به گزارش 598 به نقل از خبرنگار«خبرنامه دانشجویان
ایران»؛ اکبر گنجی که در حال حاضر از اپوزوسیون های خارج نشین است کم و بیش
برای همه شناخته شده است و مواضع تند وی در خصوص عقاید دینی ملت ایران از
یاد کسی نرفته است اما برای شناخت بهتر وی گفتن بیوگرافی وی مفید است.
"اکبر گنجی" اولین حضور خود در عرصه
سیاسی کشور را با محمد خاتمی در وزارت ارشاد زمان هاشمی شروع کرد و بعد از
آن از وزارت خارج شد و در مطبوعات مشغول به کار شد و در زمره اصلاح طلبان
در آمد و برخی مواضع وی در همان روزها نیز شایعه ساز بود و وی کسی بود که
اعتقاد داشت "امام خميني را بايد به موزه ها ببرند" و بعد از چندی از ایران
متواری شد و در جریان جنبش سبز به حمایت همه جانیه از این جریان پرداخت و
خود را یکی از تئوریسین های آن می دانست و در کنار همه این فعالیت ها وی
در سخنانی در رادیو فردا به انکار وجود امام زمان پرداخت.
اکبر گنجی در یادداشت اخیر خود که در بی بی سی فارسی منتشر شده اشت به تحلیل انتخابات در ایران می پردازد و می نویسد:
"اولاً: میزان مشارکت در انتخابات ریاست
جمهوری همیشه بیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده است(در آمریکا هم
میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری همیشه ۱۰ تا ۲۰ درصد بیشتر از
انتخابات کنگره است).
ثانیاً: بیشترین میزان مشارکت در
انتخابات مجلس شورای اسلامی متعلق به مجلس پنجم با ۱۰/۷۱ درصد واجدین شرایط
و کمترین آنها متعلق به مجلس هفتم با ۵۷/۵۰ درصد واجدین شرایط است.
ثالثاً: کمترین میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری متعلق به دو دوره کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی است.
رابعاً: قرار است انتخابات شوراهای شهر و
روستا همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود. همین امر نیز موجب
افزایش شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد."
جالب اینجاست که وی میگوید:"نمی توان انکار کرد که میان میزان مشارکت و مشروعیت رژیم های سیاسی نوعی همبستگی وجود دارد"
گنجی اما مانند تمامی دوستانش دموکراسی
را تاجایی قبول دارند که خودشان رای بیاورند برای همین است که می گوید
"رژیم استبدادی با مشارکت صددرصدی هم نامشروع است، چون استبدادی است"
با توجه به تحلیلی که وی از انتخابات در
داخل ایران دارد و از طرفی میزان تبلیغات رسانه های خارجی که هر سال علیه
انتخابات و در ترویج تحریم انتخابات در ایران وجود داشته اعتراف می کند
سناریو تحریم را شکست خورده است، و بعد از این اعتراف خواستار کاندیدا شدن
اصلاح طلبان در معرض رد صلاحیت می شود و این کار را در واقع "هزینه تراشی
برای نظام " می داند.
این روزنامه نگار فراری در نگاه به
وضعیت ایران اعتراف می کند:" ساختار حقوقی و حقیقی جمهوری اسلامی کنونی،
همان ساختار سال ۱۳۸۸ است." و فتنه نتوانسته اثری بر ساختار نظام جمهوری
اسلامی بگذارد.
و اینک به دنبال آن هستند که اگر چه نمی
توانند این نظام را متزلزل نمایند حداقل چالشی برای ایران ایجاد کنند و
بهترین فرصت انتخابات است، از همین رو اکبر گنجی درباره جواب این پرسش که
چگونه باید نظام ایران را به بهانه انتخابات هزینه مند کرد می نویسد:
کاندیداتوری چهره های شاخص اصلاح طلب- محمد خاتمی، عبدالله نوری، موسوی
خوئینی ها و... که در معرض رد صلاحیت هستند می تواند برای نظام هزینه ایجاد
کند.
وی در اثبات ادعای خود و برای آوردن
شاهد مثال می نویسد:"اگر در انتخابات 88 میرحسین موسوی و مهدی کروبی
کاندیدا نشده بودند، آن روزهای تاریخی که اکثر دل ها را- حتی در خارج کشور-
به هم نزدیک کرد خلق نمی شد. تاریخ دو بار خلق شد. بار اول با کاندیداتوری
موسوی و کروبی و کلیه رویدادهای پس از آن، بار دوم، با تفسیر و تعبیر آن
چه به وقوع پیوست."