امامزادهای ساده با گنبد طلایی مخروطی شکل در میان باغهای سرسبزی چون بهشت. اما باورکردنی نبود که این امامزاده در تهران است، در همین نزدیکی و تنها نیم ساعت با تهران فاصله دارد، این را از زائران این امامزاده شنیده بودیم که در مسیر زیارت امامزاده داوود (ع) به صورت کاملاً اتفاقی، چشمشان به گنبد مخروطی و خاص این امامزاده افتاده و چون در سریال «مسافری از هند» هم اشاره ای به نام امامزاده نشده، دهان به دهان چرخیده و نامش را خواندهاند «سیتا».
زائر امامزاده میشویم. به سمت غرب تهران که حرکت می کنیم وارد جاده امامزاده داوود (ع) میشویم، 10 کیلومتر را طی میکنیم و به روستای سولقان میرسیم و بعد از عبور از تونل، در مقابل چشمهای جستجوگرمان، کم کم باغها جلوهگری میکنند و گنبد طلایی امامزاده، هویدا میشود.
اگر از فلشها و نوشتههایی که روی دیوارها حک شده است برای پیدا کردن امامزاده بخواهیم کمک بگیریم باید به دنبال اسم «امامزاده سید محمد نوربخش» باشیم اما در مسیر جاده، رهگذران، با اسم «سیتا» راحتتر، آدرس میدهند.
به ده سولقان پایین میرسیم و از کنار برج سازیهای جدید و رودخانه سیراب ده، عبور میکنیم تا به کوچهای باریک میرسیم که معروف است به کوچه امامزاده، کوچه پیچ در پیچی که فقط یک نفر در عرض آن میتواند تردد کند. کوچه ختم میشود به بنای امامزاده «سید محمد نوربخش».
درهای بزرگی که به حیاط سرسبز امامزاده یا همان قبرستان قدیمی ده باز میشود و بعد از آن هم تشعشع نورهای طلایی گنبد و سبزی لاله های ضریح که دلمان را با خود میبرد. دلمان خوش است به سکوت و سادگی روستا و آرامش و معنویت امامزاده اما از آن سو، ناخوش است از اینکه چرا نام یک بازیگر سریال باید روی امامزاده بماند؟
عدهای از مردم ده سولقان پایین، خاطره خوشی از ساخت سریال «مسافری از هند» ندارند، به طوری که حاج رضای 70 ساله ده میگوید: « آمدند اینجا سریال سیتا را ساختند و حالا هر کسی اینجا را پیدا میکند، حرمت امامزاده را حفظ نمی کند و به جای اسم امامزاده، می گوید امامزاده "سیتا" که ما اصلاً از این حرمت شکنی ها راضی نیستیم.»
یکی از کاسبهای روستا هم در تأیید این صحبتها میگوید: «اگر کسی از من بپرسد امامزاده سیتا کجاست اصلاً جوابش را نمی دهم فقط می گویم نمی دانم، این قدر برو بگرد تا پیدایش کنی، ما اینجا یک امامزاده داریم آن هم سید محمد نوربخش.»
خانم 36 ساله ای هم که روبروی امامزاده، یک اتاق خانهاش را تبدیل به مغازه کرده است، از بعضی رفتارهای جوانان گلایه دارد و میگوید: «بعضیها اصلاً یادشان میرود که اینجا امامزاده است و یک جای مقدس است که احترام دارد، فکر میکنند چون اینجا سریال، بازی کردهاند آنها هم میتوانند هر کاری انجام بدهند، بعضی از دخترها و پسرها می آیند و در کوچه امامزاده راه میروند و مثل مسافری از هند می خوانند: از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست / دلخوش به فانوسم مکن اینجا مگر خورشید نیست و....»
این طور که محلیها میگویند امامزاده سید محمد، بعد از پخش سریال مسافری از هند، زائران بسیاری پیدا کرده است و این سریال، تبلیغ خوبی برای معرفی بنای امامزاده بوده اما متأسفانه چون نامی از امامزاده در سریال برده نشده، مردم خودشان برای امامزاده، اسم گذاشتهاند.
خانم خادم این امامزاده به ما میگوید: «تابستان که می شود امامزاده پر میشود از زائرانی که از دور و نزدیک می آیند به ویژه پاکستانیها که این امامزاده را به خوبی میشناسند.»
او که حداقل 30 سال در این امامزاده خدمت میکند درباره تغییر شکل ضریح امامزاده در طی چندین دهه گذشته به یاد آورد که «از امامزاده سید محمد تنها یک قبر آجری با فاصله 3 آجر از سطح زمین وجود داشته که در طی این سال ها بنای آن ساخته شده و به همت نیکوکاران و اوقاف،کاشی کاری ها و ساخت و سازها انجام شده است. اما امامزاده حتی زمان سریال مسافری از هند هم ضریح نداشته و تنها دور قبر، نرده های چوبی وجود داشته است که طی 4 سال اخیر، ضریح آن نصب شده است.»
روی دیوار امامزاده، کتیبهای به خط نستعلیق وجود دارد که روی آن در توصیف امامزاده سید محمد آمده است: «بسم الله له الحمد حضرت مولانا امیر سید محمدنوربخش که نسب شریفش به هفده واسطه به امام العالمین حضرت موسی کاظم علیه السلام میرسد، در سال 795 قمری در قائن پا به عرصه امکان نهاد. در حوزه علمیه علامه کبیر ابن فهد حلی و دیگر شخصیتهای بلند پایه عالم تشیع تلمذ نموده با گذشت اندک زمانی در تمامی علوم متداول آن روز متبحر و فرید زمان خویش گشت و چون سر پرسودا و دل سوز پرورش آرام و قرا نگرفت دست ارادت به عارف کامل مکمل خواجه شهید سید اسحاق ختلانی داده در سیر سلوک نیز به مقصد اقصی رسد و وحید عصر خود به شمار رفت. ریاضات و مجاهدات جهاد با نفس او را از جهاد با کفر وظ لم بازنداشت به همین جهت برای برقراری حکومتی شیعی با ارادتمندان و معتقدان برعلیه شاهرخ میرزا تیموری قیام نمود از آن پس در تبعیدها و زندانها و سیاهچالهای تیموری به سر برد تا در سال 850 با مرگ شاهرخ میرزا به سولقان رحل اقامت افکند و عاقبت در هفدهم ربیع الاول سنة 869 قمری به قاف عزت به پرواز درآمد.»
گفته میشود که قدمت این بقعه به بیش از 580 سال میرسد. در گذشتههای بسیار دور، بقعه به صورت خرابهای گود و درون گودی آن فقط چند تکه سنگ بود که در زیر آن تکه سنگها چراغی کوچک قرار داده بودند از حدود نیمه اول قاجار، کم کم این خرابه به صورت بارگاهی با درهای چوبی قدیمی و یک گنبد کوچک درآمد.
به دلیل جاری شدن سیل عظیم کوههای امامزاده داوود (ع) به طرف پایین، بارگاه امامزاده، صندوق چوبی درون آن و سایر ملحقاتش از بین رفت و بقعه به صورت یک زمین بیابانی خاکی درآمد که درون آن فقط قبر سید محمد نوربخش وجود داشت. کم کم این زمین بیابانی تبدیل به قبرستان ده شد و در سال 1361 هـ ش، بازسازی و ساخت زیارتگاه را افراد خیری شروع کردند که در حال حاضر هم قبر یکی از این زنان خیر در محوطه داخل امامزاده قرار دارد. عملیات ساخت و سازها نیز در سال 1377 به اتمام رسید.
مساحت بنای بقعه سید محمد 185 متر مربع است و روی یکی از کتیبه های امامزاده نیز این گونه نوشته شده است که «بنای آستانه مبارکه به زمان مرجع الدینی الاعلی عروه الوثقی آیت الله العظمی امام خمینی قدس الله روحه آغاز و به ایام زعامت و مرجعیت آیت الله العظمی حاج سید علی آقا خامنهای مد ظله العالی به اتمام رسید. ربیع المولود 1419 مطابق 1377.»
یکی از اهالی ده سولقان، وجود امامزاده را عامل رونق ده میداند و میگوید: «این امامزاده چون در یک منطقه خوش آب و هوا در حاشیه تهران قرار دارد بیشتر جوانان به زیارتش میآیند، از وقتی هم که فیلمها در اینجا ساخته میشود، رفت و آمدهای زوار به ده ما زیاد شده است، راضی هستیم، اما
فقط کسانی که فیلم میسازند، اسم امامزاده را هم بگویند، اگر از این فضا استفاده میکنند، حداقل حق امامزاده را هم به جا بیاورند و نگذارند نامش، عوض شود.»
خانم بیده، خادم امامزاده هم که به گفته خودش، ساخت 10 تا 12 فیلم و سریال را در این امامزاده تجربه کرده است، علت عدم اعلام نام اصلی امامزاده در سریال ها را «بکر ماندن» فضای لوکیشن توسط فیلم سازان اعلام می کند.
اما قاسم جعفری که کارگردان سریال مسافری از هند است و تغییر نام امامزاده را سولقانی ها از چشم او می بینند، به ما میگوید: «ما از این امامزاده به عنوان سمبل پاکی استفاده کردیم و مردم اسم "سیتا" را روی آن گذاشتهاند، به ما هم اعلام کردند که نام امامزاده را نیاوریم. ما هم از این اتفاقی که افتاده ناراحتیم اما در اختیار ما نبوده و کاری از دست ما برنمیآید.»
وی ادامه میدهد که «این سریال در سال 1380 با 96،5 درصد پربینندهترین سریال شد و مردم هم علاقمند شدند که فضای امامزادهای را که در سریال نشان داده شد ببینند، یکی از دلایلی که آنجا رونق گرفت همین بوده است.»
موضوع را با حجتالاسلام علی محمدی، نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف نیز مطرح کردیم که وی هم از مردم منطقه دفاع میکند و می گوید: «حق با جانب افرادی است که در روستاها و اماکنی که امامزادگان قرار دارند است و میتوانند ناراحت باشند که چرا امامزادگان با اسامیشان در میان مردم شناخته شده نیستند و به واسطه سریالها و فیلمهایی که پخش میشود در میان مردم شناخته میشوند.»
وی ادامه میدهد که «این موارد باید توسط تولیدکنندگان فیلمها و سریالها مورد توجه قرار گیرد.»
حجت الاسلام محمدی درباره برخی شبهات درباره امامزادهها نیز تأکید میکند که «امامزادگان و اماکن مقدسی که مورد توجه سازمان اوقاف است بدون شک مورد تأیید هستند و بقاعی که اوقاف در آنجا سرمایه گذاری میکند و ضریح میگذارد تأیید شده است.»
در این چند ساعتی که به زیارت امامزاده سید محمد نوربخش آمدهایم اکثر زائران، امامزاده را بار اول در تصاویر سریالها و فیلمها دیدهاند و سندی هستند بر نقش موثر تبلیغات مثبت در معرفی امامزادهها، اما آنچه بر این امامزاده گذشته است ناخواسته تبدیل به حرمت شکنی در تغییر نام امامزاده در زبان عوام شده است.
مسئله ای که تولیدکنندگان فیلمها و مسئولان اوقاف میتوانند از وقوع موارد مشابه آن، پیشگیری کنند. تنها کافی است نام امامزادگانی که لوکیشن فیلم سازان میشود در فیلم ها اعلام شود تا امامزادگان به نام بازیگران خوانده نشوند.
هوا تاریک شده است و باید با فضای معنوی و آرامش امامزاده «سید محمد نوربخش» خداحافظی کنیم برای ورود به شهر آجر و آهن و دود. توشه راهمان هم میشود شعر روی دیوار بیرون امامزاده.
هر که را افتاد اینجا رهگذر / شاه باشد یا گدای رهگذر / هر چه دارد از تعینهای خلق / بایدش بگذاشتن بیرون در
گزارش از الهه رفیعی نژاد