کد خبر: ۱۰۲۳۸۹
زمان انتشار: ۰۱:۵۱     ۰۵ دی ۱۳۹۱
پرویز سروری:
از قبل انتخابات اخباری داشتیم که نشان می‌داد ‌سفارتخانه‌هایی به خصوص انگلیس و فرانسه تحرکات جدی را در لواسانات و جاهای مختلف شکل می‌دهند و نشست‌هایی را با بعضی از فعالان سیاسی کشور دارند.
به گزارش 598 ، پرویز سروری عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و قائم‌مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در گفت‌وگوی تفصیلی با تسنیم ، به بررسی عوامل و ریشه‌های اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ پرداخت.

متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

* آقای سروری! در مورد عوامل خارجی و زمینه‌های وقوع حوادثی مثل اتفاقات سال ۸۸ و نقش کاندیداها در این زمینه توضیح بدهید. همچنین برخی معتقدند تغییر در باورهای مردم که از دوران سازندگی شروع شد و ‌به دوم خرداد و سال ۸۸ رسید، یکی از این عوامل است، شما ‌چه تحلیلی در این زمینه دارید؟

- سروری: فکر می‌کنم ‌موضوع به اوایل انقلاب و نوع نگاهی که حضرت امام(ره) به مشارکت مردم داشت، برمی‌گردد یعنی از ابتدا دو نوع نگاه در انقلاب در رابطه با مشارکت مردم وجود داشت؛ یک نگاه مشارکت را امری کاملاً ابزاری می‌دانست، یعنی مشارکت ابزاری برای تحقق اهدافی بود که فکر می‌کردند در انقلاب باید صورت گیرد.

یک نگاه نیز نگاه امام(ره) بود که مشارکت را یک امر مؤثر در سرنوشت کشور می‌دانست و معتقد بود ‌باید مشارکت در کشور ما به ‌گونه‌ای شکل بگیرد که نقش‌آفرین باشد، نه ابزاری.

برخی نگاه ابزاری به مشارکت مردم دارند

این دو نوع نگاه با هم آمدند، یعنی دائماً نگاهی که یک نگاه ابزاری به مشارکت داشت، تلاش می‌کرد ‌مشارکت وجود داشته باشد اما موثر نباشد و مشارکت ابزاری برای تحقق خواسته‌های آنها باشد و هر جایی که این مشارکت در اجرای اهداف و مقاصد آن‌ها مفید بود، این مشارکت را مفید دانسته و آن‌را به آسمان می‌بردند و هر جا که مشارکت به‌عنوان یک نقطه موثر در خلاف مقاصد آن‌ها عمل می‌کرد، کاملاً مشارکت را زیر‌سوال می‌بردند و به نوعی تلاش می‌کردند که مشارکت را با به اصطلاح بیان یک سلسله تحلیل‌ها و مسائل از خاصیت و اثرگذاری بیندازند که این موضوع دقیقاً در فتنه سال ۸۸ به بالاترین سطح خودش رسید.

یعنی عده‌ای می‌خواستند با مشارکت مردم به قدرت برسند و هدف آن‌ها به قدرت رسیدن بود، نه تن دادن به نظر مردم و مشارکت مردم و حضور نقطه نظرات مردم در سرنوشت‌شان. آنها تا جایی که احساس می‌کردند این مشارکت در راستای اهداف آن‌ها طی طریق می‌کند و راه می‌رود، این مشارکت را "حلوا حلوا" می‌کردند‌ و روی سرشان می‌گذاشتند و تکریم کرده و برای آن تئوری ترسیم می‌کردند، اما همین که احساس کردند این مشارکت علیه آن‌ها و هدف‌شان راه می‌رود، شروع کردند به مشارکت را زیر سوال بردن و با طرح مسائلی مانند تقلب و مسایل مختلف تلاش کردند ‌مشارکت را از کارآیی بیندازند.

‌به نظر بنده، یک ریشه اصلی این است که نگاه درستی به مشارکت وجود نداشت، یعنی مشارکتی که موثر در سرنوشت مردم باشد با هر نتیجه‌ای که در چارچوب جمهوری اسلامی اتفاق بیفتد، این چیزی است که امام خمینی(ره) ترسیم کرده و فرمودند ‌مشارکت و نظر مردم بر هر موضوعی تحقق پیدا می‌کند، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، متاع است و همه باید به آن گردن نهند.

حتی جایی که بنی صدر انتخاب می‌شود و حضرت امام با این گزینه موافق نیستند، حکم نتفیذ می‌دهند و به این نظر مردم احترام می‌گذارند و تا آخر پای نظر مردم می‌ایستند تا جایی که او ‌شروع می‌کند به اینکه از چارچوب‌های نظام خارج می‌شود که در این مقطع با او برخورد می‌شود.

مدیریت نظام سلطه از عوامل ایجاد فتنه ۸۸ بود

نکته دومی که به نظر من از عوامل بوجود آوردنده این فتنه شد، مسئله‌ای بود که با مدیریت نظام سلطه ارتباط داشت، یعنی در هم‌آوردی که بین نظام سلطه و انقلاب اسلامی بوجود آمده بود، انقلاب اسلامی توانست رفته رفته از موضع انفعال به موضع کنش تبدیل شود و از موضع متهم به موضع مدعی برسد؛‌ مثلاً ‌در این هم‌آورد در همه عرصه‌ها از قبیل سیاسی و هسته‌ای جمهوری اسلامی خود را از موضع متهم در موضع مدعی قرار داد و کسانی که در جهت تضعیف جمهوری اسلامی حرکت می‌کردند، در موضع متهم قرار گرفتند که این جابجا شدن جای متهم و مدعی، باعث شد ‌نظام سلطه همه ظرفیت‌هایش را به کار گیرد.

