به گزارش 598 به نقل از فارس، اندیشکده مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک به قلم «آرام نرگازیان» با کمک «نوری کاستینگ» و «آنتونی اچ کوردسمان» به بررسی ابعاد نظامی و نامتقارن بیثباتی ایران و آمریکا در منطقه شام پرداخته است که خلاصه آن را در ادامه می خوانید:
هرچند لبنان طی دوره ناآرامیهای کنونی نسبتاً باثبات بوده است، اما این کشور با ریسک واقعی بیثباتی و فرصتهایی برای مدیریت سیاست امنیتی در خاورنزدیک روبرو است که آمریکا نباید از آن غافل بماند.
* لبنان فرزند مسئلهدار سیاست خارجی آمریکا
- درک خطوط ایدئولوژیک در لبنان کار دشواری نیست؛ خط مشی آمریکا باید همچنان روی سیاستی مبتنی بر این واقعیت باشد که لبنان فرزند مسئلهدار سیاست خارجی آمریکا است. از این رو باید سیاستی عملگرا اتخاذ کرد که به دنبال کاهش نمایه ژئوپلیتیک لبنان در خاور نزدیک باشد و به ریسکهای ناشی از حزبالله و دیگر نیروهای متخاصم با منافع آمریکا در خاورنزدیک بپردازد. آمریکا باید به این واقعیت توجه داشته باشد که رابطه ایران با حزبالله در مقایسه با روابط خود میتواند دامنه گستردهتری از موسسان و نیروهای سیاسی لبنانی را دربر بگیرد.
*نگرانی آمریکا درباره دولت لبنان
- فروپاشی دولت «سعد حریری» با حکومت نیروهای 14 مارس در ژانویه 2011 نگرانیهایی را در واشنگتن درباره رهبری حزبالله و افزایش قدرت نیروهای متخاصم با آمریکا و نزدیک به ایران و سوریه باعث شده است. چرخه بیثباتیهای منطقهای و تداوم ناآرامیها در سوریه تاثیر زیادی روی خفه کردن تاثیرات این تغییرات در بیروت داشته است.
آمریکا نباید فرصت کنونی برای پل زدن با نیروهایی را از دست دهد که در عین داشتن روابط با سوریه و حکومت اسد، مورد بیاعتمادی حزبالله واقع شدهاند. «نجیب میقاتی»، نخست وزیر لبنان هیچگاه گزینه حزبالله برای این پست نبوده است.
در ضمن، دولت وی همچنان به تعهدات بینالمللی لبنان مفتخر است و ظاهراً علاقمند به داشتن رابطه آمریکا برای عایق کردن لبنان در مقابل چشمانداز بالا گرفتن نزاعهای فرقهای شیعه و سنی است. آمریکا به بیثباتی بیشتر در لبنان نیاز ندارد و باید با متحدین موجود و متحدین جدید بالقوه روی مدیریت بیثباتی لبنان کار کند.
*حمایت آمریکا از نیروهای مسلح لبنان
- آمریکا باید به حمایت از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل مستقر در لبنان (UNFIL) و نیروهای مسلح لبنان (LAF) براساس تاثیرشان روی سیاست امنیتی در کنار «خط آبی» ادامه دهد. این همچنین به معنای پذیرش این واقعیت هرچند نیروهای مسلح لبنان یک نیروی نظامی غیرفرقهای است که بسیاری در آمریکا امید دارند اینطور باشد، این نیرو در سرپوش گذاشتن روی بیثباتی لبنان اهمیت زیادی دارد.
*تلاش ایران برای شکلدهی حزبالله
- برخلاف آمریکا در مواجهه با نیروهای مسلح لبنان، ایران 25 سال روی ساخت حزبالله کار کرده است. باتوجه به ضعف متحدین سیاسی لبنان و محدودیتهای سیاستی آمریکا در لبنان، دیپلماسی نظامی بلندمدت برای حفظ نفوذ آمریکا در لبنان و تقویت جایگاه آمریکا در سیاست امنیتی در خاورنزدیک اهمیت اساسی دارد.
درخواست کنگره آمریکا برای تداوم کمک نظامی محدود به نیروهای مسلح لبنان گامی دیگر در جهت درست است. وزارت امورخارجه با حمایت کنگره نیز باید طی دوره زمانی 2012 تا 2014 سالانه 75 میلیون دلار برای لبنان فراهم کند تا از این چشمانداز حقیقی جلوگیری شود که برنامههای کمکی امنیتی و همکاری آمریکا پیش از شروع سال 2012 دچار کمبود بودجه شود.
*برداشتهای منفی درباره آمریکا
- آمریکا باید به دنبال جلب حمایت دادگاه اختصاصی سازمان ملل برای لبنان باشد به طوریکه برداشتهای منفی از آمریکا نیز تقویت نشود. باتوجه به عمق تفرقهها در لبنان، چنانچه این دادگاه نتواند این برداشتها را از خود دفع کند که ابزار سیاسی غرب برای تحلیل سوریه و ایران در خاور نزدیک است، آمریکا نمیتوان در رقابت با ایران امتیازی بگیرد.
- جنگ داخلی سوریه میتواند روی چگونگی رقابت آمریکا و ایران در لبنان تاثیر بگذارد. سقوط احتمالی یا بیثباتشدن حکومت اسد میتواند توانایی ایران برای اعمال نفوذ و حمایت از حزبالله را تضعیف کند. این جنگ میتواند باعث چرخهای خطرناک از رقابت شیعه و سنی شود که میتواند غیرقابلکنترل شود و ممکن است لبنان به خشونتهای فرقهای بازگردد که کسی نمیتواند بردی قابلاندازهگیری در آن به دست آورد.
*تداوم حمایت حزبالله از حکومت اسد و منافع ایران در سوریه
- حزبالله به حمایت خود از حکومت اسد و منافع ایران در سوریه در اوایل سال 2013 نیز ادامه میدهد. با این وجود این تلاشها احتمالاً روی پنج هدف اصلی متمرکز خواهد بود که عبارتند از: حفاظت از بارگاه حضرت زینب در دمشق، فراهم کردن دیدهبانی در پاسبانی از بیروت تا دشمق در مقابل حملات مواد منفجره، حفاظت از جبهه غربی حکومت اسد از طریق عملیاتهای نظامی در شهر الزبدانی بین دمشق و مرز لبنان؛ حفاظت از روستاهای شیعه نشین در شرق دره بکا، آموزش فعال سربازان علوی و شیعه وفادار به رئیس جمهور اسد.
*تکثیر گروههای مسلح در لبنان
- لبنان همچنین ممکن است شاهد تکثیر دیگر گروههای مسلح باشد. گروه سنی «آکار» در شمال کشور به خاطر غفلت اجتماعی و اقتصادی توسط دولتهای بیروت، سطح بالای بیسوادی و فقر شدید، حضور نظامی و امنیتی محدود و افزایش نومیدی مردمی و رشد نفوذ شیعه در شمال و لبنان در تقلا بوده است. تمام این عوامل نیروگیری سنیهای ساکن در شمال لبنان تسریع بخشیده است. این افراد که مشتاق جنگ با اسد و به چالش کشیدن قدرت حزبالله در لبنان با ایجاد گروههای شبه نظامی و اسلامگرا هستند.
*نقش نیروهای سیاسی لبنان در بحران سوریه
- احتمال دارد نیروهای سیاسی شیعه و سنی همچنان فعالانه به شکلدهی پیامد نهایی نزاع برای در دست گرفتن کنترل سوریه ادامه دهند. با این وجود افزایش تمایل عناصر موجود در ائتلافهای 14 مارس و 8 مارس برای رقابت فعال در سوریه به نقش برگشتناپذیر لبنان در بحران سوریه منجر خواهد شد. علاوه براین، هیچ گروهی گام خطرناک بعدی برای ترسیم توازن قدرت داخلی در لبنان را برنداشته است.
*ریسک دخالت لبنان در بحران سوریه
- حتی رقابت سطح پائین لبنانیها در سوریه نیز ریسکهای قابلتوجهی را به دنبال دارد. این فرضیه که حکومت اسد ممکن است محدود باشد و نقش حزبالله در حمایت از این حکومت منجر به افزایش درخواستها برای خلع سلاح حزبالله شده، این درخواستی است برای تغییر توازن سیاسی و امنیتی داخلی قدرت در لبنان. برعکس، نقش روبهپیدایش جامعه سنی در نزاع سوریه توسط دمشق به منزله اعلان جنگ علیه حکومت اسد تفسیر شده است.
*اهمیت حزبالله در لبنان
- حتی اگر قرار باشد حکومت اسد سقوط کند، حزبالله همان اسپارتای لبنان باقی میماند. حزبالله سازماندهیشدهترین و منظمترین نیروی سیاسی لبنان است و احتمال میرود در همین وضعیت باقی بماند. به همین دلیل است که حزبالله تهدیدی قریبالوقوع برای مخالفین محلی خود در لبنان به شمار میرود و وقوع یک رویداد می 2008 دیگر محتمل است.
* اثرات منفی رقابت در جنگ داخلی سوریه برای احزاب لبنانی
- در پایان، تصمیمات و انتخابهای احزاب برجسته شیعه و سنی لبنان گواه این واقعیت محض است که نیروهای مخالف سیاسی در لبنان نمیتوانند از اثرات منفی رقابت در جنگ داخلی سوریه بگریزند. سوریه و لبنان به لحاظ جغرافیایی، جمعیتی، صفبندیهای منطقهای بیثبات و تشدید تنشهای منطقهای شیعه و سنی به هم پیونده خوردهاند.
ادامه دارد...