سرویس سیاسی بی باک؛ محمد
امیر قدوسی: نزدیک به 22 سال از رحلت حضرت امام خمینی می گذرد و چهره این
شخصیت کم
نظیر اسلام و ایران؛ همچنان در پس پرده ی مظلومیتی جانکاه و طاقت فرساست و
خطّ پر فروغ او به تعرضگاه کینه توزان بین المللی و منافقان داخلی بدل شده
است و جزخلف صالح وی و معدود صحابی بر صراط مستقیمش و نیز رویش های روئیده
در سایه سار جمهوری اسلامی او، فریاد و قلمی نیست که از حقیقت خمینی کبیر
جانانه دفاع کند. دفاع جانانه از شخصیتی که بدون ذره ای تردید ،شخصیت بی
نظیر قرن بیستم بوده است.
قرنی که صحنه ی تمام عیار برخورد نزدیک مکاتب گوناگون و "ایسم"های پر
طمطراق و بی خاصیت بود ، ایسم هایی که، هیتلرها ، موسولینی ها ، لنین ها،
استالین ها و صدام ها را به پرده آورد و نیز جنگ های بسیاری از جمله دو
جنگ خانمان سوز اول و دوم بین الملل را پدید آورد و جان بیش از شصت میلیون
انسان بی گناه را گرفت.
اما این انسان استثنایی و متکی به توحید محض چنان تأثیر شگرفی بر کره ی
خاکی نهاد که صاحب نظران ژرف اندیش و سلیم النفس را بر آن داشت تا هم صدا
با رهبری معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای فریاد برآورند که عصر ما بی گمان
عصر امام خمینی
(ره) است.
اما در سوی فضای رسانه ای و تبلیغات بنگاه های خبر پراکنی صهیونیسم بین
الملل و در گفتگوی کافه نشین های روشنفکر نام یافته و ناخواسته و نادانسته
در برخی فضاهای جوانانه بالاخص فضاهای دانشجویی ما، رنگ و بوی دیگری که صد
البته غیر واقعی است غلبه یافته است.
بهترین مصداق این فضای غیر واقع مقایسه ی میان عظمت شخصیت و زندگی امام
خمینی (رحمة الله علیه) و مهانداس کارامچاند گاندی معروف به مهاتماگاندی و
در عین حال مقایسه میان تبلیغات پیرامون این دو شخصیت است.
بی گمان در نظر هر ناظر منصفی شخصیت حضرت امام خمینی که به رغم نبود
سایه ی مهر گستر پدر توانست با حفظ تقوای خیره کننده ای که در وجود او
متجلی بود به مدارج بلند علمی برسد و تبدیل به شخصیت الهی ، فرهنگی و سیاسی
جامعی بشود و در قلب خاورمیانه که تیول بی چون و چرای امپریالیسم و چراگاه
مطلق غرب بود انقلابی مکتبی پدید بیاورد، با شخصیت گاندی با همه ی
ارزشمندیش قابل قیاس نیست.
حضرت امام (ره) انقلابی اسلامی پدید آورد که تمام تئوری های نظریه پردازان
انقلاب های جهانی را نقش بر آب کرد.ایشان ملت ایران را حول کلمه لا اله
الا الله متحد ساخت و حول کلمه ی توحید، توحید کلمه به بار آورد و نفوذ
کلمه بی مانند خود را به رخ عالم کشید.انقلابی که او پدید آورد در چهار
راه حوادث و ارتباطات جهانی و در قلب منطقه ی ژئوپلتیک جهان و بر سر مخازن
انبوه نفت و گاز و بر پایه ایدئولوژی رخ داد.انقلابی که نود و هشت درصد
ملت ایران را حول ولایت مطلقه ی فقیه که به رغم پیشینه ای وسیع و مستحکم
ثبوتی فقهی برای اولین بار به صورت اثباتی (منهای تاج گذاری پادشاهان صفوی
به دست علمای شیعی )به صحنه آورده می شد ؛یکصدا ساخت و چشم جهانیان را
خیره ی عظمت خود کرد.
اما گاندی بزرگ که او نیز رنج های انبوهی را در سرزمین 72 ملت متحمل شد
صرفاً حول استعمار ستیزی و مبارزه با امپریالیسم انگلیس خبیث حرکت کرد و
توانست بر سر نقطه ای بسیار بدیهی یعنی ملیت تأکید کند و استقلال هند را
تحقق ببخشد؛ کاری که به هیچ وجه در حد و اندازه اتحاد ایدئولوژِیک نیست.
گاندی چنانکه خود گفته است «هندویسم روح مرا ارضا می کند و وجود مرا سیراب
می کند.» در تمام عمر خود یک هندو بود و درک فلسفی درستی از جهان نداشت به
همین دلیل بود که رو به گیاه خواری آورد از همبستر شدن با همسرش در عنفوان
جوانی دست کشید و به بسیاری افراط و تفریط های دیگر دست زد.افراط و تفریط
هایی که از یک انسان بدون درک فلسفه درست از جهان طبیعی است.
در همان حال امام یک فیلسوف قهار و روشن بین و بسیار معتدل بود که هرگز
دچار افراط و تفریط نشد، به مقابله با فطریات انسان بر نخاست و در دام
رهبانیت و ریاضت های پر مشقت و بی فایده نیفتادو در عین حال بسیار زاهد و
به دنیا بی اعتنا بود. به علاوه اینکه مثل گاندی هرگز یک تجدد ستیز
افراطی نبود و نیز استفاده از برخی ساختارهای دنیای نوین را لا اقل در
مرحله گذار به تمدن پر شکوه اسلامی جایز می شمرد.
اما با اینکه گاندی یک شخصیت ضد غربی است؛ غرب ترجیح داده است او را در
بوق و کرناکند تا از آسیب های بروز شخصیت قوی ، ضد استعماری و مردمی حضرت
امام در امان بماند و متاسفانه تا اندازه قابل توجهی نیز در این زمینه در
فضای تبلیغات بین المللی و حتی داخلی موفق بوده است .
البته در این میان نباید کم کاری و اهمال و در برخی موارد وارونه پیمایی
بعضی متصدیان ترویج فکر و راه و خط امام از چشم ها پوشیده بماند.
در مورد گاندی فضای جهانی شخصیتی چون "رومن رولان" را وا می دارد دست به
قلم ببرد و شرح حال گاندی را بنویسد، شرح حالی تا آن پایه بلند که رهبر
معظم انقلاب را به تحسین وا می دارد، اما تنها رُمان در مورد شخصیت امام ،
رمان 3 دیدار است که نادر ابراهیمی از سر ذوق و ارادت خود بدان روی آورده
بود و با مرگ او سرنوشت این رمان هم در هاله ای از ابهام فرو رفت.
در عرصه ی هنرهای نمایشی هم با اینکه در مورد گاندی اثرات متعددی ساخته
شده است فیلم، تئاتر یا سریال در خوری درباره ی شخصیت بی هماورد امام
تولید نشده است.
تنها یک فیلم سینمایی با بودجه هنگفت سه و نیم میلیارد تومانی در مورد
ایشان ساخته شده است که نمایش آن در جشنواره فیلم فجر بغض را در گلوی
دوستداران ایشان محبوس ساخت.
فیلمی که در انتخاب مجموعه سازنده، بازیگر ، فیلمنامه و باقی موارد از
بسیاری شئون که رعایت آن در ساخت فیلمی در مورد شخصیت جهانتاب امام ضروری
می نماید تهی است.این فیلم که شاید کل دیالوگهایش پنج صفحه نشود نه تنها
در روایت زندگی امام نتوانست چهره کاملی از امام ارائه دهد بلکه به زعم
بسیاری چهره ایشان را مخدوش کرده است ؛ مضافا بر اینکه در تدوین این فیلم
نیز چنان ناشیانه عمل شده است که به طور مثال دکل های فشار قوی برق در
صحنه های تاریخی آن به چشم می خورد!
در صحنه های گوناگون سیاسی و اجتماعی هم متصدیان دفاع از ساحت امام بارها
طعم تلخ سکوت جانبدارانه را به پیروان آن پیر فرزانه چشانیده اند.
بی حرکتی مُردار گونه مسئولان امر فضاحت و گستاخی را در برخی موارد به آن
پایه رسانید که عکس حضرت امام پاره شد، از سخنان ناگفته ی امام پیامک و
ایمیل جعلی خلق گردید، در 8 ماه دفاع مقدس از 22 خرداد تا 22 بهمن تمام
آرمانهای آن پیر فرزانه زیر پای مزدوران شرق و غرب لگد مال شد و در مورد
انقلاب امام که خاستگاهی جز تعالیم و سیره ی ائمه طاهرین (ع) نداشت ریشه
هایی چون عقده های دوران کودکی به خاطر مرگ پدر توسط ایادی رژیم مطرح شد و
البته هر بار از مسئولین امر، جز سکوت و گاه طعنه به دوستان حقیقی امام
چیزی دیده نشد.
اما با همه پریشانی هایی که شرح آن رفت و همه غمهای جانکاهی که به زبان آمد
و همه ناتوانی هاو غرض ورزی هایی که از سوی دشمنان بود و هست و نیز با همه
بی سلیقگی ها و اهمال کاری های دوستانِ مسئولِ ترویجِ راه وخط امام ، جای
ملال نیست که غصه های بی پایان ما غمگساری چون جرعه های روح افزای کلام
رهبر فرزانه مان دارد که فرمود: "خمینی (ره) یک حقیقت همیشه زنده است.
و این حقیقت همیشه زنده به رغم همه قصور و تقصیرها امروز زنده تر از همیشه
خواب جهانخواران را پریشان و روزگارشان را از همیشه سیاهتر کرده است.یاد
و راهی که دیروز بن علی و مبارک را سرنگون کرد و امروز قذافی را بی گمان
فردا نیز نماز جمعه قدس شریف را بر پا خواهد کرد؛ بی آمریکا و بی صهیونیسم
.انشاالله
مردن عاشق نمی میراندش
در چراغی تازه می گیراندش