رییسجمهور با تاكيد بر اينكه اگر دل انسانها سرشار از عشق و محبت نسبت به
ديگران باشد، ريشه جنگها سوزانده ميشود تصريح كرد: جنگها زماني به وجود
ميآيند كه عقلها از تنظيم خارج و دلها از عشق و محبت خالي شود.
به گزارش ايسنا، دكتر محمود احمدينژاد، پيش از ظهر
امروز(شنبه) در همايش "جنگها براي صلح " با طرح اين سوال كه آيا خداوند
انسانها را براي جنگ آفريده است يا صلح؟ اظهار داشت: خداوند هنگام آفرينش
انسان به آن افتخار كرد و به گونهاي ديگر به ملائكه معرفي كرد و لذا
خداوند انسان را براي صلح ، آرامش، كمال و براي اينكه انسان جلوهاي از خود
خداوند باشد خلق كرد.
رييسجمهور با اشاره به اينكه براي برقراري صلح خداوند دو عنصر را آفريد
اين عناصر را عقل و عشق توصيف كرد و گفت: عنصر اول عنصر عقل است كه عامل
ميزان به شمار ميرود و مانع انحراف انسان از مسير خلق شده براي او يعني
همان صلح ،عزت ، كرامت و صميمت است؛ عقل يك معيار است كه در درون تمام
انسانها خير را از شر و مسير درست را از انحراف تميز ميدهد.
احمدي نژاد همچنين در تشريح دومين عنصر براي تحقق صلح گفت: خداوند در درون
انسانها عشق و محبت را قرار داده و عشق پايه صلح است و اگر دل انسانها
سرشار از عشق و محبت نسبت به ديگران باشد ريشه جنگها سوزانده ميشود.
احمدينژاد در توصيف دلايل به وجود آمدن جنگ با بيان اينكه زماني كه عقلها
از تنظيم خارج شود و خروجي آن درست نباشد و دلها نيز از عشق و محبت خالي
شوند جنگ روي ميدهد افزود: به هر ميزاني كه عقل ها از تنظيم خارج و قلبها
از عشق خالي شوند به همان ميزان نيز بروز جنگ ها بيشتر ميشود.
رييسجمهور در ادامه جنگها را نوعا براي سلطه و يا براي گسترش سلطه توصيف
كرد و با تاكيد بر اينكه جنگ مقدسي نيز كه دفاع در برابر تجاوز و ايستادگي
در برابر ظلم است وجود دارد گفت: اصل جنگهاي عالم ناشي از اين مساله است
كه عدلها و دلها از تنظيم خارج شدهاند. قريب به اتفاق جنگها را حاكماني
برپا كردهاند كه عقل و دل آنها از تنظيم خارج شده است. اگر عقل كسي در
چارچوب درست خود باشد محال است كه دست به تجاوز بزند و ميل به تجاوز داشته
باشد.
وي افزود: عقل كارها را ارزيابي مي كند كه آيا در شان انسان هست يا نه؟ و
حاكماني كه پيرو جنگها هستند از اين مساله بهره نميگيرند ضمن اينكه اين
حاكمان دلشان نيز خالي از محبت انسانها بوده است.
وي عدم قائل بودن حق براي انسانها ، كشتار هر روزه آنها و مملو شدن
زندانها از كساني كه در برابر ناحق از خود دفاع كردهاند، نظير عراق و
افغانستان را ناشي از همين مساله ارزيابي كرد و با طرح اين سوال كه چه
زماني عقلها و قلبها از تنظيم خارج ميشوند خاطرنشان كرد: علت اصلي به هم
خوردن تنظيم عقلها و خارج شدن دلها از محبت بيعدالتي و ظلم است؛ چرا
خداوند ظلم را ممنوع كرده است. ظلم جز ضرر و خسارت چيزي نيست و نقطه
اثرگذاري آن بر روي عقل و قلب انسان است. كسي كه ظلم ورزي را گسترش ميدهد
عشق و محبت را ميسوزاند وعقلها را از تنظيم خارج ميكند.
وي بيعدالتي را بزرگترين دشمن بشريت عنوان كرد كه در واقع ريشه تمام جنگهاست.
وي ادامه داد: خودخواهي و برتري جويي بالاترين ظلم اولا به خود شخص
برتريجو و خودخواه و ثانيا براي ديگران است و ميبينيم جنگها عموما توسط
كساني بوده كه يا عقل آنها دچار اشكال شده يا قلبشان .
احمدينژاد در تشريح شرايط ريشهكن شدن جنگها و برقراري صلح دائمي گفت:
زماني كه عدالت مستقر شود جنگها نيز ريشهكن ميشود عدالت ، دستگاه دروني
انسان يعني قلب و عقل را تنظيم ميكند و دلها را نسبت به يكديگر صميمي
كرده و كرامت انساني را احيا مينمايد.
رييسجمهور در بخش ديگري از اظهارات خود با طرح اين سوال كه عدالت را چه
كسي ميتواند برپا كند؟ گفت: افراد عادل زيادي داريم كه هر كدام به نسبتي
عادلند اين نسبت از ميزان تنظيم عقل نشات ميگيرد ضمن اينكه اگر دلي سرشار
از محبت شود در اين مقوله موثر است.
وي ادامه داد:عدالت برآمده از عقل و عشق است و عدالت كامل و حقيقي را كسي
كه عقلش كامل و وجودش سرشار از عشق و محبت است برقرار ميكند. ما نام چنين
كسي را انسان كامل گذاشتهايم خداي متعال از ويژگيهاي پيامبر عزيز اسلام
را رحمت براي عالم معرفي مي كند كه عقل كل و وجودش سرشار از عشق و رحمت
است.
دكتر احمدينژاد در ادامه اظهارات خود در همايش جنگها براي صلح در مورد
زمان تحقق عدالت در جامعه با يادآوري اين نكته كه انسان وجودي جهاني است و
هرچقدر انسان در دايره قبيله و جنگ و نژاد محصور شود به همان نسبت از عدالت
و عشق دور ميگردد، گفت: اين مساله زمينه را براي تحرك شيطان و
زيادهخواهيهايش فراهم ميكند؛ انسان وجودي جهاني است و محدود كردن آن ظلم
است و اگر اين ظلم اتفاق بيفتد جنگ برقرار ميشود و زماني صلح پايدار
برقرار ميگردد كه در همه جهان صلح برقرار شود.
وي ادامه داد: آثار جنگ در كل جهان باقي ميماند و همانگونه كه شاهديم از
جنگ افغانستان و عراق امنيت و اقتصاد در كل جهان تحت تاثير قرار گرفته است و
اين گونه نيست كه در يك محدوده جغرافيايي خاص آسيبها معلوم شود.
وي با اشاره به اينكه امروز سخن از جهاني شدن راحت است و مفهوم آن در
دسترس ميباشد، گفت: زماني صلح پايدار خواهيم داشت كه عدالت پايدار داشته
باشيم و آن زماني است كه قانون و حاكم عادل داشته باشيم.اگر به دنبال صلح
پايداريد بايد به دنبال عدالت پايدار باشيد و اگر به دنبال عدالتيم بايد به
دنبال حاكمي سرشار از عشق ، عقل و محبت باشيم كه جز انسان كامل نيست.
كساني كه جز در اين وادي ميروند در پي سراب ميتازند.
رييسجمهور پرچمهاي برافراشته شده در 200 سال اخير را كه مدعي برقراري
عدالت در جهان بودهاند را ناكارآمد دانست و با اشاره به شكست الگوهاي
ماركسيسم و ليبراليسم گفت: آنها با شعار عدالت و كرامت و آزادي انسانها
آمدند، اما برافتادند؛ اگر كسي در زمين خود به عدالت نرسيده باشد چگونه
ميتواند جهان را سرشار از عدالت كند.
وي ادامه داد: اگر كسي در درون خود آزاد نشده باشد در اسارت تمايلات
،سركشيها ، ظلم و تحقير رها نشده باشد چگونه ميتواند بشريت را آزاد كرده و
حقوق انسانها را احيا كند. افرادي كه براي رفع نواقص خود جنگ راه
مياندازند چطور ميتوانند كرامت و آزادي را به بشريت هديه كنند.
احمدينژاد اين افراد را كساني توصيف كرد كه در درون خود حقير هستند و خود
را اسير زندگي كردهاند و لذا تنها كساني ميتوانند بشريت را آزاد كنند كه
در غل و زنجيرها نباشند و خداوند نيز چنين افرادي را در روي زمين قرار داده
و انسانها را تنها نگذاشته است.
وي بشارت موعود را وعده تمامي پيامبران الهي دانست و گفت: موعود يار
انسانهاست و عاشق آنهاست و با كمك خود آنها عدالت را مستقر ميكند كه در
اين صورت عشق و عقل كامل ميشود و زمينهاي براي جنگ وجود نخواهد داشت.
وي در بخش پاياني اظهارات خود با طرح اين سوال كه چرا ايرانيها از اين
قضيه پشتيباني ميكنند و آن را مطرح مينمايند گفت: اين مقوله يك نگاه
ناسيوناليست و طايفهاي نيست و يك مسووليت است و ماموريتي كه برآمده از يك
تاريخ مقاومت و ايستادگي است.
وي ادامه داد: ما ملتي هستيم كه در تاريخمان ثبت نشده كه حتي در مقطعي
كوتاه به دنبال تخريب و تجاوز عليه ملتها باشيم و در اوج اقتدار اين منشور
كوروش را داشتهايم كه بردهداري و چپاول حقوق ملتها را ممنوع كرده است.
رييسجمهور بار ديگر با تاكيد بر عدم وجود سندي مبني بر چپاول ملت ايران و
لشكركشي عليه ملتهاي ديگر گفت: ايران سرزمين عشق و عدالت است و مطالبه
عدالت در صدر مطالبات مردم ايران بوده است و آنقدر كه يك حاكم ظالم براي
اينكه خود را همراه با مردم نشان دهد خود را عادل ناميد .
به گفته احمدينژاد ادبيات ايران نيز سرشار از عشق و محبت است و ملت ايران
همواره به دنبال عشق و عدالت نه تنها براي خود بلكه براي همه ملتها
بودهاند.
وي ادامه داد: ملت ايران جزو معدود ملتهايي است كه داشتههاي خود را
سخاوتمندانه با ملتهاي ديگر شريك شدند و با افتخار ميتوان گفت كه همواره
خداپرست بودهاند و دين كامل را با آغوش باز پذيرفتهاند.
وي در پايان ماموريت ملت ايران را برافراشتن پرچم عدالت و عشق و رساندن
پيام عشق و محبت براي تمام دنيا اعلام و تصريح كرد: ما ميگوييم صلح ، رفاه
و عدالت براي همه و معتقديم تا زماني كه نظامات موجود جهان ظالمانه باشد،
بشريت روي صلح را نخواهد ديد و زماني صلح محقق ميشود كه همه ملتها در آن
شريك باشند و حقوق عادلانه زماني برقرار خواهد شد كه عدالت در جهان حاكم
باشد و اين محقق نمي گردد جز با حاكميت انسان كامل.