آنها استنباطشان این بود که بعد از گذشت ۳۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به فشارها، تحریم‌ها و تهدیدها و موضوعات مختلف، مشارکت در ایران پایین خواهد بود و این ابزاری برای سرنگونی انقلاب اسلامی و ‌زدن نهادهای مدنی و ‌تخریب مشارکت در ایران و از بین بردن خاصیت مردمی انقلاب اسلامی خواهد شد.

اما این ‌اتفاق به صورت معکوس رخ داد و مردم در بالاترین سطح ممکن رکورد زده و در انتخابات مشارکت کرده و توانستند تمام معیارهای غربی را به حداقل برسانند، یعنی معیارهایی که خود غربی‌ها گفته بودند ‌یک انتخابات موفق نتیجه‌ای از مشارکت، رقابت و شفافیت است، ‌انقلاب اسلامی توانست این سه پارامتر را که غربی‌ها برای انتخابات در حداقل مطرح می کردند، در حداکثر موقعیت آن به رخ بکشاند.

انتخابات ۸۸ غرب را دیوانه کرد

انقلاب اسلامی و مردم توانستند ‌هم شفافیت، هم رقابت و هم مشارکت حداکثری را به رخ بکشانند که این موضوع واقعاً غرب را دیوانه کرد و به تعبیری غرب در حالت انفعال قرار گرفت چرا‌که آن‌ها تصورشان غیر از این بود، به همین دلیل برای اینکه ایران تبدیل به الگوی دموکراسی و مردم‌سالاری در دنیا نشود، به ایجاد توطئه و تخریب آن چیزی که جمهوری اسلامی ایران بوجود آورده بود، پرداختند.

البته آنها در این زمینه قطعاً نمی‌توانستند به موفقیتی برسند. زمانی این موفقیت شکل گرفت که دوستان داخلی یا به تعبیری دوستان ناآگاه ‌در درون جمهوری اسلامی به ندای دشمن در خارج لبیک گفتند و نتیجه این شد که یک شرکت سهامی سیاسی را شاهد بودیم که برای اولین بار بعد از انقلاب شکل گرفت، یعنی تمام عناصر سلطنت‌طلب، ‌منافق، ‌مارکسیست، سازمان مجاهدین و مجمع روحانیون مبارز و... ‌را ‌در فضایی بکار‌گیری کردند که یک هم‌گرایی سیاسی بین آنها ایجاد شود، یعنی عناصری که ظاهراً متضاد بودند، اما در یک چیز مشترک بودند و آن هم تضعیف جمهوری اسلامی بود و آنها ضربه‌زدن به روند رو به رشد نظام ولایی را پیگیری کردند.

در اینجا شاهد یک اتفاق بودیم که این اتفاق نامیمون باعث شد ‌ما یک فرصت طلایی تاریخی را در دنیا از دست بدهیم، یعنی به کشوری که رکورد مشارکت ۸۵ درصدی را زده بود و می‌توانست در دنیا به‌عنوان پرچم مشارکت و مردم‌سالاری و پرچم جمهوری اسلامی و مقابله با لیبرالیسم مطرح شود، ضربه خورد که ‌به نظر من ضربه‌زدن به سرمایه تاریخی ملت ایران بود که متأسفانه به دست دوستان ناآگاه و دشمنان آگاه و با توطئه نظام سلطه صورت گرفت و ما شاهد این اتفاق بسیار نگران کننده بودیم.

جلسه سفارتخانه‌های انگلیس و فرانسه با برخی فعالان سیاسی در لواسانات

*یکی از مسایلی که در گزارش کمیسیون اصل نود مجلس در آن زمان قرائت شد، بحث سفارتخانه‌ها بود. اگر بخواهیم ارتباط بین عناصر داخلی و خارجی را سازماندهی کنیم، مسلماً سفارتخانه‌ها هم در این بین نقشی دارند که احتمالاً اطلاعات و اخباری در این زمینه هست. آیا شما به این ارتباط سازماندهی شده ‌‌با کاندیداها ‌و ‌ستادهای‌شان و ‌افرادی که با آن‌ها در ارتباط بودند، ‌رسیدید یا خیر؟

- سروری: ما از قبل از انتخابات اخباری را داشتیم که نشان می‌داد ‌سفارتخانه‌هایی به خصوص انگلیس و فرانسه تحرکات جدی را در لواسانات و جاهای مختلف شکل می‌دهند و نشست‌هایی را با بعضی از فعالان سیاسی کشور دارند و احتمال اینکه این نشست‌ها یک رویکرد انتخاباتی داشته باشد هم بسیار فراهم بود تا اینکه فتنه ۸۸ که بوجود آمد، ما عملاً نتیجه آن نشست‌ها را در فتنه ۸۸ شاهد بودیم.

بازداشت عوامل سفارتخانه‌ها در جریان حوادث سال ۸۸

اینکه سفارتخانه‌ها بر خلاف گذشته که حداقل به صورت آشکار وارد عرصه‌های سیاسی ما نمی‌شدند و تلاش می‌کردند ‌حفظ ظاهر کنند و به صورت پنهان با عواملی ارتباط داشته باشند، در فتنه ۸۸ اینقدر عجله داشتند و به نوعی کار را تمام شده می‌دانستند و نقاب را از چهره برداشتند و به صورت آشکار درب وزارتخانه‌ها باز بود و ما عوامل سفارتخانه را چه عوامل مستقیم آن‌ها که خود سفیر و عوامل اصلی سفارتخانه‌ها بودند و هم عواملی که به صورت کارمندان محلی در سفارتخانه‌ها مشغول بودند، به خصوص سفارت انگلیس عملاً ‌به ‌‌مدیران صحنه‌گردان فتنه تبدیل شده بودند.

دستگیری آن‌ها و اطلاعاتی که از آن‌ها اخذ شد، نشان داد که سفارتخانه‌ها به شکلی نقشی حمایتی و هدایتی را برعهده گرفته بودند ‌و تلاش زیادی را برای هماهنگی داخل و خارج و پل زدن بین ضد‌انقلاب و عناصر خارج را ایفا می‌کردند و نقش واسطه برای دست دادن عوامل داخلی و خارجی را عملاً بر عهده گرفته بودند که اعترافاتی که عوامل محلی سفارت انگلیس در زمان فتنه رسماً اعلام کردند، پرده از هماهنگی‌ها و اقدامات آشکار و پنهان سفارتخانه‌های خارجی بر می‌داشت و نشان می‌داد به شکلی تلاش گسترده‌ای از طرف سرویس‌های خارجی تحت عنوان سفارتخانه‌ها شکل گرفته بود.

سال ۸۸ حضور سرویس‌های اطلاعاتی خارجی در ایران به اوج رسید

‌من فکر می‌کنم اوج حضور سرویس‌های بیگانه در یک کشور، زمان فتنه شکل گرفت که نقش همه سرویس‌ها اعم از «سیا»، «اینتلیجنت سرویس‌» و همه ‌سرویس‌های اطلاعاتی مختلف ‌در پوشش سفارتخانه‌ها به خوبی قابل مشهود بود که گزارش‌هایی که وزارت اطلاعات از این موضوع منعکس کرد و ‌قسمت اعظمی هم از آن شاید منتشر نشده باشد، نمایانگر این است که یک مدیریت کاملاً هوشمندانه‌ای از طرف این سرویس‌ها تحت عنوان پوشش سفارتخانه‌های خارجی در ایران در زمان فتنه شکل گرفت.

*جلسات لواسانات که شما به آن اشاره کردید، با ستادهای آقایان کروبی و موسوی بود؟

- سروری: بله، عوامل سیاسی بود، در کمیسیون امنیت که بودیم، این گزارش‌ها به ما‌ می‌رسید و مراکز مرتبط که این نشست‌ها را برگزار می‌کردند و ‌فعالین سیاسی جریانات مختلف اصلاح‌‌طلب ‌و حتی افراد ملی مذهبی که در آن حضور داشتند نیز ‌در این گزارش‌ها قید می‌شد و نشان می‌داد سفارتخانه‌ها نقش ایجاد هماهنگی را در این فضا ‌بر عهده داشتند و تلاش می‌کردند در این نشست‌ها اختلاف جریانات داخلی را از بین ببرند و بر روی تضعیف جمهوری اسلامی به اشتراک برسانند که این خبرها در فتنه ‌به تحقق عملی رسید و ما شاهد بروز آن نشست‌ها و آثار آن‌ها در فتنه ۸۸ بودیم.

* هشداری از ناحیه مجلس و کمیسیون امنیت ملی در آن زمان به آقایان موسوی و کروبی داده شد یا خیر؟

- سروری: مجلس که در آن زمان نباید هشدار می‌داد، اما حتماً دستگاهای مرتبط این اقدام را انجام داده‌اند، اما در زمان فتنه با گروه ‌هایی نظیر آقایان موسوی، کروبی، هاشمی، نا‌طق نوری و تعدادی از مراجع دیدار داشتیم که هم ‌رهنمودهای ‌مراجع عظام را دریافت می‌کردیم و آن‌ها را به ‌‌عناصری که به نوعی فتنه به گرمای آن‌ها گرم می‌شد و حرکت می‌کرد، هشدار می‌دادیم و هم ‌با این افراد نشست‌های‌ خیلی جدی داشتیم که در آن زمان قسمتی از آن‌ها منتقل و منعکس شد.

اطرافیان موسوی دائماً اطلاعات غلطی را به وی منتقل می‌کردند

* موضوعات خاص و ناگفته‌ای از آن دیدارها به خصوص با کاندیداها هست که تاکنون گفته نشده باشد؟

- سروری: الان حضور ذهن ندارم که در سه سال گذشته کدام محورها را بحث کردیم ولی چون اعضای کمیته متفاوت بودند، هر کدام از زاویه‌ای آن موضوعات را منعکس می‌کردند، اما نکته‌ای که برای من در دیدار با آقای موسوی جالب بود، این بود که یک جریانی در اطراف آقای موسوی وظیفه داشت که اطلاعات غلط را دائماً به ایشان منتقل ‌و تلاش ‌کند ‌تحلیل را به سمتی ببر‌د که آقای موسوی به هیچ وجه در نگاهی که دارد، دچار تردید نشود، حتی اطلاعات روشن و مستندی را که کمیسیون امنیت به ایشان منتقل کرد، ما احساس می‌کردیم با توهمی که ایشان را گرفته، هیچ تأثیری در نگاه ایشان ندارد.

