کد خبر: ۱۰۴۷۲۴
زمان انتشار: ۱۱:۴۷     ۱۵ دی ۱۳۹۱
یکی از ماموران اسرائیل می‌گوید: ما برای دستگیری «یحیی» حتی از نیروهای امنیتی فلسطینی کمک گرفتیم اما باز نتوانستیم او را دستگیر کنیم.

به گزارش 598، سایت مشرق نوشت: یحیی عبداللطیف عیاش فرزند کشاورزی مومن از اهالی روستای رافات از توابع طولکرم بود.

مطابق با اطلاعات نوشته شده توسط خودش در فرم ثبت نام مجمع مهندسین اردن، وی در تاریخی مطابق با 16 اسفند 45 شمسی به دنیا آمده است.

یحیی پیش از ورود به دبستان روخوانی قرآن را فرا گرفت و از شش سالگی تحصیلات خود را آغاز کرد و درنهایت مدرک کارشناسی او در رشته شیمی از دانشگاه بیرزیت صادر شد.

وی با بکارگیری تخصص خود در راستای مبارزه با اشغالگران قدس شریف، در مدت کوتاهی به موفقیت های چشمگیری در طراحی و ساخت مواد منفجره نائل شد و با تشکیل شاخه نظامی حماس موسوم به گردانهای شهید عزالدین قسام،  نبرد جدی خود را آغاز کرد و طی 5 سال خود را تا سطح دشمن شماره یک دولت یهودی بالا کشید و مسئولیت کشته و زخمی شدن بیش از 500 تن از صهیونیستها را عهده دار شد.

او مانند ماهی از چنگال دستگاههای امنیتی عریض و طویل اسراییل می لغزید و چون شبحی، خود و همکارانش را از زیر چشم دستگاههای امنیتی اسراییل می‌رهانیده و به اهداف مورد نظرش می رساند.

یحیی هرروز گریم و پوشش خود را به نحوی تعویض می کرد که قابل شناسایی نبود و براحتی مواد منفجره را در سرزمین های اشغالی جابجا می کرد.

مهندس طی 5 سال، چونان صاعقه بر ستونهای امنیتی اشغالگران فرود آمد و تبدیل به اسطوره ای فراموش نشدنی و سرداری افسانه ای شد. به گونه ای که هنوز هم پس از گذشت سالها از ترور او، هیچ نامی در تاریخ این رژیم، ترسناکتر از یحیی عیاش نیست و سرانجام، این تیر مسموم خیانت بود که مهندس شهادت طلبان را از پای درآورد.

در نخستین ساعات روز جمعه 15 دی 1374 خبری کوتاه در جهان منتشر گردید که: یحیی عیاش فرمانده گروههای تروریست فلسطینی ترور شد.

با وجود شادی اسراییلی های حاکم بر رسانه‌های خبری که در لابلای پخش اخبار کاملا مشهود بود، اما در ساعات اولیه هیچ کس خبری از چگونگی قتل مهندس نمی یافت.

تا اینکه مدتها بعد، برخی افسران امنیتی این رژیم به بازگویی گوشه هایی از تلاش های خود برای شکار مهندس پرداختند.

آنچه خواهید خواند، روایتی است مستند از زبان افسران صهیونیست که بیشترین نقش را در ترور فرمانده گردانهای عزالدین قسام داشتند.

رانی شکید که دوازده سال به عنوان مامور شین بث در مورد حماس تحقیق کرده است، در این باره می گوید: چون گفتن اسامی برای اسحاق رابین سخت بود، او گفت بگذارید به این آدم (یحیی عیاش) فقط «مهندس» بگوییم.

او مردی بود که ما باید تمام سعی و تلاش خود را به کار می گرفتیم تا بفهمیم او کیست و چرا این کار را می کند و چه سابقه ای دارد؟ برای همین از نیروهای امنیتی فلسطینی تقاضا کردیم تا در دستگیری یحیی عیاش به ما کمک کنند اما نشد.

شین بث نیروی امنیت داخلی اسراییل و معادل اف بی آی در آمریکاست.

با شکل گیری معادله وحشت در جامعه اسراییلی که اوج آن پس از کشتار فلسطینیان در حرم ابراهیمی توسط یک یهودی تندرو به نام باروخ گلدشتایت صورت گرفت، بود، شین بث تمام سعی خود را به خرج می دهد تا از حملات انتقامی بعدی جلوگیری کند.

گیدون عزرا معاون وقت شین بث که بیشترین تحقیق را در پرونده یحیی عیاش انجام داده است، می‌گوید: «ما بر روی این پرونده خیلی کار کردیم و در این خصوص هماهنگی های لازم را با ارتش و پلیس داشتیم. مهندس، نفر اول در لیستی بود که قصد داشتیم او را بیابیم و شین بث نقش اصلی را در بدست آوردن اطلاعات (با هر وسیله ممکن) ایفا می کرد.»

به گفته مایکل کوبی که یک بازجوی ارشد شین بث است، 500 تن از اعضای حماس در این رابطه دستگیر شدند که تقریبا 250 نفر مورد بازجویی قرار گرفتند.

