به گزارش 598 به نقل از کیهان، مجموعه جریانهای ضدانقلاب فعال در شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی به همراه گروهک خلق الساعهای به نام شورای هماهنگی راه سبز، پس از نمایش لکهای در ۲۵ بهمن، تاریخهای اول اسفند، ۱۰ اسفند و ۱۷ اسفند را برای راهپیمایی اعلام کردند و آخرین بار سه شنبه گذشته را هدف تبلیغات قرار دادند.
شورای یاد شده در کمتر از ۲ هفته ۵ بیانیه و اطلاعیه صادر کرد تا شاید حرارتی به اجاق کور فتنه بدمد. اما پس از سپری شدن موعد کذایی، ظاهرا شورای هماهنگی نیز دچار نوعی مرگ شیرین شده و سکوت اختیار کرده است. همچنین صدای آمریکا، دویچه وله، رادیو فرانسه، بیبی سی، رادیو زمانه، فیس بوک، روزنت، رادیو فردا، جرس و دهها سایت و شبکه وابسته به گروهکهای مختلف ضدانقلاب که به کار داغ کردن غوغای یاد شده اهتمام داشتند، به حالت نیمه تعطیل درآمده و کمترین خبر و تحلیلی درباره وعدههای داده شده راهپیمایی آن هم از امام حسین (ع) تا آزادی! منتشر نمیکنند. در این میان و نوعی از یأس و سرخوردگی در قبال این خیالپردازی جدید در محافل ضدانقلاب دیده میشود. از طرف دیگر سایتهایی نظیر بالاترین و خودنویس به طور محدود، برخی شکایتها را از وضعیت پیش آمده منتشر کردهاند که میخوانید:
- آخه این چه وضعشه؟ معلوم نیست ما تظاهرات میکنیم یا چند سرباز نیروی انتظامی؟ جماعت غیور! به جای اینکه هی لینک آموزشی بدیم، بادکنک هوا کنیم، تخم مرغ سبز درست کنیم و قاشق زنی کنیم، یک فکری بکنیم. با شل کن سفت کن که نمیشه جنبش راه انداخت.
- آقا هشت مارس، خرید مرید چه خبر؟ در راستای اینکه امروز هشت مارس (سه شنبه) بود و اتفاقا ۱۷ اسفند هم بود و دست بر قضا هر دوی اینها زرتی افتاده بود سه شنبه، خرید در سه شنبهها بر هر نامسلمانی واجب است، لذا ما ضمن حمایت از هرگونه اینترنت، صرفا به خاطر حمایت از زنان و کلا...ای تف به قبر هرچی آدم دروغگو.
- دست مریزاد آقای جمهوری اسلامی. امروز روز جهانی زن بود ولی مرد باشیم و اعتراف کنیم که در بازی سه شنبههای حکومت گرفتار شدیم. هدف حکومت این بود که این بازی رو آنقدر به درازا بکشونه تا خستگی و ناامیدی بر جنبش سبز چیره بشه که شوربختانه شد. ما فریب خوردیم.
- نتیجه این سه شنبههای اعتراضی چی بود؟ اصلا کیها بودند که دعوت کردند و ما نمیشناسیمشان؟ من متاسفم که همیشه همه چیزو دیر میفهمیم بابا دارند ما رو اسگل میکنند که ناامید بشیم. یکبار در بالاترین یکی لینک زده بود این سه سه شب هر سه سه شب سه شنبه است. میدونین این یعنی چی؟ چرا نمیخواین بفهمین اصلاح طلبها خود نظامن آخه باید بازی جدید راه مینداختن.
- آقا این پروژه هم شکست خورد. آخریش همین ۱۷ اسفند و ۸ مارس. ما به بیعملی محض پس از عاشورای سال گذشته رسیدهایم.
- همین یک ماه از عرش به فرش سقوط کردیم. شورای محترم هماهنگی! تاریخهایی هم که اعلام کرده بودید گذشت، متاسفانه بعد از ۳ هفته هیچ قدم روشنی برنداشتید هیچ، که هویت خود شما هم در ابهام است. آن هم که وضع موسوی و کروبی است.
- به هوش باشید این فیلمهایی که منتشر میکنند، تکراری و آرشیوی است برای تحریک آدمهایی مثل من احساساتی. آخه چرا با احساسات ما بازی میکنن. خواهشا فیلمهایی که حقیقت داره رو بذارین.
- مبارز خارج نشین! یهو نیفتی توی گود! دوستان خارج نشین خوش نشین که در کنار گود نشسته و لنگش کن لنگش کن راه انداختهاید، شما اگر مردی از پای کامپیوتر بلند شو برو دم سفارت چند تا داد بزن صواب [ثواب] داره.
هیچی بدتر از این نیست که جمهوری اسلامی دیگه ما رو جدی نمیگیره
«ضربه اصلی را به جنبش سبز کی زد؟ از وقتی که سایتهایی مثل کلمه و جرس و راه سبز درست شدند، جنبش ضربه اصلی رو خورد».
یکی از مخالفان مقیم خارج کشور با طرح مسئله فوق یادآور شده است: این قدر که ما از رسانهها و شبکهها و سایتهای خودمان ضربه خوردیم، از اطلاعات رژیم ضربه نخوردیم. جنبش که تازه راه افتاده بود، خوب بود. بعدش یک سایتهایی درست شد. یکی اسمش جنبش راه سبز، یکی کلمه، یکی جرس، یکی راه سبز... خلاصه ۵۰۰ تا اسم درآمد. یک سایت با عدهای نویسنده شروع کردند به نوشتن مطالبی و نسبت دادن آن به سران جنبش. از وقتی که رسانههای غربی مانند بیبی سی گفتند «به گزارش سایت مخالفان دولت»، هر روز خبرها مزخرفتر از دیروز شد. به جای گیر به نظام شروع کردیم به گیر دادن به مهران مدیری و کارگردان اخراجیها و سایر چیزها.
این عنصر ضدانقلاب در «بالاترین» نوشت: فلان سایت موثق جنبش سبز دیروز داره میگه هیچ ارتباطی با سران جنبش نداره، فرداش میاد خبر میده که نسخه دوم منشور رو از این دوتا گرفته!! روز سوم میگه که اونا رو کردن تو کیسه و در حالی که جلوی چشم چند نفر که هیچ موبایلی! نداشتن که فیلم بگیرن، کتک زنان بردن تو زندان... بعد فرداش دوباره میگه نه بابا! تو خونه نشستن و هیچ خبری نیست و حکومتیها راست میگفتن!! کار به جایی کشیده که از دیروز که یه جاسوس رو گرفته بودن و میگفتن بابا جاسوسه و کسی باور نمیکرد، حالا رسیدیم به اونجایی که حرف راست رو باید از اونا بشنویم!
این ضد انقلاب عصبانی میافزاید: حالا قسمت بعدی رو نیگا کن!! رفتن حرفهای فلان آدم اطلاعاتی [طائب] رو شنود کردن! که گفته، بیاین برای اینکه میرحسین طرفدارهاش رو از دست بده، دست بذاریم رو دهه ۶۰!! این هیچ چیزی رو به ذهن شما نمیاره؟! چرا باید یه سایت اصلاح طلب، یه همچین مطلبی بگه؟ راستش من که فکر میکنم تنها دلیل یه همچین حرفهایی، اینه که بگن بله!! اونایی که دارن از میرحسین انتقاد میکنن، با ما هستن و نمایش میدن!!
وی ادامه داد: به نظر من، جمهوری اسلامی دیگه اصلا ماها رو جدی نمیگیره!! و فقط محض احتیاط چارتا سرباز میفرسته تو خیابون... مثلا الان کلی آدم هستن که تو اینترنت، با اسم واقعی فعالیت میکنن توی ایران. و به شدت و علنی دارن از حکومت انتقاد میکنن و کسی هم کاریشون نداره... یه جای کار داره میلنگه! این وسط یه بازی در کاره و من میترسم. میترسم از اینکه توی یه بازی اطلاعاتی خارج از حد تصورات گیر افتاده باشیم. باز هم شکهای پارسالی به سراغم اومده.
۵ شریک کلاهبردار به تیپ هم زدند
بازیگران یکی از سناریوهای جنگ روانی که توسط سرویسهای جاسوسی غرب به خدمت گرفته شده بودند، به تیپ هم زدند و تمام رشتههای این سرویسها را پنبه کردند.
سال گذشته در بحبوحه فتنه سبز، ستاد مشترک سرویسهای جاسوسی سه گانه (ام آی۶، سیا و موساد) کوشیدند با به خدمت گرفتن ۵ کارمند دون پایه چند سفارت ایران در اروپا، گروهی موسوم به «کمپین سفارت سبز» را علم کرده و چنین القا کنند که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران دچار ریزش شده است. طیف گستردهای از رسانههای آمریکایی و اروپایی نیز براساس یک سفارش بسیج شدند تا خط القایی ستاد مشترک سرویسهای سه گانه را پیش ببرند و باعث ریزش در سفارتخانههای ایران شوند.
اما با شکست مفتضحانه فتنه سبز و از آن مهمتر بدبیاریهای غرب هم در چالش هستهای با ایران و هم انتفاضه اسلامی در خاورمیانه، اکنون ۵ کلاهبردار یاد شده به تیپ هم زده و علیه همدیگر افشاگری میکنند. ماجرا از آنجا علنی شد که ۴ عضو کمپین کذایی (به نامهای درویش رنجبر، حسین علیزاده، فرزاد فرهنگیان و ابوالفضل اسلامی) ضمن انتشار بیانیهای اعلام کردند محمدرضا حیدری را از سخنگویی «کمپین» خلع کردهاند. آنها در این بیانیه تأکید کردند: «متأسفانه جریانی موسوم به موج سبز اخیراً با اعلام برقراری ارتباط با آقای محمدرضا حیدری سخنگوی سابق کمپین مدعی شده که موج سبز مسئول گسستن دیپلماتها از ایران بوده است. با کمال تأسف آقای حیدری نیز بدون اطلاع اکثریت اعضاء، ارتباط سازمانی نزدیکی با تشکل مذکور برقرار نموده است. با کمال تأسف به رغم تلاش اعضای کمپین جهت احتراز آقای حیدری از هرگونه همکاری با جریان موج سبز، تذکرات اکثریت اعضاء مورد توجه نامبرده قرار نگرفت و تماس با آن جریان همچنان از سوی ایشان ادامه داشته است. از این رو با توجه به وقایع پیش آمده و همچنین با عنایت به بیانیه قبلی کمپین، محمدرضا حیدری براساس یک تصمیم درون سازمانی از سخنگوی کمپین سفارت سبز خلع گردید و از این پس بیانیههای صادره بدون ذکر نام اکثریت اعضای کمپین فاقد هرگونه اعتبار میباشد.»
متقابلاً حیدری هم که قصد داشته به تنهایی طرف غربی را سرکیسه کند و این استعفای ۵ نفره! از سفارتهای ایرانی را به نام خود فاکتور کند، بیکار ننشسته و برخی موارد مگو را فاش کرد. وی با انتشار اطلاعیهای در حالی که همچنان خود را متولی کمپین کذایی معرفی میکرد، نوشت: پیرو بیانیه قبلی این کمپین در خصوص نفوذ اصلاح طلبان در میان اپوزیسیون خارج از کشور به استحضار میرساند؛ محمدرضا حیدری همکار سفارت ایران در نروژ هفتم ژانویه ۲۰۱۰ از دولت نروژ پناهندگی سیاسی دریافت نمود [!] و از دیپلماتهای شاغل در سفارتخانههای ایران خواست بعنوان سفیر سبز به این کمپین بپیوندند. ۲۴ ساعت بعد علی اکبر امیدمهر که قبلا با اسناد اتمی و پاسپورت سیاسی از آخرین محل ماموریت خود گریخته و به غرب پناهنده شده آمادگی خود را برای پیوستن به این کمپین اعلام نمود. سپس شخصی به نام درویش رنجبر که مدعی بود دیپلمات بوده تقاضای عضویت در کمپین را نمود. دو ماه بعد فرد دیگری از دوستان خود به نام ابوالفضل اسلامی را معرفی نمود. این کمپین بنابه اصل حقوقی برائت درخواست، این دو را به علت مبتدی بودن کار کمپین و نداشتن تجربه و امکانات پذیرفت.
این شیاد حرفهای با کلاهبردار توصیف کردن دیگر هم قطاران نوشت: بعدا حسین علیزاده و فرزاد فرهنگیان به کمپین پیوستند. به تدریج شناسایی بیشتری از سوابق اعضای جدید به عمل میآمد. برای مثال معلوم گردید آقای رنجبر از ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ کارمند وزارت خارجه بوده و پس از استعفا از وزارت خارجه، در تاریخ مزبور از مرز شرقی کشور را ترک کرده است و سرانجام از آمریکا سر در آورده است. آقای اسلامی نیز در پی خاتمه ماموریتش در ژاپن به ایران بازگشته و در سال ۲۰۰۴ پس از استعفا از شغل خود در وزارت خارجه با پاسپورت عادی رژیم جمهوری اسلامی و اخذ ویزا از سفارت ژاپن در تهران و تبدیل به احسن نمودن اموال منقول و غیرمنقول جهت ادامه زندگی به توکیو بازگشته است. ایشان تا یکی دو ماه قبل از سفر اخیرشان به آمریکا پاسپورت ایرانی خود را حفظ نموده و هر بار لازم بوده بعنوان یک ایرانی مقیم ژاپن پاسپورت خود را با مراجعه به سفارت تمدید مینموده است. آقایان رنجبر و اسلامی تا آخرین روزهای پیوستنشان به کمپین، کوچکترین سابقه فعالیت سیاسی علیه رژیم نداشتهاند.
حیدری اضافه کرد: بارها به آقای اسلامی اخطار انضباطی داده شد تا به خاطر مسایل شخصی و خانوادگی و تحبیب قلوب نئوکانهای آمریکایی که خواهان جنگ علیه ایران هستند خود را به آنان نفروشد کاری که سرانجام انجام گرفته و از ایشان قول گرفته شده در صورت مجاب کردن کمپین به پروسه جنگ با رژیم و بمباران مراکز اقتصادی و تاسیسات اتمی رژیم کاری در حد اداره یک مهد کودک در اختیار وی در آمریکا به وی داده شود و اعضای خانواده وی نیز به آمریکا منتقل شوند. آقای حسین علیزاده با برنامه از پیش تدارک دیده شده و نه بخاطر دلسوزی برای ایران و در پایان ماموریت خود در فنلاند و نیز فروش اموال منقول و غیرمنقول، خود را در ایران به عضویت کمپین تحمیل نموده بود. این کمپین بارها در جلسات خود به ایشان اخطار انضباطی داده و درخواست شده بود، کمپین سفارت را قربانی مطامع شخصی و جاه طلبانه خود ننماید. ایشان نه دلشان به حال مردم سوخته و نه عضو صالح و پاکی برای این کمپین به شمار میرود.
طشت رسوایی شورای هماهنگی از بام حشمتیه پایین افتاد
سایت اینترنتی کلمه که از پاریس و لندن مدیریت میشود، بعد از دو هفته اعتراف کرد که درباره انتقال موسوی به زندان حشمتیه، دروغ گفته و آنها در منزل خود به سر میبرند.
این سایت توسط عناصر فراری نظیر اردشیر امیرارجمند و دیگر اعضای گروهک موسوم به شورای هماهنگی راه سبز مدیریت میشود و چند هفته پیش سعی کرد با ادعای دروغ انتقال موسوی و همسرش به زندان حشمتیه، هیجانی برای اغتشاشات برنامه ریزی شده بعدی ایجاد کند. این تلاش توسط شبکههای آمریکایی و اروپایی نظیر سی ان ان، بیبی سی و.... پشتیبانی میشد. با این حال و پس از آنکه طراحی سرویسهای جاسوسی غربی برای راه اندازی تشنج و اغتشاش در ایران به جایی نرسید، همانها گردانندگان کلمه را وادار کردهاند آبروی خود را گرو بگذارند و ادعای خود را تکذیب کنند.
در حالی که مسئولان قضایی و امنیتی صراحتاً از همان ساعات اول تصریح کرده بودند که موسوی و همسرش در منزل خود هستند و فقط ارتباطات آنها با خارج قطع شده، کلمه ادعا کرد به خاطر ابهام مسئولان، ادعای دروغ مذکور را منتشر کرده است. این سایت اینترنتی اضافه کرد: با پیگیری زیاد، خبری به کلمه مبنی بر انتقال موسوی و رهنورد به پادگان حشمتیه رسید که بر مبنای آن و نیز به دلیل برخی اخبار نگران کننده دیگر اقدام به اطلاع رسانی صورت گرفت. بدیهی است تناقض گویی، پرده پوشی و ابهام در گفتار مسئولان در مورد وضعیت این عزیزان نیز به اخبار نگران کننده دامن میزد اما با ادامه تحقیقات در روزهای اخیر مشخص شد خانم رهنورد و آقای موسوی تا لحظه تنظیم خبر در بازداشت خانگی به سر میبرند که بدینوسیله خبر انتقال و از منزل به بازداشتگاه تصحیح و از مخاطبان محترم عذرخواهی میشود.
در پی این رسوایی تازه، مهدی جامی از همکاران رسانههای ضد انقلاب در خارج کشور، از اینکه «کلمه» ادعای دروغ خود را پس گرفته انتقاد کرد و نوشت: این عذرخواهی بیجاست. کلمه در خبررسانی درباره مهمترین مسئله جنبش با بیمسئولیتی و بیدقتی آشکار برخورد کرده است... لطفاً عذرخواهی بیجا نکنید و عقب نشینی بیمعنا نفرمایید. اگر هم اضطرار دارید، دست کم امتیاز بگیرید وگرنه تا قیامت باید از هرچه میگویید و میخواهید عقب نشینی کنید. آقایان! مدیران کلمه، مشاوران یا هر فرد و گروه دیگری که در این کار به دلیل آشنایی با موسوی حرمتی پیدا کردهاید، اجازه بدهید به شما اطمینان کنیم و اعتمادمان همین اول کار از بین نرود وگرنه انتظار نداشته باشید کسی برای مواضع و حرفهای شما ارزشی قائل شود و یا شما را به رهبری ولو شورایی بپذیرد.
سایت بالاترین هم با اشاره به سلسله اتفاقاتی نظیر اظهارات مهاجرانی درباره استقلال جمهوری اسلامی و سلامت اقتصادی رهبری آن یا تغییر رئیس مجلس خبرگان و تکذیبیه اخیر کلمه، با نگرانی نوشت: حرفهای مهاجرانی عقب نشینی از خبر زندان به حصر خانگی و مواضع جرسیها اشتباه است که حرفهای عطاء الله مهاجرانی را تنها یک گاف و یا اشتباه گفتاری خواند. در رویدادی دیگر سایت کلمه نزدیک به موسوی پس از عذرخواهی از مخاطبان اعلام کرد که خبر قبلی مبنی بر زندانی شدن آقای موسوی و همسرش صحیح نبوده و ایشان در حصر خانگی هستند. این موضع گیریها حاکی از آن است که اصلاح طلبان شیپور عقب نشینی مینوازند.