موسوی گفت اگر همه ملت قانع شوند که تقلب نشده، من می‌گویم ‌تقلب شده است

و حتی در پایان آقای موسوی گفت که اگر همه ملت ایران هم قانع شوند که تقلبی نشده، من می‌گویم تقلب شده است، حتی ایشان تا اینجا پیش رفت که اگر همه قانع شوند، من یک نفر قانع نمی‌شوم و یقین دارم که تقلبی در این موضوع صورت گرفته است، ‌حتی ما به عنوان نمایندگان مجلس گفتیم ‌آقای موسوی ما حاضریم ادله و مستندات و شواهدی را مشخص بکنید که دلالت بر تقلب داشته باشد، ما حاضریم که تمام این مستندات را منتشر کنیم و به حمایت از شما وارد روشنگری شویم اما شما هم باید ما را قانع کنید، نیازی نیست که شما ۷۰ میلیون نفر را قانع کنید، فقط چند نماینده را قانع کنید که واقعاً تقلب شده و مثلا نتیجه آرا چیزی که باید باشد، اعلام نشده، شما اسناد خود را اعلام کنید.

موسوی هیچ سندی برای تقلب ارائه نکرد

اما ‌آقای موسوی هیچ سند و مدرکی به ما ارایه نکرد که نمایانگر این باشد که تقلب در انتخابات صورت گرفته و فقط به چیزهایی استناد می‌کرد که نشان می‌داد همان آدرس‌های غلطی بود که دائماً به ایشان منتقل می‌شد ‌و یا دانسته و ندانسته می‌خواست آن اطلاعات را فرض مسلم بگیرد و بر اساس آن حرکت کند و ‌نظر‌سنجی‌های دروغی که نشان می‌داد وی پیروز انتخابات است را مبنای تحلیل قرار دهد و از همه مهمتر اینکه کسانی‌که وظیفه داشتند واقعیت‌ها را به ایشان بگویند، این واقعیت‌ها را از ایشان پنهان می‌کردند، یعنی واقعیتی که تهران با کشور متفاوت است و در کشور ‌و در شهرستان‌های کوچک اتفاقاتی غیر از تهران افتاده ‌را به وی منتقل نمی‌کردند ‌و با پر‌‌رنگ کردن نتیجه تهران می‌خواستند آن را به کل کشور تسری دهند و به همین دلیل ایشان را مجاب کرده بودند که تقلبی در انتخابات صورت گرفته است.

موسوی به گزارشات ناظران خود هم توجه نمی‌کرد

‌تعجب بود با اینکه ‌بیش از ۴۰ هزار نفر از عوامل ایشان ‌روی صندوق‌ها نظارت داشتند اما ایشان به آن هم استناد نمی‌کرد که همین‌ها گزارش‌هایی که دادند، اولاً بسیار محدود است و این گزارش‌ها بر فرض صحت نیز تأثیری بر روند انتخابات نمی‌گذاشت، یعنی اگر تمام ان صندوق‌ها را باطل می‌کردند یا اگر تمام آن صندوق‌ها را به آقای موسوی می‌دادند، باز در نتیجه آرا هیچ تأثیری نداشت اما متأسفانه آقای موسوی به گزارش‌هایی را که از طرف ناظرین خودش بر روی صندوق‌ها منتقل شده بود، هیچ وقعی نگذاشت و ملاک تحلیل خودش قرار نداد‌.

اطلاعات درستی که در کمیسیون داشتیم، همین بود که تحلیل، اخبار و گزارشات درستی به آقای موسوی منتقل نمی‌شد و ایشان هم خودش زمینه مستعدی برای پذیرش اخبار غلط داشت و به نوعی دوست نداشت که اخبار درست به ایشان منتقل شود و به شکلی علاقه داشت که همین اخبار دستمایه ای برای عناد ایشان با نظام جمهوری اسلامی باشد.

* در نظر‌سنجی‌های صداوسیما و نظر‌سنجی‌های بین‌المللی هم آقای موسوی اول نبود و حدود ۶۳ درصد برای آقای احمدی‌نژاد ‌پیش‌بینی شده بود. آن نظر‌سنجی‌هایی که اشاره کردید، نظر‌سنجی ستاد آقای موسوی بود؟

- سروری: ایشان فضایی درست کرده و معتتقد بود این نظرسنجی‌ها، نظرسنجی‌های نظا‌م است که به نفع آقای احمدی‌نژاد است و معتقد بود‌ ‌اینها نظرسازی است. چیزی را که به ایشان منتقل می‌کردند، مجموعه‌ای از گزارشات مؤسساتی بود که خودشان با آنها قرارداد بسته بودند و آن نظرسازی‌ها را به عنوان نظرسنجی به آقای موسوی منتقل ‌و ایشان را مجاب می‌کردند فرد برنده انتخابات است که این نقطه‌ای بود که اوج درگیری‌ها در کشور شد و متأسفانه شرایطی را به وجود آورد که باعث شد فرصت بزرگی از جمهوری اسلامی سلب شود.

* موضوع کهریزک باعث شد ‌ضربه‌ای به نظام وارد شود و ‌از آن استفاده کنند تا جایی که ماجرا آنقدر بزرگ شود تا اصل و فرع ماجرا و حاشیه و متن آن را به قدری عوض کنند که تا حد زیادی به نفع آنها تمام ‌شود. ‌به نظر شما در موضوع کهریزک شفاف‌سازی لازم در زمینه برخورد با متخلفان صورت گرفت یا خیر؟

- سروری: یکی از مظاهر مظلومیت نظام ماجرای کهریزک است که دشمن نیز به این مساله دل بسته بود که از این کلاه ‌برای خود نمدی ببافند و براساس اطلاعاتی که به دست آمده، واقعاً نمایانگر مظلومیت جدی برای نظام است بطوری که یک نظامی درگیر فتنه است و در خیابان‌ها آشوب است و نیروی انتظامی بطور طبیعی وارد صحنه شده که با آشوب‌ها برخورد کند و در این بین هرگونه زد و خورد طبیعی است.

رهبری در ماجرای کهریزک به سرعت دستور رسیدگی دادند

‌در اینجا رهبر معظم انقلاب با اینکه هنوز نیروی انتظامی با عوامل اخلال‌گر درگیر بود، احساس کردند که ممکن است تخلفی از سوی مأمورین ‌صورت گرفته باشد، لذا به سرعت دستور پیگیری دادند و شورای عالی امنیت را مأمور کردند تا در اولین فرصت به این موضوع رسیدگی کنند و بدون ملاحظه با مأمورینی که تخلف کردند، برخورد شود‌.

در این زمینه مقام معظم رهبری فرمودند ظلمی که به نظام شده و آنهایی که امروز قصد دارند با طرح چنین موضوعی ظلم بزرگی به نظام ‌بکنند و حتی کسانی که در لباس ماموران ‌تخلفی می‌کنند، باید با همه به طور یکسان برخورد شود که این موضوع خیلی مهم است.

‌چند نفر از مأموران ناجا به اعدام محکوم شدند

شما هیچ نظامی را اینگونه پیدا نمی‌کنید. ‌اگر هم بخواهند موضوعی را پیگیری کنند، پس از آشوب‌ها به آن رسیدگی می‌کنند اما ‌جمهوری اسلامی در همان زمانی که در خیابان‌ها آشوب بود، عده‌ای از مأمورینی که تخلف کرده بودند را بازداشت و دادگاهی کرد و با آنها برخوردهای قانونی صورت گرفت که از بالاترین مقام ‌کهریزک تا پائین‌ترین آن بازداشت شدند و همه آنها در دادگاه به اتهاماتشان رسیدگی شد و چند حکم اعدام ‌در این زمینه صادر ‌و واقعاً به طور جدی با موضوع برخورد شد اما به جای اینکه از این موضوع تقدیر و تحسین شود، همان عواملی که تا دیروز ادعای پیگیری نشدن موضوع را داشتند، پس از پیگیری موضوع از سوی مسئولان نظام ‌فضا را به سمت ‌دیگری هدایت کردند، یعنی به طور کامل تلاش کردند ‌آثار کهریزک در جامعه مطرح نشود‌.

رئیس جمهور آمریکا هم که با ادعای بستن زندان گوانتانامو به قدرت رسیده بود، نتوانست وعده‌هایش را عملی کند اما نظام احکام را قاطعانه صادر کرد و با متخلفان برخوردهای قانونی صورت گرفت البته خانواده‌های مقتولین رضایت دادند و ‌دیه را ‌گرفتند، ‌یعنی دادگاه حکم اعدام را صادر کرده بود ولی خانواده‌های مقتولین رضایت دادند ‌که ‌نقش آقای روح‌الامینی در این موضوع موثر بود‌ و ایشان زحمت زیادی کشیدند.

برای ‌تعدادی از عوامل نیروی انتظامی حکم اعدام صادر شده بود و ‌فقط یک مورد ابهام در مورد کهریزک باقی ماند که آن هم پرونده‌اش باز است و رئیس قوه قضاییه گفته است که به این موضوع هم رسیدگی خواهد شد، یعنی ‌پرونده کهریزک به طور صددرصدی رسیدگی شد، به جز یک مورد که آن هم پرونده هنوز بسته نشده و در موقع لازم رسیدگی خواهد شد که من فکر می‌کنم ‌این واقعاً یک اقدام تحسین‌برانگیز بوده و در دنیا کم‌سابقه است که با مأمورین خودش در زمان برخورد با اغتشاش‌گران برخورد می‌کند.

* در خبرها آمده بود که برای آقای مرتضوی قرار کیفرخواست صادر شده است؛ آیا در حال حاضر از سوی قوه قضاییه به شما که عضو کمیته تحقیق و تفحص از کهریزک بودید، اطلاع‌رسانی می‌شود؟

- سروری: من که در حال حاضر در مجلس نیستم و خبر ندارم اما در آن زمان که ‌پیگیری می‌کردیم، هم از سوی قوه قضاییه و هم از سوی دادستانی اطلاعات منتقل می‌شد اما الان اخبار جدی در این خصوص به من نمی‌رسد.

*در مطالبی که در آنجا مطرح می‌شد، نقش دادستانی وقت در روند پرونده محرز شده بود؟

- سروری: در آن زمان قرار بود که دادستان حضور پیدا کرده و از خودش درباره اتهاماتی علیه وی ‌مطرح بوده و در دست پیگیری قضایی بود، دفاع کند که این قسمت هنوز مانده ‌و در آخرین جلسه‌ای که با رئیس دستگاه قضا داشتیم، عنوان کردند که پرونده تا این لحظه مفتوح است و به آن رسیدگی خواهد شد.

* اخیراً یکی از چهره‌های مطرح اصولگرایان گفته که نامزدهای انتخابات سال ۸۸ را "اهل فتنه" نمی‌دانم، نظر شما در این زمینه چیست؟

- سروری: ‌من فکر می‌کنم ‌این موضوع باید باز شود، چراکه تا الان مقداری ‌با این موضوع شعاری برخورد شده لذا باید به صورت استدلالی با آن برخورد کرد.

کدام نظام به این افراد اجازه بازگشت می‌دهد؟

واقعاًً سؤال وجود دارد. یک فردی ‌از طریق قانون وارد رقابت‌های انتخاباتی شده و ‌شورای ‌نگهبان را قبول داشته و شورای نگهبان هم پس از بررسی او را تأیید کرده و او از امتیازات نظام به طور صد در صدی استفاده کرده، یعنی ۱۷ ساعت پخش زنده از صدا و سیما برای او گذاشته شده ‌و اردو‌کشی خیابانی کرده ‌و با اینکه تخلف مرتکب شده اما از تخلف او چشم‌پوشی شده تا رقابت شکل بگیرد، مسافرت، همایش و سفرهای استانی داشته و از همه امکانات رسانه‌های مکتوب و روزنامه‌ها استفاده کرده و هر اقدامی که لازم بوده، انجام داده و قانون در مقابل او کوتاهی کرده تا ‌رقابت‌ شکل بگیرد اما نتیجه خلاف نظر او شده و او به جای اینکه دوباره بیاید از محور قانون حق نظر و گلایه خود را رسیدگی کند، ‌مردم را به خیابان کشیده و عامل کشته ‌و مصدوم شدن عده‌ای و درگیری ملت با ملت شده است.

حال ‌کدام عقل سلیمی در دنیا اجازه می‌دهد که چنین فردی دوباره کاندیدای ریاست جمهوری شود و زمام این کشور را به دست بگیرد؟ ‌کسی که به قانون جاری کشور احترام نگذاشته و به نهادهای رسمی کشور بی‌احترامی کرده و آن‌ها را ندیده گرفته، حالا ‌دوباره می‌خواهد بیاید در رأس قوه مجریه قرار بگیرد؟ کسی که خودش قانون‌شکن بوده، الان مجری قانون شود؟ واقعاً چنین امکانی وجود دارد که ‌فردی که آمده در انتخابات ریاست جمهوری و اساس نظام را زیر سوال برده و با براندازان نظام هماهنگ بوده و با دشمنان نظام یاری و همکاری کرده و صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها با او همراهی کرده‌اند و نام او را برده‌اند و گفته‌اند که ما از این جریان حمایت می‌کنیم و همه کسانی که علیه نظام از رو شمشیر بسته‌اند، از او حمایت کرده‌اند، دوباره کاندیدا شود؟ کدام نظامی پیدا می‌شود که به چنین فردی که اقدامات غیر‌قانونی انجام داده، بگوید که دوباره می‌تواند برگردد و کاندیدای ریاست جمهوری شود و قدرت را در دست بگیرد؟

هیچ نظامی در دنیا این کار را نمی‌کند که جمهوری اسلامی بخواهد انجام دهد، آن چیزی که جمهوری اسلامی می‌گوید، این است که اگر اصلاح‌‌طلبان از گذشته خود اعلا‌م برائت کرده و از رفتار غلطشان توبه کنند، می‌توانند به چارچوب‌های نظام برگردنند، یعنی اینکه باید آن‌ها تضمین دهند که دیگر این کارها را انجام ندهند.

این نمی‌شود که کسانی بیایند و قانون را نادیده بگیرند، براندازی کنند و اختلاف بین مردم بیندازد و وجاهت جمهوری اسلامی را خدشه‌دار کنند و آبروی جمهوری اسلامی را ببرند و فرصت جمهوری اسلامی را به تهدید تبدیل کنند، بعد هم به همین راحتی به عرصه سیاسی برگردند لذا طبیعتاً امکان‌پذیر نیست و آنها در صورت برائت و توبه فقط می‌توانند به عرصه سیاسی کشور برگردند و به این معنی نیست که می‌توانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند.

کسانی که سردمدار بودند و ساختار‌شکنی کردند، ‌بعد از نمازجمعه مقام معظم رهبری که طبق قانون فصل‌الخطال است، ‌دوباره بر طبل اختلافات کوبیدند و دوباره تلاش کردند ‌اختلافات را بین مردم نهادینه کنند؛ حالا ما می‌گوییم تا زمان آن نمازجمعه هم می‌شود چشم‌پوشی کرد اما بعد از آن نه.

‌‌وقتی الگور و بوش با هم رقابت می‌کنند و بعد ‌اسناد مسلمی به دست می‌آید که بوش تقلب کرده و موضوع به دادگاه اختصاصی آمریکا می‌رود و بررسی‌ می‌شود و ‌در نهایت می‌گویند ‌الگور شکست خورده و آقای الگور هم شکست را می‌پذیرد و به آقای بوش هم تبریم می‌گوید و دیگر ‌نه جنگ خیابانی به راه می‌اندازد و نه مصاحبه‌های جنجالی می‌کند؛ حالا کسانی که دائماً از غرب دم می‌زنند و ‌غربی‌ها را به عنوان الگو قبول دارند، اینگونه عمل نمی‌کنند؟

بالاخره در قانون شورای نگهبان فصل‌الخطاب است و اگر شورای نگهبان را هم قبول ندارند، رهبری که دیگر فصل‌الخطاب است؛ ‌هم شورای نگهبان و هم رهبری تأیید کردند اما آنها ‌دوباره علیه آن سخنرانی، توطئه و اقدام به براندازی کردند، حالا ‌انتظار دارید ‌جمهوری اسلامی به این افراد کاپ طلا بدهد‌ و بگوید دوباره بیایید در خیابان قانون‌شکنی کنید و مردم را به آشوب بکشید؟ ‌کجای دنیا و کدام عقل سلیمی این را می‌پذیرد که جمهوری اسلامی آن‌را بپذیرد؟ ظلم‌های بزرگی در حق جمهوری اسلامی دارند روا می‌دارند و می‌گویند این‌ها دوباره بیایند و بتوانند به رقابت در انتخابات ریاست جمهوری بپردازند که مسئله بسیار روش است و هیچگونه ابهامی وجود ندارد.

اتفاقات سال ۸۸ براندازی بود

* شما مشخصاً اتهام آقایان موسوی و کروبی را براندازی می‌دانید؟

- سروری: اقدامی که در کشور ما انجام شد، براندازی بود، درواقع ‌ما اقدامات براندازانه‌ای را دیدیم که از طرف آقایان موسوی و کروبی هیچ اقدامی جهت جلوگیری از آن‌ها صورت نگرفت و به تعبیری آن را تأیید هم کردند، یعنی وقتی که در روز عاشورا حسینیه‌ها را به آتش می‌کشند و شعار ضد ولایت فقیه و امان زمان(عج) سر می‌دهند و تمام ارکان نظام را به سخره می‌گیرند و شعار "نه غزه، نه لبنان" سر می‌دهند و تمام این مطالب را می‌گویند و علیه جمهوری اسلامی شعار می‌دهند، ‌می‌بینیم که ‌آقای موسوی بیانیه صادر کرده و آن‌ها را "مردان خداجوی" معرفی می‌کند، یعنی هیچ صحبتی از کسانی‌که براندازی‌شان مبرهن است و به خیابان آمده‌اند و فیلمش هم موجود است، نکرده و نه تنها آن‌ها را محکوم نکرده بلکه ‌از آن ‌ها به عنوان "مردان خداجوی" یاد کرده است.

‌دیگری نیازی نیست که زبانی بگویند ‌ما می‌خواهیم براندازی کنیم. ‌رفتار و عملی که در زمان فتنه ۸۸ بروز خارجی پیدا کرد، براندازی و ساختار‌شکنی بود‌ و هیچ تردیدی در آن نیست و از طرف سران فتنه هم هیچ اقدامی برای جلوگیری از رفتار این افراد صورت نگرفت.

* خب؛ شما در صحبت‌های خود گفتید که ‌آقایان موسوی و کروبی کانالیزه شده بودند و از کانال‌های خاصی به آن‌ها اطلاعات می‌رسیده ‌و ‌اطلاعات نادرستی هم به آقای موسوی می‌دادند؛ حالا می‌توانند اینگونه بگویند که آقای موسوی از این رفتارها خبر نداشته و اخبار دیگری به او داده می‌شده که اینگونه موضع‌گیری می‌کرده است.

- سروری: اگر اینگونه باشد که نشان می‌دهد ‌این افراد رجل سیاسی نیستند اما فکر می‌کنم ‌این موضوعات خیلی روشن بود که حداقل باید این‌ها حرکت‌های اغتشاشی را محکوم می‌کردند اما آن‌ها این رفتارها را هم محکوم نکردند، وقتی که بیانیه‌ای از سوی پهلوی صادر می‌شود، آن‌را هم محکوم نکردند و با آمریکا و کشورهای غربی هم‌نوا شدند که این موضوعات بسیار روشن است و آقای موسوی در بیانیه‌اش هیچ تعرضی به گروه‌های رنگارنگی که شرکت‌های سهامی سیاسی تشکیل داده‌ بودند، ‌نمی‌کند، ‌مدارک آن هم در تمامی بیانیه‌ها موجود است.

خاتمی به راحتی می‌توانست فتنه را خنثی کند

* برخی علاوه بر آقایان موسوی و کروبی، آقای خاتمی و آقای موسوی خوئینی‌ها را هم جزو بازیگران اصلی اتفاقات سال ۸۸ می‌دانند. شما چه نظری در این زمینه دارید؟ ‌

-سروری: آقای خاتمی ‌در آن زمان نقش تأثیر‌گذاری در عرصه سیاسی کشور ‌و تأثیر بسیار شگرفی بر روی اصلاح‌طلبان داشت و اظهارات ایشان می‌‌توانست به راحتی ‌‌جریان براندازی ‌و ساختار‌شکنی و توطئه و آشوبی که در کشور ایجاد شده بود را خنثی کند یعنی ایشان همان زمان باید این رفتارها را تقبیح ‌و مسئله فصل‌الخطاب بودن رهبری را رسماً بیان می‌کرد و جلوی این موضوعات را می‌گرفت اما هیچ‌کدام از این‌ها را از آقای خاتمی ندیدیم.

‌آقای خاتمی یا همگرایی کرد‌ و یا سکوت ‌و نتیجه آن این بود‌ که وزنه آقای خاتمی به نفع موسوی و کروبی چرخید‌ و به نفع جمهوری اسلامی نبود ‌و اظهارات ایشان که بروز بیرونی هم داشته، ‌همیشه نقش حمایتی از جریان فتنه داشته است که نباید این موضوع را نادیده گرفت لذا ایشان هم در ایجاد فتنه و هم در استمرار فتنه نقش عمده‌ای داشته و با رفتارش به شعله‌ور شدن آشوب‌ها دامن می‌زند.

گزارشی از کوتاهی وزارت اطلاعات در جریان حوادث سال ۸۸ نداشتیم

* آقای احمدی‌نژاد ‌براساس ‌گزارش ‌‌یکی از سایت‌هایی که گفته می‌شد متعلق به آقای مشایی است، ‌یکی از دلایل برکناری آقای محسنی اژه‌ای از وزارت اطلاعات را اهمال این وزارتخانه ‌در جریان حوادث سال ۸۸ اعلام کرده؛ ‌آیا شما هم اینگونه کوتاهی از دستگاه‌های اطلاعاتی در این زمینه دیده‌اید؟

- سروری: این حرف نمی‌تواند درست باشد، چون آقایان صفارهرندی و باقری‌لنکرانی هم همزمان با آقای محسنی‌اژه‌ای برکنار شدند و نمی‌شود گفت ‌سایرین نیز در فتنه کوتاهی کرده‌اند لذا این مسئله به آقای مشایی بر‌می‌گردد. وقتی که ‌آقای ‌احمدی‌نژاد آقای مشایی را به‌عنوان معاون اول‌ خود برگزید، این افراد بیانیه‌ای را علیه وی امضا کردند که به خلع آن‌ها منجر شد و ارتباطی به جریان فتنه نداشت بلکه این افراد معاون اولی آقای مشایی را مغایر با ولایت‌پذیری می‌دانستند. ما نیز تا آن زمان هیچ گزارشی مبنی بر کوتاهی وزارت اطلاعات در جریان فتنه در کمیسیون امنیت ملی مجلس نداشتیم و فکر نمی‌کنم ‌دلیل جابجایی آقای اژه‌ای چنین چیزی باشد.

تمام دستگاه‌های کشور در سال ۸۸ غافلگیر شدند

* بعد از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، مقام معظم رهبری در سخنانی در نماز عید فطر اعلام کردند که دستگاه‌های اطلاعاتی و مردم هوشیار باشند که این انتخابات برای کشور ‌باعث بی‌آبرویی نشده و به چالش امنیتی تبدیل نشود، به نظر شما در انتخابات سال ۸۸ دستگاه‌های اطلاعاتی به هوش بودند و یا غافلگیر شدند؟

- سروری: من می‌خواهم بگویم که فتنه ۸۸ واقعاً یک پروژه‌ای بود که دشمن روی آن کار کرده بود و به شکلی می‌شود پذیرفت که نه فقط دستگاه‌‌های امنیتی بلکه تمام دستگاه‌ها غافلگیر شدند، یعنی ما سابقه چنین ‌فضای پرآشوبی را تا آن زمان در کشور تجربه نکرده بودیم و اساساً روندی هم که در انتخابات بوجود آمد، با همه اردوکشی‌های خیابانی، ‌کوچکترین مشکل ناامنی را در کشور بوجود نیاورد و تازه داشت ‌‌به یک مدل بسیار اثرگذار تبدیل می‌شد، یعنی ‌در یک کشوری ‌رقابت در این سطح مطرح می‌شود و مردم در این سطح با هم رقابت می‌کنند و کوچکترین درگیری هم رخ نمی‌دهد که این مدل موفقی بود و همه ‌حداقل کمتر فکر می‌کردند که دامنه اعتراضات و آشوب به این حد باشد.

لذا ‌نه فقط نیروهای امنیتی بلکه نیروهای انتظامی ‌هم آمادگی اغتشاش در این سطح را نداشتند و باید پذیرفت که هم نیروهای انتظامی و امنیتی به شکلی در مواجهه با این موضوع غافلگیر شدند و توقع سطح آشوب‌ها را به این شکل نداشتند و این تجربه‌ای برای نیروهای امنیتی شد اما من گزارش ‌دقیقی ندارم که ‌آیا نیروهای امنیتی تعللی را به صورت عامدانه انجام دادند یا خیر؟ ‌البته شاید بتوان به صورت دقیقی این موضوع را بررسی ‌و به عمق فتنه به این شکل ‌رسیدگی کرد اما اگر وزارت اطلاعات را متوجه این قضیه کنیم، منصفانه نیست.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها