به گزارش بولتن نیوز، بر همین اساس سایت ضد انقلاب روز آنلاین در مطلبی با عنوان «گام نخست، آزادی رهبران جنبش سبز» به این موضوع پرداخت و بیان کرد که نظام اگر تمایلی به مشارکت در انتخابات دارد، باید با آزادی سران فتنه موافقت کند!
این سایت در ابتدای مطلب خود که به قلم نویسنده ای ملی- مذهبی نوشته شده بود، آورد:
«گام نخست برای مشارکت در انتخابات 92، آزادی رهبران جنبش سبز است. بدون آزادی دو نامزد انتخابات 88 چگونه میتوان از تغییر روندهای سیاسی مسلط در کشور، مطمئن شد؟ این مدعای نگارنده، در واکنش به رویکردهایی مطرح میشود که معتقدند، سخن گفتن از پیش شرط برای انتخابات آتی درست نیست، و میتوان با بسیج شهروندان در بستر انتخابات و با استفاده از این امکان، وارد مداری شد که آزادی رهبران جنبش سبز و دیگر زندانیان سیاسی را نیز ممکن سازد. از این منظر، انتخابات در جمهوری اسلامی، مجالی است برای فعالان سیاسی تا مطالبات خود را به حاکمیت تحمیل کنند.»
در ادامه نویسنده بدون پرداختن به این موضوع که اساسا نظام چرا باید زمینه را برای کسانی که فتنه انگیزی کرده و آشوب های بعد از انتخابات 88 را به وجود آورده اند، چراغ سبز نشان داده و مجددا آنها را وارد صحنه سیاسی کشور کند، نوشته است:
«اگر حاکمیت برای خروج از وضع بحرانی کنونی مصمم است، و به مشارکت واقعی لایههای اجتماعی، و مستظهر شدن به اقتدار دموکراتیک نظر دارد باید آنرا متبلور کند و نشانههای محسوسی از «تغییر» را به نمایش گذارد. آزادی آقایان موسوی و کروبی، دو نامزد انتخابات پیشین، سرفصل این تغییر، و «گام نخست» برای برانگیختن حس اعتماد عمومی است. بدون آزادی رهبران جنبش سبز، در نخستین گام، چگونه میتوان آغاز فصل جدیدی از تحولات سیاسی در ایران را باور کرد؟»
نویسنده که خود گویا به این نظر مضحکانه آگاه است، با اشاره به اینکه هیچ نشانه ای از اقبال حاکمیت به ورود فتنه گران و آزادی زندانیان سیاسی دخیل در پروژه براندازی وجود ندارد، می نویسد:
«احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان تصریح کرده که امکانی برای حضور مجدد فتنه گران در انتخابات وجود ندارد و آنها حتی نباید توهم این حضور مجدد را داشته باشند. کسانی هم که از فتنه برائت نجستند و آنها را تایید کردند نیز امکان حضور در صحنه انتخابات را نخواهند داشت. و مصطفی پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور، به نقل از رهبر جمهوری اسلامی گفته: کسانی که سردمدار و تریبوندار فتنه ۸۸ بودهاند، تا وقتی توبه نکنند، حق بازگشت به مجموعه نظام را ندارند.»
اما از این پس، مقصود اصلی نویسنده از نگاشتن این مطلب مشخص می شود: زمینه چینی برای شکل گیری نیروهای اپوزیسیون جهت سوءاستفاده از فضای انتخاباتی. او می نویسد:
«اینگونه، تکلیف نگاههای خوشبین به انتخابات 92 مشخص است. این ارزیابی و نگاه به وضع موجود و این رویکرد به انتخابات آتی، البته بهمعنای خانه نشینی و عزلت گزینی و عافیت طلبی کنشگران سیاسی و دل بستن به تقدیر بیرونی، نیست. انتخابات ریاست جمهوری ـ بهگونهای ناگریز ـ بستر سیاسی و فضای اجتماعی مهیا میسازد که میتوان از آن برای تقویت شبکههای اجتماعی، تعمیق و گسترش جنبش سبز، و آگاهی بخشی، سود جست. همچنین میتوان استانداردهای انتخابات آزاد و سالم و عادلانه را تبیین و چنین انتخاباتی را درخواست کرد و فاصلهی انتخابات نمایشی و فرمایشی را با وضع مطلوب، توضیح داد. اما، گام نخست برای اقدام، و ضرورت اولی برای تلاش همسو، تمرکز تمامی تغییرخواهان بر حصر/حبس رهبران جنبش سبز است.»
وی در انتهای مقاله خود نتیجه می گیرد:
«دموکراسیخواهانی که منافع ملی را قدر مینهند و آنرا بر منافع فردی و فرقهای ترجیح میدهند، و دغدغهی انتخابات آزاد و سالم و منصفانه دارند، باید بپذیرند که بدون تمرکز فشار اجتماعی بر آزادی آقایان موسوی و کروبی که در موقعیت راهبری جنبش سبز ایستادهاند، برداشتن گامهای دیگر، انتزاعی خواهد بود. اگر نیروی اجتماعی نتواند در گام نخست، به حصر/حبس غیرقانونی نمادهای رهبری مهمترین و اصلیترین جنبش اجتماعی امروز ایران پایان بخشد، به طریق اولی از برداشتن گامهای دیگر نیز ناتوان خواهد بود. گام نخست برای تغییر وضع در ایران امروز، آزادی مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، از طریق مجتمع شدن خواست و فشار سبزها برای آزادی آنان است.»
اما سوالی که به وجود می آید آن است که چرا آزادی سران فتنه 88 تا بدین حد برای اپوزیسیون و ضد انقلاب مهم است؟ آیا واقعا آنان نگران سرانجام این افراد هستند؟ آیا آنان دلبسته سران فتنه برای تغییر اجتماعی در ایران هستند؟ یا ماجرا چیز دیگری است؟
فارغ از اینکه ماجرای حصر سران فتنه، ادعایی مضحکانه بیش نیست و اتفاقا آنان خیلی بهتر و راحت تر از هر زندانی دیگری در حال زندگی هستند (کما اینکه انتشار عکس های زهرا رهنورد در بانک های حوالی دانشگاه تهران، ادعای اپوزیسیون را نقش بر آب کرد) این موضوع مشهود است که اساسا نیروهای اپوزیسیون، علاقه ای به سران فتنه ندارند و در حقیقت آنها را صرفا «ابزار»ی می بینند برای رسیدن به اهداف خود. شاهد مدعا آنکه تا پیش از انتخابات 88 بسیاری از نیروهای چپ و اصلاح طلب، علاقه ای به حمایت از میرحسین موسوی نداشتند. یا ماجرای تمسخر مهدی کروبی توسط حتی حامیان خود نیز هنوز که هنوز است ادامه دارد. بنابراین نوع نگاه اپوزیسیون به سران فتنه، صرفا ابزاری و کارکردی است.
با این حال، آنها به خوبی می دانند دیگر نمی توانند از سران فتنه برای پیشبرد پروژه تغییر اجتماعی در ایران استفاده کنند. چرا که دست این افراد برای مردم جامعه مشخص شده است و دیگر نمی توانند بر افکار عمومی جامعه سوار شوند. پس دلیل علاقه اپوزیسیون از آزادی سران فتنه چیز دیگری است. و آن بدین دلیل است که آزای سران فتنه می تواند بارقه ای از امید را در جبهه شکست خورده اپوزیسیون و ضد انقلاب روشن سازد. آزادی سران فتنه می تواند اینگونه تداعی شود که نظام به دلیل آنکه با «بحران مشارکت» مواجه بوده، تصمیم به چنین کاری گرفته است. و حال آنکه همانگونه که نویسنده بیان کرد و با اندک نگاهی به مواضع نظام در قبال این موضوع، این مسأله مشخص می شود که نظام هیچ تمایلی به انجام این کار ندارد. حتی ارتباط بین میزام مشارکت مردم با آزادی زندانیان سیاسی نیز ادعای واهی بیش نیست. کما اینکه در انتخابات مجلس نهم نیز ملاحظه شد که علی رغم عدم حضور اپوزیسیون و بخشی از اصلاح طلبان رادیکال، باز هم میزان مشارکت مردمی بالا بود.