کد خبر: ۱۰۲۷۳۹
زمان انتشار: ۱۱:۰۷     ۰۶ دی ۱۳۹۱
حواشی نطق امروز حجت‌الاسلام رسایی در مجلس + متن کامل
نطق میان دستور حجت‌الاسلام رسایی، نماینده مردم تهران که به نوعی واکنش به واکنش‌ها به سخنرانی هفته گذشته او در صحن علنی مجلس درباره نحوه رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی و اعتراض به آزادی او از زندان با وثیقه 10 میلیارد تومانی بود، با حواشی خاصی همراه شد.

به گزارش 598 به نقل از خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی امروز چهارشنبه در نطق میان دستور مسائلی را در صحن علنی مجلس مطرح کرد.

در اثنای نطق رسایی، محمد باقری نماینده مردم بناب با صدای بلند نسبت به سخنان رسایی در نطق میان دستور اعتراض کرد و خواستار قطع سخنان وی شد.

حجت‌الاسلام حسینیان نماینده مردم تهران خطاب به باقری گفت: بگذار رسایی حرفش را بزند. اما باقری همچنان با صدای بلند نسبت به نطق رسایی اعتراض می‌کرد و بر همین اساس تعداد دیگری از نمایندگان و هیئت رئیسه از این نماینده خواستند تا نظم صحن علنی را به هم نریزد.

به گزارش فارس رسایی در نطق خود مسائلی را در خصوص آیت‌الله هاشمی و مواضع وی در جریان فتنه انتقاد کرد و از حماسه آفرینی ملت در نهم دی قدردانی به عمل آورد.

زمانی که مدت 7 دقیقه‌ای نطق رسایی به پایان رسید هیئت رئیسه از وی خواست تا سخنانش را پایان دهد اما رسایی به ادامه بیان نطقش پرداخت بر این اساس هیئت رئیسه مجلس در اقدامی کم سابقه میکروفن رسایی را قطع کرد اما رسایی همچنان به بیان ادامه نطقش شد و قطع شدن میکروفن مانع از ایراد سخنانش نشد.

با هنر خطاب به رسایی گفت میکروفن شما قطع است و کسی صدای شما را نمی‌شنود اما رسایی همچنان مطالبش را ادامه داد. بعد از پایان نطق رسایی تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله علی اصغر زارعی، روح‌الله حسینیان و زهره طبیب‌زاده پیش وی آمدند و به بحث و گفت‌وگو با هم پرداختند و دقایقی بعد هم حمید رسایی صحن علنی مجلس را ترک کرد.

متن کامل نطق امروز حجت‌الاسلام حمید رسایی در صحن علنی مجلس
 

 
بسم رب الشهدا و الصدیقین
 
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ! در آستانه یوم الله 9 دی قرار داریم. روزی که مردم انقلابی با حضور چند ده میلیونی خود در خیابان ها به تجدید بیعت با امام خامنه ای پرداختند و با بصیرت عاشورایی خود میز محاکمه رأس فتنه و عناصر کوچک تحت لوای او را در خیابان های ایران اسلامی بپا کردند و حکم به اخراج آنها از دایره یاران انقلاب دادند.
 
9دی هشداری جدی به خواص بی بصیرتی بود که امام خود را تنها گذاشتند اما مردم به این بی بصیرتان کاسب، فهماندند که به هنگامه فتنه ها جای کاسبی نیست بلکه در فتنه باید شفاف بود والا تا سال ها باید پاسخگوی این سئوال مردم باشید که چرا با سکوتتان فتنه گران را یاری کردید.
 
9دی حتی روز اتمام حجت با خواص مقبول و عمارهای روشنگر در فتنه 88 هم بود که ای کسانی که خود را عمار می دانید، مغرور نشوید، چون با سیدعلی بودید، پیش ما مردم قیمت دارید.
 
