سرویس بین الملل پایگاه 598، مارک کاتز، پروفسور دانشگاه جورج ماسون رشته حکومت و سیاست، و نویسنده کتاب ”زندگی بدون شکست: جنگ با وحشت پس از عراق و افغانستان"، در مقاله خود در سی ان ان، ایران را در سال 2013 با سه چالش عمده مواجه دانست: ناآرامی های داخلی در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری، جنگ قدرت برای رهبری ایران، و حمله نظامی به جمهوری اسلامی توسط اسرائیل یا امریکا و یا هردو به منظور توقف منازعه هسته ای.
اینکه مارک کاتز، دو بحران اصلی پیش بینی شده (و یا شاید برنامه ریزی شده!!) برای جمهوری اسلامی را دو موضوع داخلی می داند، این گمانه را تقویت می کند که اتاق فکرهای امریکا - که سودای سقوط حکومت اسلامی را در سر می پرورانند - مدت هاست موقعیت های محتمل که ظرفیت به وجود آوردن زمینه آشوب و ناآرامی را دارند مرکز توجه خود قرار داده و برای آنها برنامه ریزی کرده اند.
کاتز درخصوص انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در سال آینده می نویسد: ”با توجه به سقوط حکومت های بلندمدت در تونس، مصر، لیبی، یمن (و احتمالا سوریه در سال 2013) و با ارائه مدل های عملی برای آنچه ناآرامی های مردمی می توانند به آن دست یابند، مردم ایران نیز می توانند تلاش هماهنگ تری در پاسخ به نتیجه نامشروع انتخابات در سال 2013 (ماند سال 2009) داشته باشند."
همانطور که مشاهده می کنید، مخالفین نظام اسلامی از هم اکنون القائات شیطانی خود را آغاز کرده و انتخاباتی که تا انجام آن ماه ها باقی است را دارای نتیجه نامشروع قلمداد می کنند.
در همین چند سطر، می توان عمق استراتژی امریکایی در منطقه خاورمیانه را مشاهده کرد: جهت دادن به انقلاب های مردمی منطقه غرب آسیا در مسیر اهداف غرب، تلاش برای سرنگون کردن حکومت بشار اسد، و نقشه کشیدن برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در ایران.
آرزوی دیرینه استکبار مبنی بر فروپاشی ایران از درون، همواره آنان را مترصد کوچکترین فرصت ها برای دست و پازدن به چنین خواسته ای قرار داده است. به همین دلیل، القای منازعه قدرت در ایران را نیز سرلوحه بخشی از تلاش های خود قرار داده اند.
تا اینجا، پیش بینی های کاتز، به نمایندگی از تفکر امریکایی، بر پایه فروپاشی داخلی امیدوار بود. اما آنها بهتر می دانند که این آرزوی محال لوازم غیرمحتمل تری دارد که نمی توان فقط به آنها امید بست. بنابراین جنگ تحمیلی از سوی امریکا یا اسرائیل و یا هر دو را نیز در مجموعه پیش بینی های خود گنجانده اند که البته بیشتر بوی ارعاب از آن به مشام می رسد تا یک گزینه واقعی.
وی در این باره معتقد است: ”در سال آینده که سال انتقال منصب ریاست جمهوری (و شاید منصب رهبری نظام اسلامی!!) است، احتمالا ایران نمی تواند با 5+1 به توافق برسد. قطعا در این مدت فعالیت های هسته ای ایران متوقف نخواهد شد. سرخوردگی افزایش یافته از این مسئله می تواند امریکا یا اسرائیل را به این نتیجه برساند که تنها ره حل باقی مانده، حمله نظامی است که عواقب بیشماری هم برای سیاست داخلی ایران و هم برای روابط بین الملل خواهد داشت."
تاکید سی ان ان بر ناآرامی در ایران در سال 2013، در مقایسه با اقرار به سرخوردگی غرب از پایفشاری ایران بر حقوق حقه خود، و تهدید به عواقب سوء حمله نظامی برای ایران! نکته ای نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. چرا که در ادامه می نویسد: ”از بین این سه احتمال، بروز آشوب در ایران بر سر نتیجه انتخابات از گزینه های دیگر محتمل تر است زیرا برنامه ریزی ها برای این انتخابات انجام شده است."
سی ان ان در ادامه باز هم تاکید می کند که ”نا آرامی های سیاسی داخلی ناشی از واکنش منفی مردم به نتیجه انتخابات آینده ریاست جمهوری، به شدت می تواند مشروعیت نظام جمهوری اسلامی را خدشه دار کرده و حتی منجر به سقوط آن شود. اما حمله نظامی در یک شق خود می تواند حمایت مردمی را برای نظام اسلامی به ارمغان بیاورد. "
قطعا فروپاشی از درون، برای دشمنان کم هزینه تر است تا یک جنگ نظامی تمام عیار. مخصوصا که پیشرفت های نظامی ایران و نفوذ وی تا حیاط خلوت ایالات متحده و متحد بودن با همسایگان رژیم صهیونیستی گزینه های بی اهمیتی نیستند و می توانند سرنوشت یک جنگ را کاملا تغییر دهند.
اصرار و تاکید کاتز بر وقوع بحران در جمهوری اسلامی پس از انتخابات پیش رو، بازهم در ادامه مقاله دیده می شود به نحوی که هیچ چیز غیر از برنامه ریزی جامعه و مدون غرب برای سوء استفاده از وقایع داخلی ایران در سال 92 به ذهن نمی رسد. چرا که در ادامه این تحلیل می خوانیم: ”قطعا، دور از ذهن نیست که دو و یا هر سه این احتمالات در سال آینده در ایران به وقوع بپیوندند..."
چیزی که سی ان ان از آن به عنوان بحران مشروعیت در ایران یاد می کند، دست های پیدا و پنهان استکبار را در وقایع سال 88 در ذهن تداعی می کند. به همین دلیل، غفلت از موذی گری های غرب در روند انتخابات و یا هر رویداد چه در سال 92 و ه در هر برهه دیگری از زمان، نباید باعث موفقیت دشمنان در رسیدن به اهدافشان گردد. قطعا بزرگترین ترین سلاح ملت اسلامی ماند گذشته سلاح اتحاد و پیروی از ولایت است که تمامی نقشه های دشمنان را نقش بر آب خواهد کرد.
منبع:
http://globalpublicsquare.blogs.cnn.com/2012/12/17/iran-in-2013-three-possible-crises/