با مخفی شدن یحیی، اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسراییل، بیشترین فشار را به شین بث آورد تا او را بیابند اما نیروهای اسراییلی که از صنعت دست مهندس به هراس افتاده‌اند، نمی توانند هیچ ردی از او پیدا کنند.

رانی شکید می‌گوید: «یحیی می دانست که زیر میکروسکوپ سرویس امنیتی قرار گرفته و شین بث خانواده او را زیر نظر دارد.

همسر او در روستا زندگی می کرد و یحیی مجبور بود زن و بچه اش را ببیند.

او هر چند وقت یکبار به آنها سر می زد و در بسیاری از موارد خصوصا در سال 94 سرویس امنیتی اسراییل تنها چند متر با او فاصله داشت. چند بار به خانه او در رفح حمله می کنند اما او دقایقی قبل فرار کرده بود.»

عکس یحیی عیاش همه جا پخش می شود اما گیدون عزرا آن را موثر نمی داند چون معتقد است یحیی هر آن چهره خود را عوض می‌کند.

رانی شکید: «او لباس مردم عادی عرب را می پوشید و یا مثلا چفیه عربی می انداخت یا کلاه یهودی بر سر می گذاشت. این قضیه نه تنها شین بث، بلکه نخست وزیر (اسحاق رابین) رو هم به عذاب آورده بود. در هر جلسه ای از او می پرسیدند «تکلیف مهندس چه می شود؟» و این برای او بسیار گران تمام می شد.»

شین بث تغییر روش می دهد و اقدامات شدیدتری را در دستور کار می گذارد.

در بیستم آگوست 1995 نیروهای شین بث یکی از قابل اعتمادترین همدستان مهندس را به نام «عبدالناصر عیسی» در نابلس دستگیر می کنند.

دو روز بعد، اتوبوس شماره 26 در اورشلیم منفجر شده و تعدادی زیادی کشته می شوند.

همین امر موجب می شود تا شین بث شدیدترین شنکجه ها را در رابطه با عبدالناصر بکار بگیرد تا به هر نحوی که شده اطلاعاتی از مهندس به دست بیاورند.

عیسی زیر شکنجه می گوید که تنها چند ساعت قبل از دستگیری، بمبی را برای یکی از نیروهای عزالدین قسام برده است و

همچنین می گوید که یحیی به او و دیگران یاد داده چطور بمب بسازند.

چند روز بعد، اسحاق رابین توسط یک یهودی تندرو ترور می شود و زمام امور به دست شیمون پرز می افتد و او نیز از شین بث می خواهد که هر چه زودتر یحیی را بکشند.

شین بث متوسل به گروه «میس رلاویم» می شود؛ گروهی که اعضای آن می دانند چطور قیافه شان را شبیه اعراب کرده تا بتوانند وارد اجتماعات آنها شوند و در آنها نفوذ کنند.

این گروه فعالیت خود را بر غزه متمرکز می کند و می فهمند که همسر یحیی باردار بوده و فرزند دوم آنها در راه است.

آنها همچنین می فهمند که او در یک آپارتمان در «بیت حانون» در نواز غزه است.

همه کمکهای یحیی از طریق یکی از دوستانش به نام اسامه حماد بود که یکی از اتاق های خانه اش را در اختیار مهندس شهادت‌طلبان قرار داده است. اما صاحب خانه، عموی اسامه یعنی کمال حماد بود.

وقتی شین بث به آدرس جدید می رسد، اسم صاحب خانه برایشان آشناست چون کمال حماد در گذشته خبرچین سطح پایین آنها بوده است.

شین بث برای اولین بار شانس آورده و کمال حماد که به پول احتیاج دارد، دوباره مزدور آنها می شود.

گیدون عزرا معتقد است: «صدها پلیس و سرباز نمی توانند کار یک خبر کوچک یا اطلاعات اندک را انجام دهند.»

حالا پس از چند سال وحشت آور برای اسراییل، شین بث در یک قدمی مهندس قرار دارد.

در دسامبر 1995 کمال حماد به شین بث می گوید که عیاش از ترس اینکه مکالماتش با خانواده ردگیری نشود، مرتبا گوشی خود را عوض می کند و شین بث نیز عملیات خود را بر پایه همین اطلاعات ترتیب می دهد.

بمبی کوچک در باطری یک گوشی موبایل قرار گرفته و ماموریت رساندن گوشی به یحیی، بر عهده کمال حماد قرار می گیرد و از او می خواهند تا تلفن خانه را هم قطع کند تا یحیی مجبور شود از گوشی استفاده کند.

کمال حماد که فکر می کرد آنها از این گوشی تنها برای شنود مکالمات مهندس استفاده می کنند، قبول کرده و موبایل را به یحیی می‌رساند.

حالا شین بث از مقر خود در خارج از غزه، منتظر است تا اولین تماس با یحیی برقرار شود.

پنجم ژانویه 1996 زنگ تلفن، یحیی عیاش را از خواب بیدار می کند.

