به گزارش 598 به نقل از تسنیم، انتخابات
22 خرداد 88 ، هشت ماه فتنه و حماسة عظیم نهم دی از زوایای گوناگون
نیازمند تحقیق و تبیین است. قطعاً هر چه بیشتر و عمیقتر این صحنههای قدرت
نمایی انقلاب اسلامی کاویده شود، واقعیتهای بیشتری روشن، و زمینههای درس
پذیری و عبرت آموزی بیشتری فراهم خواهد شد. بین عوامل مختلف پیروزی در این
جنگ نرم، ولایت فقیه نقش بیبدیلی داشت.
گو اینکه شخص مقام معظّم
رهبری همواره بر نقش مردم به عنوان عامل تعیین کننده تأکید داشتهاند و
حماسة 9 دی نشانگر این واقعیت است، اما تدابیر رهبری و رهبریهای هوشمندانة
ایشان از قبل از برگزاری انتخابات تا دیماه 88 سبب برملا شدن توطئهها و
تزویرها شد. این اقدامات زمینههای لازم را برای ایجاد بصیرت و قدرت تحلیل
مردم از وقایع فراهم ساخت. از این رو بازخوانی اصل ولایت فقیه از دیدگاه
کارکردی و نوع تعامل بین مردم با مسئولان در حکومت ولایی از موضوعات مورد
نیاز نسل سوم انقلاب اسلامی و دانشجویان است؛ زیرا آیندة این انقلاب و نظام
متعلق به آنهاست و درک درست آنان از عوامل اصلی انقلاب اسلامی سبب عملکرد
درست آنان و تضمین تداوم انقلاب خواهد شد.
به دلیل محدودیت فضای
مقاله و تعهد به بحث مستند از آوردن تحلیلها و اطلاعات جنبی پرهیز، و
عمدتاً با تکیه بر بیانات مقام معظّم رهبری (مدظلّهالعالی) به تبیین نقش
حکومت ولایی در گذر از فتنة 88 پرداخته شده است.
نکته قابل توجه این
که اگر چه حکومت اسلامی از آغازین روزگار هجرت رسولالله (ص) به
مدینهالنبی از مباحث اولویت دار آموزههای اسلامی در قرآن و سیره
معصومین(ع) بوده است و در عصر غیبت کبری نیز مورد اهتمام علمای شیعه قرار
داشته است و همچنین امام خمینی (ره) با احیاء همه ابعاد آن، نظام جمهوری
اسلامی را پایهگذاری کرد. ما در این مقاله به دنبال طرح مجدد مسائل فقهی و
نظری آن نیستیم، بلکه به عنوان یک مورد میدانی در صدد تحلیل کارآمدی آن در
عبور از بحران پیچیده فتنه88 میباشیم.
«طاعتنا نظاما للملة و امامتنا امانا من الفرقه»
خطبة فدکیة حضرت زهرا(س)
1. نوع و جایگاه حکومت در جامعه اسلامی
در
اسلام آن قدر که به ولایت توجه شده به هیچ موضوعی توجه نشده است. «لم یناد
بشیء مثل ما نودی بالولایه» (حر عاملی،1381،ج1،ص 18). بر خلاف تصور غلط
جدایی دین از سیاست در اسلام نه تنها تعارضی بین دین و سیاست نیست، بلکه
بیش از هر چیز به سیاست، حکومت و مدیریت و رهبری اهمیت داده شده است و
جایگاهش در معارف اسلامی آن قدر مهم است که اگر کسی بمیرد و امام زمان خود
را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. مرز حقیقی بین اسلام و غیر اسلام، اسلام
و کفر، اسلام و جاهلیت، امامت و ولایت جامعه معرفی شده است.
این
موضوع، بدیهی است؛ زیرا نخست اینکه چون امام به عنوان انسانی عالم، عادل،
با تقوی و راهشناس، مدیریت و رهبری مردم را بر عهده بگیرد، جامعه را به
سوی خدای باری تعالی دعوت میکند. او کانال و معبری است برای عبور دادن
جوامع انسانی و امت اسلامی به سوی کمالات حقیقی انسان و خدای متعال. در
صورتی که اگر مدیر جامعه فردی باشد که عالم و راه شناس و یا عادل و با تقوا
نباشد؛ هوای نفس بر وجودش امیر باشد، مردم را به خویشتن دعوت میکند و از
آنان اطاعت، تعهد و وفاداری به خود را میطلبد.
فرعون میگوید:«انا
ربکم الاعلی». خدای بزرگ شما من هستم و مرا بپرستید. حاکم غیر عادل و
ناآگاه، طاغوتی است که به جای راهنمایی بندگان خدای متعال به سوی کمال
مطلق، مردم را به بندگی خویش فرا میخواند. امیر المومنین(ع) دائماً
میفرمود: من نگرانم که امور این امت به دست فاسقان و فاجران افتاده آنان
بندگان خدا را به بندگی خویش گرفته، اموال عمومی و بیتالمال را بین خود
تقسیم کرده، فاسقان را به عنوان حزب، گروه و تشکیلات خود قرار داده و با
صالحان و کسانی که دغدغة اصلاح جامعه را دارند به پیکار
بپردازند(نهجالبلاغه،خ98).
دین اسلام بر خلاف ادیان دیگر، که صرفاً
در برخی امور و عبادات فردی خلاصه میشود، همة ساحتهای حیات فردی و
اجتماعی را در بر میگیرد و تحقق دین را در گرو تأسیس امّت اسلامی و اجرای
احکام و آموزههای اجتماعی دین دانستهاند. طبیعتاً تحقق دین اسلام نیازمند
حکومتی صالح و دارای تشکیلات کارامد و قدرتمند است. عرصة قدرت و حکومت،
بسیار لغزنده و حساس است و اصولاً تسلط داشتن بر قدرت و صرفاً آن را در
استخدام اسلام و اجرای عدالت و حل و فصل امور محرومان و مستضعفان قرار
دادن، دشوار است. این کار به جز از افرادی که با پروردگار خویش عهد
بستهاند و بر نفس خود امیرند و علم و آگاهی کافی به حقیقت کارها دارند،
ساخته نیست.
مکتب زنده و پویای تشیع و بویژه مراجع و رهبرانش در طول
تاریخ به پیروی از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) هیچ حکومت ظالم و مستبدی
را برنتافته، و همکاری و همراهی با آنان را حرام دانستهاند. آنان از
حضرت شیخ مفید(ره) تا امام خمینی (ره) همة اختیارات حکومتی پیامبر (ص) و
امامان معصوم(ع) را برای فقیه عالم و عادل مسلم دانسته، و قیام برای این
وظایف را در صورت امکان و فراهم بودن وضعیت ضروری شمردهاند.
آنچه
به نظام سیاسی در اسلام اقتدار زایدالوصفی داده است و آن را برای تکالیف
دینی، اجرای حدود الهی و تعهد به احکام نورانی انسان ساز و عدالت گستر
اسلامی موفق میسازد، نوع تلقی از حکومت و مناسباتی است که بین رهبر و
جامعة اسلامی هست. در این نگاه رابطة بین جامعه و حکومت، قراردادی و رابطة
وکیل و موکّل نیست. هر چند این امر بدیهی است که جامعة اسلامی، آگاهانه
بخشی از امکانات و سرمایههای خویش را در اختیار دستگاه حکومت قرار میدهد
تا به برنامههای اجتماعی و پیشبرد اهداف آن بپردازد، روابط در نوع خشک و
بیروح و صرفاً قراردادی خلاصه نمیشود.
معنای اصلی ولایت، نزدیک
بودن دو چیز با یکدیگر است؛ چون دو ریسمان به شدت به هم تابیده باشند و به
آسانی از همدیگر قابل جدا شدن نباشند؛ در این صورت در ادبیات عرب به آن
ولایت میگویند. ولایت یعنی ارتباط و اتصال و نزدیکی دو چیز به صورت مماس و
مستحکم با یکدیگر. از این رو گاهی ولایت را به معنای محبت میگیرند که
وقتی دو نفر نسبت به یکدیگر محبت داشته باشند، جدا کردنشان از یکدیگر
ناممکن است(مقام معظّم رهبری،7/2/76). قطعاً عشق و علاقة رهبر نسبت به مردم
بیشتر از مردم نسبت به اوست.
در حکومت اسلامی آن کسی که در رأس
قدرت قرار دارد و کسانی که حکومت بر آنان در اختیار اوست، ارتباط، اتصال و
پیوستگی جدایی ناپذیری از هم دارند. فلسفة سیاسی اسلام و مسئله حکومت در
اسلام بر اساس چنین تعبیری تبیین و تفسیر میشود. اگر رابطة حاکمان و مردم
چنین نباشد، معنای ولایت تحقق نیافته است. اگر این رابطه با خوف و ترس
همراه شود با ولایت که بر محبت و علاقه مبتنی است تعارض دارد. همان طوری که
خدای متعال درباره پیامبر(ص) میفرماید: «بَعَثَ مِن اَنفُسِهِم» یا
«بَعَثَ مِنهُم»، پیامبر (ص) از خود مردم مبعوث شده است در حکومت اسلامی
افراد جامعه، محور مناسبات سیاسی به شمار میروند و همه چیز، مردم است.
مردم
هستند که مصالح شخصیت و خواست آنان به حساب میآید. حتی پیامبر(ص) آن قدر
نگران مشرکان است که هر آن ممکن است قالب تهی کند که قرآن به آن حضرت هشدار
میدهد. در چنین وضعیتی حقیقت ولایت الهی متجلّی میشود. امیرالمؤمنین
(ع)، که مظهر تام و مصداق کامل ولیاللهالاعظم است در هیچ برهه و دورهای
از حیاتش اتصال و ارتباطش با مردم تضعیف نشده است؛ آن چنان ارتباط عمیقی
هست که حتی وقتی حد شرعی را بر کسی جاری میکند و خون از دست آن فرد میچکد
در پاسخ به منافقی که میخواهد او را نسبت به امیرالمؤمنین(ع) بدبین کند
با شور و حرارت پاسخ میدهد که او مولای من و جان من است.
او حد بر
من جاری ساخت تا اینکه مرا از عذاب سخت و دردناک الهی در روز حساب
برهاند(مقام معظّم رهبری، همان). آنچه سبب چنین پیوند عمیقی میشود، نوع
تعریفی است که در فرهنگ اسلام از رهبر جامعة شده است. شخصی که خود مظهر
کمالات انسانی، و همة همّ و غمّ او تعالی و سعادت جامعة بشری است. او با
اخلاص، آگاهی و بصیرت مردم را به سوی خدا دعوت میکند نه به سوی خود. او
سنگ راه خدا نیست بلکه کانال اتصال و ارتباط انسانها با کمالات والای
انسانی و الهی است.
از این روست که امام خمینی(ره) پس از ده سال
امامت و رهبری(در زمانی که جامعه گرفتار مشکلات متعدد و طاقتفرسای انقلاب و
جنگ تحمیلی بود، هزینههای سنگینی در مبارزه با استکبار پرداخته بودند در
عین حال) شور و هیجانی که در رحلت آن مرد الهی و بدرقه با او نشان دادند،
بسیار شگفت آور تر از آن استقبال تاریخی 12 بهمن 57 بود.
البته
حکومت اسلامی و رهبر جامعة اسلامی هم چنانکه دوستان شیدا و شیفتهای دارد،
دشمنان آشتی ناپذیری نیز دارد؛ زیرا عهد خدشه ناپذیر رهبر جامعة اسلامی با
خدای متعال برای اجرای عدالت اسلامی و رفع ظلم، ستم و محرومیت، گروههای
زیادهخواه و قدرت طلب را به واکنش وامیدارد. امام خمینی(ره) خط صریح و
روشن انقلاب اسلامی را با بیان اسلام ناب، اسلام پابرهنگان،اسلام محرومان و
مستضعفان در برابر اسلام امریکایی، اسلام سرمایهداری و اسلام مرفهان
بیدرد، ترسیم فرمود.
چنین تلقّی از اسلام و هدفگذاری برنامههای
انقلاب اسلامی ظرفیتی ایجاد میکند که نه تنها الگویی برای ملّتهای مسلمان،
بلکه الگوی همة محرومان و مستضعفان جهان در برابر استکبار و نظام سرمایه
داری غرب شده است. حضرت زهرا (س) میفرماید: «العدل تنسیقا للقلوب» (خطابة
فدکیه). قلب محرومان به الگوی عدالت خواهان متمایل شده است از این رو
جبههای به گستردگی استکبار و نظام سرمایهداری در برابر مردم انقلابی و
رهبر انقلاب گشود. توطئة اسلام هراسی، ایران هراسی و انواع کینه و
دشمنیهایی که از سوی استکبار و صهیونیست جهانی ضد انقلاب اسلامی صورت
میگیرد به دلیل هراسی است که از عدالت اسلامی و برنامههای ضد ستم تدوین
شده در نظام جمهوری اسلامی دارند.
راهی که مردم انقلابی ایران در پیش گرفتهاند، سخت است که باید با سختکوشی، استقامت و پایداری و مبارزة خستگی ناپذیر طی شود.
از
آغاز انقلاب اسلامی تا کنون پیشرفتها و موفقیتهایی که در جامعة ایران به
دست آمده با وجود توطئهها، کار شکنیها، تحریمها و هزینههای سنگینی همراه
بوده است که از سوی استکبار وهم پیمانانش بر مردم ایران تحمیل شده است.
بدون تردید نوع ارتباط و اتصالی که بین مردم و ولایت فقیه هست، رمز اصلی
غلبه بر همه توطئهها و فتنهها بوده است.
هنوز فراموش نشده است که
برخی دولتمردان در برهههایی از تاریخ انقلاب اسلامی تحت فشارهای استکبار
جهانی تا آستانة برافراشتن پرچم سفید تسلیم پیش رفتهاند. ترس از تجاوز پس
از اشغال عراق و تسلیم در برابر فشارها در مسئله انرژی هستهای از این قبیل
بوده است. در این موارد ایستادگی رهبر انقلاب اسلامی و حمایتهای بی دریغ
مردم مقاوم ایران به خنثی سازی توطئهها انجامیده است.
2. امتحانی بزرگ
فتنة
88 از سختترین مرحلههایی بود که در مسیر مبارزه با استکبار، مردم بصیر،
وقت شناس، مؤمن و انقلابی ایران پشت سر گذاشتند. فتنهای که نخست یکی از
بزرگترین حماسههای انقلاب اسلامی، بلکه بزرگترین حماسة مردم سالاری و
دموکراسی(یعنی حضور 85 درصدی مردم ایران در انتخابات 22 خرداد88) را با
شعار تقلب هدف قرار داد و در فضای غبار آلود فتنه انسجامی بین عوامل داخلی
فتنه و دشمنان منطقهای و غربی ایجاد شد. اصل مترقی و ضد استکباری ولایت
فقیه و حتی در نهایت، قیام عاشورا (که به عنوان بزرگترین قدرت نرم جمهوری
اسلامی است) را هدف قرار دادند.
بررسی حوادث 8 ماهة خرداد تا دی ماه 88
نشانگر تیز بینی، صبر و مقاومت، کنترل بحران و رهبری و هدایت جامعه تا محو و
رفع فتنة خطرناکی بود که پایههای اصلی نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار
داده بود؛ آنچنان وضعیت خطرناک بود که مقام معظّم رهبری، آن را جنگ نرمی
نامید که دانشجویان، افسران این میدان، و استادان، فرماندهان آن هستند.
ایستادگی
و مبارزه در میدان جنگ نرم به مراتب سختتر از جنگیدن در سنگرهای نظامی
است؛ زیرا آنجا دشمن رویاروست و براحتی قابل شناسایی است. اما در میدان جنگ
نرم، تفکیک دوست از دشمن و دشمن شناسی نیازمند بصیرت به عنوان چراغ
مهشکنی است که در فضای غبارآلود بتواند دوست و دشمن را درست ببیند.
حماسة
عظیم نهم دی، تیر خلاصی بود که چون مردم، فتنه را خوب دیدند و شناختند به
قلب آن شلیک کردند. حماسة نهم دی ماه، تفسیری شد از آیة شریف 17 سورة رعد
که میفرماید:
«اَنزَلَ مِنَ السَّماء ماءً فَسالَتْ أدویهٌ بِقَدَرِها
فَاحتَمَلَ السَّیلَ زَبَداً رابیاً و ما یُوقِدون علیه فی النّار ابتِغاءِ
حلیهٍ أو مَتاع زَبَدٌ مِثلُه کَذلِکَ یَضرِبُ اللهُ الحقّ و الباطِل
فَامّا الزَّبد فَیَذهَبَ جُفاءً و امّا مایَنفَعَ النّاسَ فَیَمکُثَ فی
الارضِ کذالِک یَضرِبُ اللهُ الأمثالَ».
«خدا از آسمان آبی نازل
کرده است که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد و بر روی سیل
کفی برآمد چنانکه فلزاتی را نیز که برای تجمل و زینت یا برای اثاث و ظروف
در آتش ذوب میکنند، مثل آب کفی برآورد، خدا به مثل این برای حق و باطل
مثال میزند که آن کف به زودی نابود میشود و اما آن آب و فلز که به خیر و
منفعت مردم است در زمین باقی ماند. خدا مثل آنها را برای فهم بدین روشنی
بیان میکند».
حماسة ملی حضور 85 درصدی مردم در 22 خرداد 85 باران
رحمتی بود که همة ظرفیتهای ملّت را همچون رودهایی خروشان مملو ساخت. این
توفندگی هشت ماه جریان داشت؛ در طول این هشت ماه آنچه به عنوان کف بر روی
آب انباشته شد به مرور تحلیل رفت تا در نهم دی، با سیل خروشان ملّت ضمن
برطرف شدن کف، دریای زلال انقلاب اسلامی آرام گرفت؛ این حوادث همچون بوتة
ذوبی بود که سنگ معدن انقلاب را در درون خود ذوب کرد و ناخالصیهای آن را
برطرف ساخت تا انقلاب اسلامی بتواند خط خود را در برابر استکبار و اسلام
سرمایهداری و امریکایی شفاف سازد و ملّتهای تحت ظلم و ستم دوباره امیدوار
شوند و به مطالبة حق خویش در برابر ستمگران و مستبدان دست نشانده استکبار
بپردازند.
حماسة نهم دی ماه، نشان داد که همچنان نظام ولایی برآمده
از انقلاب اسلامی، تنها نظامی است که توانایی ایستادگی در برابر
زورگوییهای امریکا و هم پیمانانش را دارد.
3. رهبری و مدیریت بحران
مقام
معظّم رهبری (مدظلّهالعالی) در طول مسئولیت خطیر خویش همواره با تشخیص
بموقع پدیدههای بحرانزا و ترسیم راهبردهای مناسب رویارویی با آنها نقش
ویژهای در پیشبرد نظام به سوی اهدافش داشته است. وی با شمّ مدیریتی،
شجاعت، سرعت عمل، مهارت کافی و قدرت خطرپذیری تدابیری را اندیشیده که
توانسته است مانع از شکلگیری عوامل و پدیدههای بحرانزا شود (کرامتی،
1390، ص268).
با وجود این، جامعة انقلابی با توجه به دشمنان آشتی ناپذیرش همواره با دو نوع بحران رویارو بوده است:
الف)
بحرانهای خفته: بحرانهایی که عمدة شرایط برای بروز را دارد. تنها غفلت،
سوء تدبیر و یا محرّک خارجی میتواند آنها را از حالت خفتگی به مرز انفجار
برساند.
ب) بحرانهای جسته: بحرانهایی که تمام مراحل بروز را طی کرده و به پدیدهای اجتماعی تبدیل شده است(همان).
هر
چند وسیعترین نقش رهبری انقلاب در پیشگیری از حوادث و بحرانها بوده و هست
به دلیل حساسیت بحرانهای جسته، نقش رهبری در مهار این بحرانها و به سلامت
گذرانیدن جامعه و نظام از چنین مراحل سرنوشتسازی بیشتر مورد توجه بوده
است.
رهبری و مدیریت بحران 88
بدون
تردید فتنة 88 از بزرگترین بحرانهایی بود که با تدبیرهای مقام معظّم رهبری
و تعیین راهبردهای مناسب و همراهی بینظیر مردم در نهم دی پایان یافت.
تشخیص
به موقع، تبیین صحیح و ترسیم راهبردهای مناسب، ظرفیت فوقالعاده برای
غلبه بر مسائل و توانایی زیاد برای توجیه و هدایت گروههای مختلف اجتماعی
برای پایان دادن به این بحران، سبب شناخت عمیقتر جهان از رهبری انقلاب شد.
مقام
معظّم رهبری از ابتدای فعالیتهای انتخاباتی در نیمة دوم سال 1378 با
تیزبینی و دوراندیشی، رهنمودهای لازم را برای هدایت جامعه ارائه فرمودند و
نسبت به برخی اقدامات مشکوک، سؤال برانگیز و فتنهگرانه که هنوز ماهیت خود
را آشکار نساخته بودند هشدار دادند. پس از برگزاری با تبیین اهداف مختلف
انتخابات در اسلام و نظام مردمسالاری دینی و جایگاه ویژه مردم در انتخابات
فرمودند:
1. انتخابات در کشور، یک حرکت نمایشی نیست(همان،1/1/88 ).
2. مردم سالاری، عامل پایداری ملّت ایران است (همان).
چون
زمان برگزاری انتخابات نزدیکتر میشد، پرده از سناریوهای دشمن برداشتند و
توطئههای آنها را چنین برملا ساختند که خواهان اجرای سناریوهای سهگانة
زیر در سه مرحلة قبل از انتخابات، هنگام انتخابات و بعد از انتخابات هستند.
این سناریوها عبارت بود از:
1. تعطیل شدن انتخابات(همان،22/2/88 )
2. سبک و سرد برگزار شدن انتخابات (همان)
3. زیر سؤال بردن سلامت انتخابات (همان،1/1/88 )
دشمنان
از مدتهای قبل برای آماده سازی افکار عمومی و بهرهبرداری مناسب پس از
شکست در انتخابات موضوع تقلب و کمیتة صیانت از آرا را مطرح ساختند. مقام
معظّم رهبری از همان نخست در برابر این جنگ روانی ایستادند و مردم را
هوشیار ساختند و فرمودند:
«انتخابات به فضل الهی و حول و قوة الهی
انتخابات سالمی است. من میبینم بعضیها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر
انجام خواهد گرفت از حالا شروع کردهاند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟
این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟..........البته در ذهن مردم عزیز با
این حرفها تردید ایجاد نخواهد شد (همان،1/1/88).
همزمان با برگزاری
مناظرات با افشای ترفندهای رادیوهای بیگانه مبنی بر انتصاب به جای
انتخابات، بازی سیاسی و تقلب قطعی فرمودند: « مقصود از همة این تخریبها یک
چیز است و او اینکه میخواهند ملّت در انتخابات، مشارکت قوی و نمایانی
نکند....... وای به حال آن کسانی که نادانسته از روی غفلت همان حرف آنها را
تکرار کنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق بخشند(14/3/88)؛ ایشان
همچنین در پاسخ به شبهات تأکید داشتند که 1- رأی رهبری مخفی است. 2- حمایت
از دولت به معنای حمایت از یک کاندیدا نیست (همان،1/1/88 ).
در توصیه به نامزدهای انتخاباتی و جریانهای سیاسی فرمودند:
1. انتخابات ابزاری برای قدرت طلبی نیست (همان).
2. در فعالیتهای انتخاباتی رفتار و گفتارشان دشمن را به طمع نیندازند (همان).
3. از جادة انصاف خارج نشوند(همان).
4. اذهان عمومی را تخریب نکنند (همان،22/2/88 ).
5. مواظب باشند علاقهمندیها به اصطکاک و اغتشاش نینجامد(همان،14/3/88 ).
4. ویژگی فتنه 88
پس
از برگزاری انتخابات و مشخص شدن مشارکت بینظیر مردم و فاصلة زیاد نامزدها
با رئیس جمهور منتخب مردم، سیل تهاجم رقیبان و دشمنان به سوی نظام سرازیر
شد. برخی از این اقدامات به شرح زیر است:
1. طرح دروغ بزرگ تقلب در انتخابات
2. درخواست ابطال انتخابات
3. بیانیه نویسی و صدور اطلاعیههای زنجیرهای
4. اردو کشی خیابانی
5. نا امن سازی، اغتشاش و تخریب اموال عمومی
6. حمله به مراکز نظامی و ضرب و شتم و قتل نیروهای انتظامی و امنیتی
7. تلاش برای جعل سند و مستند سازی دروغ تقلب
8. عدم استفاده از فرصت و ظرفیتهای قانونی برای طرح ادعاها
9. بزرگنمایی و متهم ساختن نظام به کشتار مخالفان
10. اتهام تجاوز به زندانیان
11. متهم کردن نهادهای قانونی به بی صلاحیتی
12. جعل شهیدان دروغین برای جریان فتنه
13. عدم همراهی در مراسم تحلیف و تنفیذ
14. اغتشاش و شعارهای انحرافی در مناسبتهای ملّی و مذهبی
15. تلاش برای تبرئة مجرمان محکوم شده در دادگاههای اسلامی
16. راه اندازی شبکههای اجتماعی
17. مقاله نویسی، هجو نویسی، طراحی کاریکاتور و مونتاژ عکس و فیلم
18. شعار نویسی و دیوار نویسی ضد آرمانها و نظام اسلامی(معاونت سیاسی1390، ج2، ص255).
این
در حالی بود که مقام معظّم رهبری، انتخابات را جشن تاریخی برای دوستان
انقلاب و زلزلهای سیاسی برای دشمنان دانستند(مقام معظم رهبری،29/3/88 ) و
پیامهای زیر را برای این انتخابات بیان فرمودند:
1. جمهوری اسلامی با گذشت 30 سال چنین قدرت بسیج ملّی دارد که نصابهای متعارف جهان را میشکند.
2. حضور عظیم مردم نشانة اعتماد متقابل نظام اسلامی و مردم است.
3. مردم دارای نشاط و امید هستند(همان،12/5/88 ).
5. رهبری و مدیریت فتنه 88
مهمترین
گام برای غلبه بر چنین بحرانی شناخت و تبیین درست آن بود. مقام معظّم
رهبری با اعلام اینکه چنین حادثة عظیمی نمیشود تصادفی، و یکباره اتفاق
افتاده باشد، آن را برنامهای از پیش طراحی شده اعلام داشتند و فرمودند:
«این
جریان چه پیش قراولانش دانسته باشند یا ندانسته باشند، یک جریانی بود
طراحی شده، تصادفی نبود. همة نشانهها نشان میدهد که این جریان طراحی شده
بود؛ حساب شده بود. البته آنهایی که طراحی کرده بودند، یقین نداشتند که
خواهد گرفت» (مقام معظم رهبری،4/6/88).
5-1 معرفی فتنه
با وجود تعابیر مختلفی که از این حوادث میشد، رهبر معظّم انقلاب آن را فتنه دانستند و چنین تعریف فرمودند:
«دشمنان
ملّت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضای شفاف را بر نمیتابند؛ فضای
غبارآلود را میخواهند؛ در فضای غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خویش
نزدیکتر شوند و به حرکت ملّت ایران ضربه بزنند. فضای غبارآلود، همان فتنه
است. فتنه معنایش این است که یک عده بیایند با ظاهر دوست و باطن دشمن صریح
بتوانند چهرة خویش را پنهان کنند و وارد میدان بشوند و ضربه بزنند»
(نمایندگی ولی فقیه در سپاه، فتنه، 1390، ص 15).
با استمداد از
بیانات امیرالمؤمنین (ع) ماهیت فتنه را چنین تبیین فرمودند: اینکه
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: انّما بدء الفتن أهواءٌ تُتّبَعُ و احکامٌ
تُبتَدِع «نهجالبلاغه، صبحی صالح، ص 88) تا آنجا که میفرماید:«فَلَو أنَّ
الباطِلَ خَلَصَ مِن مزاج الحَقِّ لَمْ یَخِفَ علی المرتادین»: اگر باطن
عریان خالص بیاید، کسانی که دنبال شناخت حق هستند امر بر ایشان مشتبه
نمیشود؛ میفهمند این باطل است.«و لو أنَّ الحق خَلَص من لَیسِ الباطل
اِنْقَطَعَت اَلسُنُ المُعانِدین». حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توی
میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم به حق نبودن کند؛ بعد میفرماید:
«ولکن یؤخَذُ من هذا ضِغثٌ و من هذا ضِغثٌ فیُمَزجان» فتنهگر یک تکه حق و
یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند در کنار هم میگذارد:
«فهنالِکَ یَستَولی الشیطانٌ عَلَی اَولیائِه» آن وقت کسانی که دنبال حق
هستند، آنها هم برایشان حق مشتبه است. فتنه این است(مقام معظم
رهبری،29/10/88 ). فتنه یعنی کسانی شعارهای حق را با محتوای صد درصد باطل
مطرح کنند. بیاورند برای فریب مردم........ هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن
مردم است(همان،8/10/89 ).
5-2 طراحان فتنه
استکبار جهانی که
در موارد مشابه توانسته بود با طرح شعارهای دموکراسی و سوء استفاده از فضای
رقابتی انتخابات، منتخبان مردم را کنار زند و مهرة خویش را بر آنان تحمیل
کند، اینجا تیرش به سنگ خورد؛ زیرا با وجود فرهنگ غنی اسلام و مصادر
هدایتگر قرآن و نهجالبلاغه و تحلیلگر بصیر و دانشمندی همچون رهبر معظّم
انقلاب، جایی برای تحقق ترفندهای شیطنت آمیز به ظاهر دموکرات غرب باقی
نخواهد ماند.
دشمنان انقلاب اسلامی از آغازین روزهای پیروزی آن
دائماً به فتنهگری مشغول بودهاند. کسانی نیز از داخل کشور که به دلیل حبّ
دنیا و جاه، چشم بصیرتشان کور شده است، آتش بیار معرکه شدهاند. اما اکنون
این فتنه ماهیتی دیگر دارد و رهبر معظّم انقلاب از آن با عنوان جنگ نرم
تعبیر کردند و در ملاقات با جمعی از شعرا فرمودند: «در جنگ نظامی، دشمن به
سراغ سنگرهای مرزی میآید؛ مراکز مرزی را سعی میکند منهدم بکند تا بتواند
در مرز نفوذ کند. در جنگ روانی و آنچه امروز به او جنگ نرم گفته میشود در
دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید که آنها را منهدم بکند و نقاط
قوّت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصتهای یک نظام را به
تهدید تبدیل کند(همان،14/6/88 ).
با وجود ابزار و امکانات فراوانی
که در اختیار دشمن است و تلاش زیادی که میکنند به دلیل امدادهای الهی و
غیبی نخواهد توانست به اهداف خود در نظام جمهوری اسلامی دست پیدا کند اما
به تعبیر مقام معظّم رهبری: «......... اگر هوشیارانه، آگاهانه در میدان
نباشیم، تدبیر لازم را به کار نبریم، کمک الهی به سراغ ما نخواهد آمد»
(همان).
5-3 ماهیت فتنه
پس از پیروزی ما در جنگ تحمیلی همواره
اولویت نخست استکبار جهانی در رویارویی با نظام جمهوری اسلامی جنگ نرم بوده
است؛ جنگی که با ابزارهای فرهنگی به وسیله نفوذ، دروغ، شایعه پراکنی،
ایجاد دودلی و بدبینی بین مردم اتفاق میافتد(مقام معظّم رهبری، 4/9/88 ).
ابعاد و ویژگی جنگ نرم
این جنگ دارای ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، دفاعی امنیتی با ویژگیهای زیر است:
1. مبارزهای غیر خشونت آمیز است و از شیوهها و روشهای نرم افزارانه استفاده میکند.
2. جنگی جامعه محور است و مردم در آن نقش اساسی دارند.
3. جنگی سیاسی است و بیشتر قواعد بازی سیاسی و برنامههای سازماندهی گروههای اجتماعی در آن نقش دارند.
4. تلاش اساسی بر ایجاد تردید در مبانی و زیرساختهای فرهنگی نظامی سیاسی مستقر و مشروعیت زدایی از آن است.
5. تغییرات جنگ نرم، ماهیتی، آرام، ذهنی و تدریجی است.
6. رویارویی با جنگ نرم بسیار پیچیده و ظریف است.
7. محاسبه و اندازهگیری در جنگ نرم بسیار دشوار است.
8. در جنگ نرم عواطف، احساسات و اندیشهها از سوی نیروی مهاجم نشانه میرود(امیری، 1390، ص31).
5-4 عوامل اصلی مقابله با جنگ نرم
به
تناسب ماهیت جنگ نرم، عوامل رویارویی با آن با عوامل فعال در جنگ سخت
متفاوت میشود.از این رو رهبر انقلاب، فرماندهان این میدان نبرد را استادان
دانشگاهها دانستند و میفرمایند: «شما فرماندهای هستید که باید مسائل
کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسایی بکنید؛ هدفهای دشمن را کشف بکنید؛
احیاناً به قرارگاههای دشمن آن چنانکه خود او نداند سر بکشید و بر اساس او
طراحی کلان بکنید و در این طراحی کلان، حرکت کنید. در رتبههای مختلف
فرماندهان بالا این نقشها را ایفا میکنند( قدر ولایت، 1390، ص70).
نومیدی
به آینده بدترین بلایی است که ممکن است بر سر نسل جوان بیاید. از این رو
کار اساسی این است که اساتید، محیط را برای دانشجو، محیط نشاط، محیط امید و
محیط حرکت به جلو قرار دهند(همان، ص 71).
با میدان اظهار نظر به
دانشجو دادن و با ایجاد کرسیهای آزاد اندیشی فضا را برای بحثهای سیاسی،
اجتماعی، فکری و مذهبی فراهم ساختن سبب ایجاد محیط سالم بحثها شده و از
کشیده شدن مباحث به سطح جامعه و ایجاد ضایعات پیشگیری میشود(مقام معظّم
رهبری، 8/6/88).
جنگ نرم دشمن همواره از سوی دشمن محتمل است مگر
اینکه دانشجویان و دانشگاه بتوانند کشور را از لحاظ علمی، اقتصادی و امنیتی
به نقطهای برسانند که امکان آسیب پذیریش به صفر برسد. آن وقت دشمن کنار
کشیده و توطئهها تمام خواهد شد. علم یک رکن بلند مدت کشور و ملّت ایران
بوده از این رو دانشگاهها مرتب مخاطب رهبر معظّم انقلاب در مسائل علم و
تحقیق و نوآوری و جنبش نرم افزاری بودهاند(قدر ولایت، ص 64).
در
مجموع آن قشری که میتواند در عرصههای گوناگون جنگ نرم پنجه در پنجة دشمن
انداخته و با آنان مقابله کند، جوانان دانشجو هستند که عنوان افسران جنگ
نرم را رهبر انقلاب به آنان دادند.
«......امروز جمهوری اسلامی و
نظام اسلامی با یک جنگ عظیم مواجه است........ در جنگ نرم چه کسانی باید به
میدان بیایند؟ قدر مسلم نخبگان فکری؛ یعنی شما (دانشجویان) افسران جوان
جبهة مقابله با جنگ نرمید» (مقام معظّم رهبری، 4/6/88 ).
آنچه
میتواند قدرتهای دانشجویان را برای میدانداری در چنین مواجههای بسیج
کند، خوشبین و امیدوار به آینده بودن و پرهیز از تندی و افراط و تفریط است
(همان ).
5-5 بصیرت لازمه رویارویی با فتنه
پیشینه و سابقة
دشمن نشان داده است که او همواره برای رویارویی با اسلام و انقلاب اسلامی
برنامههای بلند مدت دارد. پس باید دانشجویان بروند سراغ کارها و
برنامهریزیهایی که با بصیرت یافتن ارتباط دارد. بصیرت نور افکن و
قطبنماست.
در یک بیابان اگر بدون قطبنما حرکت شود، نتیجهاش
سرگردانی، حیرت و گرفتار مشکلات و سختیهای فراوان شدن است بویژه که دشمن در
پیش رو باشد. بصیرت در دو سطح مورد توجه است:
یک سطح بنیادی و آن اینکه
انسان با اعتقاد به خدا، اخلاص و تکیه بر معنویت و تقوی از گرفتاری دنیا و
جاه و مقام رهایی یابد تا حقایق را آن گونه که هست ببیند. انسان با انتخاب
جهانبینی و فهیم اساسی و مفاهیم توحیدی، نگاه توحیدی به جهان طبیعت،
بصیرتی پیدا میکند؛ زیرا نظام هستی مجموعهای نظاممند و قانون مدار و
هدفدار است. پس ما نیز که جزئی از این کل هستیم، پیدایشمان و زندگیمان
هدفدار است. با جستجوی این هدف و تلاش برای دستیابی به آن زندگی سراسر جهاد
و کوشش، و مطمئناً هدف قابل دستیابی میشود. این نگاه درست مقابل نگاه
مادی است. در این نگاه همه چیز بیمعنا میشود(قدر ولایت، ص88).
بصیرت
دیگر از نوعی بصیرتی است که انسان باید در حوادث پیدا کند. تفکر در آنچه
در اطراف انسان میگذرد و سنجیدن درست و بینش صحیح پیدا کردن؛ امیرالمؤمنین
(ع) میفرماید: «رَحِمَ اللهُ اِمرءً تَفَکَّرَ فاعْتَبِر»: خدا رحمت کند
کسی را که با تدبیر مسائل را بسنجد. «فأعتَبَر فأبْصَرَ» پس با سنجش به
بصیرت برسد و میفرماید: «فِانّمٰا البَصَرَ مِنْ سَمع فَتَفَکَّر و نَظَر
فَأبصِر»: بصیر آن کسی است که بشنود؛ گوش خود را به صداها نبندد؛ وقتی شنید
بیندیشد؛ آنگاه چشم را بر حقایق واضح نبندد؛ درست ببیند تا بصیرت پیدا
کند. بصیرت راه دشواری نیست. در جایی که دیده میشود با اینکه راههای
قانونی باز است، کسی با اجتناب از راههای قانونی، مصالح ملّی را به خطر
میاندازد، معلوم است که او محکوم است. آنجا چشم بصیرت انسان کور میشود که
اسیر دامهای گوناگون دوستیها، دشمنیها، هوای نفس و پیشداوریهای
گوناگون بشود. البته گاهی نیز ممکن است بی بصیرتی نتیجة غفلت و عدم تدبر
باشد.
با وجود بصیرت گاهی هنوز کار تمام نمیشود؛ زیرا علاوه بر
ادراک حقایق، عزم و اراده لازم است و اینکه انسان در مواقع ضروری از
تصمیمگیری عاجز نباشد. از دیگر آفات بصیرت، لجاجت است؛ اینکه انسان موضع
غلطی گرفته باشد و نخواهد از آن برگردد. چنین افرادی از لسان معصوم مورد
لعن قرار گرفتهاند که فرمود: «لَعَنَ اللهُ اللِّجاج » (مقام معظّم رهبری
4/8/89).
موتور محرکه حرکتهای اجتماعی، دانشجویان هستند. هرگاه آنان
با ابزار و امکانات علمی که در اختیار دارند و ایجاد فضای مناسب آزاد
اندیشی که ویژگی فضای دانشگاهی است، بتوانند از یک سو قدرت شناخت دوست و
دشمن و راه انقلاب را تشخیص دهند و از سوی دیگر با جهانبینی توحیدی و پاکی
و طهارت درون به مسائل بنگرند و عزم بر ایستادگی در برابر جنگ نرم دشمن
پیدا کنند، قطعاً دشمن شکست خواهد خورد.
در جامعة ولایی ایران
اسلامی پیوستگی ارگانیک و ساختاری کارامدی بین رأس هرم جامعه سطح میانی و
قاعدة آن وجود دارد. هنگامی که مراجع عظام شیعه، علمای مورد توجه مردم و
نخبگان، با بصیرت و بموقع در مسیر ولایت قرار گیرند و آنچه باید گفته شود،
رسا و بلیغ اعلام کنند، وحدت و یکپارچگی لازم ایجاد میشود و توطئههای
دشمن حالت آب در هاون کوبیدن پیدا میکند.
مقام معظّم رهبری
فرمودند: «وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و
شعارهای جمهوری اسلامی را نفی میکنند؛ با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات
را زیر سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص
این است که مرزشان را مشخص کنند؛ موضعشان را مشخص کنند؛ دو پهلو حرف زدن
کمک کردن به غبار آلودگی فضاست. این کمک به رفع فتنه نیست؛ این کمک به
شفافسازی نیست،... غبار آلودگی کمک دشمن است. این خودش شد یک شاخص، این یک
شاخص است: کسی به شفاف سازی کمک میکند و کسی به غبار آلودگی کمک میکند.
همه این را در نظر بگیرند. این را معیار قرار بدهند»(مقام معظم
رهبری،29/10/88).
5-6 خواص و فتنه
مردم در انقلاب اسلامی
همواره پیشتاز بودهاند؛ در مواقع خطر با تمسک به امام و مقتدای خویش
نخبگان و خواص را پشت سر گذاشته، و با اخلاص و ایثار از اصول انقلاب و خود
انقلاب در برابر دشمن دفاع کردهاند. هنوز پنج ماه تا خلق شدن حماسة عظیم 9
دی باقی بود که مقام معظّم رهبری فرمودند: «مردم ما به توفیق الهی به
هدایت الهی به دستگیری الهی، مردم مؤمنی هستند. هم آگاهند، هم مؤمنند، هم
حاضر در صحنهاند، پا به رکاب در هر جایی که لازم باشد. ماها باید خودمان
را اصلاح کنیم. نخبگان و خواص سیاسی بایستی مراقب کار خودشان حرف زدن
خودشان باشند. این خطاب به همة نخبگان است. خطاب به یک طرف خاصی، جناح خاصی
نیست. همه باید مراقب باشند. همه بدانند این ملّت، یک ملّت یکپارچه است،
احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کنند آن یکی بیاید احساسات این طرف
احساسات این طرف را علیه آن طرف تحریک کند. اینها راه به جایی نمیبرند»
(همان،7/4/88).
گاهی سکوت کردن و حرف نزدن کمک به فتنه است (مقام
معظّم رهبری 26/7/88). یکی از راههای فهم خواص تبیین این است که بدون
تعلقات جناحی و گروهی و تعصب، حقایق را روشن کنند(همان،5/5/88).
البته همواره نخبه بودن به معنای بصیر بودن و پیشتاز بودن نیست؛ چه بسا نخبگان نیز به هشدار و تذکر از سوی مردم نیاز داشته باشند.
5-7 مردم و خنثی سازی فتنه
در
وضعیتی که دشمنان انقلاب با بسیج همه امکانات و هزینه کردن صدها میلیون
دلار سعی در مشوب و ملتهب نگهداشتن محیط ملی و متزلزل کردن نظام داشتند،
مردم با خلق حماسة عظیم نهم دیماه، یأس و نومیدی را بر جبهة استکبار و
عناصر فریب خوردة داخلی مستولی ساختند. این حرکت ملی هنگامی صورت پذیرفت که
شاهد توهین به عکس امام خمینی (ره) و مراسم سوگواری امام حسین(ع) بودند.
عشق ایمان مردم به این دو ذات قدسی هیجان و شوری ایجاد کرد که همچون سیلی
همة موانع را از سر راه انقلاب کنار زد و ناخالصیها را زدود.
مردم
با حرکتی برخاسته از بصیرت، دشمن شناسی، وقت شناسی و حضور در عرصة مجاهدانة
روز نهم دی را از دیگر ایامالله انقلاب اسلامی ممتاز ساختند و این روز را
در تاریخ ماندگار ساختند. روزی که به تعبیر مقام معظّم رهبری هر چه در
اطرافش نظر شود جز دست قدرت خدای متعال چیزی دیده نمیشود. روح ولایت، روح
حسین بن علی(ع) خالق چنین شگفتی و عظمتی شد(همان،19/10/88).
مردم
حجت را بر همه تمام کردند و نشان دادند که همچنان با حضور یکپارچة خود در
صحنه، ضامن امنیت و آرامش محیط جامعه هستند و زمینه را برای خدمت و پیشبرد
برنامههای نظام آماده ساختهاند. رهبر معظّم انقلاب فرمودند: «مسئولان
کشور بحمدالله چشمشان هم باز است، میبینند، میبینند مردم در چه جهتی
دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه نهم
دیماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولان قوّة مجریه، مسئولان قوّة مقننه،
مسئولان قوّة قضائیه، دستگاههای گوناگون همه میدانند که مردم در صحنهاند
و چه میخواهند. دستگاهها باید وظایفشان را انجام بدهند. هم وظایفشان در
مقابل آدم ممتد و اغتشاشگر و ضد انقلاب و ضد امنیت و اینها هم وظیفهشان در
زمینة اداره کشور(همان).
آنچه دشمنان انقلاب و مدعیان درونی به
عنوان ضربه به کار میبرند، رأی مردم، حق مردم و دفاع از مردم بود. نهم دی و
22 بهمن 88 نشان داد این بزرگترین سلاح که دشمن خیال آن را در سر
میپروراند در اختیار انقلاب است.
«یک عده هم در داخل، بعضی از روی
غفلت، بعضی از روی بیعقلی، بعضی از روی عناد و دشمنی علیه نظام جمهوری
اسلامی، علیه این حرکت کلی نظام حرف زدند، هی گفتند مردم، مردم، مردم! خوب
این مردم. 22 بهمن نشان داد که مردم کجایند. چه میخواهند. چه میگویند
غرّه شدند و توهّمهایی که به آنان القا شد خیال کردند یا خودشان را به
نادانی زدند که مردم از انقلاب دست شستند. مردم از امام دست شستند. روز 22
بهمن آگاهی و بصیرت مردم، همّت مردم، ایمان مردم و توفیق الهی که شامل حال
مردم شد، پاسخ کوبندهای به آنان داد» (مقام معظم رهبری،28/11/88).
5-8- پیامدهای حماسه 9 دی
فتنة
88 چالش بزرگی بود که دشمن همه گونه حمایتی از آن به عمل آورد تا حتی
مشخصاً از افراد با اسم حمایت کردند. از این سو نیز ملّت ایران همان گونه
که هشت سال دفاع مقدس با ابتکار، شجاعت و فداکاری در صحنه حاضر شد در این
جنگ نرم هم هشت ماه با مهارت در برابر مستکبران ایستادگی کرد؛ آن چنانکه هر
تحلیلگر چیرهدستی را در تحلیل جزئیات آن با تحیّر روبهرو میسازد. آنچه
دلها را به هم نزدیک کرد و مردم را صفی واحد در فضای مبهم و غبارآلود، با
بصیرت به سوی اهداف رهنمون ساخت، دست قدرت الهی بود (مقام معظّم رهبری،
8/10/89). عباس عبدی از طراحان اصلی فتنه در روز 22 بهمن 88 اظهار کرد :
جریان فتنه مبتنی بر موج احساس بود و چون نتوانست بر مبنای عقلانیت عمل
کند، دچار استبداد شد(روزنامه کیهان، 27/11/88).
البته فتنة 88 یک
زنگ خطری است که باید به عنوان علامت بیدار باش همواره در گوش آحاد ملّت
ایران نواخته شود. دشمنانی که از حضور چهل میلیونی و به آرامش و بدون
کوچکترین حادثة امنیتی یک جنگ نرم تمام عیار به راه انداخت که ستونهای
جامعة اسلامی را به لرزش درآورد، نشان میدهد که هیچگاه و در هیچ لحظهای
حتی در اوج پیروزی نباید از دشمن غفلت کرد(مقام معظّم رهبری 25/6/89).
چون
ملّت قدرتمند ایران از یک امتحان و محنت عظیمی در سال 88 عبور کرد، فقط
معنایش این نیست که ملّت ایران قدرتمند است بلکه مهمتر و بالاتر از آن این
است که حماسة نهم دی وضعیت جدیدی آفرید؛ توانایی مضاعفی به وجود آورد.
ملّت ایران با غلبه بر هوای خود و مغلوب کردن هوا پرستان و شیطان صفتان
حیات جدیدی برای انقلاب اسلامی ایجاد کرد که یک تعالی و ترقی جدید برای
انقلاب اسلامی است. بنی صدر ضمن تحلیل شکست فتنه و مدیریت ولایتفقیه در
شکستن آن چنین بیان کرد: «اگر آیت الله خمینی (ره) هم اکنون زنده بود،
هزار بار به آقای خامنهای به واسطة مدیریت مقتدرانة ایشان تبریک میگفت»
(شبکه خبر دانشجو، 15/1/89).
سنت الهی این است که چون ملّت مسلمان
با فساد، خون ریزی مقابله کرد، ترقی میکند؛ همچنان که هواپیما با غلبه بر
مقاومت هوا از زمین برمیخیزد؛ هر چه بیشتر غلبه پیدا کند بیشتر اوج
میگیرد. انقلاب اسلامی نیز پس از غلبه بر فتنة 88 به برکت حماسة عظیم نهم
دی از زمین برخاسته اوج گرفت و آسمانی شد(حائری، 1390، ص 16).
نتیجه گیری
حکومت
ولایی به عنوان الگویی از با معناترین و عمیقترین روابط بین مردم و حکومت
برخوردار است. این حکومت توانسته است با وجود مشکلات و فشارها ضمن ایستادگی
در برابر دشمن آشتیناپذیر نشانگر کارامدی حکومت دینی باشد. هرچند فتنة 88
خسارتی را به منافع ملّی وارد آورد، مدیریت موفق مقام معظّم رهبری و
هوشیاری و پیروی مردم از آن حضرت سبب آفرینش نهم دی و خنثی سازی آن شد. این
موضوع نشان داد که توصیة امام (ره) که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید
تا به مملکت شما آسیبی نرسد » به عنوان شاخصی محوری سرلوحة ملّت بصیر و
زمان شناس ایران است.
مردم مؤمن و معتقد به مکتب امام حسین(ع) و اصل
ولایت فقیه حتی در زمانی که بسیاری از نخبگان و خواص دچار لغزش یا انفعال
شدند، توانستند با درک درست حقایق عزم و اراده و اقدام بموقع انقلاب و نظام
جمهوری اسلامی را از تهدیدات جدی و عرصة جنگ نرم دشمن به سلامت عبور دهند.
وقتی پردههای دروغ تقلّب از چهرة فتنهگران افتاد و مشخص شد که آنان با
فشارهای همه جانبه و ترفندهای زیرکانه به دنبال جایگزین ساختن حکومت
سکولار هستند، مردم با واکنش خردکننده به آنان فهماندند که حکومت ولایی
تحقق اسلام ناب محمدی، یعنی اسلام محرومان و مستضعفان و اسلام پابرهنگان را
در دستور کار خویش دارد.
از این رو کارامدترین و بهترین و
مطلوبترین نوع حکومت است. پس در حکومت اسلامی هیچ گونه مرزی بین جمهوریت و
اسلامیت وجود ندارد؛ یعنی حکومتی است که مورد خواست اکثریت قاطع مردم و
توانمند برای تحقق خواستههای آنان است. فتنة 88 صحنهای تمام عیار از جنگ
نرم بین مردم ایران و نظام استکباری بود. نهم دی تجربة موفق این ملّت در
هماورد صحنة نرم با استکبار جهانی بود؛ هماوردی که ضمن نومید ساختن استکبار
و تضمین تداوم انقلاب و نشان دادن قدرت نرم بلامنازع حکومت ولایی،
عبرتهایی حیرتآور داشت.
این جریان نشان داد که دشمن هیچگاه بیکار
ننشسته و همواره مترصّد فرصت است؛ حتی همان جایی که نظام جمهوری اسلامی در
اوج پیروزی بینظیر در صحنة انتخابات بوده و نصاب بینظیر 85 درصدی را به
دست آورده بود، دشمن سناریوهایی از پیش تعیین شده را پی در پی به اجرا
گذاشت و سعی کرد نقاط قوت را به ضعف و فرصتها را به تهدید تبدیل کند.
عبرتی که باید همواره جلو چشم مردم ایران باشد و لحظهای از دشمن غافل
نشوند.
این هماورد نشان داد که نوع رویارویی با دشمنان انقلاب
اسلامی از جنس مقابله با جنگ نرم است که در این میدان فرماندهان جنگ
استادان دانشگاهها و نخبگان علمی ـ فرهنگی هستند و افسران این میدان، که
مدیریت میدانی جنگ را بر عهده دارند، جوانان و دانشجویان هستند. همان گونه
که عمدتاً رهبری انقلاب با تدبیر درست خود اجازة بروز به بحرانهای خفته را
نمیدهد، لشکر نرم نیز نخست باید با آمادگی کامل امکان ایجاد جنگ نرم را از
دشمن سلب کند. اگر چنانچه بحران شکل جسته و آشکار پیدا کرد با فراست،
بصیرت و اقدام بموقع بتواند با کمترین هزینه تهدید دشمن را به فرصت تبدیل
کند.
*** منابع
1) قرآن کریم.
2) نهجالبلاغه.
3) امیری، ابوالفضل، جنگ نرم، تهران، شوریده،1390.
4) حر عاملی، شیخ محمد بن حسن،وسائلالشیعه، مکتبهالاسلامیه، تهران، 1383 هـ.ق.
5) دشتی، محمد، نهجالحیات، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا(س)، نشر مشهور، قم، 1380.
6) مؤسسة فرهنگی هنری قدر ولایت، فتنهگران و جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی{بی جا}، 1390.
7) مؤسسة فرهنگی و هنری قدر ولایت، وظایف در شرایط فتنه، {بیجا}، 1390.
8) مرکز پژوهشهای تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، حماسة نهم دی، بیجا، {تهران}،1390.
9) معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، گذر از فتنة 88، {بیجا}، 1389 جلد اول.
10) معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، گذر از فتنة 88، {بیجا}، 1390 جلد دوم.
11) کرامتی، محمد تقی، نقش رهبری در بحران مدیریت، دفتر پژوهشهای مؤسسة کیهان، تهران، 1390.
12) نمایندگی ولی فقیه در سپاه، فتنه، {بیجا}، 1390.
13) www.khamanai.com
14) www.leader.ir