به گزارش 598 به نقل از سرویس سیاسی خبرگزاری فارس، نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی مبتنی بر اندیشههای شیعی است که از مهمترین مؤلفههای آن توجه به جایگاه ولایت به عنوان مبنای مشروعیت حکومت است. این امر در زمان غیبت بر عهده فقهای عادل گذاشته شده که از آن با نام ولایتفقیه یاد میشود. این نظریه سیاسی هم از نظر فکری و هم از نظر عینی اثرات قابل توجهی در جمهوری اسلامی ایران داشته است که از نمونههای آن مهار فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بود. بررسی ابعاد این ماجرا و نیز استراتژیهای مهار آن یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی است که به اعتراف دوست و دشمن کارآمدی نظام ولایتفقیه را اثبات میکند.
در تبیین این امر باید گفت: انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر سه اصل اسلام، رهبری و مردم بر پا شده است و تداوم این سه اصل، باعث میشود هیچ قدرتی نتواند به این نظام ضربه بزند؛ این سه اصل نوعی همپوشانی نسبت به همدیگر در رسیدن به اهداف دارند یعنی به طور مثال مردم در عمکردهای خود باعث تقویت جایگاه اسلام و به تبع آن ولایتفقیه شده، قوانین اسلامی و نیز عملکرد رهبری نیز باعث حفظ جایگاه مردم در مسائل و جلوگیری از ظلم و اجحاف به ایشان خواهد شد.
در مورد حوادث پس از انتخابات که در تعبیرات فراوانی از مصادیق فتنه دانسته شده است، نکته قابل ذکر اینکه، در هر کشور و نظامی موضوعی وجود دارد به نام فصلالخطاب؛ یعنی نهاد یا کسی که سخن نهایی را در مسائل بیان کرده همگان به آن تسلیم باشند. به این صورت که در هنگام بروز چالش به سمت فصل الخطاب بروند اگر چه آن فصل الخطاب مطابق میل تمامی افراد نیز سخن نگوید. این مسئله در بسیاری از کشورها مورد توجه است برای مثال در ایالات متحده پس از رسوایی اخلاقی بیل کلینتون و مسائلی که در این باره پیش آمد دادستان عالی این کشور اعلام کرد که دیگر بحث در مورد این مسئله ممنوع میباشد. این نظر مورد رعایت تمامی احزاب و افراد در این کشور قرار گرفت حال کشوری به مانند ایران که مبتنی بر اخلاق و دیانت اداره میشود، این فصلالخطاب نه به یک فرد بلکه به نهادی تعلق گرفته که با رعایت موازین شرع و قانون سخن میگوید.
در تبیین اقدامات و عملکرد مقام معظم رهبری در مسائل پس از انتخابات که دغدغه ذهنی شما نیز بوده است، ابتدا باید کلیت فضایی که پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری شکل گرفت را تبیین، سپس به تحلیل استراتژیهای مهار آن پرداخت. گروههای مختلفی در مسائل رخ داده پس از انتخابات دخیل بوده هرکدام به نوبه خود عملکردهای متفاوتی داشتند، هم عملکردهای منفی در تشدید و هم مثبت در مهار. نقش ولیفقیه در این باره هماهنگی هر چه بهتر میان گروههای موثر در مهار و جلوگیری از عملکردهای ناصواب در تشدید بوده است.
نکته دیگری که در این زمینه قابل ذکر است اینکه یک نظام سیاسی را نمیتوان تنها با موعظه اداره کرد و مردم هم نباید توقع داشته باشند رهبر تنها به موعظه بسنده کند. رهبر در یک نظام سیاسی، باید نسبت به مسائلی که در جامعه رخ میدهد حساس باشد به خصوص در مسائلی که کلیت نظام را با چالش مواجه میکند. حتی در برخی موارد با قاطعیت عمل نماید. بعضی گمان میکنند چون رهبر یک روحانی است تنها باید موعظه کند. معنای ولی امر یعنی فرمانده، که در موارد لازم دستور داده و اجرا را از تمامی ارکان جامعه بخواهد.
از این جهت است که میبینیم رهبری معظم انقلاب اسلامی که به حق بهترین فرد برای رهبری این انقلاب پس از دوران حیات امام بودند، زیرا به مانند امام خمینی (ره) در برابر فشارهای دشمنان اسلام و انقلاب با صلابت ایستادند، در مواقع حساس یک قدم به عقب برنداشتهاند، پس از مسائل به وجود آمده، ابتدا طرفین را به منطق و قانون دعوت نموده با صدور فرمانهای مختلف به نهادها و افراد، به صورت منطقی و قانونی سعی در حل و فصل مسئله داشتند. پس از آن که مشاهده شد، ابزار منطق برای برخی از افراد مغرض جوابگو نیست، دست به روشنگری عموم مردم زدند. که روشی بسیار مؤثر در ریزش برخی اطرافیان ناآگاه جریان فتنه بود. در کنار همه این مسائل روشهای برخورد قانونی با سران و مغرضان فتنه اجرا شد که از طریق محاکمه قانونی مورد پیگیری قرار گرفت. در همه این موارد رهبری معظم انقلاب اسلامی با تدابیر خود آتشی را که به دنبال بود در خرمن انقلاب شعله اندازد مهارکرده یکی از حساسترین چالشهای نظام طی سی سال گذشته را به فرصتی برای بالارفتن فضای فکری و فرهنگی نظام تبدیل نمودند.
اما اگر بخواهیم نقش مقام معظم رهبری را تحلیل بکنیم، باید بگوییم که اساساً توانمندی هر مدیری در مواقع بحرانی خودش را نشان میدهد. اینکه مدیران چگونه بحرانها را مدیریت میکنند و با کمترین هزینهها جامعه را از مشکلات بزرگ میرهانند، مسئلهای بسیار مهم است. این اتفاقات هم محدود به کشور ما نیست، بلکه در هر کشوری ممکن است چنین اتفاقاتی رخ دهد. اتفاقاً در کشورهایی که مردمسالاری بیشتری وجود دارد، زمینه چنین اتفاقاتی بیشتر خواهد بود. لذا چگونگی مدیریت این حوادث بسیار مهم است و خودش یک شاخص اساسی است.
نکتهای که در اینجا مهم جلوه میکند، این است که رهبری ولایی و ولیفقیه برای حل یک مسئله یا چالش اجتماعی در موقعیتهای مختلف میتواند طراحیهای مختلفی را ارائه دهد. ما اگر بخواهیم نقش مقام معظم رهبری را تحلیل بکنیم، نباید بین عواملی که موقعیت ایجاد کرده است و پارامترهایی که مقام معظم رهبری در آن تصمیمگیری کرده، خلط کنیم. درست است که مقام معظم رهبری به عنوان یکی از عوامل مؤثر در ایجاد موقعیتها نقش ایفا میکند، ولی همهی عواملی که در یک موقعیت اجتماعی ایجاد میشود و تأثیر میگذارد، فقط تصمیمگیریها و اراده مقام معظم رهبری نیست. در یک جامعه گروهها و افراد مختلف و نخبگان ذینفوذی هستند که دیدگاهها و جهتگیریهاشان نهتنها ممکن است با مقام معظم رهبری یکسان نباشد، بلکه چهبسا متضاد هم باشد. همچنین گروههای معاند و معارضی هستند که ممکن است حتی خودشان را نشان ندهند و منتظر فرصتها بمانند تا به مقاصد خود دست یابند. در جهان و جامعهای که ارتباطات اینترنتی کاملاً باز و آزاد است و اطلاعرسانی خیلی سریع انجام میشود، دستیابی به بسیاری از اهداف نیز چندان سخت نیست. ما باید بررسی کنیم و ببینیم که با توجه به برخی از موقعیتهایی که وجود داشته، مقام معظم رهبری قبل از انتخابات، در حین و بعد از انتخابات چه تدابیری کردهاند و این تدابیر آیا میتوانسته در وضعیت بهتری هم باشد یا نه؟
*راهبرد قبل از انتخابات
پیش از انتخابات ،مقام معظم رهبری به مانند برگزاری تمامی انتخابات گذشته که دستگاههایی در کشور اعم از مجریان و ناظران مسئول آن هستند،ضمن تاکید بر مشارکت حد اکثری و پرهیز از شایعات دشمنان مبنی بر وقوع تقلب ، هیچگونه جانبداری و موضعگیری صریحی نیز نسبت به کاندیداها نداشتند. تنها برخی رهنمودها را برای مسائل بیان مینمودند. در این باره میتوان به پیام رهبرمعظم انقلاب اسلامی به بعضی از کاندیداها اشاره کرد که از ایشان خواسته بودند، که اسمی را قبل از اینکه مسئلهای ثابت شود نبرند و این نشان میدهد که معظم له در پیشگیری از حوادثی اقدام کردند که احساس میکردند امکان دارد اتفاق بیفتد.
مقام معظم رهبری در این برهه، ضمن اینکه بنا به یک وظیفهی الهی مردم را به شرکت حداکثری در این انتخابات تشویق کردند. تدابیری را هم انجام دادند که تمام جناحهای سیاسی بتوانند در این انتخابات شرکت کنند تا میزان مشارکت افزایش پیدا کند و درواقع آن اقتدار سیاسی نظام بتواند خودش را نشان بدهد. در عین حال شاخصهایی را هم مشخص کردند که به شخص خاصی متوجه نبود، بلکه میشد در بین کاندیداها با نسبتهای مختلف برای آن مصادیق پیدا کرد. مدعی این امر این است که بعضی روزنامهها که طرفدار جناحهای مختلف بودند، هرکدام آن شاخصهای مد نظر مقام معظم رهبری را با کاندیدای خودشان تطبیق میدادند. لذا به طور کلی میتوان گفت؛ که قبل از انتخابات، مقام معظم رهبری رهبری تمام تلاش و تدبیر خودشان را به کار بردند که جامعه به دور از تشنج و درگیری بتواند در یک رقابت پرشور وارد انتخابات شود.
1/2. تذکرنسبت به عواقب بحرانی نشان دادن کشور؛ بحرانی نشان دادن کشور یکی از سناریوهایی بود که از ماهها قبل از انتخابات نهم در دستور کار قرار داشت تا بتواند بستری برای فعال شدن زنجیره های بعدی را فراهم کند. مجید انصاری در همایش «بودجه 87، چالشی نو برای دولت نهم»(02/10/86) ادعا می کند: تمام حسگرها از سوی کارشناسان سیاسی و غیر سیاسی، اصولگرا و اصلاح طلب و نیز در مجمع تشخیص مصلحت نظام آژیر خطر را به صدا در آوردهاند که فاجعهای در راه است ولی تمام این مسائل از سوی دولت با برچسب زدن و اتهام زدن به افراد پاسخ داده میشود. وی معتقد است که "اقتصاد کشور به دلیل بیتوجهی دولت به هشدارهای کارشناسان و اقتصاددانان به نقطه خطرناکی رسیده است". وی می افزاید: " جامعه ما دچار آسیبهایی شده که اگر دیر اقدام کنیم اساس نظام را دچار مشکل میکند".
سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورنیز وضعیت کشور را بحرانی می داند و در گفتگویی با روزنامه اعتماد می گوید: مساله فوری لزوم تغییر وضع کنونی است که اگر تغییر نکند همه زیان می کنند. برادر وی محمدرضا خاتمی عضو ارشد حزب مشارکت شرایط کشور را با دوره حمله مغول مقایسه کرده می گوید: اگر حمله مغول توانست این ملت را از پای درآورد، شرایط فعلی هم می تواند این ملت را تسلیم خود کند. امروز ملت اصلاح طلب ایران رییس دولتی می خواهد که از شنیدن نام دمکراسی دچار تهوع نشود!
غلامحسین کرباسچی دبیر کل کارگزاران با بحرانی توصیف کردن کشور معتقد است: «با اشتباهات دولت ایران، کشور با بحران جدی مواجه شد و اجماع جهانی علیه ما شکل گرفت، که آثار آن هر روز مشخصتر میشود. اگر در سطح ملی تمام دلسوزان از همه جناحها خطر را احساس و نیاز به اقدام جدی را حس کنند، به تشکیل دولت وحدت ملی روی میآورند».
میرحسین موسوی نیز در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد تهران دلیل حضور خود در انتخابات دهم را وضعیت مخاطرهآمیز کشور عنوان کرد و گفت:من اگر در این 20 سال سکوت کرده بودم به این دلیل بود که احساس خطر نکرده و وارد مسایل سیاسی نمی شدم اما اکنون و به خاطر وقایعی که در 4 سال اخیر اتفاق افتاده و هزینههای نظام را زیاد کرده است احساس خطر کرده و آمدهام به شکلی که تا آخر ایستادهام و دیگر سکوت نخواهم کرد.
امام خامنهای در قبال این سناریو، واکنش نشان داده و فرمودند: انسان احساس میکند که در بین آنچه که امروز گفته میشود، بیانصافیهایی صورت میگیرد. اگر کسی برای آینده کشور، برای حل آنچه که معضلات کشور مینامند، برنامهای دارد، حرفی دارد، آن حرف را بیان کند... تخریبکردن دولت، هیچ مصلحت نیست و جزو کارهای صحیح اسلامی نیست.
رهبر فرزانه انقلاب با ابراز "نگرانی از رایج شدنِ اخلاق بیانصافی در جامعه" تاکید فرمودند: "بایستى از اسلام براى عمل خودمان، براى رفتارهاى خودمان، براى موضعگیرىهاى خودمان درس بگیریم و بدانیم بقاى نظام اسلامى، برکات الهى، تفضلات و رحمتالهى تا وقتى است که ما پایبند و مقید باشیم. خدا که با ما قوم و خویشى ندارد، مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرفزدنمان، مراقب اقدامکردنمان، مراقب تبلیغاتمان. این فضاى بىبندوبارى در حرفزدن، اینها چیزهایى نیست که خداى متعال از اینها به آسانى بگذرد، بعضى از ظلمها، بعضى از کارها هست که نتیجه و اثر آن، دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را مىگیرد.این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کنندهی اذهان مردم است؛ واقعیت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده که از همهی این آقایان اوضاع کشور را بیشتر میدانم و بهتر خبر دارم، میدانم که بسیاری از این مطالبی که بعنوان انتقاد دربارهی وضع کشور و وضع اقتصاد و اینها میگویند، خلاف واقع است؛ اشتباه میکنند. انشاءاللَّه اشتباه است» .
2/2. تحذیر از افتادن در دام دشمن؛ تشکیک در سلامت انتخابات یکی از زمینههای فتنهانگیزی انتخاباتی در سال 88 بود. این سناریو همواره در آستانه برگزاری انتخابات، ترجیحا از سوی محافل و رسانههای خارجی و معاندان نظام دنبال می شد. اما برای اولینبار کمیتهای با عنوان "کمیته صیانت آراء" تشکیل شد. این کمیته که بدیلی برای شورای نگهبان تلقی شد و از سوی این شورا نیز غیر قانونی اعلام گردید، با توجه به ترکیب آن، نشان از عمق هماهنگیهای اولیه برای انتخابات 88 داشت.
اظهارات هاشمیرفسنجانی در مورد سلامت انتخابات، تا حدی غیر منتظره بود. وی در مراسم سیامین سالگرد قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی، گفت: "مردم هیچ گاه ضد انقلاب نمیشوند و اگر احساس کنند، رای شان جور دیگری خوانده میشود و تاثیرگذار نیست و نیز احساس کنند نمیتوانند نقش خود را به خوبی در جامعه ایفا کنند، حضورشان ضعیف میشود."
رهبر معظم انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی به طور جد از همان ابتدا در برابر این تشکیک و فضاسازی ایستادند و با بیانات روشنگرانه نسبت به روند انتخابات در کشور و وضعیت سلامت آن، فرمودند: «انتخابات به فضل الهی و به حول و قوهی الهی انتخابات سالمی است. من میبینم بعضیها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کردهاند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این سی سال انجام گرفته است - در حدود سی انتخابات - مسئولان وقت در هر دورهای رسماً متعهد شدهاند و صحت انتخابات را تضمین کردهاند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟ که البته در ذهن مردم عزیز ما با این حرفها تردید ایجاد نخواهد شد».
آقای هاشمی در اردیبهشت ماه، بار دیگر به مسئله پرداخته و به نوعی بر ادعای قبلی خود تاکید کرد و گفت: «باید به طور جدی تلاش شود تا سلامت انتخابات برای مردم مشخص شود تا با خیال راحت بروند و رای دهند. بیانات رهبری بسیار آرامشدهنده بود. نمیخواهم بگویم که غیر از این است، اما در تبلیغاتی که میشود، ضرورت دارد که علائم روشنی برای سلامت انتخابات نشان داده شود».
رهبر معظم انقلاب اسلامی برای پایان دادن به ابراز تردید خدشهکنندگان در امر سلامت انتخابات ، آنان را مورد ملامت و نکوهش قرار دادند و فرمودند: «دشمن خدشه میکند از دشمن انتظارى هم جز دشمنى نیست؛ چه انتظارى هست؟ بىتوقعى از دوستان است. بىتوقعى از کسانى است که جزو این ملتند؛ واقعیات را دارند مىبینند؛ مىبینند که این انتخابات چگونه سالم و متقن انجام می گیرد، در عین حال، همان حرفى را که دشمن میزند، اینها هم میزنند! من انتظارم این است: کسانى که با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت ایران به آنها توجه کنند، اینها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سؤال نبرند. مرتب تکرار نکنند که آقا این انتخابات سالم نیست؛ انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا بىانصافى میکنند؟ چرا خلاف واقع میگویند؟ چرا این همه زحماتى را که این ملت و مسئولین در طول این سالهاى متمادى متحمل شدند، ندیده میگیرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسى میکنند؟"
3/2. هشدار به نامزدها در خصوص اغتشاش؛ در آستانه انتخابات، خیابانهای تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک، نمایشی از احساسات پرشور نامزدهای انتخاباتی بود. این موج در ایامی که به روز انتخابات نزدیک می گشت، بیشتر نمایان می شد. دشمنان خارجی نیز بیکار نبودند. خانهی آزادی، بنیاد سیاسی وابسته به سازمان جاسوسی امریکا(سیا)و... در این ایام دستورالعملی را خطاب به گروههای سیاسی داخل کشور منتشر نمود که در آن، هواداران نامزدها و گروههای خاص را تحریک کند تا تجربه آنها در اجرای کودتای مخملی در صربستان در سال 2000، گرجستان در جریان «انقلاب سرخ» سال 2003، اکراین در جریان «انقلاب نارنجی» سال 2004، و در قرقیزستان در«انقلاب لاله» سال 2005، را در تهران پیاده نمایند. برخی محافل با استفاده از رسانه ها مرتبط و فضای مجازی، به ترویج نماد سبز و حرکتهای مشابه در آن تجربیات، اقدام می کردند. مقام معظم رهبری با تبیین اقدامات دشمن علیه انقلاب، فرمودند: واى به حال آن کسانى که نادانسته، از روى غفلت، همان حرف آنها را تکرار کنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق ببخشند. معظم له به نامزدهای انتخابات نیز توصیه کردند: نامزدهاى مختلف هر کدام طرفدارانى دارند، علاقهمندانى دارند. ...مراقب باشید که این علاقهمندىها به اصطکاک نینجامد؛ به اغتشاش نینجامد... اگر کسى دیدید که اصرار بر اغتشاش و درگیرى دارد، بدانید او یا خائن است، یا بسیار غافل است. ... نامزدهاى محترم توجه کنند، مراقبت کنند که در این سخنرانىها، در این اظهارات، جورى نباشد که منتهى بشود به ایجاد دشمنى و ایجاد نقار؛ با برادرى و با مهربانى پیش بروند. ... نگذارید این به اغتشاش منتهى بشود.
البته راهبرد روشنگری و بصیرت افزایی را نمی توان صرفا به این مرحله و یا عامه مردم محدود نمود. معظم له به اقتضای شرایط و روند رخدادها، منویات روشنگرانه و عبرت آموزی خطاب به خواص و یا حتی نامزدهای انتخابات و حامیان آنها نیز داشتند، اما بررسی رفتارها نشان می دهد که برنده این صحنه فقط مردم بودند که هوشیارانه، پیامها و تدابیر را فهمی انقلابی کردند و مقتدرانه برای مهار فتنه و ختم غائله در کنار مقام معظم رهبری ایستادند. در این میان، حتی بسیاری از خواص نیز جا ماندند و یا شاید از درک حکمتها، هشدارها و تدابیر مقام معظم رهبری عاجز بودند.
*راهبردهای بعد از انتخابات
1/3.حل مسئله از طریق گفتگو و راهکارهای قانونی
2/3. پیغام خصوصی به صحنه گردانان فتنه؛ بیانیههای غیر مستند موسوی و تحرکات عدهای از هواداران وی در چند خیابان مرکزی تهران منجر به سلسله حوادثی شد که موجبات آسیبرساندن به اموال عمومی و مزاحمت برای نوامیس مردم توسط فرصت طلبان را فراهم کرد. این اتفاقات بلافاصله در رسانههای بیگانه و تلویزیونهای ماهوارهای تحت عنوان «ایران به آشوب کشیده شده است» منعکس شد و حماسه چهل میلیونی ملت ایران را تحتالشعاع قرار داد. دشمن منتظر فرصت برای سوء استفاده از اعتراضات بود. لحن موسوی به طور آشکاری تغییر کرد اما مقام معظم رهبری به طور خصوصی به او پیغام میدهد.
من روز اول این را پیغام دادم به همین حضراتی که صحنهگردان این قضایا هستند؛ ... گفتم این را شما دارید شروع میکنید، اما نمیتوانید تا آخر کنترل کنید؛ میآیند دیگران سوءاستفاده میکنند. حالا دیدید آمدند سوءاستفاده کردند؛ مرگ بر اسرائیل را خط زدند! مرگ بر آمریکا را خط زدند! ...آنی که وارد عرصه سیاست میشود، باید مثل یک شطرنجباز ماهر هر حرکتی را که میکند، تا سه تا چهار تا حرکت بعد از او را هم پیشبینی کند ... . (مقام معظم رهبری: 6/8/1388)
در شطرنج فتنه، مهرهها گاه بیهدف و گاه بدون چشم اندازی از حرکت طرف مقابل جابهجا میشوند. هیچ تصویر درستی از چند حرکت بعدی و ابعاد و پیامدهای آن مقابل دیدگان سران فتنه وجود ندارد. این در حالی است که یکی از مهمترین فنون بازی شطرنج سیاست، بازیخوانی است.اگر نگاه خوشبینانهای به جریان موسوی و اطرافیان رادیکالش داشته باشیم، حداقل چیزی که میتوانیم بگوییم فقدان یک چشمانداز روشن توسط آنان بود که بحران آفرین شد و دست دشمن را برای مدیریت براندازی نظام باز کرد. درحقیقت، موسوی و اعوانش در زمین دشمن و به نفع آن بازی کردند. موسوی میتوانست با ارائه مستندات و تکیه بر مواد قانونی به پیگیری مطالبات خود به گونهای منطقی و به دور از ایجاد تنش بپردازد؛ چه بسا بسیاری از افراد نیز در این صورت متفطن میشدند که در جریان انتخابات اشتباهی رخ داده و حقی از کسی ضایع شده است. اما جالب است با بررسی بیانیههای او میبینیم که حتی یک مستند قانونی یا مدرک معتبر دال بر حقانیت ادعاهای آنان یافت نمیشود و گویا اصرار داشتند که مطالبات خود را از مسیری غیرمعمول و با بهرهگیری از عنصر فشار از طریق اردوکشیهای خیابانی و ... پیگیری کنند. آنان به گونهای به دنبال این بودند که مقام معظم رهبری و نهادهای قانونی را در مقابل حرکتهای حساب شده خود منفعل سازند و آنان را در حل مسائل کشور و مدیریت آن ناکار آمد نشان دهند و ساحت قانون را هتک کنند.
3/3. تأیید فرایند و نتیجه انتخابات بعد از تأیید نهادهای قانونی؛ فشارهای معترضین در روز 23 خرداد به نتیجه نرسید. مقام معظم رهبری، بعد از ظهر این روز پس از تأیید نتایج اعلام شده وزارت کشور توسط شورای نگهبان در پیام مهمی ضمن بزرگداشت حضور تعیینکننده، مقتدرانه، متین و آرامشآفرین ملت بزرگ و هنرمند ایران در جمعه حماسی 22 خرداد، تأکید کردند: «رئیس جمهور منتخب و محترم، رئیس جمهور همه ملت ایران است و همه و از جمله رقیبان دیروز باید یکپارچه از او حمایت و به او کمک کنند». ایشان در این پیام افزود:
گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونههایی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همه آحاد مردم و به ویژه جوانان عزیز که سرزندهترین نقشآفرینان این حادثه شورانگیز بودند، توصیه میکنم که کاملاً هشیار باشند. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران دیگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحریکآمیز و بدگمانانه پرهیز کنند. (مقام معظم رهبری: 23/3/1388)
امام خامنهای رأی قاطع مردم در 22 خرداد را، رأی به گفتمان انقلاب و احیای ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی میدانست که با گذشت سیسال از آغاز مردمسالاری دینی در این کشور از همیشه تازهنفستر و سرزندهتر در صحنه حاضر شده و دوستان و دشمنان را به ادامه راه روشن خود مطمئن میسازد.
4/3. ملاقات موسوی با مقام معظم رهبری در 24 خرداد؛ در این دیدار، میرحسین موسوی ضمن ارائه گزارشی، دیدگاه خود را درباره روند انتخابات بیان کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی انقلاب در این ملاقات با تأکید بر لزوم حفظ آرامش و متانت خطاب به موسوی گفتند:
در دورههای قبلی انتخابات نیز برخی افراد و نامزدها، مسائلی داشتند که از طریق شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی رسیدگی به شکایات انتخاباتی، پیگیری کردند و در این دوره نیز، مسائل باید از طریق قانونی دنبال شود. (روزنامه ابتکار: ش1498، 26/3/1388)
ایشان با اشاره به نامه موسوی به شورای نگهبان افزود: «به شورای نگهبان تأکید شده که با دقت به این نامه رسیدگی شود». امام خامنهای با اشاره به تحریکات دشمن و برخی طراحیهای پشت صحنه برای به آشوب کشاندن خیابانها خطاب به وی گفت: «جنس شما با این گونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید». (همان)
روز بعد از این دیدار، -25 خرداد 88 - در خیابان آزادی، میرحسین موسوی به توصیههای مقام معظم رهبری توجهی نکرد و با حضور در بین تظاهرکنندگان بر ادعای خود مبنی بر تقلب، تاکید کرد. این در حالی بود که وی پیش از این، در ایام تبلیغات انتخاباتی، بارها از تبعیت عملی از ولیفقیه تأکید کرده بود و حتی در سخنرانی خود در دانشگاه مازندران، به انتقاد از عملکرد دولت در جداسازی سازمان حج بر خلاف نظر مقام معظم رهبری پرداخته بود. (سایت تابناک: 24/3/1389)
5/3. دیدار نمایندگان ستادهای چهار نامزد ریاستجمهوری با مقام مقام معظم رهبری؛ نمایندگان ستادهای چهار نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عصر 26 خرداد در نشستی دوستانه در حضور امام خامنهای، دیدگاههای خود را درباره انتخابات و مسائل مربوط به آن به طور صریح و شفاف بیان کردند و مسئولان ذیربط نیز توضیحاتی را ارائه دادند. در این نشست که نمایندگان شورای نگهبان قانون اساسی، وزارت کشور، سازمان بازرسی کل کشور و کمیسیون تبلیغات انتخابات حضور داشتند، رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند انتخابات نباید وسیله انشقاق و اختلاف میان مردم شود:
«من خودم شخصا در این انتخابات هم مثل همهی انتخاباتهای گذشته - شماها همهتان مسئولین هستید، بودهاید، ممشای بنده را میدانید - به مسئولین کشور اعتماد کردم؛ به وزارت کشور، به شورای نگهبان؛ در حالی که میدانید در موارد متعدد، مسئولین از سلائق مختلف بودند، اما من به مقام مسئولی که میشناسم و قاعدهی کار او را میدانم، اعتماد میکنم. در این نوبت هم همین جور است؛ من اعتماد میکنم، اما این اعتماد من موجب نمیشود که اگر چنانچه شبههای در ذهن کسانی هست، این شبهه دنبال نشود و تعقیب نشود و بررسی نشود و حقیقت قضیه آشکار نشود؛ نه، شبهات را برطرف کنید، منتها آن چیزی که از همه مهمتر است، این است: همه سعی کنید وحدت ملی و وحدت کشور را حفظ کنید؛ هر کسی به نحوی، هر کسی وظیفهای دارد.» اینکه تصور شود در یک طرف 24 میلیون نفر و در طرف دیگر 14 میلیون نفر قرار دارند خطای بزرگی است؛ زیرا آن کسانی که به رییس جمهور منتخب و همچنین کاندیداهای دیگر رأی دادند، همه به یک اندازه دلبسته و معتقد به نظام اسلامی هستند.
برگزاری این جلسه صمیمی با طرح صریح و شفاف دیدگاههای رقبا درباره نحوه برگزاری انتخابات، نمایش اوج انعطاف در مدیریت عقلانی و سماحت مطلوب نظام اسلامی بود. انتشار این خبر، مردم را نسبت به پایان یافتن ناآرامیها و فیصلهبخشی به اعتراضات امیدوار کرد اما بیانیه موسوی در روز 27 خرداد بار دیگر اعوجاجات مسیر بازگشت ثبات و رسیدگی به شکایات را بیشتر کرد. موسوی با انتشار بیانیهای از هواداران خود خواست برای همدردی با خانوادههای مصدومان وقایع اخیر، روز پنج شنبه با نماد سوگواری در مساجد و تکایا اجتماع کنند و یا به راهپیمایی بپردازند.
6/3. پیگیری از راههای قانونی؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه تاریخی 29 خرداد ماه ، همه را به چارچوب قانون و تکمین به قانون دعوت کردند و تاکید کردند: همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهای درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبههای هست، از راههای قانونی پیگیری بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالی در قانون نیست. ...بنده از شورای محترم نگهبان خواستم که اگر در مواردی خواستند صندوقها را بازشماری بکنند، با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند، ثبت کنند، امضاء کنند. بنابراین، هیچ مشکلی در این جهت وجود ندارد.
همچنین به رغم پایان یافتن مهلت قانونی ده روزه رسیدگی به شکایات و اعتراضات نامزدها، رهبر معظم انقلاب اسلامی با پیشنهاد تمدید مهلت 5 روزه نیز موافقت فرمودند. تشکیل هیأت ویژه پیگیری شکایات معترضین توسط شورای نگهبان و بازشماری 10% درصد از صندوقهای رأی در سراسر کشور اقدامات دیگری بود که در جهت مدارا صورت گرفت.
7/3. هشدار به پیامدهای قانون گریزی؛ روند گسترش ابعاد و دامنه فتنه باعث گردید که امام خامنه ای در کنار نصیحت و مدارا، نسبت به مخاطرات و پیامدهای اقدامات عوامل فتنه و قانون گریزی خطاب به پیشآهنگان جریان معترض هشدار بدهند. «من به این برادران عرض میکنم، به مسئولیت پیش خدای متعال فکر کنید. پیش خدا مسئولید، از شما سؤال خواهد شد. آخرین وصایای امام را به یاد بیاورید؛ قانون، فصل الخطاب است؛ قانون را فصل الخطاب بدانید. انتخابات اصلاً برای چیست؟ انتخابات برای این است که همه اختلافها سر صندوق رأی حل و فصل بشود. باید در صندوقهای رأی معلوم بشود که مردم چی میخواهند، چی نمیخواهند؛ نه در کف خیابانها.»
همچنین معظم له فرمودند: دشمنان دارند کار میکنند، آن وقت میگویند ما هیچ کارى نمیکنیم! ما هیچ اقدامى نمیکنیم! دستورالعملهایشان براى گروههاى غافل و نادانِ اغتشاشگر توى رسانههاى خودشان به طور علنى دارد پخش میشود: اینجورى با پلیس درگیر بشوید؛ اینجورى علیه بسیج حرف بزنید؛ اینجورى توى خیابان اغتشاش ایجاد کنید؛ اینجورى تخریب کنید؛ اینجورى آتش بزنید؛ اینها دخالت نیست؟ از این دخالت واضحتر؟ علنىتر؟ این را مردم ما به چشم دیدند. اینها براى ملت ما تجربه است.
اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرجها، آنهایند. ...دستهای دشمن را ببینید؛ گرگهای گرسنهی کمینکرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسی را یواش یواش دارند از چهرههایشان برمیدارند و چهرهی حقیقی خودشان را نشان میدهند، ببینید؛ از اینها غفلت نکنید.
اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتی آنهائی که رأی نیاوردند، اردوکشی خیابانی بکنند، طرفدارانشان را بکشند به خیابان؛ بعد آنهائی که رأی آوردهاند هم، در جواب آنها، اردوکشی کنند، بکشند به خیابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصیر مردم چیست؟ ... اگر این تجمعات پوششی برای او درست کند، آنوقت مسئولیتش با کیست؟ ...من از همه میخواهم به این روش خاتمه بدهند. این روش، روش درستی نیست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئولیت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهدهی آنهاست.
8/3. ایستادگی در برابر بدعتهای غیرقانونی؛ معظم له با بهره مندی ازکلید واژه های اندیشه و سیره سیاسی امیرمومنان(علیه السلام) مثل فتنه ، بدعت ، شهبه و ... قاطعانه در مقابله با مطالبه غیر قانونی طرح ابطال انتخابات و رفتار غیر قانونی نافرمانی مدنی و گسترش دامنه آشوبهای خیابانی، ایستادند و فرمودند: بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت.....این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبهی غلطی است. عواقبی هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد، مردم آنها را هم در نوبت خود و وقت خود خواهند شناخت. قانون را رعایت کنید. ... البته اگر کسانی بخواهند راه دیگری را انتخاب بکنند، آنوقت بنده دوباره خواهم آمد و با مردم صریحتر از این صحبت خواهم کرد.
9/3.روشنگری و تنویر اذهان مردم و نخبگان؛ پس از اتمام حجت نظام و مقام معظم رهبری با جریان فتنه در نمازجمعه 29 خرداد و تمکیننکردن سران فتنه به توصیهها و رهنمودهای معظم له، ایشان به مناسبتهای مختلف ابعاد مختلف این فتنه بزرگ را تشریح کردند.
1/9/3. هشدار درباره توطئه؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف به مناسبت میلاد حضرت علی (ع) با اشاره به نقش اسلام و انقلاب اسلامی در یکپارچگی ملت ایران، لزوم حفظ وحدت و همدلی را یادآور شدند :
انتخابات پرشور 22 خرداد که با مشارکت بینظیر 85 درصدی مردم همراه بود نشان داد که انقلاب اسلامی بعد از گذشت 30 سال توانایی اینگونه به صحنه آوردن مردم را دارد. بنابراین دشمنان دست بکار شدند تا میان مردم ایجاد اختلاف کنند که تا حدی هم موفق شدند ولی ملت باید این توطئه را خنثی کند. (مقام معظم رهبری15/4/88)
هشدار مقام معظم رهبری، در آن مقطع اهمیت بسیاری داشت و غفلت از آن، آسیبهای جبرانناپذیری را برای کشور و مردم به دنبال داشت. ضمن اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مقطع تلویحاً در پی بیان کارآمدی نظام در این سی سال بود؛ چیزی که شاهد اصلی آن حضور حداکثری مردم بود.دشمن در انتخابات 22 خرداد 1388 روی سه شکاف عمده، سرمایه گذاری کرده بود:
الف) شکاف نظام-دولت.
ب) شکاف دولت- ملت.
ج) شکاف ملت - ملت.
هر چند دشمن در این سرمایه گذاری ناکام شد، اما به کالبد اجتماعی و سیاسی جامعه صدماتی وارد ساخت. در داخل، عدهای از روی جهل، ضمن همراهی خواسته یا ناخواسته با این توطئه، بخشهایی از این بازی دومینوی خطرناک را برعهده گرفتند و با قانون شکنی، زمینههای ایجاد و تعمیق سه شکاف عمده را فراهم آوردند.
رویکرد ویژه مقام مقام معظم رهبری در برخورد با قضایای پس از انتخابات، بخش قابل توجهی از شکافهای نظام- دولت و دولت- ملت را ترمیم کرد و اجازه رخنه دشمن را به آن، نداد. ایشان با حمایت از خانواده انقلاب و طرفداری نکردن از اشخاص، منافذ فرادستی این شکاف را مسدود کرد اما دهانههای فرودست و مادون اجتماعی آن هنوز باز بود و دشمن سرمایهگذاری زیادی برای ایجاد شکاف ملت- ملت انجام داده بود.
ایجاد شکاف ملت- ملت، بستر بیشتر منازعات به اصطلاح رنگی و مخملی در یک دهه گذشته بوده است. هر چند شکافهای اجتماعی از خصایص ذاتی تمام جوامع بشری هستند، اما استکبار با کشف پتانسیل آنها بر شکلگیری منازعات و خشونتهای ویرانگر به طور جدی به مطالعه آنها در جوامع انقلابی و به تعبیری غیرغربی پرداخته است. نگاهی به اتفاقات سالهای آغازین قرن بیست و یکم در صربستان، اوکراین، گرجستان، لهستان و حتی تایلند، به وضوح میزان اهتمام و التفات غربیها به پروژه تعمیق شکاف ملت- ملت و یا توطئه خطرناک ملت در برابر ملت را نمایان میکند.
شکافهای اجتماعی در جوامع مردمسالار، نوع خواستههای اجتماعی را مشخص میکند و در قالب رقابتهای مسالمت آمیز اجتماعی پدیدار میشود. اما پروژه شکاف ملت- ملت با ایجاد گسست در ساختار جامعه، به صفبندی اجتماعی منجر میشود و ممکن است به اردوکشی خیابانی و خشونتهای ضدساختاری بینجامد. در این دیدگاه، از وجود یک «شکاف بزرگ» در جامعه حمایت میشود و تمام امکانات و منابع موجود اعم از تشکیل یک حزب، سازمانهای زیرزمینی، گروههای چریکی مسلح و حتی فیلمهای سینمایی، تئاتر، شخصیتهای سیاسی، جراید و خبرگزاریها به کار گرفته میشوند.
در همین زمینه، گری سیک مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا با اشاره به اتفاقات اخیر ایران مدعی شد: «امروز، در ایران یک جنبش اجتماعی تلاش میکند تا بدون توسل به رویارویی و تقابل نظامی و یا به عبارتی جنگ مدنی (غیرنظامی) در کارزار سیاسی علیه نیروی نظامی به پیروزی برسد». ( http://garysick.tumblr.com)
در واقع، شکاف ملت- ملت ترجمان جدیدی از سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن در یک بستر مدنی و مردم سالار است که راهبرد استراتژیک غرب در برخورد با کشورهای متخاصم آمریکا به حساب میآید.
تدبیر مقام معظم رهبری در برابر این شکاف، تبیین ابعاد فتنه، بالابردن بصیرت برای تصمیمگیری بههنگام و صحیح، تبیین هویت انقلاب اسلامی، اصلی- فرعی کردن مسائل مطرح در باب انتخابات و تقویت بنیان خانواده انقلاب و تلاش برای خروج حداقلی افراد خانواده از آن، ترویج عقلانیت، معنویت و قانونگرایی بین مردم است. لذاست که این شکاف نیز در آن مقطع در حد زیادی ترمیم میشود.
2/9/3.توصیه به عقلانیت، رعایت اخلاق و انضباط قانونی؛ از دیگر ابعاد فتنه، اختلاف انگیزی بین مسئولان کشور بود. دشمن بعداز انتخابات برای ایجاد نفاق و نوعی تخالف اجتماعی اعم از اختلاف افکنی میان سلیقههای سیاسی، مذاهب و اقلیتهای قومی، مسئولان عالی رتبه کشور، حوزههای علمیه و نیز سرگرم کردن جوانان به مسائل لهو و لعب و دور کردن آنان از مسیر اصلی زندگی انقلابی ملت ایران، از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. در چنین فضایی وحدت کلمه مسئولان کشور و نخبگان در مسائل اصولی ضرورتی بود که ضمن بسط استنباطهای مشترک از مفاهیم بنیادین، میتوانست منافذ این توطئه خطرناک دشمن را مسدود کند.
در این مقطع، مقام معظم رهبری با تیز بینی همیشگی جهت تحکیم وفاق و همدلی در کشور ، به مسئله ورود نمودند. در شرایطی که دشمن با دستاویز قرار دادن اتفاقات پس از انتخابات از هر شکافی برای امیال و اهداف خود بهره برداری میکرد، جریان معارض سعی داشت فضای دو قطبی ایام انتخابات را به هر دلیل نامشروعی حفظ کند. در این اوضاع، «وحدت کلمه» و «حسن ظن» مسئولان و نخبگان به یکدیگر زمینهساز فائق آمدن بر مشکلات کشور بود. با توجه به نقش وحدتآفرین مقام معظم رهبری، استراتژی معظم له، بر شالوده تعامل قوا با یکدیگر حول سه محور اساسی «عقلانیت، اخلاق و انضباط قانونی» شکل گرفت. (مقام معظم رهبری: 29/4/1388) بازتعریف مجدد ایشان از روابط بین مسئولان و نخبگان کشور ناظر به وضعیت حساسی بود که میتوانست کشور را با حوادث غیر قابل پیشبینی مواجه کند.
3/9/3. دعوت نخبگان به خردورزی؛ جامعه مسلمان ایران یک جامعه هوشمند است که رد پای تصمیمات تاریخی آن در حداقل هزار سال گذشته مشهود و ملموس بوده است. این جامعه در زمانهای مختلف تاریخی در نقش یک موجود غیرقابل پیشبینی، فعال و مؤثر ظاهر شده و بسیاری از اندیشمندان را به حیرت واداشته است. با پیروزی انقلاب اسلامی عامل حکومتی پایا و فراگیر در قالب ولایت مطلقه فقیه، هوشمندی جامعه ایران را بیش از پیش تقویت کرده است. تصمیمات اجتماعی در سه دهه گذشته خطکش مدرّجی است که اندازه تکامل جامعه ایران ر ا به دست میدهد.
اعتقاد بر این است که اغلب کنشهای مؤثر جامعه ایران، تابعی از عقلانیت متکامل اسلامی در ظل هدایتهای ولایی است که روز به روز، بر پیچیدگی آن افزوده میشود و اندیشمندان و تحلیلگران مسائل اجتماعی را بهت زده میکند. این موجود زنده را نمیتوان با دکترینهای رنگی به بازی گرفت و برای آن، نسخههای غربی پیچید. اما جالب اینجاست که برخی نخبگان همین جامعه در برخی از مقاطع حساس تاریخی نشان دادهاند که محکوم به تکرار تاریخ هستند و به بیراهه میروند.اشاره ظریف مقام مقام معظم رهبری به «مسجد ضرار»، مؤید تلاشهای دشمن برای فریفتن این جامعه بصیر بود که مردم از این آزمون سرنوشتساز سربلند بیرون آمدند. اما برخی نخبگان، فریب این ظاهرسازیها را خوردند. امام خامنهای در مراسم تنفیذ رئیس جمهور دهم فرمودند:
عظمت این انقلاب و عظمت این نظام و ریشهداری نظام جمهوری اسلامی در حوادث این یکی دو ماه اخیر، بیشتر برای دشمنان جمهوری اسلامی آشکار شد. این ملت، ملت با ایمانی است؛ ملت هوشیاری است؛ ملت بااستعدادی است. با مسجد ضرار نمیشود این ملت را شکست داد. ما در تاریخ خودمان نمونههایی را از این داریم: «وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَه». (توبه: 107)
مقام مقام معظم رهبری بهترین راه اصلاح نخبگان را، عقلانیت معطوف به معنویت، عنوان کرد:نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظیمی است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است. اگر بخواهیم به این معنا دچار نشویم، راهش این است که خرد را، که انسان را به عبودیت دعوت میکند، معیار و ملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم. (مقام معظم رهبری: 29/4/1388)
مقام مقام معظم رهبری در آسیبشناسی رفتار نخبگان سیاسی در مقطع انتخابات گفت:
اگر شما در جبهه جنگ نظامی، هندسه زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست. برای همین هم هست که شناسایی میروند. ... ببینند دشمن کجاست، چه جوری است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه کار باید بکنند. اگر کسی این شناسایی را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند آتش میکند به طرفی که اتفاقاً این طرف، طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن... . عرصه سیاسی عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت میبینید آتش توپخانه تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. در شناخت دشمن خطا نکنیم. لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است. (مقام معظم رهبری: 5/5/1388)
10/3.جذب حداکثری و دفع حداقلی؛ مقام معظم رهبری در نماز جمعه 29 خردادماه 88، اتفاقات بهوجود آمده بعد از انتخابات را مسائل درون نظام عنوان کرد و خطاب به دشمنان جمهوری اسلامی که تلاش داشتند این اختلاف را دعوای موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی جلوه دهند، تأکید کرد: «چهار نفری که وارد عرصه انتخابات شدند، جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند».سه ماه بعد، با استمرار اقدامات و اظهارات برخی شخصیتهای سیاسی، رهبر انقلاب سیاست نظام را «جذب حداکثری و دفع حداقلی» عنوان کرد و با یادآوری هندسه نظام اسلامی، ابراز امیدواری کرد که این افراد در آینده هم درون نظام بمانند.
1/10/3.تبیین چارچوب مدارا و قاطعیت در برخورد با مخالفان نظام؛ ایشان در نماز جمعه 20 شهریور 1388، در مسیر اتمام حجت با جریان ساختارشکن، مبانی مواجهه نظام و انقلاب با گرایشهای گوناگون سیاسی و فکری را بازتبیین و مرور کردند. مدارا در جای خود و قاطعیت در جای خود، اساس این تبیین به عنوان دو چهره اصلی نظام اسلامی را تشکیل میداد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی انقلاب در نماز جمعه ماه مبارک رمضان سال 1388 ضمن تنقیح مناط در برخورد با فتنهگران گفتند:
برخلاف برخی تبلیغات اگر کسی یا جریانی، عقیدهای مخالف داشته باشد و اصطلاحاً دگراندیش باشد نظام با او کاری ندارد، اما اگر جریانی به معارضه و ضربهزدن روی آورد و بر روی انقلاب شمشیر بکشد، همچنان که در هیچ جای دنیا تحمل نمیشود، در ایران نیز نظام در دفاع از خود با او برخورد قاطع خواهد کرد.
ایشان با یادآوری چگونگی برخورد امام با دولت موقت، مخالفان لایحه قصاص و گروهک منافقین افزود: «امام ابتدا مدارا و نصیحت میکردند، اما وقتی این روش بینتیجه میماند قاطعیت از خود نشان دادند».
رهبر معظم انقلاب اسلامی در همین زمینه یادآوری کرد: این گونه برخوردهای امام حتی در سطوح بالاتر از رئیس جمهور هم دیده میشد؛ به گونهای که امام (ره) در اواخر عمر با کسانی که احساس کردند مدارا با آنها دیگر امکان ندارد، برخورد کردند. (مقام معظم رهبری: 22/9/1388)
پس از گذشت 9 ماه از انتخابات ریاستجمهوری و با استمرار مواضع غیراصولی برخی شخصیتها در زیرسؤال بردن حماسه عظیم 40 میلیونی، رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، با اشاره به این مواضع، تأکید کردند:
ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام خارج میکنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست میدهند که از دست دادهاند. (مقام معظم رهبری: 6/12/1388)
2/10/3. جداکردن صف مردم از ضدانقلاب؛ جداکردن صف مردم از ضدانقلاب یکی دیگر از تدابیر و اقدامات رهبر معظم انقلاب اسلامی بود. با اوج گیری آشوبهای خیابانی و اقدام دشمن برای تشدید اغتشاشات، همه فرصت طلبان، معاندان، منافقین، سلطنت طلبها و سایر گروههای ضدانقلاب، به صورت آشکار وارد صحنه شدند. آنها ضمن حمایت علنی و تحریک هواداران برخی نامزدها به آشوب، به صورت سازمان یافته در اغتشاش و تخریب اموال و حمله به مردم وارد عمل شدند. مقام معظم رهبری تلاش نمود تا با جداکردن صف مردم از ضدانقلاب، اوضاع را آرام نماید. ایشان در این رابطه فرمودند: در داخل کشور هم عوامل این عناصر خارجی به کار افتادند و خط تخریب خیابانی شروع شد؛ خط تخریب، خط آتشسوزی، اموال عمومی را آتش بزنند، ... امنیت مردم مورد تطاول اینها قرار گرفت. این ربطی به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، این مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دستنشاندگان سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیست است. اشتباه است اگر کسى خیال کند که یک گروه معدود، آن هم در تهران، ...به اموال مردم - به موتورسیکلتشان، به ماشینشان، به بانکشان، به دکانشان - تعرض میکند، این مردمند؛ نه، مردم نیستند. ... مردم آن میلیونهائى هستند که تا این اغتشاشگران را، این مفسدین را در صحنه مىبینند، کنار میکشند و آنها را با نفرت نگاه میکنند.
معظم له ، برهم زنندگان امنیت جامعه را مزدور دشمن دانسته، با تاکید بر هوشیاری آحاد ملت، به نخبگان هشدار می دهند تا مرز خود را شفاف نمایند.هر کسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد، از نظر عامهى ملت ایران انسان منفورى است؛ هر که میخواهد باشد. ....به هم زدن امنیت یک ملت بزرگترین گناهى است که ممکن است کسى مرتکب بشود. این را البته آن کسى که مأمور است، مزدور است، او که حرف گوش نمیکند؛ خطاب ما به او نیست؛ خطاب ما به نخبگان است. آحاد ملت هم هوشیارند؛ نخبگان ما هوشیار باشند....نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحلیلى که به آنها (دشمن)کمک بکند، این حرکت در مسیر خلاف ملت است. همهى ما خیلى باید مراقب باشیم؛ خیلى باید مراقب باشیم: مراقب حرف زدن، مراقب موضعگیرى کردن، مراقب گفتنها، مراقب نگفتنها. یک چیزهائى را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکردهایم. یک چیزهائى را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کردهایم. نخبگان سر جلسهى امتحانند؛ امتحان عظیمى است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است.
3/10/3.قاطعیت در برخورد با انحراف دستگاههای نظام؛ رفتار برخی مسئولین بازداشتگاه کهریزک مانند پدیده مشکوک لباس شخصیها که در حوادث مختلفی مثل کوی دانشگاه دست به اقدامات خودسرانه میزنند یکی از عوامل مخل در سیستم انتظامی کشور بود که منجر به ضایعات تأسفآور و جنایاتی شد که قلوب مردم و مقام معظم رهبری را جریحهدار کرد. این جنایت منجر به قتل سه نفر و مجروح شدن عدهای دیگر از آشوبگران شد. اگر چه این امور در جابهجایی حاشیه و متن مؤثر بود اما بیش از آن، جریانسازی رسانهای و تبلیغاتی جریان فتنه و موجآفرینی و موجسواری شبکههای غربی شامل بی.بی.سی فارسی، سی.ان.ان و صدای آمریکا، العربیه، الجزیره و... نقش آفرین بودند. این فضاسازیها عمدتاً حول پروژههایی دروغین و خودساخته آنها مانند ندا آقاسلطان، سعیده پور آقایی، ترانه موسوی، فاطمه امام و کشتهسازی تا رقم 72 تن کلید خورد که با تبدیل شدن به متن افکار عمومی موجب غبارآلودتر شدن مسائل شد و در سایه آنها مسائل اصلی که حضور 40 میلیونی مردم و نیز اتهام دروغ تقلب و ظلم نسبت به نظام و مردم بود در حاشیه قرار گرفت. (امینی، 1388: 218)
مقام معظم رهبری درباره حوادث پس از انتخابات اخیر در کوی دانشگاه تهران تأکید کردند:
در کوی دانشگاه، در آن شب معین، قطعاً تخلفات بزرگی انجام گرفته، کارهای بدی انجام گرفته. ما گفتهایم پرونده ویژهای برای این کار تهیه شود و به طور دقیق دنبال بگردند و مجرمان را پیدا کنند و وقتی پیدا کردند، به وابستگیهای سازمانی آنها هم هیچ نگاه نکنند و باید مجازات شوند؛ این را من به طور قاطع گفتم. (مقام معظم رهبری: 4/6/1388)
11/3.نحوه برخورد با خاطئان و مجرمان
1/11/3. برخورد براساس مجاری قانونی و پرهیز از هر نوع خود سری؛ یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابى، به فرزندان عزیز انقلابى خودم، به فرزندان بسیجى - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینى به گوششان میخورد یا با چشمشان مىبینند، عصبانى هستند؛ وقتى مى بینند روز عاشورا چگونه یک عدهاى حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین(ع) را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینى را هتک میکنند، دلهاشان به درد مىآید، سینههاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعى هم هست، حق هم دارند؛ ولى میخواهم عرض بکنم جوانهاى عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بى رویهاى، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز مى آورند، من نگاه میکنم - مى بینم همین طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانى؛ گاهى هم از بنده گله میکنند که چرا فلانى صبر میکند؟ چرا فلانى ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطى که دشمن با همهى وجود، با همهى امکاناتِ خود درصدد طراحى یک فتنه است و میخواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى که شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفه ى قانونى و مسئولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب میکند. خداى متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى». بله، یک عدهاى دشمنى میکنند، یک عدهاى خباثت به خرج میدهند، یک عده اى از خباثتکنندگان پشتیبانى میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضایا بشود، بىگناهانى که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.
آقای محسن اژه ای در خصوص مخالفت رهبر معظم انقلاب اسلامی انقلاب با درخواست برخی از مسؤولین و اشخاصی که اصرار بر برخورد و اقدامات عملی شدیدتری با سران فتنه داشتند، گفت: تز آقا این بود که تا آنجایی که ممکن است صحبت بشود، اتمام حجت بشود، مسائل بیان شود، شاید طرف گول خورده، شاید طرف نمیداند، شاید طرف واقعاً غافل است که شاید نحوه این حرفها سبب هوشیاری او شود و شاید توبه کند. نکته دیگر اینکه رهبری معتقد بودند که طوری نشود تا مردم نفهمند که علت تصمیمی که گرفتید چیست. یک وقت تصور نکنند که یک برخورد سیاسی است، فکر نکنند که این برخورد شما در این حد مجازات و برخورد نبوده است.
2/11/3. قاطعیت در خصوص تخلفات خودی ها؛ محسن اژه ای در این ارتباط می گوید: خبرهایی به رهبر انقلاب رسیده بود که در کهریزک شرایط نامساعد است که آقا دستور دادند بسته شود. اما این تمام ماجرا نبود. قبل از آن هم که آقا متوجه شدند وضع کهریزک مناسب نیست، دستور دادند که دیگر به آنجا زندانی نبرید. یعنی اولین کسی که دستور دادند افراد بازداشتی به کهریزک نروند، رهبر انقلاب بودند. حتی ظاهراً از ایشان پرسیده بودند- با واسطه شنیدم- که ممکن است فلان بازداشتگاهمان جا نداشته باشد، گفتند اگر جا ندارید، آزاد کنید. افرادی که شما در خیابان میگیرید حتی به نظر شما متهم یا مجرم هستند، ولی اگر قرار است جایی ببرید که نامناسب باشد، آزاد کنید. یا به ایشان گفته بودند که فلان بازداشتگاه گفته که جا نداریم، رهبری گفتند که آنجا نبرید، بروند خانهشان. از طرف دیگر اولین شخصی هم که برای تخلفات قضیه کهریزک گفتند باید جدی پیگیری شود، باز شخص خود آقا بودند. ایشان اولین شخصی بودند که پیغام دادند آنهایی که در کهریزک هستند، باید از آنجا بروند. من یادم هست که نوزده تیر 1388 یکی از مسؤولین دفتر آقا تماس گرفتند که این افرادی که الآن در کهریزک هستند، حتماً بگویید به جایی به غیر از کهریزک منتقل کنند. اتفاقاً ما همان شب جلسه داشتیم. آن زمان دادستان کل وقت، دادستان کل تهران، بعضی از افراد دیگر در وزارت اطلاعات وغیره بودند که در دفتر من جلسه داشتیم. من هم چون در آن جلسه با آن آقایان صحبت کرده بودم و خواستار این بودم که دادستان تهران آنها را هرچه زودتر منتقل کند و از آنجا ببرد و آنها هم قول داده بودند که ما این کارها را میکنیم، به همین دلیل به فردی که از طرف آقا تماس گرفته بودند، اطمینان دادم و گفتم که جلسه پایان یافته و اینها قول دادند که حتماً همین امشب همه اینها را منتقل میکنند. در این مورد نیز جامعیت نگاه رهبری مشهود است. اینطور نبوده که توجه به یک موضوع، موجب غفلت ایشان از موضوع دیگری بشود.
*نتیجه گیری
با تدقیق و باریک بینی در راهبردهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در قبل و بعد از فتنه 88 می توان استنتاج نمود؛که معظم له در مدیریت حوادث بعد از انتخابات نهم ریاست جمهوری،در تصمیم گیری خود از منطق درونی خرودروزی و عقلانیت در چارجوب منافع اسلام و مصالح امت اسلامی پیروی می نماید . ایشان با بهره مندی از مفاهیم اصلی موجود در سیره واندیشه سیاسی امیرالمومنین(علیه السلام) به جای اتخاذ استراتژی های موجود در جامعه شناسی سیاسی غرب، متناسب با اقتضائات جامعه اسلامی ، راهبردهای خویش را تدوین نموده است .
به طوریکه کلید واژه های فتنه ، شبهه،بدعت و ... یک چارچوب مفهومی را برای مخاطب جهت درک هر چه بیشتر تحولات موجود در جامعه اسلامی ترسیم می نماید و از سوی دیگر به مثابه پادزهر تئوری کودتای مخملی عمل نموده و از ضلع سوم، اعاده فضلیت مندی به امر سیاسی و سیاست در نظام اسلامی بود که از جانب مدعیان دروغین اخلاق و سران فتنه، فضیلت زدایی شده بود و و از جانب چهارم فرصت گفتمان سازی جهت عملیات روانی را از دشمن گرفت .درآن شرایط، این گفتمان و منطق درونی منبعث از منابع عقلی و مباحث نقلی (سنت ، سیره ، آیات و روایات) اسلامی بود که فضای ذهن امت اسلامی را به سمت فلاح و رستگاری که همان حفظ نظام اسلامی است هدایت می کرد. توده های مردم، نیز با تحلیل شرایط در گفتمان مقام معظم رهبری و برخلاف مدل طراحی شده دشمن ،با کنش سیاسی خود در 9 دی ،نقش آفرینی و مشارکت حقیقی خویش را در حوزه عمومی و نظام مردم سالاری دینی تحکیم بخشیدندو هرگونه فرصت توطئه انگیزی را از دشمن و عاملان داخلی آن سلب نمودند.