کواکبیان در ابتدای این مناظره در خصوص اساس مشروعیت و مقبولیت ولایت فقیه
سه نظریه موجود را عنوان نمود. وی نظریه اول را نظری دانست که معتقد است
تمام قضایای مرتبط با مشروعیت ولی فقیه مانند امام معصوم و تنها از جانب
خداست. نظریه دوم کسانی که اساسا مشروعیت ولی فقیه را به خاطر رای مردم می
دانند و نظریه سوم که یکی از شرایط مشروعیت در کنار شروطی مثل فقاهت و
شجاعت را مقبولیت می داند. کواکبیان افزود : من طرفدار این نظر سوم هستم.
ذوالنور نیز در ابتدای بحث از طرح چنین مباحث عمیقی در فضای دانشگاه توسط
جامعه اسلامی دانشجویان ابراز خرسندی کرد و مبنای بسیاری از اختلافات را
برداشت ها و قرائت های مختلف از نظریه ولایت فقیه عنوان کرد. ذوالنور در
ادامه سخنان خود مشروعیت ولی فقیه را مستقل از مقبولیت دانست و چنین عنوان
نمود که ولی فقیه در صورتی که مقبولیت مردمی نداشته باشد به صورت قهری
امکان حکومت پیدا نمیکند. اما حتی در صورت عدم مقبولیت احکام وی همچنان
شرعی است و این امر نشانگر آن است که مشروعیت رهبری تنها از جانب خداوند
است و مردم را نمی توان در این امر الهی شریک دانست.
وی افزود ما در زمان ائمه اطهار و بعد از آن تا قبل از انقلاب نیز همواره
دیده ایم اولیای خاص یا عام الهی نظرات خود را بیان داشته اند و مقبولیت
نقش خود را این جا ایفا می نماید که در اثر عدم مقبولیت گاهی این نظرات
مورد اجرا قرار می گرفت و گاهی خیر .
وی دایره ولایت فقیه را محدود به مردم خاص یا جغرافیایی تعریف شده ندانست و
ابراز داشت در هر منطقه ای به میزانی که مردم آن دستورات ولی فقیه ما را
اجرا نمایند، دایره ولایت فقیه در آن جا تعریف می گردد ولو این که مردم آن
منطقه خواه لبنان یا عراق یا بحرین باشد، در انتخاب ولی فقیه نقش نداشته
باشند.
کواکبیان در پاسخ به ذوالنور گفت: اساسا ما بحثی درباره قبل از تشکیل
حکومت اسلامی نداریم و چون حکومت اسلامی تشکیل میشود این بحث ها درست می
شود. اما قبل از تشکیل حکومت "ولی" یا در حین رخداد انقلاب نمی توان
مقبولیت مردمی را اندازه گیری مرد و بحث ما در زمان حکومت اسلامی است.
کواکبیان اظهار داشت: این سخنی که آقای ذوالنور می فرمایند که اصلا نیاز
به بحث ندارد و خیلی طبیعی است. چرا که این منتی نیست که ما بگوییم مردم
فقط در مقبولیت ولی فقیه نقش دارند ولی در مشروعیتش خیر. چون اگر مردم
نباشند اصلا نظام دیگر وجود نخواهد داشت.
وی همچنین در سخنان خود اشاره کرد: این در مورد امامان معصوم است که ما
مشروعیت آنان را تنها از جانب خدا می دانیم و پس از معصومین دین و شرع
شرایط را معین میکند و تا این جا سخن آقای ذوالنور مقبول است اما انتخاب
مصداق ولی فقیه و نظارت با توجه به شرایط با مردم است.
کواکبیان هم چنین ادامه داد: یک سری از دوستان معتقدند که نظارت بر رهبری
توهین است، این از همان جا بر آمده است که مقبولیت را در فرآیند رهبری بی
تاثیر تلقی میکنند و همین تفکر نیز سبب میشود که ولی فقیه را بالاتر از
قانون اساسی بدانید.
کواکبیان هم چنین به مقوله عمر بن حنظله اشاره کرد و گفت: امام صادق نیز
در مقبوله عمر بن حنظله اشاره به این دارد که تنها در صورت مقبولیت داشتن
یک شخص در میان شما او حاکم من در میان شما خواهد بود.
ذوالنور در قسمت دیگر بحث خود خطاب به کواکبیان گفت: از این که شما تغییر
رویکرد در این مناظره نسبت به مناظرات قبلی داده اید مایه مسرت است و
مشروعیت را هم معتقد شده اید.
وی همچنین به نظر کواکبیان در باب جایگاه مقبولیت ولی فقیه در مشروعیت این
جایگاه انتقاد کرد و افزود: اگر حرف شما در باب مقبولیت ولی پذیرفته شود،
میبایست این را نیز بپذیریم که دوران خانه نشینی امامان معصوم یا دوران
غیبت که به دلیل عدم مقبولیت مردم شکل گرفته، مورد پسند است.
ذوالنور هم چنین از کواکبیان پرسید اگر فضای رسانه ای و سایبری و حمایت
کشورهای بیگانه در برهه ای از زمان طوری فضاسازی کردند که اکثریت مردم در
باب ولایت فقیه دچار تشکیک شدند، آیا ولی فقیه پای اجرای حدود الهی بایستد
یعنی نا مشروع عمل کرده است ؟
کواکبیان در پاسخ به ذوالنور گفت اصلا چنین وضعیتی رخ نمی دهد و قرار نیست
این اتفاق بیافتد و ولی فقیه زمانی اگر بخواهد خلاف احکام عمل کند، خود به
خود از ولایت عزل می شود. اگر اکثریت مردم هم بخواهند مقابل عمل به حدود
الهی بایستند باید در دهان این اکثریت زد.
ذوالنور قبول کردن این که اکثریت مردمی که بخواهند مقابل دین بایستند
مشروع نیستند را از جانب آقای کواکبیان، مثبت ارزیابی کرد و سبب نزدیک شدن
آرا به یکدیگر دانست.
وی افزود: آقای هاشمی رفسنجانی هم بعد از
انتخابات با ذکر یک حدیث از پیامبر که به امام علی فرموده اند آن ها را
مجبور به تن دادن به حکومت خود نکن، با مغالطه ای می خواستند چنین وانمود
کنند که رهبری باید اگر مردم نخواستند کنار بکشد. در صورتی که این امر
برای پذیرش حکومت است که به طور طبیعی باید مورد قبول باشد که مردم وی را
روی کار بیاورند وگرنه امام علی بعد از پذیرش حکومت نباید چون تعدادی زیادی
از مردم با تحت علم قاسطین و مارقین جلوی ایشان می ایستند، از حکومت کنار
بکشد.
کواکبیان در ادامه درباره مواضع ذوالنور گفت : فرضا ما نگوییم مبنای
مشروعیت ولی فقیه مقبولیت مردمی است و این نظر، به دلیل امکان اشتباه مردم
نظری صحیح نباشد، اما آیا جز این راهی برای ما وجود دارد که به وسیله آن
ارزیابی را در زمان غیبت انجام دهیم؟ اگر دو فقیه عادل جامع الشرایط در
جامعه وجود داشته باشد آیا می توان از راهی به جز مردم یکی را برای ولایت
فقیه انتخاب کرد؟ وی هم چنین افزود: البته بعضی دوستان اعتقاد دارند باید
در چنین شرایطی باید قرعه کشی کرد و یک نفر را برگزید و واقعا چنین نظراتی
را برخی افراد در عصری که دوران نانوتکنولوژی و دیجیتال است بیان نموده
اند! وی خاطر نشان کرد: ولو آن که نظر اکثریت درست نباشد، ما راهی به جز
پذیرش آن نداریم و این نظر امام است که البته برخی از افراد و شاگردان تفکر
آقای مصباح اصرار دارند که بگویند امام (ره) چیزی را که ما میگوییم مد
نظر داشته اند. در حالی که حتی امام در اولین حکمی که در نظام برای آقای
بازرگان صادر نمودند، نوشتند که به پشتوانه مردم شما را برای نخست وزیری
برمی گزینم.