فرهاد عشوندی - مرتضی رضایی: شهاب الدین عزیزی خادم ، جوان ترین عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال که دانشجوی دکتری روابط بین الملل است. او که قبل از این در سن 28 سالگی معاون وزیر رفاه و تامین اجتماعی بوده ، این روزها جدی ترین منتقد فدراسیون فوتبال است آن هم در دل اعضای هیات رئیسه. این قدر آتشین انتقاد می کند که همه بگویند سودای ریاست بر فوتبال را در سر دارد. در این گفت و گو سعی کردیم خیلی صریح او و عقایدش را به چالش بکشیم و این بار از خود او انتقاد کنیم. او که خود را نماینده مردم در مجمع می داند و از این بابت بر خود فرض می داند اگر لازم باشد انتقاد کند. او می گوید استقلال فدراسیون حقیقتی غیرقابل کتمان است اما کفاشیان نباید فراموش کند که در همین دولت و حمایت دولتی رئیس شده پس بی تعامل کاری پیش نمی رود. او در جاهایی از مصاحبه به قدری تند شده بود که هنوز هم با خواندن واژگانش در گفت و گو می توان حسش را در زمان بیان شان حس کرد. این شما و این هم گفت و گو با عضو غیرموظف فدراسیون فوتبال که توانسته برای رسیدن به این پست علی فتح الله زاده را شکست دهد.
شما عضو هیئت رییسه فدراسیون فوتبال هستید. عضوی منتقد از دل سیستمی که خودتان هم بخشی از مجموعه ناموفقش هستید.
فدراسیون
و این انتقادی که بنده از فدراسیون دارم خود انتقادی است و قبول، اما شما
نباید روی قضیه را ببینید. رویکردی که دارم را یک رویکرد مثبت برای سیستم
می دانم.هر چه آسیب ما دیده ایم از این نگاه های خودستایی است.البته این را
می پذیرم که خودم هم در این مجموعه کار می کنم و اگر ناکامی هست، من هم در
آن سهمی دارم اما برخی از این تصمیم ها به رغم مخالفت من انجام شده. اما
در هیئت رییسه بعضاً تصمیماتی گرفته می شود که کاملا خلاف نظر من است.
نمونه اش در مسئله آقای کروش. در رابطه با ایشان خواستار کمیته توسعه فنی
بودم و خیلی هم تلاش کردم تا این کمیته در همین فضای موجود تشکیل شود.
بارها گفتم کروش باید متوجه شود که در این کشور چند نفر فوتبال را می
فهمند. می خواستم کاری کنم که این کمیته با حضور بزرگان فوتبال ایران نقش
نظارتی بر تیم ملی داشته باشد اما وقتی اصرار دوستان را دیدم، به یک نقش
مشورتی هم بسنده کردم و گفتم بزرگان فوتبال را بیاورید تا هر چند وقت یکبار
دور هم بنشینند و با کروش جلسه داشته باشند. همین اتفاق باعث می شد تا
باری از روی دوش فدراسیون فوتبال برداشته شود. متاسفانه این انجام نشد تا
ما خوردیم به باخت با ازبکستان. بعد هم این فضای جدید در فدراسیون فوتبال.
اینکه من دارم انتقاد می کنم، یکی از مزیت های پروسه دموکراتیک است. ضمن
اینکه در فدراسیون وام دار کسی نیستم. بنده بدهی به کسی ندارم که بیایم و
در جلسات دیگران را ستایش کنم. به هر حال آمده ام به فوتبال کمک کنم. در
این 6 یا 7 ماهی که آمده ام؛ دیده ام فوتبال مان مشکلاتی دارد. بعضی از این
مشکلات به سالهای گذشته بر می گردد. یعنی یک جاهایی یک حداقل
استانداردهایی که باید رعایت شود وجود ندارد. نگاهم نقد منصفانه است، حتی
اگر رییس فدراسیون هم بودم این نقد ها را منصفانه می دانستم.
یعنی واقعا فکر می کنید که این نقد ها منصفانه است؟
البته
سعی کرده ام تا جایی که بشود، فراتر از مسئله شخصی و سلیقه ای به فوتبال
نگاه کنم. نگاه من به فوتبال یک نگاه ملی و توسعه نگر است. یک نگاه مردمی و
پاسخ مدارانه. شما بروید به گذشته ام رجوع کنید و ببینید که کجا غیر
منصفانه به فدراسیون حمله کرده ام.
اما این حس نسبت به شما وجود دارد.حتی خود آقای کفاشیان هم خیلی شفاف از آدم هایی در دل هیئت رییسه می گویند که سودای ریاست دارند.
واقعا
هیچ وقت طمع جایگزینی در فدراسیون فوتبال را نداشته ام. به نظرم فدراسیون
یک مزایده گران قیمت و وسوسه انگیز است. ولی برنامه ای برای ریاست نداشتم
که اگر این طور بود در بدو ورودم به هیئت رئیسه، برای ریاست بر فدراسیون
فوتبال می آمدم. فقط مهمترین نگرانی ام کمک به فوتبال است. اینکه در آینده
چه اتفاقاتی می افتد ما باید همگی منتظر بمانیم اما تنها هدف وارد شدنم به
فوتبال کمک بوده است. اصلا نیازی ندارم. چون فدراسیون فوتبال وثیقه ی گرانی
است. و جایی است که ما نباید از کمک به آن دریغ کنیم. اما هرگاه به این
جایگاه صدمه ای وارد شود همه ما به اندازه سهمی که در آن داریم باید
مسئولیت پذیر باشیم.
واقعا فکر می کنید انتقادهای تان کمکی هم به اصلاح سیستم کرده یا تنها جو را بدتر از قبل کرده است؟
اتفاقا
این انتقاد ها را ورای مسائلی که شما می بینید، نگاه می کنم. در بحث گلر
های خارجی ما علیرغم تمام مخالفت ها توانستیم تجمیع اعضای هیئت رییسه را
داشته باشیم. حتی فضای جدیدی که در فوتبال اتفاق افتاد. البته اقدام اخیر
آقای کفاشیان در ایجاد تغییرات را اقدامی شجاعانه دیدم. کاش زودتر فدراسیون
فوتبال وارد یک فضای تلفیقی می شد نسبت به جوانگرایی.
اما
شرایط طوری شده که آقای کفاشیان استدلالش را در یکی از رسانه ها گفته بود.
اینکه همه سوار کشتی هستیم اما بعضی های مان می خواهند قسمت خودشان از کشتی
را سوراخ کنند!
ما اصلا نباید یک نگاه انحصاری به فوتبال
داشته باشیم. فوتبال متعلق به مردم است. در همان مجمعی که آقای کفاشیان رای
گرفته بقیه اعضای هیئت رئیسه هم رای گرفته اند. این تشبیه اصلا درست نیست
ما در فدراسیون فوتبال نگاه محرم یا نا محرم نداریم. آنجا فدراسیون یک کشور
است و باید تمام نگاه ها، پاسخگو باشد. البته نباید فراموش کرد که آنجا
شورای امنیت نیست که تصمیمات محرمانه گرفته شود. به نظرم باید در رابطه با
خیلی از چیزها شفاف سازی کرد. باید با مردم صادق بود. ضمن اینکه احترام
خاصی برای کفاشیان قائل هستم. ایشان یکی از با اخلاق ترین مدیرانی است که
دیده ام. من یک اعتقاد کاملا جدا نسبت به فوتبال دارم. نباید نگاه وراثتی و
تملکی به این ورزش داشت. می خواهم بگویم که نگاه کشتی را ندارم و این طور
نیست که همه آسیب می بینند.
شما از شفافیت گفتید، می شود برای
مان توضیح بدهید از 40 میلیارد تومان بودجه مصوب برای فدراسیون؛ چه مقدارش
را تا امروز وزارت ورزش پرداخت کرده است؟
می خواهم گریزی به
بدو مسائل مالی بزنم. بنده اعتقاد کامل به استقلال فدراسیون دارم. بر این
عقیده هستم که فدراسیون باید استقلالش را حفظ کند، اما این استقلال به چه
معناست و به چه قیمتی باید بدست بیاید؟ در هیچ کجای دنیا این طور نیست. حتی
در کشورهای دموکرات و حتی دول پیشرفته غربی. در تمام این کشورها یک نگاه
تعاملی بین دولت ها و فدراسیون فوتبال وجود دارد. می خواهم بگویم که
فدراسیون در حوزه دیپلماسی خودش ضعیف عمل کرده است. فراموش نکنید که آقای
کفاشیان از دل همین دولت بیرون آمده است. و کاری با انتخابات گذشته و بحث
نمایشی یا فرمایشی آن ندارم ولی در انتخابات اخیر آقای کفاشیان از دل یک
پروسه دموکراتیک و شفاف بیرون آمده است و منتسب به همین دولت است. همین
کروش قراردادش در دفتر رییس سازمان وقت بسته شد. مگر غیر از این بود؟ در
این چند ماهی که آمده ام سعی کرده ام تا روند های قانونی بین طرفین را
رعایت کنم که ایشان هم در حقیقت همین کار را انجام داده اند. شما وقتی می
گویید استقلال فدراسیون، نمی توانید نگاه خود مختار داشته باشید. شما باید
روابط حسنه و تعاملی با دولت داشته باشید. فراموش نکنید که همیشه
اسپانسرهای تیم های ملی شرکت های دولتی بودند؛ چون اقتصاد ما وابسته به
دولت است. من عضو غیرموظف هیئت رئیسه هستم و در ارکان اصلی وارد مسائل ریز
مالی فدراسیون نمی شوم اما به عنوان کسی که سالها مسئولیت اجرایی داشته ام
دو ایراد از فدراسیون فوتبال می گیرم. یکی در حوزه اقتصادی است و دیگری در
حوزه بین الملل. فدراسیون فوتبال گهگاهی با همین حداقل ها و با اینکه ضعف
مدیریتی داشته هنر کرده است! البته این هم به افرادی که در فدراسیون نشسته
اند بر می گردد. من از منطقه ای آمده ام (زاگرس) که هنوز بوی فقر می دهد و
حتی در حال حاضر افرادی هستند که توان تهیه ابتدایی ترین البسه برای ورزش
کردن را هم ندارند. اما این فوتبال یک برنامه اقتصادی می خواهد. شما در دل
امکانات اقتصادی می توانید برنامه ریزی کنید و نگاه تعاملی داشته باشید.
اگر جای کفاشیان بودم ماهی یک بار روسای قبلی را می آوردم و از دیدگاه ها و
حتی نقد های آنها استفاده می کردم. استفاده از با تجربه ها، پیشکسوتان و
حتی جوان ها. باید از تمام پتانسیل ها در راستای موفقیت فدراسیون فوتبال
استفاده کرد. این ها همه راهکارهایی است که هزینه چندانی هم ندارد. به
عقیده بنده فدراسیون به تنهایی نمی تواند حتی یک بازی لیگ یک را برگزار
کند.چرا؟شما همین هیئت های استانی را ببینید اگر فدراسیون با دولت و
نهادهای درون حاکمیتی تعامل سازنده وهمگرایانه نداشته باشد با توجه به
کمبود امکانات ومنابع محدود مالی آسیب جدی میبینند و با مشکلات عدیده ای
روبرو میشوند که بعضا حتی از اداره دفاتر خودشان هم درمانده هستند پس حتما
اعتقاد دارم نباید نگاه انضمامی داشته باشیم وتا حد امکان همه تلاش خود را
به تعامل با دولت و دیگر نهادهای حاکمیتی به کار ببریم. و همه جای دنیا هم
مرسوم هست که از همه ظرفیت های موجود در کشورشان استفاده می کنند. ودر
مجموع استقلال فدراسیون با تصمیمات فوتبالی اولویت اول و اخر ماست.
این چیزهایی که شما می گویید همیشه مطرح شده است؟
مثلا؟
فکر نمی کنید حرف های تان بوی شعارزدگی می دهد. این حرف ها بارها در زمان های مختلف مطرح شده اما هیچ وقت در واقعیت وجود نداشته اند.
وقتی
من انتقاد می کنم متهم می شوم به شعار زدگی و سودای ریاست. وقتی هم که حرف
نزنم متهم هستم به خیانت. این آفت است در جامعه.این نگاه بدبینانه باید از
بین برود. عقیده دارم که آقای کفاشیان باید خیلی زودتر از این ها سیاست
احتیاط را کنار می گذاشت. و اگر قرار بود تغییراتی انجام شود باید با
اشتیاق انجام می شد، منظورم میل با اشتیاق است. ایشان خیلی وقت ها سیاست
تنفیذ داشته اند. ایشان باید اختیارات خود را جلو می بردند. در مسائل مالی
بنای ورود ندارم.
ما درباره بودجه مصوبی حرف می زنیم که خود شما و همکاران تان در هیات رئیسه تصویب کردید و سهم دولت در آن مشخص است.
یک
بخشی از آن به سال گذشته بر می گردد. من می گویم نگاه فدراسیون فوتبال
باید یک نگاه اقتصادی باشد. کاملا مالی. شما برای توسعه فوتبال چه برنامه
ای دارید؟ و اگر حرفی زده شد متهم به شعار زدگی می شوم.
حالا که
به اینجا رسیدیم فدراسیون فوتبال را توسعه می دهد یا باشگاه ها؟ پول را
دولت به فدراسیون می دهد یا باشگاه ها. البته انگار جای مان عوض شده! شما
باید این ها را بگویید و ما سئوال انتقادی بپرسیم به دلیل ناکامی های
فوتبال!
اتفاقا در این مورد با شما هم نظر هستم. این بر می
گردد به همین سند چشم اندازی که دنبالش هستیم. در آنجا یک خلایی دیدم. در
خیلی از کشورهایی که فوتبال شان توسعه یافته است متصدی این توسعه فدراسیون
فوتبال بوده است اما با یک نگاه تعاملی. همین دولتی که الان آمده است، هیچ
دولتی به اندازه دولت فعلی درآمد و ذخایر ارزی نداشته است. در اوج دولت در
دوره نهم هم همین اعضای فدراسیون بوده اند، ما که نبوده ایم. تازه در بین
همه این مسائلی که هست نکته دیگری هم وجود دارد. اینکه راس دولت به فوتبال
علاقه مند بوده. من کاری به بقیه مسائل ندارم اما فدراسیون فوتبال می
توانست با یک تعامل و با عزم ملی به عنوان متصدی کار را پیش ببرند. فضای
فعلی فعلا نابرابر است.
در فوتبالی که گردش مالی 500 میلیارد
تومان دارد و فدراسیونش به بودجه 40 میلیارد تومانی نمی رسد فکر می کنید می
شود انتظار کار موفق هم داشت. حالا حتی فرقی ندارد شما رئیس باشید یا
کفاشیان و یا ...
چرا فدراسیون فوتبال پول ندارد؟
شما که دلیلش را بهتر می دانید!
اتفاقا
به نظرم یک تعامل است و باز هم می گویم که اقتصاد در این کشور دولتی است و
نقش دولت ها در فدراسیون های فوتبال اهمیت زیادی دارد و می گویم آن اتفاق
نیفتاده است ولی ما ها هم از ظرفیت هایی که داشته ایم استفاده نکردیم. این
تصور یک تصور غلط است که بگوییم ما در فدراسیون فوتبال هستیم و دیگر با کسی
کاری نداریم.
اما قبول دارید که حرف از تغییر در شرایطی که همه می دانیم سیکل کارمان معیوب است، هر کسی را متهم به شعار زدگی می کند؟
بله
قبول دارم اما یک سری از بخش های آن را به فدراسیون های قبلی ربط می دهم.
شما در حال حاضر چه دفاعی از عملکرد فدراسیون فوتبال دارید؟ به نظر میرسد
چند صدایی بهتر از تک صدایی است. این اتفاق کمک می کند به شکوفایی یک
مجموعه.
در داخل یا در بیرون؟
هم در داخل هم در
بیرون.در داخل بارها اتفاق افتاده است اما صدایم به جایی نمی رسید. من باید
صدای خودم را به بیرون می رساندم. مطابق همین رفتار با شما رسانه ها شد.
آیا رفتار بازیکنان قبل از بازی با لبنان رفتاردرستی بود؟ این نشان از
اقتدار فدراسیون فوتبال داشت؟ این قدرت بی بدیلی که به کروش دادند درست
بود؟ آیا باید با دیدن تمام این اتفاقات باید سکوت می کردم؟ وقتی صدایم به
جایی نمی رسد که تغییر ایجاد کنم باید چه کار می کردم؟ من برآیند رای مجمعی
هستم که متعلق به مردم است. در آنجا به مردم تعهد دائم دارم و از هر گونه
تعهد ابهام آمیز هم متنفرم.اعتقادم این است که همه ما باید رفتار صادقانه
را یاد بگیریم. مردم انتظار دارند.شما نمی توانید من را به شعار زدگی متهم
کنید. وتا روزی که در فدراسیون باشم مصلحت گری و مماشات نمی کنم. فدراسیون
فوتبال ژاپن را برای شما مثال می زنم. رییس جدید این فدراسیون اصلا آدمی
فوتبالی نیست.
بله، اما همین آدم سه سال در سیستم حاضر شد و کار یاد گرفت تا پروسه انتقال قدرت به او انجام شد.
اصلا
اشکالی ندارد.ما که داعیه ی سوداگری در فوتبال را نداشته ایم.من فکر می
کنم تحمل ها و ظرفیت ها باید بالاتر از اینها برود. من حرفم را باید کجا
بزنم؟ من آدمی هستم که بر اساس پروسه دو دو تا چهارتا بالا آمده
ام.پتانسیلی بوده که آمده ام و آن لطف خداوند بوده است اما من بدهکار مردم و
مجمعی هستم که در سرما و گرما تیمشان را تشویق می کنند و اتهام های بیشتر
از این را هم به جان می خرم چون مدیری هستم که اعتقاد به برنامه ریزی دارد.
در واقع اعتقاد به اصلاح وضع موجود دارم. البته باید یگویم که در حداقل
های مالی باید از فدراسیون فوتبال دفاع کرد.
شما در فدراسیون بدهی ندارید؟
خیلی زیاد. بالای 5 میلیارد تومان به داوران، به آژانس ها و ...ما 17 یا 18 تا تیم ملی داریم.
این ها ربطی به دو برابر شدن قیمت دلار هم دارد؟
فرق
بنده که کار اقتصادی می کنم با شما اینجاست. من می گویم قیمت دلار سه
برابر شده. همین جا صحبت های بین ما تعارض پیدا می کند. این است که می گویم
نگاهم به فوتبال اقتصادی است. فوتبال تجارت است و باید آن را بر مبنای
عدالت توسعه داد. هرچقدر هم قیمت ها بالا برود تجارت سودآوری مثل فوتبال
نباید ضرر کند.
احساسی که از حرف های تان در ذهن مان نقش می بندد این است که در هیات رئیسه به بازی گرفته نمی شوید؟
نه اصلا این طور نیست.در بحث انتصاب های جدید و خیلی بحث های دیگر که قبل تر گفتم نقش به سزایی داشتم و هنوز هم تلاشم را می کنم...
اتفاقا
یکی از بحث ها روی همین انتصاب ها است. شما می گوید جوانگرایی. مثلا بعضی
از منصوبین جدید به خاطر جوانی شان منصوب شدند یا مزد توهین و انتقاد از
تیم ملی را گرفتند؟
اصلا نمی خواهم کار را شخصی کنم. به نظرم
افراد دیگری هستند که در این مورد حرف بزنند و به دوستان هم گفته ام که هر
کسی وارد فدراسیون فوتبال می شود باید برنامه داشته باشد. اگر نه، من به او
رای نمی دهم. گفتم شما می توانید به او رای بدهید و انتخاب هم می شود اما
من این کار را نمی کنم. نمونه اش را هم دیده ایم.
یعنی اینها اول انتخاب شده اند و بعد قرار است برنامه بدهند؟!
نه، این یک باکس است و باید سرپرست را انتخاب می کردند. نمی شد این پست ها در فدراسیون خالی بماند.
الان
سرپرست باشگاه استقلال را چطور گذاشته اید سرپرست تیم ملی جوانان؟یا مثلا
سرپرست کمیته توسعه فنی چطور انتخاب شده است که هنوز یک بار هم ایران
نیامده است!
این را نباید از من بپرسید.این را باید از کسانی
بپرسید که ماه ها به خاطر همین توسعه فنی با آنها دعوا کردم. من از اول سر
همین کمیته ها دعوا داشته ام. به نظرم در ساختار فدراسیون فوتبال باید
تغییراتی ایجاد شود.یکی از مهمترین جاهای فدراسیون فوتبال حوزه بین الملل
آن است و می گویم که باید یک آدم دیپلمات را در این پست قرار بدهند. حتی
نوع لباس پوشیدن یک دیپلمات هم می تواند در این پست موثر باشد.
این دقیقا همین کاری است که در کشور های دیگر انجام می دهند و برای این پست مهم،یک آدم مهم را انتخاب می کنند.
این
یک مزیت دموکراسی است.البته خیلی ها آن را آفت بر دموکراسی می دانند.اما
من این را مزیت می دانم.تصمیمم این است که همه افراد برنامه محور باشند و
حتی زبان انگلیسی رو به بالا بلد باشند.فدراسیون فوتبال ویترین ورزش یک
کشور است و جایگاهی ست که اعتبار زیادی دارد و خدشه دار شدن این وثیقه به
مردم خدشه وارد می کند.
مثل این می ماند که شما یک خودروی خیلی
لوکس در اختیار دارید و می خواهید از آن بار بکشید. ضمن اینکه یک لاستیک آن
هم پنچر است و نمی دانید که باید آن را چه کارش کنید. شما حتی یک جمع بندی
ندارید که باید با این خودرو چه کار کنید.
این را هم قبول
دارم. فکر می کنم اگر در این جمع نبودم آنها خیلی راحت تر به نتیجه می
رسیدند و جمع بندی می کردند. در هر صورت این فضایی که ایجاد شده است یک
فضای نو است. در هیچ هیئت رییسه ای این طور نبوده است.
جلسات هیئت رییسه شما یادآور شورای شهر اول تهران است و دعواهای هر روزه اش!
شما
چرا همه چیز را منفی می بینید. شما باید پرتی کار را هم در نظر بگیرید.یک
جوانی آمده و رای از مجمع گرفته و وام دار کسی هم نیست.چرا برچسب های
گوناگون به او می زنید. اعتقاد دارم که یکی از سر فصل های فدراسیون باید
تغییر گفتمان باشد.چرا یک نفر که تجربه هم دارد،شما او را با تجارب نا
فرجام مقایسه اش می کنید؟ اگر خودتان به جای من بودید این کارها را نمی
کردید؟ تنها کسی بودم که پشت رسانه ها آمدم. من می گویم که این شماها هستید
که می توانید کمک کنید. آنقدر من را نقد کنید تا یک روزنه ای به وجود
بیاید و به راهکار برسیم.
جالب این است که شما از فدراسیون
انتقاد می کنید و از مردم می گویید اما همین مردم در نظرسنجی های محدود
دلیل ناکامی های فوتبال را نداشتن مدیریت فوتبالی می دانند.
اینجا
جا دارد باید از هیئت رییسه دفاع کنم. نگاه من نگاه شعار زدگی شما نیست.یک
نگاه توسعه محور است و نگاه منطقی و منصفانه. شما و مردم که قابل احترام
هم هستند نمی توانند نقدی بر کفاشیان داشته باشند. می خواهم کالبد شکافی
کنم. علیرضا رحیمی مدیرعامل سپاهان، کاپیتان این تیم در سالهای نه چندان
دور و یک مدیر موفق.شما چه نقدی برای آقای رحیمی دارید؟
شما می خواهید بگوید که آقای بهاروند یا فریدون اصفهانیان با 30 سال سابقه فوتبالی...
من سوال شما را گرفتم. اما نباید این را به مسائل غیر فوتبالی ربط بدهید.
نه اتفاقا ما از شما درباره شخص خودتان می پرسیم. اینکه شما را فوتبالی نمی دانند. شما مدیر فوتبالی طبقه بندی نمی شوید
درسته.درشرایط
فعلی متاسفانه کمبود مدیر فوتبالی در کشور به شدت دیده میشود ونتوانستیم
در سنوات گذشته از دل همین فوتبال مدیر فوتبالی خلاق وبا دانش تربیت کنیم.
واقعا درحال حاضر چند مدیر فوتبالی موفق داریم؟؟؟خب انگشت شمارند.البته
نگاه متفاوتی از فوتبال دارم وفرق این رشته ورزشی با اغلب رشته های دیگه در
همین موضوع است که عرض خواهم کرد خب شما بهتر از من میدانید که امروزه در
دنیا فوتبال دیگر در چارچوب ودرون مستطیل سبز معنی نمیشود واز ان به عنوان
یک صنعت درامد زا یاد میشود که حتی معتقدم فراتر از صنعت باید ان را دید
چون بسیاری از حوزه های دیگر هم را تحت تاثیر خود قرار داده به عنوان مثال
حوزه اجتماعی که حتی با جزیی ترین رفتارهای مردم در جوامع مختلف ارتباط
برقرار کرده وبا زندگی مردم گره ناگسستنی خورده و کشور ما هم با علاقه
مندان میلیونی که این رشته ورزشی دارد از این قاعده مستثنی نیست. در مجموع
نگاهم به حوزه مدیریت در فوتبال حتما صنعتی اقتصادی واجتماعی هست ومسایل
فنی در اختیار کارشناسان امر قرار دارد که خوشبختانه در کشور ما وضعیت
مدیریت فنی جلوتر از مسایل کلان فوتبال است.
می خواهم بگویم که آمده
ام تا کمک کنم. من اگر به جای کفاشیان بودم از همه می خواستم که سخت گیرانه
با قضایا برخورد کنند و فیلترهای قوی را در کمیته ها قرار دهند. کفاشیان
باید یک کارگروه تشکیل می داد و فدراسیون را به یک موسسه مالی تبدیل می
کرد. من در کل شخصیتم همین طوری است. به نظرم مردم و گاهی هم رسانه ها
تلنگر های خوبی می زنند. این ناقوسی که برای مرگ فوتبال به صدا درآمده است
گهگاهی تحرک ما را بیشتر می کند. من خودم سعی می کنم همیشه مشاوره بگیرم.
فوتبال که غنی کردن اورانیوم نیست اما در حوزه فوتبال از همه مشاوره می
گیرم. حتی دایره اطلاعات خودم را هم بالا برده ام. البته در مدل فوتبال در
جهان آلمان و بایرن را دوست دارم.بایرن سال گذشته و در این بحران اقتصادی
370 میلیون یورو سود دهی داشته است. یک تیمی مثل بایرن سود می دهد،تیمش
راهی لیگ قهرمانان می شود و موفق هم هست. در مجموع نگاه مدیریتی دارم و می
گویم این یک نگاه خوب است. نباید فوتبال را سخت کرد که دیگران برای ورود به
آن بترسند. اتفاقا هر جایی که قراربوده برای تصمیمات مهم در کنار فدراسیون
باشم،بوده ام. مثل حق پخش. به آقای کفاشیان گفته ام که در تصمیمات ملی
کنار شما هستم. به اعتقاد من وزارت ورزش نباید ما را تنها بگذارد. این یخ
روابط باید آب شود. وزیر ورزش باید به فوتبال کمک کند. فدراسیون فوتبال
نیازمند وزارت ورزش است.
به نظرم شعار تغییر داشتن خوب است اما
وقتی می خواهید وارد تغییرات شوید،کسی وجود ندارد که در فدراسیون جایگزین
شود.نمونه اش را می شود از انتخاب سرپرستان در همین هفته گذشته دید.
اتفاقا
این فصلی جدید و خوب است. بنده از آقای ماجدی و نصیرزاده شناخت نسبی
داشتم.اما حتی اگر این آقایان برنامه ای نداشته باشند و نتوانند توقعات
فدراسیون را برآورده کنند خودم اولین نفری هستم که انتقاد خواهم کرد.از این
به بعد هم نخواهم گذاشت.
قبول دارید که گیر بزرگ فدراسیون در
بروکراسی داخلی اش است. چیدمان آدم ها،آدم هایی هستند که فرمان بردار یک
فرد هستند و بر اساس توانایی انتخاب نمی شوند بلکه از طریق روابط وارد
فدراسیون می شوند.
می گویم روز اولی هم که آمدم به همه گفتم
برنامه.باید یک سری آیتم داشته باشد که پیراهن کمیته برایش گشاد نباشد.اما
من در این فدراسیون یک نفر هستم. یک نفری که بارها مورد اتهام قرار گرفته
ام. من باید چه کار می کردم؟ من توانایی برای تغییر نداشتم. ابزاری در دستم
نبوده که بتوانم کاری بکنم. به هر حال همین برنامه محوری باعث شده تا یک
گفتمانی در فدراسیون ایجاد شود. فدراسیون شش ماه پیش که من نصیرزاده را
پیشنهاد دادم زیر بار آن نرفت، اما حالا او را انتخاب می کنند. به همین
دلیل ما یک سال عقب افتادیم. چون کل آیین نامه ها نوشته می شد و بسیاری از
مشکلات حل می شد. خیلی تلاش کردم که این حرف را به کفاشیان نزنم اما
نتوانستم. کفاشیان اگر قرار است تا روز مجمع بماند باید کارهای اساسی انجام
بدهد. البته باز هم می گویم که از این کار آخر او به شدت دفاع می کنم.کاری
که با شهامت زیادی انجام داد. با این حال باز هم می گویم که اگر من به جای
کفاشیان بودم یک کار انقلابی انجام می دادم. ما نمی توانیم در یک جایی
بنشینیم و پاسخگو نباشیم و قبول دارم که باید حرمت رییس فدراسیون را حفظ
کرد. من هرگز نام کفاشیان را به زبان نیاورده ام و همیشه گفته ام فدراسیون
فوتبال. ایشان آدم پاکی است و باید بگویم که من هم گهگاهی جوانی کرده ام.
فکر می کنید که ما نیاز داریم که یک کارگروهی آسیب شناسی کند و بعد از آن رو به آینده تصمیم بگیرد.
کاملا.
تنها روزنه و دریچه امید نگاه اصلاحی است؛ بدون تعارف و استفاده از همه
ظرفیت ها. حتی اگر کسی علیه فدراسیون فوتبال است باید در این زمینه تابع
باشد. فدراسیون نیازمند یک حرکت تاریخی است با سر فصل جدید.باید یک تغییر
گفتمان در این فدراسیون ایجاد شود. به نظرم تا این تغییر ایجاد نشود اتفاقی
نخواهد افتاد.من به خاطر مردم هم که شده مماشات نخواهم کرد.
اما کلید واژه شعار زدگی همین استفاده کردن از واژه مردم است.
نه،
این طور نیست. من عاشق مردم هستم. بعضی ها مدیریت شان فریب کارانه است.
فدراسیون فوتبال ناکامی بزرگی را در حوزه تجربه کرده است. تکرار بر اشتباه
خطرناک است.