به گزارش خبرگزاری فارس، معرفی «چاک هگل» به عنوان گزینه احتمالی ریاست بر پنتاگون کافی بود تا لابیهای صهیونیستی فعال در آمریکا برای منصرف کردن باراک اوباما از این انتخاب به جنب و جوش بیفتند. این تکاپو صرفا به لابیهای صهیونیستی محدود نبود و رسانههای اسرائیلی نیز هگل را مورد هجمه تبلیغاتی خود قرار دادند.
علت همه این مخالفتها نیز در یک نکته نهفته است و آن مواضع ضد اسرائیلی این سناتور سابق جمهوریخواه است؛ او که زمانی گفته بود: «لابی یهودی برای ما باعث نگرانی بسیار است. من بارها به رفتارهای نابخردانه آنان اعتراض کردهام. اقدامات نسنجیده این لابی منافع اسرائیل را در معرض تهدید قرار میدهد».
هگل همچنین گفته بود: «آمریکا باید به خواستههای عربستان سعودی، مصر، اردن و سایر دوستان خود در منطقه توجه کند. روابط آمریکا با اسرائیل خاص و تاریخی است، اما این رابطه نباید روابط واشنگتن را با جهان عرب و کشورهای اسلامی تخریب کند». همین اظهارنظرها کافی بود تا لابیهای اسرائیلی احساس خطر کنند و همراه با رسانههای خود علیه او بسیج شوند.
نکته اینجاست که با وجود موافقت چاک هگل با کمکهای آمریکا به اسرائیل، سران رژیم صهیونیستی او را از «دوستان نزدیک» اسرائیل نمیدانند چراکه ایدهها و دیدگاههای او درباره مسائل سیاسی در تضاد با نگاه اسرائیلیهاست. در واقع، از نظر هگل، نزاع فلسطینیها با اسرائیل اساس مشکلات خاورمیانه است که حل آن، سایر مشکلات را برطرف میسازد و این موضعگیری دقیقا بر خلاف نظر اسرائیلیهاست زیرا آنها بر این باورند مهمترین موضوع در دوره کنونی، ایران و مسائل مربوط به این کشور است یعنی فعالیتهای هستهای ایران که آنها مدعیاند میتواند بر هم زننده امنیت و ثبات منطقهای باشد.
نکته اینکه نگاه چاک هگل در این مورد نیز دقیقا در تضاد با خواستههای اسرائیلیهاست چراکه او در دورهای خواستار مذاکره بدون پیش شرط با ایران شده بود و حتی با اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران مخالفت کرده بود. در واقع، هگل در سالهای 2004، 2007 و 2008 به لایحه تحریم ایران رأی منفی داده است. جالب اینکه او عضو هیئت مدیره بانکی است که به نقض تحریمهای آمریکا علیه ایران متهم است.
در حالی که سران رژیم صهیونیستی همواره بر لزوم اقدام نظامی علیه ایران تاکید دارند و به ویژه در ماههای اخیر فشار مضاعفی بر دولتمردان آمریکایی وارد کردند تا آنها را برای حمله به ایران تشویق و ترغیب کنند، هگل راهکار نظامی را ابزار کارآمدی برای تحقق اهداف نمیداند. برخی از اطرافیان وی درباره مواضع او در زمینه اقدام نظامی علیه ایران میگویند، چاک هگل تحت هیچ شرایطی با اقدام نظامی علیه ایران موافقت نمیکند.
البته دیدگاه این سیاستمدار جمهوریخواه صرفا محدود به ایران نبوده و در اظهارنظری درباره جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006 گفته، «عملیات نظامی پی در پی علیه لبنان این کشور را متلاشی میکند و نتیجهای جز کشتار مردم بیگناه و فروپاشی اقتصاد لبنان و تاسیسات زیربنایی آن نخواهد داشت». او در سال 2006 از نوشتن نامه به اتحادیه اروپا برای درخواست از این نهاد به منظور تروریست شناختن حزبالله خودداری کرد.
بدتر از همه برای اسرائیلیها، اینکه هگل خواستار مذاکره مستقیم با حماس است آنهم در شرایطی که دولت آمریکا این جنبش را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده با این حال، هگل سال 2009 با ارسال نامهای به اوباما، به منظور پیشبرد فرایند سازش، او را به مذاکره مستقیم با حماس دعوت کرد.
در حالی که لابیهای اسرائیلی سعی دارند در تدوین و ارائه هر راهبرد و سیاستی در آمریکا، منافع اسرائیل را در نظر بگیرند و حتی آن را بر منافع ملی آمریکا مقدم بدارند و به ویژه در مورد ارائه و تداوم کمکهای مالی و تسلیحاتی به این رژیم، منافع آن را لحاظ کنند، روی کارآمدن فردی با دیدگاههای هگل دقیقا در خلاف جهت منافع و سیاستهای اسرائیلیها خواهد بود.
با توجه به قدرت و نفوذ لابیهای اسرائیلی در کنگره و کاخ سفید، در نهایت باید منتظر ماند و سرنوشت گزینه پیشنهادی اوباما را دید. به ویژه اینکه بسیاری از سناتورهای آمریکایی اغلب از گفتن حقایق و انتقاد از اسرائیل سر باز میزنند زیرا تقابل با اسرائیل را از نظر سیاسی خطرناک میدانند.
نفوذ صهیونیستها در کنگره به میزانی بالاست که از آن به عنوان «سرزمین اشغال شده از سوی اسرائیل» یاد میشود. لابیهای اسرائیلی برای اعمال قدرت بر محافل سیاسی، به عنوان حامیان مالی احزاب و سیاستمداران وارد عمل میشوند، از برنامه نامزدهای انتخابات کنگره، سنا و حتی ریاست جمهوری که هوادار اسرائیل باشند، حمایت میکنند و همزمان با آن دسته از نامزدها که لطفی به اسرائیل نداشته و یا دیدگاه انتقادی نسبت به آن دارند، شدیدا مبارزه میکنند.
نفوذ آنها به اندازهای است که «کمیته سیاست خارجی آمریکا - اسرائیل» یا آیپک به عنوان قویترین گروه لابی اسرائیلی در واشنگتن، بر خلاف نظر وزارت خارجه آمریکا در سال 2004 توانست قانونی را از تصویب سنا و کنگره بگذراند که طی آن انتقادات به اسرائیل و یا مقاومت در برابر جاه طلبیهای صهیونیستها میتواند به عنوان یهودستیزی به حساب آید و مورد پیگرد قضایی قرار گیرد.
با این شرایط، بسیار طبیعی است که این گروهها در مقابل اظهارنظرهای چاک هگل موضع بگیرند و از احتمال انتخاب او به عنوان یکی از پستهای امنیتی آمریکا ابراز نگرانی کنند و برای منصرف کردن اوباما از تصمیمش در این باره از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.