به گزارش 598 به نقل از حوزه احزاب خبرگزاری فارس انتشار اظهارات یکی از روحانیون وابسته به اردوگاه موسوم به اصلاحطلبان توسط خبرگزاری فارس موجب برخورد شدید و هتاکانه عناصر تندرو آن اردوگاه با روحانی مورد بحث گشته و او را متهم به خیانت کردهاند.
به گزارش یک منبع موثق، خبری که روز سهشنبه گذشته (05/10/91) تحت عنوان «یک روحانی اصلاحطلب افشا کرد...» روی خروجی خبرگزاری فارس قرار گرفت، ظاهراً طراحی گسترده مجموعه «فرستادگان فتنه به خارج از کشور» که با محوریّت محفل پاریس و بروکسل و با همکاری حلقه لندن و عناصر به اصطلاح مخفی داخلی شورای خود خوانده «هماهنگی راه سبز امید» در نظر داشتند در ماههای بهمن و اسفند سال جاری به اجرا درآورند، بطور کلی افشا و خنثی نموده است. روحانی وابسته به طیف موسوم به اصلاحطلب در اظهارات جدید خود بیان کرده است: «هم پالگیهای بیشرم آن فرد مشارکتی که قبلاً پیش من آمده بود در تماس با اینجانب گفتند ضربهای که تو به ما زدی از ضربه ابطحی و تاجیک به جنبش سبز، شدیدتر و مخربتر بود. این بیشرمها مرا به تلویح روشنتر از تصریح به خیانت متهم کردند؛ در حالیکه هر روز یک افتضاح جدید از آنها رو میشود و هیچکدامشان حتی دم هم نمیزنند. من وقتی شنیدم «مهدی.ه» در نواری که اخیراً از او منتشر شده، از آمریکائیها خواسته بود که تحریمها را تشدید کند، باورش برایم خیلی ثقیل بود. اما دیدم همان فرد مشارکتی هم حرف مشابهی زد و گفت از اروپائیها خواستهایم در صورت عدم رفع حصر از موسوی و کروبی، تحریمها علیه مردم بیچاره ایران را تشدید کنند. آیا این بود عاقبت اصلاحطلبی که آقایان مدعی بودند؟ چند وقت پیش یکی از همین سبزها با خوشحالی به یکی از رفقا گفته بود که شخص رئیسجمهور فرانسه اخیراً برای کمک به حسین باستانی و رجب مزروعی و پسرش و دارو دسته آنها اقدام به راهاندازی «مؤسسه ایرانشناسی»در پاریس کرده و گفته هر مقدار پول بخواهید ما میدهیم. خوب معلوم است آنها برای چی اینقدر دست و دل بازی میکنند.
این آقایان سبز به کجا دارند میروند؟ ... مدتی پیش شنیدم که «محمدتقی.ک» با شبکه فارسی زبان آمریکا (V.O.A) مصاحبه کرده. برایش پیغام فرستادم که پدر شما معمم است و سابقه مبارزه با رژیم پهلوی را دارد. حالا اگر در حصر است دلیل نمیشود که شما با آمریکا و سلطنت طلبها همکاری کنید. او در جوابم گفته بود:«من اصلاً مایل به این مصاحبه نبودم چون میخواهم ارتباطم با ایران قطع نشود و دوست دارم در خارج کار علمی بکنم و به کشور تردد و به کارهای خودم و پدرم رسیدگی کنم. اما چه کنم که مادرم خیلی اصرار به مصاحبه با شبکههای خارجی دارد و مجبورم میکند که ساکت نباشم. حتی پدرم هم مجبور به تمکین از اوست چون خرج ما را مادرم میدهد(!)»... آیا این هم شد دلیل؟ ... به من میگویند که تو باعث شدی دیدار اخیر آقای خاتمی با دختران موسوی و اظهار امیدواری او برای رفع حصر آن دو نفر، بعنوان دنباله روی از همان طرح امیر ارجمند تلقی شود. در حالیکه اولاً من آن حرفها را در علن نزدم و حرفهایم از خود مشارکتیها درز کرده. ثانیاً آقای خاتمی بعد از صحبتهای من، با دختران موسوی ملاقات کرد و آن حرفها را زد. گناه من چیست؟ اصلاً سؤال من این است چرا آقای خاتمی بعد از دو سه سال الآن یادش افتاده با خانواده موسوی ملاقات کند؟ خوب معلوم است که طبق طرح امیر ارجمند عمل کرده، این را که نمیتوان منکر شد.
روحانی اصلاحطلب مزبور در ادامه گفته است: این مشارکتیها و مجاهدین انقلاب طوری حرف میزنند که انگار آنها ارباب و ماها عروسک خیمهشببازی آنها هستیم. همان پیک مشارکتیها به من گفت دوستان ما راه افتادهاند تا کل روحانیون اصلاحطلب تهران و شهرستانها را برای اجرای طرح آن آدم مشکوک(اردشیر امیر ارجمند) سرخط کنند. آیا ما بازیچه اینها هستیم؟ آنهم با این افتضاحاتی که بعضی از آنها به باور آوردهاند، میدانید با چه کسانی دارند کار میکنند؟ در همان طرح 25 بهمن که آورده بود، دیدم بخشی از پیگیریهای خارجی را به «شیرین عبادی» و «مسیح علینژاد»و «شادی.ص» واگذار کرده بودند. سرم سوت کشید. اینکه شیرین عبادی در خارج مکشفه شده و علناًعلیه اصل جمهوری اسلامی و اسلام حرف میزند که هیچ. من از خود این مشارکتیها شنیدم که خانم «شادی.ص» به جمع همجنسبازان اروپا پیوسته و حتی خیلی از دوستان نزدیکش که یک جو از غیرتشان باقیمانده، به همین خاطر از او فاصله گرفتهاند. اما این مشارکتیهای بیغیرت و امیر ارجمند مشکوک و مزروعی بدبخت، رفتهاند سراغ همین آدم رسوا و منحرف جنسی و میخواهند به قول خودشان در جنبش سبز، «چندصدایی» ایجاد کنند. اون «مسیح علینژاد»هم برخوردی که در مجلس با او شد، اصلاًعلت سیاسی نداشت. من خبر موثق دارم که اغواگری و مشکل اخلاقی درست کرده بود اما وقتی گندکار درآمد و با او برخورد کردند؛ موضوع سیاسی کرد و این احمقهای اصلاحطلب هم بلافاصله از او حمایت کردند و حالا شده سفیر آقایان اصلاحطلب در بیبیسی و صدای آمریکا و صدای اسرائیل... آیا قرار بود اصلاحطلبی به همکاری و همراهی با بدکارهها و همچنسبازها و تجزیهطلبان ختم بشود؟ وقت یاینها میروند با جداییطلبان تفاهم میکنند و حاضرند کشور را چند پاره کنند، دیگر به جریان اصلاحطلبی رحم میکنند؟ مطمئن باشید اصالحات را تکهپاره خواهند کرد، آیا ندیدید آن محسن کدیور متوهم اخیراً چه مطالبی علیه امام منتشر کرد؟ هیچکدام از حضرات موضعی نگرفتند اما اگر آدم دو کله حرف بزند، به خیانت متهم شود؟ حتماً باید خودمان فکری برای این وضعیت بکنیم و الا معلوم نیست این جماعت چه بر سرمان خواهند آورد.