتی ایران منتشر شد، تنها خبر اولتیماتوم نفتی ایران به غرب کافی بود تا قیمت نفت اروپا از مرز 120 دلار بگذرد. با تصمیم قطعی ایران، اروپاییها باید فکری بهحال روزهای سرد بدون نفت ایران میکردند و از طرف دیگر، ایران به راحتی مشتریان جدیدی برای نفت خود جایگزین کرد یا میزان صادرات نفت به مشتریان آسیایی خود را افزایش داد.
با فاصله اندکی پس از تصمیم نفتی اتحادیه اروپا و بیش از پنج ماه باقی مانده تا زمان اجرایی شدن تحریمها، با دستور رستم قاسمی وزیر نفت صادرات نفت شرکت ملی نفت ایران به پالایشگاه های فرانسه و انگلیس قطع شد. رستم قاسمی، وزیر نفت روز یکشنبه 30 بهمن ماه با صدور دستوری به مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران خواستار توقف صادرات نفت خام ایران به پالایشگاهها و شرکتهای نفتی انگلیس و فرانسه شد که بر این اساس، شرکت ملی نفت ایران فروش و صادرات هرگونه نفت خام و میعانات گازی به پالایشگاههای نفتی این دو کشور اروپایی را تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق درآورد.
کدام طرف بیشتر ضرر کرد؟
درحالی که وزارت نفت ایران رسما اعلام کرده بود که "هیچ گونه نگرانی در خصوص جایگزینی فروش نفت ایران با مشتریان جدید وجود ندارد"، این بار این اروپاییها بودند که پس از خودزنی که انجام دادند باید به دنبال خون جایگزین برای پمپاژ در رگهای اقتصاد بیمارشان در صف نفت بی کیفیت عربستان و همپیمانانش میایستادند، هرچند از همان ابتدا مشخص بود عربستان در درازمدت توان جایگزینی نفت ایران در بازارهای جهانی را ندارد و حتی اگر در جلسات پشت پرده، قولی به غربیها داده باشد، اصول عرضه و تقاضای بازار پیچیده نفت این اجازه را به عربستان نمیدهد که در درازمدت جایگزینی برای نفت ایران به بازار عرضه کند.
سئوالی که طرح اتحادیه اروپا را از همان ابتدا به چالش میکشید با پاسخی تقریبا روشن همراه بود. این سوال که با اجرایی شدن این طرح ایران بیشتر ضرر می کند یا اروپا برای فعالان سابقهدار بازار نفت پاسخ مبهمی نداشت. از همان ابتدا بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار جهانی نفت تاکید داشتند که بیش از آن که ایران از این بازی متضرر شود، این اتحادیه اروپا خواهد بود که خود را برای یافتن جایگزین به دردسر خواهد انداخت.
به گفته آنها ایران پس از این طرح، در جهت فروش نفت خود در بازارهای دیگر تلاش خواهد کرد و باتوجه به اینکه نفت خود را با نفتکش به بازار های خارجی صادر می کند، خیلی راحت میتواند با عوض کردن مسیر نفتکشها، درآمد جایگزین خود را به دست بیاورد. صحت این موضوع را درخواست پالایشگاههای آسیایی برای افزایش واردات نفت از ایران تایید میکرد و حتی چین کار را تاجایی پیش برد که مخازن جدیدی سفارش داد تا بتواند نفت مازاد وارداتی از ایران را ذخیره کند. بنابراین حداکثر ضرر طرح تحریم از سوی اتحادیه اروپا برای ایران، این خواهد بود که مسیر نفتکشهایش را تغییر دهد و با پرداخت هزینه بیشتری نفتش را به مشتریان دیگری در سمت دیگر دنیا برساند. ولی از طرف دیگر، با تحریم نفت ایران قبل از هرچیز قیمت طلای سیاه در بازار افزایش یافت که در این میان مصرفکنندگان غربی با اقتصاد بیمارشان بیش از هرچیز ضرر میکنند.
تازهترین آمارهای منتشر شده از سوی منابع رسمی نیز این موضوع را به خوبی تایید میکند، این آمارها که اتفاقا در سالگرد تحریمهای نفتی اروپا علیه ایران منتشر شده از افزایش 39 درصدی واردات نفتی چین و 24 درصدی واردات نفتی کره جنوبی از ایران حکایت میکند که هر دو از اقتصادهای روبه رشد جهان و غولهای اقتصادی آسیا به شما میروند.