9دی روز محاکمه امثال خاتمی، کروبی، موسوی و بزرگترشان بود و عجبا که هنوز چند سال از روزهای خیانت غفلت و ریاست طلبی و همسویی این جماعت با دشمنان دیرینه مردم ایران اسلامی نگذشته که برخی به دنبال تغییر جای مدعی و متهم هستند و آقایان برای شرکت در انتخابات شرط می گذارند!
 
بروید خدا را شکر کنید که نظام اسلامی به محاکمه خیابانی تان توسط مردم در یوم الله 9دی 88 اکتفا کرده؛ والا باید از لباس مقدس روحانیت خلع می شدید و اگر حکم فتنه گری تان اعدام نبود، از کشور اخراجتان می کردند.
 
برخی در این چند سال تلاش کرده اند تا 9دی فراموش شود، چرا ؟ برای این که یوم الله 9دی در حقیقت یادآور همراهی و همسویی این عناصر قدرت طلب و رانده شده به دست ملت، با سردمدارن کفر، سلطنت طلب ها و سرویس های جاسوسی، منافقین، رسانه های بیگانه و رقاصه های دوره طاغوت است. چون 9دی یادآور نه بزرگ مردم به این جریان اختاپوسی است.
 
برخی دیگر از یادآوری 9دی در عذابند چون این روز، یادآور اشتباه تاریخی شان در برخورد با کودتای 88 است که آن را کدورت یا دعوای بین دو کاندیدا می دیدند نه شمشیرهای بیرون از غلاف برای به مقتل بردن ولایت فقیه.
 
بگذریم که این جماعت متنبه نشده اند و هر چند در ایام فتنه با سکوتشان به دنبال کاسبی بودند، هنوز هم یکی به نعل می زنند و یکی به میخ و در خدمت رأس فتنه اند.
 
اما باید 9 دی را پاس داشت چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، پس از تشییع پیکر روح خدا خمینی کبیر، 9دی عظیم ترین اجتماع مردمی در پایداری و ایستادگی بر اصول و آرمان های انقلاب اسلامی است.
 
9 دی را باید پاس داشت به خاطر شهدای جوان و مخلصی که در هشت ماه دفاع مقدس جنگ نرم برای مقابله با کودتای 88 به شهادت رسیدند. همچون مادر و دختر شهیدی به نام سرور برومند چوکامی و فاطمه رجب پور چوکامی که در کنار حوزه 107 نینوا چادر از سرشان کشیدند و در روز 25 خرداد به دست فتنه گران به شهادت رسیدند. شهدایی همچون حسین غلام کبیری، بهمن جنابی، محمدحسین فیض، میثم عبادی، ناصر امیرنژاد، مسعود خسروی دوست محمدی، مصطفی غنیان، سجاد سبزعلیپور، سجاد قائد رحمتی، یعقوب بّروایه، علی فتح علیان، رامین رمضانی، حسین طوفان پور، حسام حنیفه، سعید عباسی، محرم چگینی قشلاقی، فاطمه سمسارپور، علیرضا افتخاری خاتونی، حمید حسین بیگ عراقی، عباس دیسناد، داود سبزی که اکثریت قریب به اتفاق شان بسیجی بوده و با اسلحه ای که کالیبر آن متعلق به سلاح های رسمی کشور نیست به شهادت رسیدند و خون این شهدا به گردن رؤس فتنه است.
 
سالروز 9 دی فرا رسیده و در حالی که فتنه گران مدعی شده اند، سوگمندانه هیچ کس از شهدای فتنه یاد نمی کند؟ شهدایی که اکثر قریب به اتفاقشان بسیجی بوده و همگی آنها با اسلحه ای که کالیبر آن از سلاح های رسمی کشور نیست، به شهادت رسیده اند.
 
کاش برخی از خواص به جای این که دنبال این باشند که تئوری ساکتین فتنه از کدام کره نازل شده، به دنبال آدرس منزل این شهدا می گشتند و از خانواده این شهدا دعوت می کردند تا در این ایام به مجلس بیایند و بوسه بر دستشان بزنیم.
 
با این همه باید پرسید آیا آنهایی که با حمایت ها ، طراحی ها، خطبه های دشمن پسند و نامه های بدون سلام و السلام در آتش فتنه دمیدند، توان پاسخگویی به خون این شهدا را دارند؟ آیا آنهایی که در مواضع امروزشان ادعا می کنند درکشور تعادل نیست و برای بازگشت تعادل به کشور باید انتخاباتی آزاد، شفاف و قانونی برگزار کنیم و فقط در این صورت است که همه به نتیجه انتخابات سال 92 تمکین می کنند، به دنبال ارسال نامه بدون سلام والسلام دیگری به رهبری هستند!
 
اگر چنین است، بدانند که این بار هم بسیجیان خمینی همچون کودتای سال 88 آماده شهادتند و هرگز ولی و علی خود را تنها نخواهند گذاشت که دوره خوراندن جام زهر گذشته.
 
لازم است از صدا و سیما، نشریات و سایت های انقلابی، سخنرانان و صاحبان تریبون و قلم، خواص متعهد، نمایندگان بابصیرت و بویژه همکارن جوانی که دو سال است هفته نامه 9 دی را بر اساس آرمان های یوم الله 9 دی منتشر می کنند، تشکر کنم که بزرگداشت خط یوم الله 9 دی در طول سال یعنی بیمه نامه ای در برابر فتنه های احتمالی کودتاگران داخلی در لباس خودی.
 
همکاران محترم و ملت عزیز ایران ! هفته گذشته بر اساس وظیفه نمایندگی ام نطقی ارائه کردم که بیان آن چون عقده ای در دل بسیاری از هموطنان مانده بود. مردم ما از گرانی رنج می برند اما بیش از گرانی، تبعیض و احساس تبعیض و برتری دادن یک خانواده بر دیگران، آنها را آزرده می کند.
 
بعد از این نطق مستدل و البته صریح، رسانه های وابسته چنان فضایی ساختند تا کسی از این پس جرأت نکند در باره خانواده اصحاب فتنه سخن بگوید. شک نکنید با مرور مواضع چند ماه و چند روز اخیر، آقایان برای فتنه ای دیگر شال و کلاه کرده اند و باید منتظر امتحان دیگری برای خواص باشیم، البته این بار شاید خواص مردود جبران مافات کنند و خواص مقبول درجا بزنند.
 
مانند زهیر که در صفین علی را تنها گذاشت اما از شهدای کربلا شد و مانند شمر که از جانبازان صفین بود اما در کربلا قاتل حسین بن علی شد. اما زهی خیال باطل که اگر ما خواص هم در فتنه بعد درجا بزنیم، مردم در صحنه دفاع از نظام و رهبری، جا خالی نمی دهند.
 
آنچه در نطق هفته قبل گفتم بر اساس اسناد مکشوف بود و اساسا برای نشان دادن خط تحرکات رأس فتنه و کودتای 88 ، نیازی به اخبار محرمانه نیست. اگر نقد صریحی کردم هم برای این است که نمی توانم در برابر شهدا بویژه شهدای 9 دی توجیهی نسبت به عافیت طلبی بیاورم.
 
مستندات نطقم را دو برگه که جوابیه به دادستان محترم بود را جهت تکثیر و توزیع در اختیار هیأت رییسه قرار دادم اما از توزیع آن جلوگیری کردند. از رسانه ها می خواهم آن را از سایت شخصی ام این نطق را بردارند و به اطلاع عموم برسانند. شک ندارم اگر این برگه فحش نامه ای علیه یک قوه دیگر بود بلادرنگ تکثیر و توزیع می شد.
 
فقط به یک نکته اشاره می کنم که در خصوص ادعای مجرمانه بودن اظهارتم توسط دادستان محترم و ارجاع شکایت از بنده به دادستان ویژه روحانیت، اگر این ادعای ایشان را مجرمانه ندانیم، باید آن را حمل بر شوخی در شب یلدا کنیم چرا که بر اساس اصول مصرّح قانون اساسی از جمله اصل 84 و 86 نمایندگان حق دارند در خصوص تمام مسائل کشور (داخلی و خارجی) اظهار نظر کنند و کسی نمی تواند آنها را به سبب نظراتی که در مجلس ابراز می کنند،‌ تحت تعقیب قرار دهد.
 
نمایندگان محترم! مردم از برخی چهره های صاحب نام توقع دارند. می پرسند، چرا برخی محاکمه فرزندان متخلف خود را محاکمه خود می دانند، مگر محاکمه فرزند نوح (ع) در قرآن، محاکمه نوح است؟ چرا برخی همواره وقتی در دو راهی حمایت از خانواده متخلف خود یا آرمان های عدالت طلبانه انقلاب اسلامی قرار می گیرند، نمی توانند از خانواده متخلفشان بگذرند؟
 
این سئوالات در اذهان باقی است اما مردم ایران اسلامی! با دیدن این چهره های مشهور و البته مردود، نسبت به انقلاب و ارزش های بلند آن ناامید نشوید که خداوند برای اتمام حجت در کنار چنین افرادی، چهره های مقبول دیگری مانند آیت الله خزعلی، آیت الله جنتی، آیت الله محمدی گیلانی و برخی از چهره های دیگر را قرار داده که هرگز فرزندان متخلف خود را بر انقلاب و عهدشان با شهدا ترجیح ندادند.
 
در رأس همه آنها خمینی کبیر است که در عهد با مردم ایران اسلامی و بسیجیان این پابرهنگان مغضوب ستمکاران عالم با هیچ کس عقد اخوت نبست حتی با خانواده ای که نام خمینی بر آن بود.
 
راستی می دانید چرا با گذشت سی و چهار سال از پیروزی انقلاب اسلامی، وقتی در سایه خیانت برخی از عناصر داخلی، کودتایی به گستردگی فتنه 88 رقم می خورد، مردم برای دفاع از انقلاب خمینی و پیمان با امام خامنه ای، حضوری چند میلیونی در 9 دی 88 را رقم می زنند؟ چون خمینی هرگز بین انقلاب و فرزندش، دفاع از فرزند متخلف را برنگزید.
 
به این خاطره آقای سید حمید روحانی توجه کنید:
 
در سال 59 وقتی بنی صدر کودتای خزنده ای علیه نظام اسلامی دنبال می کرد، نوه امام و فرزند مرحوم شهید مصطفی خمینی - اعلی الله مقامه – در مشهد در پشتیبانی از بنی صدر سخن گفت. مردم که به اعتبار نام خمینی پای منبر وی جمع شده بودند، برآشفته شدند و کار به تشنج کشید. سید حسین خمینی دست به داخل عبا برد تا اسلحه کمری اش را بیرون بیاورد! بچه های کمیته آن روز وی را از میان مردم خشمگین به اتاقی بردند و طی تماس با دفتر امام موضوع را اعلام کردند. خبر به امام (ره) رسید. امام از آیت الله اشراقی (ره) که خبر را آورده بود، خواستند تا بی درنگ با مشهد تماس بگیرند و پیام امام را اینگونه ابلاغ کنند:
 
نامبرده تحت الحفظ به تهران اعزام شود و مراقب باشند اگر خواست به کسی تیراندازی کند، به او مهلت ندهند و بلافاصله به او شلیک کنند!
 
آقای اشراقی به دفتر امام آمدند و به کسی که در آن ساعت شیفت کاریشان بود، پیام امام را برای ابلاغ به کمیته مشهد ابلاغ کردند و نزد امام بازگشتند. امام پرسیدند: فلانی پیام را رساندید. آیت الله اشراقی گفتند: بله . امام پرسیدند: آیا گفتید که اگر قصد تیر اندازی به کسی داشت به او مهلت ندهند؟ آقای اشراقی نتوانست دروغ بگوید، ناگزیر گفت : نه. امام به ایشان دستور داد برگردد و عین پیام را به کمیته مشهد ابلاغ کند.
 
این خاطره در روزنامه جمهوری اسلامی 10 شهریور 78 یعنی بعد از فتنه 18 تیر به چاپ رسیده .
 
حال می فهمیم که چرا پس از سی و چهار سال تحریم و تهدید وبی عرضگی و خیانت برخی از ما مسئولین، مردم هنوز به انقلاب خمینی عشق می ورزند ، چرا هنوز وقتی رهبری انقلاب به استانی سفر می کنند، ماشین ایشان را روی دست خود بلند می کنند و در عین حال برخی از چهره ها وقتی پس از سی و چند سال خدمت پس از انقلاب، وقتی در راهپیمایی 22 بهمن به میان مردم می آیند، چند حلقه حفاظتی را دور خود دارند.
 
پاسخ روشن است چون قدرت طلبند و فتنه مقام کورشان کرده و از فرزندان فتنه گرشان حمایت می کنند نه از انقلاب و خط شهدا ، چون فرزندان فتنه گرشان در حال ساندویچ خوردن، سردسته شعار دهندگان مرگ بر اصل 110 قانون اساسی می شود و او باز حمایت می کند!
 
مردم احمدی نژاد و هاشمی و نماینده ای کوچکی مثل من یا بالا و پایین تر از ما را نمی شناسند. برای خالق کنندگان یوم الله 9 دی، حرکت در مسیر ولایت یک شاخص است و الا سردار سازندگی باشی یا سمبل دولت رجایی، وقتی احساس کنند به جای بوی دفاع از آرمان های شهدا که همان خط ولایت فقیه است، بوی منیّت و خودیّت به مشامشان می رسد، با کسی تعارف ندارند، دست رد به سینه اش می زنند، پس باید مراقب بود.
 
و اما در خصوص قرائت جوابیه دفتر آقای هاشمی چند نکته گفتنی هست: اولا بنده اهانتی به کسی نکرده ام و هیآت رییسه باید دقیقا مشخص کند که کجای نطق بنده اهانت آمیز یا نسبت ناروا بوده.
 
دوما باید گفت که تعریف حضرت امام (ره) یا جملات مقام معظم رهبری درباره کسی وقتی به اصالت آن شخص باقی می ماند که آن شخص به آن ویژگی ها باقی باشد و الا امام خمینی (ره) در پایان وصیت نامه خود فرمودند: من از برخی تعریف و تمجید کردم ولی میزان حال فعلی هر کس است. شیطان شش هزار سال عبادت کرد ولی عاقبت موجودی رجیم و رانده شده باقی ماند، آیا معیار حال فعلی نیست؟
 
سوما باید از هیأت رییسه محترم پرسید که چرا بعد از نطق یک نماینده تا این اندازه فضا سازی و مصاحبه های مختلف و عرض ارادت از سوی این و آن برای قرائت جوابیه می شود، آیا هیأت رییسه محترم با همه اینگونه برخورد می کند یا اینجا هم برخلاف اصل 19 قانون اساسی یک نژاد بر نژاد دیگر برتری دارد؟
 
در مجلس هشتم نماینده ای که الان دست به سینه مجمع تشخیص است، به صراحت نطق توهین آمیزی علیه خانم رجبی کرد. جوابیه این خانم به دست خودم تحویل هیأت رییسه وقت شد و قرائت نشد تا این که پس از پیگیری بسیار، بعد از چند هفته به آن اشاره ای شد!
 
در این روزها اطلاع پیدا کردم با استناد به ماده 78 آیین نامه بیش از چهل روز است که معاون پارلمانی دولت جوابیه ای درباره نطق نماینده ای ارسال کرده، اما کسی برایش سینه نمی زند! آیا این تفاوت برخوردها که بر خلاف اصول 19 و 20 قانون اساسی است، حکایت از وجود امتیاز و برتری یک نژاد و خانواده بر دیگران نمی کند.
 
و اما سخن پایانی ام ! سازمان محترم بازرسی در ماه های اخیر با استقرار کارشناس خود در متروی تهران، برحسب وظیفه ذاتی اش به دنبال اعمال بازرسی در این بنگاه بزرگ مالی است اما ظاهرا در تاریخ حکمی که برای این مأموریت صادر شده، اشتباهی رخ داده.
 
این سازمان که برای اولین بار به پرونده مالی مترو رسیدگی می کند، تاریخ انجام بازرسی را فقط به سال های 89 تا 91 اختصاص داده در حالی که مدیریت متروی تهران از سال 74 تا 89 با جناب آقای محسن هاشمی بوده و از سال 89 تا امروز برادر دیگری سکان را به دست دارد. سئوال این است که چرا اسناد مالی و قراردادهای 15 ساله مدیریت قبلی رها شده در حالی که فقط در یک قرارداد در سال 88 (اوج فتنه) قرار دادی به مبلغ 000/000/000/230/ 4 ریال (چهار هزار و دویست و سی میلیارد تومان) بدون رعایت هیچ یک از قوانین جاری کشور، با شرکت پیمانکاری خاصی بسته می شود (50 درصد گرانتر از قیمت روز) که از همان ابتدا در قرارداد، 42 درصد بالاسری و حدود 40 درصد تعدیل در نظر گرفته می شود (یعنی اضافه شدن حدود 80 درصد به مبلغ پایه).
 
و این یعنی عقد قراردادی بدون ضابطه با پیمانکاری خاص، به ارزش حدود نهصد میلیارد تومان که چنانچه بر اساس قیمت های شهریور امسال آن را محاسبه کنیم، این قرارداد هنوز 20 درصد بیش از قیمت روز است!
 
آقای پور محمدی چرا حکم بازرسی را از سال 89 به بعد قرار داده اید که یک سال مربوط به مدیریت قبلی و دو سال آن مربوط به مدیریت فعلی است. آیا اگر بعد از مدتی ادعا شود که از متروی تهران بازرسی شد و مشکل خاصی نبود، مردم می پذیرند و احساس نمی کنند که این بازرس پوششی برای تبرئه برخی متخلفان در افکار عمومی بوده؟ بنابر این لطفا در تاریخ اختصاص یافته به بازرسی تجدید نظر فرمایید.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۵
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
مادون قرمز دید در تاریکی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۳۷ - ۰۶ دی ۱۳۹۱
۰
۱
نماینده ای که وقتش تمام می شود باید روی همان کلمه اش بایستد و متوقف شود؛ حتی جمله را هم کامل نکند!
نماینده ای که با وجود اتمام وقت و تذکرات پی در پی و حتی قطع میکرفون بازهم سخنرانیش را قطع نمی کند، بنظرم ...
اینها چیزهای کوچک و کم اهمیتی نیست و مسلما از نگاه مردم تیزهوش ما نیز پنهان نمی ماند.
پاسخ
جواد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۳۰ - ۰۶ دی ۱۳۹۱
۱
۰
نمی دانم برخی ها چه سر و سری با این هاشمی رفسنجانی دارند که تا صحبت در مورد هاشمی و خانواده اش میشه همه به رگ غیرتشون برمیخوره و با هرگونه صحبت علیه هاشمی و خانواده اش برخورد می کنند
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۱۳ - ۰۶ دی ۱۳۹۱
۱
۰
خیلی از نماینده ها بخاطر ترس از دادن هزینه میترسن از هاشمی انتقاد کنن
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۳۷ - ۰۶ دی ۱۳۹۱
۱
۰
آفرین
پاسخ
یکی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۴۷ - ۰۶ دی ۱۳۹۱
۹
۰
تبارک الله
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها