به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس، حجتالاسلام حمید رسایی نماینده تهران در مجلس در واکنش به اعلام جرم دادستانی تهران علیه وی به خاطر نطق هفته گذشتهاش در مجلس به بیانیه دادستانی تهران پاسخ داد.
متن جوابیه رسایی که در سایت شخصی وی منتشر و در ابتدای آن ابراز امیدواری شده رسانههای منتشر کننده شکواییه دادستان بر اساس قانون مطبوعات و از روی انصاف، آن را نیز منتشر کنند به شرح ذیل است:
جناب آقای جعفری دولتآبادی
دادستان محترم تهران
با سلام و آرزوی توفیق بیشتر برای شما،
پس از نطق اینجانب در روز سهشنبه مورخ 28 آذر 91 که در آن ضمن سپاس از تلاشهای دستگاه قضایی در رسیدگی به حقوق مردم و خدمت رسانی به آنها، در خصوص نحوه برخورد با پرونده مهدی هاشمی گلایههایی شده بود، حضرتعالی در اقدامی عجولانه با صدور بیانیهای نسبت به محتوای نطق اینجانب واکنش نشان دادید و حتی از اینجانب اعلام جرم کردید.
البته بنده در پاسخ به شما تعجیل نکردم اما اکنون لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم:
1. به عنوان نماینده مردم و بر اساس قسمی که در مجلس یاد کردهام به هیچوجه با هدف تخریب دستگاه قضا یا توهین به کسی نطقم را ارائه نکردم، بلکه در راستای ایفای وظایف نمایندگی، سخنی که در دل و زبان مردم بود و دوست داشتند نماینده آنها این عقده در دل را از تریبون عمومی بیان کند، بر زبان آوردم.
اکنون باز هم میگویم که همه میدانند دستگاه قضایی در خصوص رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی - که یکی از دانهدرشتهاست - در فشار است؛ همانطور که یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور (فارس) سه روز قبل از نطق بنده به نقل از یک مقام آگاه اعلام کرد: «فشار بی سابقهای از سوی خانواده و اطرافیان برای آزادی مهدی هاشمی و نیمهتمام ماندن تحقیقات صورت می گیرد» و البته همه امیدوارند که این فشارها به نتیجه نرسد.
2. متأسفانه در بیانیه عجولانهای که صادر کردهاید، موارد متناقضی وجود دارد که فهمیدن آن نیاز به آشنایی با علم حقوق و قضا ندارد. اولین نکته در همان آغاز بیانیه شماست که نوشتهاید: «رسایی درباره عملکرد دستگاه قضا در پرونده مهدی هاشمی مطالبی بیان کرده که «برخی» از آنها کذب است»؛ این قسمت از بیانیه شما حکایت از این میکند که در غیر از مواردی که در بندهای بیانیه اشاره کردهاید، محتوای نطق بنده صحیح است. لطفاً درباره آن بخشهای صحیح توضیح دهید.
3. در بند یک بیانیه خود نوشتهاید «اظهارات رسایی مبنی بر اینکه آقازاده فراری همواره از مصونیت آهنین برخوردار بوده، کذب محض است» و نشانه آن را رسیدگی به پرونده وی در حال حاضر دانستهاید. از دستگاه قضا در حال حاضر متشکریم اما همه میدانند که پرونده اتهامی مهدی هاشمی مربوط به رفتارهای غیرقانونی وی به ویژه در خصوص مسائل اقتصادی و امنیتی در سالهای اخیر نیست، بلکه بخش مهمی از این پرونده، مربوط به حدود 20 سال قبل است. آیا این واقعیت را انکار میکنید؟ اگر به پرونده قدیمی وی رسیدگی شده، لطفاً اعلام کنید حکمش چه بوده است؟
4. در بند دوم بیانیه، ادعای اینجانب که «مهدی هاشمی رفسنجانی به محض ورود به کشور به منزل پدر رفته و آموزشهای لازم را برای برخورد با پرونده دیده» را با جمله «اگر این ادعا حمل بر صحت شود»، رد کردهاید و این سخنم را بر خلاف ولایتمداری دانستهاید؟! نمیدانم این جمله شما چه معنی دارد؟ اما آیا مهدی به خانه پدر نرفت؟ آیا درباره موارد اتهامی مشورت نکرد؟ در حالی که وکیل رسمی وی ادعای دیگری دارد. سئوال این بود که آیا چنین رفتاری با متهمان امنیتی دیگر هم صورت می گیرد؟
5. در بند سوم بیانیه تصریح کردهاید «ادعای رسایی مبنی بر اینکه مهدی هاشمی با بهانه بیماری قلبی خود را به بیمارستان میرساند کذب محض است»؛ یعنی معتقدید که مهدی هاشمی در ادعای بیماری قلبیاش صادق بود یا معتقدید که وی به بیمارستان نرفته! کدام ادعای بنده کذب است؛ در حالی که دادستان کل کشور در مصاحبه مورخ 22 آبان 91 می گوید: «خانواده مهدی هاشمی اصرار داشت او به بیمارستان منتقل شود اما وقتی دکتر مورد اعتماد خانواده، مهدی را در محیط زندان مورد معاینه قرار داد، اعلام کرد که ناراحتی قلبی مشاهده نمی شود ولی در عین حال وی به بیمارستان منتقل شد!». روشن است که بنده اعتراض نکردم چرا سیستم قضایی او را برای معاینه روانه بیمارستان کرده بلکه گفتم وی تمارض کرده و دروغ گفته است. آیا دروغگویی او کذب است؟
6. در بند چهارم بیانیه آوردهاید که «ادعای رسایی مبنی بر نامناسب بودن وثیقه بر خلاف واقع است»؛ این در حالی است که بنده ادعا کردم وثیقه دریافتی تناسبی با جرم ندارد. اکنون دادستان محترم پاسخ دهند که وثیقه جرم به آتش کشیدن مشارکت 85 درصدی مردم ایران، 10 میلیارد است؟ آیا فعالیتهای خرابکارانه مهدی هاشمی که به صراحت در مکالمه تلفنی با یک ضد انقلاب دیگر می گوید: «حرف هایی که من زدم، حرفهایی که بابام زد از اصلاحطلبان تندتر بود، ما تقسیمکار کردهایم و هر کس کار خودش را می کند»، 10 میلیارد می ارزیده؟ بگذریم که عناوین اتهامی وی مواردی مانند جاسوسی، اخلال در نظام اقتصادی، اختلاس، همکاری با دولتهای بیگانه و ... است و اساساً وثیقه در جرایم امنیتی و جاسوسی مفهومی دارد؟
7. در بندهای پنجم و ششم بیانیه نوشتهاید «ادعای رسایی مبنی بر اینکه متهم از طریق تلفن با مشاور عالی اش در ارتباط بوده و رهنمود می گرفته و کار به شورای امنیت کشید»، نشر اکاذیب است! تعجب است از دادستان محترم تهران که مصاحبههای دادستان کل کشور را مطالعه نمی کند؛ چرا که آقای محسنی اژهای در تاریخ 22 آبان 91 می گوید: «مهدی در زمان انفرادی با خانواده ملاقات داشت و با پدر، مادر و اعضای خانوادهاش تماس تلفنی داشت» و وکیل خانوادگی مهدی در تاریخ 23 مهر 91 می گوید مهدی تا به حال (مهر ماه) سه بار با هاشمی رفسنجانی در ارتباط بوده است.
دادستان محترم تهران! آیا انتشار سخنان دادستان کل کشور از پشت تریبون مجلس نشر اکاذیب است؟ آیا مجرمین امنیتی دیگر هم اجازه دارند از این ارتباط برخوردار باشند؟
بنده به هیچ وجه در نطقم ادعا نکردم که موضوع تلفن مهدی، به شورای امنیت کشیده شد بلکه ادعا کردم که موضوع فشارهای بی سابقه برای نیمه تمام ماندن تحقیقات و آزادی مهدی در دبیرخانه شورای امنیت مطرح و پیگیری شد که حضرتعالی هم تأیید می فرمایید. اما سئوال این است که چرا دبیرخانه شورای امنیت که باید وقت ذی قیمت خود را صرف رسیدگی به توطئه های بیرونی علیه ملت ایران کند، مجبور می شود درباره کاهش فشار از دستگاه قضایی و امنیتی نسبت به پرونده یک آقا زاده وقت صرف کند!؟ آیا جز این است که در خصوص این پرونده فشار بی سابقهای حاکم بوده ؟
8. در بند هفتم بیانیه تاکید کردهاید که «ادعای رسایی مبنی بر اینکه هنوز تحقیقات درباره پرونده مهدی به اتمام نرسیده خلاف واقع، بدون وجه و کذب است»، ظاهرا از آنجا که در صدور بیانیه خیلی عجله داشتهاید، یادتان رفته جمله پایانی همین بند بیانیه خود را بخوانید. شما در ادامه بیانیهتان نوشتهاید: «تحقیقات پرونده نسبت به اکثر اتهامات متهم پایان یافته» حتی در بند هشتم بیانیه نوشتهاید: «روند تحقیقات نسبت به تعداد زیادی از اتهامات متهم به پایان رسیده» مگر بنده ادعای دیگری کردهام؟ گفتهاید که رسایی باید در منبع خبر خود تردید کند! آقای دادستان محترم، منبع ادعای بنده، بیانیه شماست.
9. نوشتهاید که چون احتمال امحای آثار جرم و تبانی برطرف شده، متهم آزاد شده است. سئوال اینست که چطور بیم تبانی و امحای آثار جرم را در خصوص مهدی هاشمی رفسنجانی منتفی دانستهاید، وقتی وی در امحا و از بین بردن اسناد مهم و طبقهبندی شده سابقه دارد؟
یادتان رفته که در تاریخ 7 خرداد 89 دادسرای تهران طی بیانیه مهمی اعلام کرد: «در بازرسی از دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد، اسناد و مدارک درباره برخی قراردادهای مهم نفتی و گازی، اسناد مالی غیر مرتبط با دانشگاه آزاد، اسناد محرمانه و ... به دست آمد که متهم (مهدی هاشمی) قصد خارج کردن این اسناد را داشته است». حتماً در نمایشگاه محرمانه وزارت اطلاعات این اسناد را که شامل اطلاعات طبقهبندی شده محرمانه، خیلی محرمانه، سرّی و به کلی سرّی مربوط به مجمع، وزارت اطلاعات، ستاد نیروهای مسلح، ریاست جمهوری، بانک مرکزی، قوه قضاییه، وزارت نفت و شورای عالی امنیت ملی بوده را ملاحظه کردهاید.
10. حال این سوابق را در کنار ادعاهایی که علیزاده وکیل این خانواده دارد، قرار دهید. آنجا که وکیل رسمی این خانواده در تاریخ 22 آبان 90 می گوید: «فقط هاشمی رفسنجانی می دانست که مهدی در دفتر کارش چه کاری انجام می داد» و در تاریخ 30 آبان 90 در مصاحبهای می گوید: «مهدی روز جمعه انتخابات سال 88 اسناد و اطلاعاتی را در دفتر کارش (دفتر قیطریه) منهدم کرده». علیزاده طباطبایی در همین تاریخ می گوید: «مهدی گفته که اطلاعاتی که در اختیار داشته را به هیچکس جز شخص هاشمی رفسنجانی نداده است». آیا وقتی با فشار خانواده، مهدی از زندان خلاص می شود، امکان امحای آثار جرم نیست! خصوصاَ که جناب آقای هاشمی، دلبستگی و وابستگی شدیدی به فرزندان خود از جمله مهدی دارد.
11. در بند هشتم بیانیه درباره این سئوال اینجانب که آیا درباره فایل صوتی ای که اخیرا از مهدی هاشمی رفسنجانی منتشر شده، تحقیقات صورت گرفته یا نه؟ نوشتهاید: «رسیدگی به اتهامات متهم زمانی مورد نظر مرجع قضایی قرار می گیرد که در تنویر افکار عمومی ضرورت داشته باشد و اظهارات متهم، مصداق عنوان مجرمانه داشته باشد». آیا مطالبی که مهدی هاشمی در خصوص فعالیتهای خودش و پدرش اعلام می کند از جمله این که می گوید: «حرفهایی که من و بابام زدیم، از اصلاحطلبان تندتر بود؛ ما تقسیمکار کردهایم، هر کس کار خودش را می کند. برای من وظیفه خاصی تعریف شده ...»، نمی تواند مصداق مجرمانه داشته باشد تا تحقیقات درباره آن لازم باشد.
12. در بند نهم بیانیه آوردهاید که بنده به دنبال القای نوعی تردید در دسترسی مراکز ذیصلاح به اسناد مرتبط با متهم (مهدی هاشمی رفسنجانی) بودهام و این را ناشی از بی اطلاعی بنده و فرافکنی دانستهاید.
در پاسخ فقط لازم می دانم از آقای پورمحمدی ریاست محترم سازمان بازرسی کل کشور تشکر کنم که چند روز پس از نطق اینجانب، همکاری لازم را در این خصوص با مراکز ذیصلاح امنیتی کردهاند.
13. تاکید فرمودهاید که دستگاه قضایی به هیچ وجه پرونده مهدی هاشمی را منحصر در موارد سیاسی نمی داند و حتما به بخش های اقتصادی و امنیتی آن هم رسیدگی می شود و در این رابطه عزم جدی دارد. ما نیز خدا را شاکریم و انتظاری جز این از دستگاه قضا نداریم.
دستگاه قضایی تردید نکند که رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی در حقیقت بازگشایی رمز رسیدگی به اتهام تمام دانهدرشتها از هر جریان، حزب، گروه و خانوادهای است.
14. و اما در خصوص ادعای مجرمانهبودن اظهارت بنده و ارجاع شکایت از بنده به دادستان ویژه روحانیت، اگر این ادعای حضرتعالی را مجرمانه ندانیم، باید آن را حمل بر شوخی در شب یلدا کنیم؛ چرا که بر اساس اصول مصرّح قانون اساسی از جمله اصل 84 و 86 نمایندگان حق دارند در خصوص تمام مسائل کشور (داخلی و خارجی) اظهار نظر کنند و کسی نمی تواند آنها را به سبب نظراتی که در مجلس ابراز می کنند، تحت تعقیب قرار دهد.
لازم به ذکر نیست که بنده به هیچوجه در خصوص اهانت به اشخاص حقیقی یا حقوقی برای نمایندگان -از جمله خودم- مصونیت قائل نیستم اما روشن است که نطق بنده در ضمن حمایت از تلاش های قوه قضائیه، نقدی مستند و مستدل نسبت به احتمال کوتاه آمدن در برابر برخی فشارهای طاقتفرسا بوده که انشاءالله با صدور حکمی قاطع از شما دور است.