راي سومين بار طي سالهاي اخير؛ هاشمي رفسنجاني از لزوم ايجاد «شوراي فقهي» سخن گفت.
هاشمي در اين گفتگو نيز مانند سخنان
قبلي خود درباره «شوراي فقهي» ضمن دفاع همه جانبه از اين ايده جنجالي؛ سعي
كرده تا با ادبياتي كاملا «فقهي»؛ از ايده «سياسي» خود دفاع كند و بگونه اي
وانمود كند كه طرح اين مساله در فضاي فعلي كشور هيچ هدف سياسي نداشته است!
بر پايه اين گزارش، براي نخستين بار
هاشمي در 2 دي ماه 87 و در يك همايش در دانشگاه تهران اين مساله را بيان
كرد كه بلافاصله مورد اعتراض بسياري از فقها قرار گرفت.
بعد از اين امر هاشمي رفسنجاني ترجيح
داد تا مدتها نسبت به ايده جنجالي خود سكوت پيشه كند؛ شايد حوادث سال 88 و
انزواي بيشتر وي در افكار عمومي و آحاد ملت در تاخير دوباره اين مساله توسط
وي بي تاثير نبود تا اينكه وي در تيرماه سال 91 براي دومين بار اين موضوع
را مطرح كرد و در گفتگو با يك سايت پوشش دهنده مواضع فتنه گران؛ بار ديگر
ايده خود را مطرح ساخت؛ هر چند اين بار نيز موجي از مخالفت با طرح هاشمي به
راه افتاد و اين بار «آيت الله زابلي» بود كه در پاسخ به اين مساله اعلام
كرد:
«بی تردید سخنان هاشمی رفسنجانی در
راستای تخفیف و تزلزل جایگاه ولی فقیه است.» وي همچنین تصریح نمود: «باید
با کمال احترام به ساحت مرجعیت عزیز عرض کنم امتیازاتی را که ولی فقیه حاضر
دارند هیچ کدام از مراجع بزرگوار فعلی ندارند.»
آیت الله زابلی افزود: از آنجا که اصل
فقاهت آقای هاشمی محل تأمل است، وی صلاحیت اظهارنظر در این باره را ندارد.
چه کسی می تواند در تخصص فقیه جامعی مثل حضرت امام (ره) درهمه ابواب فقه
تردید کند؟! امام علاوه بر فقه و اصول، در فلسفه وعرفان نیز متخصص بود؛
علاوه بر آن، در سایر علوم اسلامی مثل تفسیر قرآن، تاریخ اسلام و... نیز
تبحر خاصی داشتند.
اين استاد حوزه و دانشگاه كه در گفتگو
با روزنامه ايران سخن مي گفت؛ وجود فرد جامع الشرايطي مانند رهبر معظم
انقلاب جهت اداره كشور را مثال نقضي براي طرح هاشمي دانست و گفت: «این
جامعیت را هیچ کس ندارد و مشخص است که جامعیت فقهیای که آقای هاشمی مدعی
است نمی توان در یک شخص یافت در رهبر معظم انقلاب به طور اکمل وجود دارد.
در اجتهاد و عدالت رهبری عزیز «دامت برکاته» تردیدی نمیتوان کرد. ایشان
یقیناً فقیهی والا مقام و مجتهدی عالی مقام هستند که بر علوم مؤثر در
استنباط، تسلطی بسیار بالا دارند.»
ایشان در ادامه بر این نکته تأکید کرد
که اگر استقلال و موفقیت کشور را میخواهیم باید همگی «ید واحد» باشیم و
پشت رهبری را خالی نکنیم. در این شرایط طرح مسائلی نظیر شورای فقهی برای
مدیریت مسائل کلان کشور چه معنایی میتواند داشته باشد؟ اگر ما میخواهیم
فقاهت را در حوزههای علمیه تقویت کنیم راهش تشکیل شورای فقهی و تقلید
تخصصی و یا چیزی شبیه به اینها نیست. فقاهت باید در حوزههای علمیه تقویت
شود و تشکیل شورایی به این نام راهحل تقویت فقه نیست.
با اين حال هاشمي ترجيح داده پس از
چندماه سكوت در اين باره، بار ديگر مساله مورد نظر خودش را مجددا مطرح
سازد؛ هر چند كليت سخنان وي نشان مي دهد وي سعي كرده تا با ادبياتي غير
سياسي و كاملا فقهي، از اين ايده سياسي خود دفاع كند اما طرح چنين مساله اي
در فضاي كنوني به خوبي نشان مي دهد هدف اصلي از بيان آن چيست؟
همچنين هاشمي در ادامه گفتگوي خود با
ويژه نامه روزنامه اعتماد؛ در سخناني انتخاباتي به شدت از طرح «دولت وحدت
ملي» خود دفاع كرده است و مدعي شده اين طرح نيز مانند «شوراي فقهي» دچار
برداشت هاي متعدد سياسي توسط ديگران شده است اما توضيح نداده است چرا
معمولا همه پيشنهادهاي جنجالي و معنادار در عرصه سياسي كشور كه مخل وحدت
ملي نيز مي باشد؛ توسط وي مطرح مي شود؟
البته شايد زماني بتوان بهتر معناي
انتشار اين گفتگو و طرح مجدد شوراي فقهي از سوي هاشمي در برهه كنوني را درك
كرد كه گفتگوي بعدي اين ويژه نامه را نيز مورد توجه قرار داد: «ياسر هاشمي
رفسنجاني از حضور پدرش در انتخابات مي گويد/ هاشمي 2013 با هاشمي 2005
تفاوت دارد!»