به گزارش 598 به نقل از سایت گل- آلفردو کاسیمیرو تا همین هفته قبل و پیش از تبدیل شکست 2-0 به برد ۳-۲ مقابل راهآهن در جام حذفی همان مربی شکستخورده فصل قبل بود که البته آبادانیها و نفتیها دوستش داشتند. اما حالا این پرتغالی خاص با کسب یک امتیاز حیاتی و روحیهبخش مقابل پرسپولیس که دست کمی از برد نداشت محبوبیت بیشتری نزد هواداران برزیل ایران دارد.
کاسیمیرو یک روز بعد از بازی هیجانانگیز تیمش مقابل پرسپولیس در گفتوگوی اختصاصی با گل درباره این نمایش، مربیان پرتغالی و... حرفهای جالبی مطرح کرده که خواندنی است.
از بازی مقابل پرسپولیس بگويید. امروز همه از بازی خوب نفت در این مسابقه حرف ميزنند.
خب ما در ۱۰ دقیقه اول خواب بودیم اما گل دوم پرسپولیس مثل آب سردی که انگار روی صورتمان پاشیده شده بود ما را از خواب پراند و بیدارمان کرد. به نظر من بعد از گل مساوی اگر بازی ادامه پیدا میکرد گل برتری را هم میزدیم.
چه اتفاقاتی رخ داد تا نفت به یکباره متحول شود؟
به نظر من پرسپولیس نتوانست از نظر بدنی با تیم ما مقابله کند و ما از این نظر بهتر از آنها بودیم. با اینکه ما هفته پیش یک بازی ۱۲۰ دقیقهای مقابل راهآهن انجام داده بودیم و پرسپولیس در یک بازی سبک با ۶ گل ملوان را شکست داده بود از این حیث بهتر کار کردیم. البته شاید هم پرسپولیس از نظر بدنی در بازی ملوان فشار زیادی را متحمل شده بود اما نه به اندازه ما که باخت 2 بر صفر را با برد ۲-۳ عوض کردیم. من بین دو نیمه هم به بازیکنانم گفتم که میتوانید نتیجه را تغییر بدهید و دیدید که آرامآرام بهتر شدیم و با توجه به افت پرسپولیس در یک ربع آخر بازی گل مساوی را هم زدیم.
با این مساوی شرایط نفت در بازیهای آینده بهتر خواهد شد؟
الان مهمترین چیز این است که تیم را در این سطح نگه داریم. باید تیم را از نظر بدنی در این شرایط حفظ کنیم. من ۲۲ بازیکن همسطح میخواهم تا شرایط بهتر شود اما این مساله الان در نفت فراهم نیست. البته برنامه عجیبی که ریخته شده و تیمها باید ۵ روز ۵ روز بازی کنند کار ما را بسیار دشوار میکند. اصلا میخواهم از شما بپرسم؛ این برنامه را چه کسی ریخته؟ کارلوس کیروش؟
خب ظاهرا کیروش هم بر برنامهها نظارت دارد و آن را تایید میکند. اما حالا که اسمی از کیروش آورديد بد نست با شما درباره مربیان پرتغالی صحبت کنیم. به نظر میرسد امسال سال آخری است که مربیان پرتغالی در فوتبال ایران کار میکنند چرا که نه نتایج خوبی گرفتهاند نه اینکه مردم و علاقهمندان تیمها از رفتار و منش آنها راضیاند.
یعنی همه مربیان پرتغالی بد هستند؟
شاید بشود برای تونی اولیویرا سرمربی تراکتورسازی استثنا قائل شد چون از چهره و رفتارش اینطور بر میآید که او دلسوزانه کارش را انجام میدهد.
خب اولیویرا قبل از این در کشورهای مختلفی کار کرده. او مربی بسیار خوب و مرد صادقی است که خیلی سخت کار میکند و به کارش احترام میگذارد. اما من ناراحت میشوم وقتی از شما میشنوم امسال سال آخری است که مربیان پرتغالی در فوتبال ایران کار میکنند.
خب در مورد کیروش چه میگوييد؟
به شخصه انتظار بیشتری از کیروش داشتم اگرچه رفتار او در جاهایی خوب نبوده و من با او مخالف بودم. کیروش در جام جهانی ۲۰۱۰ با کریس رونالدو دعوا داشت و میخواست خودش نفر اول تیم ملی باشد. او میخواست از همه خوشگلتر باشد و به همین خاطر با کریس دعوا داشت. کیروش به همین خاطر هیچ وقت از رونالدو تعریف نکرد و برای توپ طلا به او رای نداد. همین جنگ با کریس رونالدو باعث شد تیمی که میتوانست تا فینال جام جهانی پیش برود در مرحله یکهشتم نهایی از رقابتها کنار برود. کلا سبک کاری کیروش این است که از نفر اول بودن خوشش میآید و دوست دارد همیشه خودش نفر اول باشد. البته اینجا بازیکنان تیم ملی هم از دستورات او تبعیت میکنند.
ژوزه چطور؟ او چه جور مربیای است؟
من ژوزه را در فرودگاه دیدم و به او گفتم تو حتما اخراج میشوی. پرسید چرا؟ گفتم چون تو وارد یکی از بزرگترین تیمهای آسیا شدهای اما مدام با همه میجنگی. گفتم تو با کریمی و بازیکنانت دعوا داری و علیه آنها هستی. بعد مصاحبه میکنی و میگویی تیم پیر است. اگر تیم پیر است چرا هدایتش را قبول کردی؟ وقتی قبول کردی باید مسئولیت نتایجش را هم به عهده بگیری و کاری کنی که کیفیت تیم بالاتر برود. در ضمن برای من عجیب است که مربیانی مثل کیروش و ژوزه در فضای عمومی و رسانهای با هم دعوا میکنند. این برای من به عنوان یک پرتغالی جای تاسف داشت که میدیدم دو هموطنم که هدایت مهمترين تیمهای فوتبال ایران را بر عهده دارند در فضای رسانهای با هم میجنگند. اگر من در راس فدراسیون و فوتبال ایران بودم هر دو نفر را اخراج میکردم چرا که وظیفه آنها ارتقای کیفیت فوتبال ایران است نه اینکه جنگ و دعواهایشان را به اینجا بیاورند.
شاید شما در بین مربیان پرتغالی شاغل در ایران مهجورترین فرد باشید. دلیلش چیست؟
خب من در تهران زندگی نمیکنم و چون مثل کیروش و ژوزه اسم بزرگی ندارم سفارت پرتغال مثل آنها من را تحویل نمیگیرد اما امیدوارم با کار خود احترام آبادانیها که واقعا دوستشان دارم را جلب کنم. البته شاید تا اینجا نتوانستهام رضایت آنها را جلب کنم اما نسبت به آینده امیدوارم.
شما به لحاظ اخلاقی هم شباهتهایی با ایرانیها و آبادانیها دارید.
نصف من ایرانی است نصف دیگرم پرتغالی!
پس شعار «آبادان برزیلته» چه میشود؟
آن سر جای خودش باقی است. من میگویم: «آبادان برزیلته، پرتغالته!»