روایت خواندنی سردار آبنوش از شهید صلواتی

به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس از قزوین سردار سالار آبنوش در دومین یادواره شهدای محله خیام قزوین که به همت حوزه مقاومت بسیج مهدیه در مسجد مهدیه برگزار شد با تشریح خاطره‌ای از عملیات‌های دفاع مقدس، اظهار داشت: در بیشتر مواقع عملیت‌های دوران دفاع مقدس به دلیل مسائل تاکتیکی در زمستان انجام می‌شد، ولی پس یکی از حملات دشمنان، با نیروهایی محدود که بیشتر آنها را بسیجیان تشکیل می‌دادند، اقدام به انجام عملیات در تابستان کردیم.

وی ادامه داد: در واپسین روزهای شهریور ماه بود که این عملیات انجام شد و بنا بود تا در آن با یک حرکت گاز انبری دشمن را دور زده و به آنها ضربه بزنیم.

فرمانده سپاه استان قزوین تشریح کرد: در ساعات نزدیک به انجام عملیات همه هم‌پیمان و قاطع در مسیر حمله ایستادگی کردند و کسی حاضر به بازگشت نبود.

آبنوش ادامه داد: در این عملیات باید با استفاده از قایق‌ها در سکوت رادیویی مسیر تقریبا هشت کیلومتری را بدون توقف و جدا شدن از ستون در آب طی می‌کردیم و دشمن را دور می‌زدیم.

وی اضافه کرد: شرایط خاصی حاکم بود و در اوج جوانی هنوز نیروهایی بودند که تجربه لازم برای جنگیدن در آب را نداشتند و در همین دقایق تعدادی از قایق‌ها از ستون نیروها جا ماندند.

آبنوش عنوان کرد: ما نیز جزو قایق‌هایی بودیم که از ستون جدا ماندیم و مجبور شدیم تا صبح برای تعیین تکلیف جدا از دیگر نیروها در قایق‌ها بمانیم، زیرا جلودار و بلد راه در قایق‌های جلویی بود و ما نیز به‌مسیر آشنا نبودیم.

وی بیان کرد: پس از گذشت زمان با اعلام رمز و شروع حمله که آتش‌ حملات روشن شد، به سمت معرکه حرکت کردیم، ولی تیر و گلوله دشمن آنچنان شدید بود که سرنشین قایق نمی‌توانست برای هدایت آن حتی سر خود را بالا بیاورد و همه کف قایق دراز کشیده بودند.

فرمانده سپاه استان قزوین ادامه داد: در همین دقایق یک جوان رشید با رشادت قایق را جهت‌دهی می‌کرد، جوانی بود که تازه دیده بودمش و برایم آشنا نبود، ولی مطیع فرماندهی بود و روحیه بسیجی داشت.

پس از انجام عملیات‌ها در میان نیزارها یک مجروح که از ناحیه کتف زخمی شده بود، را دیدم، جلو که رفتم فهمیدم مجید است.

ابتدا اجازه نمی‌داد تا به عقب منتقلش کنم ولی با هر زحمتی بود مجید را روی دوش خودم گذاشته و حرکت کردم.

وی تشریح کرد: صدای هلهله عراقی‌ها به گوش می رسید و در چند قدمی ما بودند، با عبور از آن منطقه وقتی خواستیم از آب عبور کنیم، دیگر آب مرا با خود برد و مجید برای همیشه ماند، ماند و دیگر خبری از او نشد.

ولی در همان لحظات آخر به من گفت: «به بقیه بگو تکلیف من تا اینجا بود که انجام دادم، حالا نوبت آنهاست که تکلیف خود را انجام دهند و امام را تنها نگذارند».

فرمانده سپاه استان قزوین بیان کرد: مجید صلواتی دانشجوی ترم آخر پزشکی و از بسیجی‌های رشت بود و امروز هنوز صدای مجید در گوشم می پیچد که او تکلیفش را انجام داد و حالا نوبت ماست.