پدرش پشت خط بود. شین بث لحظاتی بعد صدای هدف را تایید می کند و با فشار یک دکمه، بمب داخل گوشی عمل کرده و فرمانده افسانه ای گردانهای عزالدین قسام را آرام می کند.

 

یحیی عیاش در کنار پدر و مادر

پس از ترور یحیی عیاش برخی از مسئولان رژیم صهیونیستی به نکاتی اعتراف کردند که خواندن آنها خالی از لطف نخواهد بود:

«باید خودمان را از توهم آسایش به دور کنیم و اعتقاد پیدا کنیم که با کشته شدن عیاش زیان‏هاى بزرگترى خواهیم دید. قتل عیاش سبب وارد شدن ضربه جدى به روند اجراى عملیات صلح خاورمیانه شده است. آخر چطور مى‏شود که عقاب وحشى صلح با مبارزان از جان گذشته چون عیاش باهم کنار بیایند؟» امنون الون - نویسنده یهودى

«اگر چیزى خطرناکتر از مهندس یحیى وجود داشته باشد، جنازه اوست؛ چرا که کشته شدگان در راه هدف، خطرناکترین سلاح در دست هر ملت در حال جنگ مى‏باشند. درک این حقیقت که ترور عیاش موجب فوران شور و هیجان جوانان فلسطینى است و این شخص به یک سمبل مبارزه تبدیل شده است، احتیاج به تفکر زیادى ندارد، آنگونه که دیدیم هزاران نفر در تشییع جنازه او شرکت کردند. پس چقدر تعداد مهندسین جدیدى که در این مراسم، عزم خود را براى تداوم راهش جزم کردند و دیر یا زود خود را فداى هدفشان خواهند کرد، زیاد بود؟!» اورى فنیرى - نویسنده صهیونیست

«دلیلى که سبب پیگیرى شدید صهیونیست‏ها براى ترور عیاش شد، تنها انتقامجویى از خون کشته و زخمى‏هاى اسراییلى‏ها نبود و اولین و مهمترین دلیل آن‏ها قبل از همه این بود که عیاش، بنیانگذار نوع جدیدى از مبارزه: یعنى انجام عملیات انتحارى در مراتب مختلف بود.» زئیف شیف - کارشناس بخش عربى روزنامه هاآرتص

«موزه تاریخى فلسطینى‏ها تاکنون از مبارزان شهید شده زیادى همچون یحیى عیاش محافظت مى‏کند. پرونده این شخصیت‏ها از عزالدین قسام شروع مى‏شود که در دهه 30 توسط انگلیسى‏ها ترور شد و حالا شخصیت نمونه و الگوى مبارزان حماسه آفرین آنها؛ یعنى مهندس یحیى عیاش جاى دارد.» یوسى نوربشتاین- نویسنده صهیونیست

«از ابتداى شروع جنگ بین ما و فلسطینیان هیچ شخصى مانند یحیى عیاش دستش را آغشته به خون صهیونیست‏ها نشان نداد.»ایهودى یهارى - تحلیلگر سیاسى تلویزیون رژیم صهیونیستى

«از اینکه دیگر عیاش در دنیا نیست، جداً احساس شادمانى مى‏کنم.» افرایم سینه - وزیر کابینه رژیم اشغالگر قدس

«مهندس مستحق این کیفر بود؛ چرا که دستانش به خون بسیارى از صهیونیست‏ها آغشته بود و امروز با ترور او، روز عید و شادى ماست؛ هر چند که در این شادى با وجود همرزمان و شاگردانش نباید افراط کرد.» ایلى دایان - جانشین وزیر خارجه کابینه رژیم اشغالگر قدس

«دیدن صحنه‏هاى تشییع جنازه عیاش که ده‏ها هزار فلسطینى در آن شرکت داشتند بشارت دهنده خیرى نیستند براى افرادى که اعتقاد دارند کینه صد ساله فلسطینیان مسلمان نسبت به صهیونیست‏ها با ترور این مبارز از بین خواهد رفت و ما وارد مرحله تازه‏اى از صلح و ثبات خواهیم شد؛ چرا که عیاش، قهرمان ملتى است که میزان شجاعت و برترى قهرمانانش را باتعداد قبرهایى اندازه مى‏گیرند که از دشمنانشان ایجاد کرده‏اند. هر چند که در نظر ما عیاش دشمن خونریزى بود که استحقاق اعدام را داشت و عملیات ترورش در جهت اجراى این نظر بود؛ اما این شخص در نظر ملتش نه تنها قهرمانى مردمى در دنیا بلکه شهیدى بلندمرتبه در آخرت است! در تشییع جنازه او فقط همرزمانش در در حماس حضور نیافتند؛ بلکه همه اقشار مختلف مردم فلسطین شعار انتقام انتقام سر دادند و مردم غزه در تاریخ معاصر خود تاکنون جنازه‏اى را از نظر کثرت شرکت همه گروه‏ها و بروز احساسات چنین عمیق بر دوش کشور خود ندیدند.» شموئیل شینتسرل - نویسنده و ایدئولوگ صهیونیست


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها