کد خبر: ۱۰۷۹۱۱
زمان انتشار: ۱۴:۰۹     ۰۱ بهمن ۱۳۹۱
حجت‌الاسلام والمسلمين علی‌اصغر نصرتی:
سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، حجت‌الاسلام والمسلمين علی‌اصغر نصرتی، عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت‌وگو ايكنا در پاسخ به اين پرسش كه ريشه‌های فكری مواجهه غرب با اسلام چيست، تصريح كرد: مسئله مواجهه و مقابله غرب با اسلام را می‌توان از چند جهت بررسی كرد، در ابتدا بايد تاكيد كرد كه جريان مقابله غرب با اسلام تنها در قالب رويارويی مسيحيت با اسلام و صرفا يك رويكرد دينی نيست بلكه گاها رويكردهای سياسی و قدرت نيز دارد؛ خصوصا اين موضوع در مقابله سياسی غرب با اسلام در دوره‌های اخير و همين طور در گذشته امپراطوری‌ها و نظام‌های سياسی كه در غرب قدرت خودشان را از جهات گوناگون از طرف اسلام در مخاطره می‌ديدند و به مقابله با آن می‌پرداختند، مشهود است.

انديشه و ايدئولوژی اسلامی؛ علت اصلی تقابل غرب با اسلام

وی اضافه كرد: نكته بعدی اين است كه مواجهه غرب با اسلام تنها يك مقابله نيست، زيرا مقابله زمانی به كار برده می‌شود كه هجومی واقع شده باشد و طرف مقابل در پی دفع هجوم و نهايتا مقابله قرار بگيرد، يعنی در حقيقت اين گونه نيست كه غرب چون از طرف اسلام مورد هجوم واقع شده است با آن مقابله می‌كند، بلكه جهان غرب با اسلام يك خصومت ذاتی فكری و دينی دارند كه از همين مبنا اصول مقابله خود را با اسلام سياست‌گذاری می‌كنند، گرچه گاها تلاش می‌كنند برای موجه كردن تقابل خود اسلام را انديشه مهاجم معرفی كنند در صورتی تمامی تقابل غرب با اسلام به دليل تعارضی است كه آنها در قبال انديشه و ايدئولوژی اسلامی حس می‌كنند.

حجت‌الاسلام نصرتی با اشاره به چرايی جلوگيری غرب از گسترش اسلام در جوامع غربی ابراز كرد: اسلام به عنوان دين خاتم نسخه نهايی سعادت بشر را در اختيار دارد، به اين معنی كه همه نسخه‌های پيشين را به نوعی نسخ كرده و به خصوص در مقابل نسخه‌های سعادتی كه از طرف عقول بشری مطرح می‌شود خود را به عنوان متعالی‌ترين وجه سعادت بخش به بشريت معرفی می‌كند.

جلوگيری از انتشار انديشه حقيقی اسلام؛ از راه‌كارهای غرب در مواجهه با اسلام

عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: گرچه درجبهه داخلی با تحريف‌ها و دشمنی‌هايی از درون جامعه و تفكر اسلامی كه قصد انحراف اين دين را داشتند روبرو بوده ايم، ليكن اين امر در جبهه بيرونی هم مصداق داشته و تفكرات و انديشه‌هايی اعم از مكاتب بشری كه خودشان را در برابر اين دين ضعيف و ناتوان مشاهده می‌كنند و احساس خطری جدی برايشان پيدا می‌شود، به طور طبيعی در مقابل اين دين می‌ايستند؛ در واقع اين انديشه و وجه ايدئولوژيك مقابله غرب با اسلام است كه به دنبال يك مسير و راهی هستند كه اسلام را به صورت غير واقعی بيان و معرفی ‌كنند و از انتشار انديشه حقيقی اسلام در جوامع خود جلوگيری كنند.

وی تاكيد كرد: از ديدگاه جامعه‌شناسانه يك وجهی قابل مطرح است كه ارباب مذاهب و مكاتب مدعی غرب از آنجايی كه جايگاه و موقعيت اجتماعی سياسی اقتصادی خود را با ورود آيين كامل و همه جانبه اسلامی در خطر می‌بينند به مقابله با آن بپردازند.

اين محقق و پژوهشگر در ادامه تصريح كرد: ما در طول تاريخ دوره‌هايی از هجوم قوی و همه جانبه غرب عليه اسلام را مشاهده می‌كنيم، در دوره اول قرون اوليه شكل گيری اسلام،كه اسلام به مرزهای جهان غرب رسيد و بخش‌هايی از آن را مثل اسپانيا تحت تاثير خود قرار داد و بخشی ازغرب را تحت سلطه فرهنگی، مذهبی و سياسی خود درآورد، اولين هجوم غرب به اسلام را مشاهده می‌كنيم.

حجت‌الاسلام نصرتی ادامه داد: در مرحله دوم به دنبال گسترش روز افزون اسلام به سمت غرب، جنگهای صليبی شكل می‌گيرد، طی اين جنگ‌هابا محوريت كليسا، هجوم همه جانبه در حدود دو قرن عليه سرزمين‌های اسلامی ادامه يافت. مرحله سوم با توسعه امپراطوری عثمانی، به غرب و نفوذ در قلب اروپا همراه بود و چهارمين دوره در اواخر قرن 20 ، بعد از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی و شكست تفكر ماركسيسم است كه همزمان با پيروزی انقلاب اسلامی ايران همراه است.

فلسفه سياسی غربی دين را منشأ انقلاب اجتماعی نمی‌داند/ انقلاب اسلامی اين قاعده را نقض كرد

عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: بنابر انديشه‌ها و فلسفه‌های سياسی رايج در غرب، اديان نمی‌توانند منشا حركت اجتماعی و هدايت‌گر انقلابهای اجتماعی مقابل استبداد و سلطه طلبی‌ها باشند؛ اما انقلاب اسلامی ايران اين قاعده را نقض كرد و نهضتی را به نتيجه رساند كه هم ضد استبدادی‌ بود و هم ضد استكباری و با رويكرد نفی كامل سلطه در قالب شعار نه شرقی نه غربی و در عين حال با اتكای كامل بر ارزشهای اسلامی و با محوريت رهبری اسلامی در تكاپوی تحقق بخشيدن به ارزشها و شريعت اسلامی بود.

ايدئولوژی انقلاب اسلامی؛ داعيه‌دار تمدن‌سازی اسلامی، جامعه‌پردازی و سعادت بشری

وی اذعان كرد: اين نهضت نقض بزرگی بر فلسفه‌های سياسی غرب در باب انقلاب‌ها به وجود آورد و در پيش روی نهضتهای آزادی‌بخشی كه تا كنون برای رسيدن به انديشه‌های انقلابيشان به ناچار روی به ايدئولوژی ماركسيسم و فلسفه‌های سياسی غير دينی می‌آورند راهی گشود كه برای دستيابی به آرمانهای مقدس با تمسك به اسلام و ارزشهای اسلامی، انقلاب و خيزشهای اجتماعی را ساماندهی كند؛ همچنين دنيای غرب كه پس از رنسانس، ايدئولوژی ليبرالبيسم و نظام سرمايه‌داری را به عنوان نسخه التيام‌بخش بشريت از دردها و رنج‌های فقر، عقب‌ماندگی، تحجر و استبدادزدگی معرفی می‌كرد، با حركت انقلاب اسلامی با موج جديدی مواجه می‌شود كه داعيه تمدن‌سازی اسلامی، جامعه‌پردازی و رهنمونی بشر به سعادت و بهروزی در صحنه‌های سياسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد و علاوه بر آسايش، برای وی ايمان و آرامش روحی نيز ايجاد می‌كند.

حجت‌الاسلام نصرتی تاكيد كرد: اين مسئله خود تهديد كننده هويت تمدن غربی و مدرنيته‌ای است‌ كه به دنبال گسترش و تسلط بر همه جهان و بشريت است كه حتی در زبان «فوكوياما»، انديشمند غربی از آن به عنوان پايان تاريخ ياد می‌شود؛ بنابراين غرب با محوريت اروپا و آمريكای شمالی و وابستگان اين جناح در ديگر قاره‍‌ها از طرق مختلف اسلام، ارزشهای اسلامی و مسلمانان را مورد هجوم قرار می‌دهند و به عنوان نمونه می‌توان به سخن «گلادستون»، نخست وزير انگلستان در دوران استعمار اشاره كرد كه تاكيد داشت «قرآن و روحانيت مانع نفوذ استعمار در كشورهای اسلامی هستند».

استاد حوزه علميه تقدس‌زدايی از مقدسات اسلامی را يكی از شيوه‌های غرب در مقابله با اسلام برشمرد و عنوان كرد: يكی از اهداف هجوم غرب به اسلام، تهاجم به قرآن كريم است كه هر از چندگاهی با اهانت به اين كتاب مقدس كه در پاره‌ای از موارد توسط كشيشان تندرو صورت می‌گيرد، پی‌گيری می‌شود؛ گاهی با اهانت به شخص پيامبر اعظم(ص) كه نزد مسلمانان و حتی معتقدين به اديان توحيدی جايگاه مقدس و والايی دارد به اسلام هجوم می‌آورند كه در غالب اين موارد از طريق ابزار رسانه‌ای مانند فيلم، سريال، كاريكاتور، وبلاگهای گوناگون و ... وارد عمل می‌شوند.

وی در ادامه شيوه‌ها و اهداف اهانت غرب به اسلام اظهار كرد: وجه سوم اين هجوم، حمله به احكام و آموزه‌های دينی است، اعم از آموزه‌های اخلاقی، اعتقادی، تاريخی و يا فقهی است، مانند تعدی به حدود و قصاص، حجاب، تعهد خانوادگی و حريم خانواده و .... كه در پی تخريب و تحقير اين گونه آموزه‌هايی هستند كه با افكار و عقايد آنها در تضاد است.

غرب رفتار خصومت‌آميز خود با مسلمانان را از طريق اسلام‌هراسی توجيه می‌كند

حجت‌الاسلام نصرتی در بخش ديگری از سخنان خود بيان كرد: معمولا غربی‌ها در مقابل جرياناتی مثل برخورد با يهوديان در تاريخ، عبارت «يهودستيزی» را به كار می‌برند اما هجوم خود به اسلام و مسلمانان را اسلام‌هراسی می‌دانند؛ يعنی در واقع به دنبال توجيه رفتار خصومت آميز خود با اسلام و تقابل با آن هستند و آن را در غالب دفاع در مقابل وحشت و هراسی كه از ناحيه اسلام و مسلمانان آنها را تهديد می‌كند، بيان می‌كنند و گاها درقالب تروريسم آن را بزرگ می‌كنندكه در دهه‌های اخير بيشتر با آن مواجه بوده‌ايم.

عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به حملات جوامع علمی غرب به اسلام افزود: در جوامع علمی غرب اسلام را گاها به عنوان آيين خرافه‌گرايی و مخالف با علم و دانش معرفی می‌كنند، اين در حالی است كه اسلام آيينی است كه بشريت را دعوت به تعقل، معرفت، دانش می‌كند و هرگونه خرافه‌گرايی و اوهام‌پرستی را نفی می‌كند؛ همچنين در جوامع علمی غرب راه كسب معرفت و رسيدن به علم و دانش در شناخت حسی و تجربی منحصر می‌شود كه اين تابع جهانبينی مادی غربی است. در مقابل، در جهانبينی اسلامی درك وحيانی و شهودی در فهم حقايق و كسب معرفت جايگاه ويژه‌ای دارد؛ با مقياس نگاه مادی گرايانه غرب اين نوع درك و دانش غير علمی حساب شده و لذا كليه دانشهايی كه مبتنی بر چنين شيوه‌ای باشد غير علمی تلقی می‌شود.

لزوم اتحاد و انسجام مسلمانان در مواجهه با غرب

وی با اشاره به وظايف مسلمانان در مواجهه با غرب بيان كرد: مسلمانان بالاخص حوزه‌های علميه كه پاسداران دين هستند در دو سطح وظايفی دارند، اولين سطح آن ناظر به تقابل و تهديدات غرب است كه در اين عرصه در مقابل تهديدات فرهنگی و سياسی غربی‌ها به اسلام و جوامع اسلامی با تاكيد بر ارزشهای مشترك و اتحاد كلمه، فارغ از وابستگيهای مذهبی، از اسلام و ارزشهای اسلامی دفاع منطقی و مستدل به عمل آمدند، در اينجا تهديدی كه می‌تواند منجر به تحليل قدرت اسلام و كم رنگ شدن هويت اسلامی شود با اتحاد و انسجام و دفاع خوب تبديل به فرصت می‌شود.

معرفی اسلام فارغ از پيرايه‌ها و در پيوند كامل با عقلانيت بشری؛ از وظايف مسلمانان در مواجهه با غرب

نصرتی افزود: در سطح ديگر كه بيشتر مورد نظر است استفاده از استراتژی تهاجمی در مقابل جبهه كفر، شرك و ماده پرستی است، در اين رويكرد به عنوان وظيفه‌ای الهی اولا با هدف قرار دادن افكار عمومی بايد به تبيين، شفاف‌سازی و ارائه منطقی اسلام پرداخت، اسلام را همانگونه كه هست فارغ از پيرايه‌ها و در پيوند كامل با عقلانيت به بشريت ارائه كرد؛ راهكار دوم در اين مقطع نفی چهره‌های راديكال و خشن اسلام‌نما مانند فرقه وهابيت يا جريان طالبانيزم است كه موجب ارائه وجهه غير منطقی، خشن و غير انسانی از اسلام می‌شوند، پيش از آنكه غربی‌ها به مقابله با اسلام با اين بهانه بپردازند، خود اين جريانات تندرو و راديكال را می‌توان روی ديگری از حركت ضد اسلامی و موجب وهن اسلام دانست.

وی در خاتمه اظهار كرد: آخرين راهكار در اين مقطع حضور در جوامع علمی غرب و ايجاد مناظره و مفاهمه با نخبگان و صاحبان انديشه غربی است كه در جای خود می‌تواند اهميت ويژه‌ای داشته باشد كه اين امر بايد از طريق نخبگان جامعه اسلامی پی‌گيری شود.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها