شبکه ایران:اما به تازگی اتفاقی رخ داده که بدجوری اسباب حیرت اهالی رسانه را موجب
شده، ماجرا از این قرار است یکی دو تا از نابازیگرانی که طی سالهای اخیر
و به واسطه ایفای نقشهای کلیشهای و در برخی موارد ادای دیالوگهای زشت و
حتی توهین به لهجههای برخی اقوام ایرانی توانستهاند شهرتی نسبی پیدا
کنند حتی برای مصاحبه با خبرنگاران هم طلب پول کرده(!) و گاهی نیز افزون
بر این مساله، ادعا میکنند تنها در صورتی به گفتگو تن میدهند که عکسشان
روی جلد مجله کار شود!
این مساله اگرچه شاید از یک جهت به رفتار
سوء روزنامه نگاران آماتوری بازمیگردد که با اهمیت دادن بیهوده به این
گروه از مثلا بازیگران، اسباب افزایش توقعات آنها را موجب شدهاند اما
ورای آن به عملکرد نادرست تهیهکنندگان و کارگردانانی بازمیگردد که با
اعطای دستمزدهای هنگفت از این بازیگران در فیلمهای و سریالهای آنها بازی
میکنند.
واقعا وقتی بزرگان هنر این مملکت سالها است گوشه خانه
مینشینند و باید مدتها بگذرد که کسی پیشنهاد ایفای یک نقش مکمل را به
آنها بدهد چطور میشود نابازیگری باشد که حتی یک دوره سه ماه آموزش
بازیگری را هم نگذرانده باشد اما در هر فصل اکران، یکی دو فیلم را روی
پرده داشته باشد.
بدتر از همه اینکه همواره سرگروههای سینمایی در
اختیار آثاری هستند که این نابازیگران در آنها ایفای نقش میکنند یعنی
گویی جریان نانوشتهای حتی در میان اعضای شورای صنفی نمایش وجود دارد که
قصد دارد خواسته یا ناخواسته اسباب شهرت بیش از اندازه این گروه را فراهم
آورد و اگر میبینیم این گروه تازه به دوران رسیده برای انجام یک گفتگوی
ساده هم طاقچه بالا گذاشته و طلب پول میکنند ناشی از همین توجه بیش از حد
به آنها است.
واقعیت اینجاست که نه پورمخبر در تاریخ سینمای ایران
ماندگار است و نه سوری خانم! نگاهی بکنیم به همین سی سالی که از انقلاب
اسلامی میگذرد تا بفهمیم همچنان ایفای نقشهای بازیگرانی خاک صحنه خورده
نظیر محمد علی کشاورز، جمشید مشایخی و عزتالله انتظامی است که در خاطر
مخاطبان باقی مانده و اینان هستند که حتی هنگام حضور در یک اجتماع
دهنفره، مخاطبان را به احترام خود میایستانند پس دیگر چه نیازی است این
همه بها دادن به آدمهایی زرد نظیر پورمخبر؟!