به گزارش صفحه عربی بولتن نیوز به نقل از رویترز، از اوایل دههی 1980، عربستان سعودی، به نظر خیلی قدرتمند نمی رسید. اما تسلط این کشور پادشاهی بر بازار نفت می تواند زودگذر باشد، چرا که سیاست گذاران با چالش های مختلفی دست و پنجه نرم می کنند که می تواند درآمد حاصل از صادرات را تا سال 2020 کاهش دهد. اما در حال حاضر، عربستان سعودی، ارباب بی رقیب و بلامنازع بازار نفت است.
پادشاهی سعودی تقریبا تمام ظرفیت تولید اضافی جهان را در اختیار دارد. ایران رقیب اصلی این کشور در اوپک، به دلیل اعمال تحریم ها به حاشیه رانده شده است. خروجی عربستان سعودی تا اینجا از همه بیشتر بوده ، در حالی که صادرات نفت خام ایران به نصف رسیده است. مقامات عربستان سعودی وانمود می کنند که با اوپک همکاری و هماهنگی دارند، اما این کشور پادشاهی تولید کنندهی بلامنازع و بی وقفهی نفت است، و تمام تصمیمات مهم تولید نفت در ریاض اتخاذ می شود.
با این حال، ظرف پنج سال آینده، این پادشاهی با مشکلات متعددی روبرو خواهد شد که به نظر می رسد به احتمال زیاد سهم خود را از بازار جهانی نفت، محدود کرده و درآمد حاصل از صادرات را به شدت کاهش خواهد داد.
نفت شیل (نفت معدنی حاصل از شيست قيرى که از لایه های نرم رسی استخراج می شود) می رود تا به عنوان رقیب اصلی تولید کنندگان رایج قد علم کند. عربستان سعودی همچنین باید تولید نفت خام خود را با خروجی رو به رشد عراق ، عادی شدن صادرات نفت ایران ، پس از حل و فصل مسئله هسته ای این کشور ، و افزایش بازدهی حوزه های نفتی جدید در امریکای لاتین و آفریقا تطبیق دهد.
پادشاهی سعودی هنوز موفق نشده تا سرعت رو به رشد سوخت نفت و گاز خود را برای تولید برق داخلی کاهش دهد، عاملی که موجودی صادرات نفت این کشور را کوچک و کوچک تر می کند و از سوی دیگر در تنوع بخشی به اقتصاد خود و دور کردن آن از اتکا به درآمدهای حاصل از صادرات نفت پیشرفتی نداشته است.
مدل اقتصادی و سیاسی عربستان سعودی به حفظ تولید نفت تا سقف 9 تا10 میلیون بشکه در روز و در عین حال به بالا نگاه داشتن قیمت ها وابسته است. اما این پادشاهی با تهدید روزافزونی از سوی منابع رقابتی عرضه روبروست که با قیمت زیر 110 دلار- به ازای هر بشکه نفت- توجیه اقتصادی دارد و به صرفه بوده و تشنهی تصاحب سهم بازار است.
میدان های نفتی عظیم عربستان سعودی متضمن آن است که این کشور همچنان بزرگترین و کم هزینه ترین صادر کنندهی نفت است. اما به احتمال زیاد ناگزیر خواهد بود تا روز به روز با مصالحه ای آزاردهنده تر بین حمایت از قیمت ها و حفظ سهم بازار روبرو شود و مزایای هر کدام را دقیق تر سبک سنگین کند.
عربستان سعودی قبلا هم با این مشکل روبرو شده است. تولید نفت عربستان بین سال های 1981 و 1985، تا حدود دو سوم سقوط کرد و از 10،3 میلیون بشکه در روز به 3.8 میلیون رسید ، و سهم این کشور از بازار جهانی را از 16 درصد به 6 درصد کاهش داد، اما این پادشاهی تلاش کرد و بار دیگر توانست در بازار نفت به تعادل برسد.
عربستان سعودی مجبور شده تا در واکنش به عواملی مانند افزایش تولید حوزه های نفتی دریای شمال و شمال امریکا، تقلب در سهمیه بندی توسط سایر اعضای اوپک، و کاهش تقاضا در پی شوک نفتی دوم، طی سال های 1979 تا 1981 بارها تولید خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و آنگونه که دانیل یرگین در تاریخچهی شخصی اش از وقایع بازار نفت نوشته ، تحولات بزرگ و جدیدی در خارج از حوزهی نفتی اوپک در حال وقوع است.
یرگین می نویسد: افزایش عمدهی تولید در مکزیک، آلاسکا و دریای شمال با آشفتگی ناشی از شوک نفتی دوم مصادف شد. مصر و نیز بعضی کشورهای دیگر از جمله مالزی، آنگولا و چین هم رفته به صادر کنندگان قابل توجهی تبدیل می شدند. بسیاری از کشورهای دیگر نیز به جرگهی تولید کننده و صادرکنندگان نفت پیوسته اند که شاید در میان خود اتحاد های کوچکی محسوب شوند اما روی هم رفته قابل توجه اند. نوآوری های عمده به کمک بهبود فن آوری های اکتشاف، تولید و حمل و نقل آمده و تغییرات قابل توجهی نیز در میزان تقاضا و مصرف در شرف وقوع است .
حرکت عظیم قرن بیستمی تقاضا ها به سمت وابستگی بیشتر و بیشتر به نفت، در میان کل ترکیبات انرژی، به دلیل افزایش قیمت ها ، ملاحظات امنیتی و سیاست دولت ها کم کم تغییر مسیر داده و معکوس شده است. این تحولات همگی بسیار آشنا به نظر می رسند.
در طول دهه گذشته، افزایش قیمت نفت خام دریای برنت از 20 دلار در سال 2002 به بیش از 110 دلار در سال 2012 از واکنشی مشابه موارد فوق ناشی شده است. فعالیت های اکتشاف و تولید پرشتاب در حال حاضر به افزایش بازدهی در کشورهای خارج از حوزهی اوپک و خاور میانه منجر شده است، در حالی که اقدامات راسخ در راستای حفاظت از منابع طبیعی ، مصرف نفت را در سرتاسر شمال امریکا و اروپا کاهش داده است.
ظرف چند سال آینده نیز درست مانند اوایل دههی 1980 احتمالا عربستان سعودی برای رسیدن به قیمتی قابل قبول تقلای زیادی خواهد کرد، قیمتی که مقامات به ازای هر بشکه نفتی که این کشور بخواهد به فروش برساند ، حدود 100 دلار تعیین کرده اند. خطر ازدیاد رقبای نفتی و کاهش درآمد حاصل از صادرات نفت از اواسط دهه گذشته ، یعنی از زمانی که تحلیلگران نفتی در میان وحشت از اوج گیری تولید جهانی، نگران عدم توانایی عربستان در همگام شدن با تقاضای رو به رشد جهان بودند همواره خطر قابل ملاحظه و مهمی بوده است.
متیو سیمونز، مشاور انرژی، در رسالهی بحث برانگیز خود به نام "سایه روشن کویر " ، هشدار داده که عربستان سعودی برای حفظ سطح تولید فعلی خود باید به سختی چه تلاش کند چه رسد به افزایش تولید ، زیرا خروجی حوزه های عظیم نفتی این کشور به دلیل فرسودگی رو به زوال گذاشته است.
این کتاب که در سال 2005 ، منتشر شده – یعنی هنگامی که ترس از اوجگیری قیمت نفت در اوج خود بود، و شوک نفتی عربستان سعودی و اقتصاد جهانی را به شکل تحریک آمیزی تحت الشعاع قرار می داد - در حال حاضر به خاطر انقلاب شیل به نظر تاریخ گذشته و بی فایده جلوه می کند.
اما در عین حال یادآور این نکته است که نفت یک تجارت دوره ای است که در آن کمبود عرضه، خوشه های قیمت و رونق درآمد، همواره با رکودی دوره ای همراه بوده است، و گاه قیمت ها آنقدر به کف نشسته و آنقدر در همان حال باقی مانده که توسعه دهندگان را مجبور به رها کردن پروژه های جدید کرده است. و این بار بعید است که وضعیت به گونه ای متفاوت عمل کند.
این افزایش شدید قیمت ها، بدان معناست که عربستان سعودی با رقابت شدیدی از سوی شیل و اکتشاف متعارف در خارج از سواحل آمریکای لاتین و آفریقا، و حتی مناطقی به مراتب متخاصم تر، مانند دریای برنت و قطب شمال مواجه خواهد بود.
اگر شکاف بین قیمت نفت و گاز ، همچنان به اندازه کافی گسترده باقی بماند، به احتمال زیاد گاز به شکل روزافزون سهم بیشتری از بازار حمل و نقل را به خود اختصاص خواهد داد ، جائیکه در آن گاز طبیعی فشرده (CNG)، گاز طبیعی مایع (LNG) و حتی گاز قابل تبدیل به مایع (GTL) ، همگی گزینه های جذابتری خواهند بود زیرا قیمت هر 1 میلیون واحد حرارتی انگلیس گاز کمتر از 8 دلار و قیمت نفت بالاتر از 90 دلار است. ، پیش بینی کاهش تقاضای نفت را نیز باید به این مشکل اضافه کرد؛ چرا که در حال حاضر انتظار می رود به دلیل اقدامات ناشی از ملاحظات زیست محیطی ، تقاضای نفت بسیار آهسته تر از چند سال پیش رشد کند.
حفاظت از محیط زیست تاکنون عمدتا به اقتصادهای پیشرفته صنعتی محدود بوده ، و ایالات متحده و اتحادیه اروپا هر دو استانداردهای جدید و سختی را در این ارتباط برای بهره وری از وسایل نقلیه تصویب کرده اند. اما از آنجا که ایالات متحده، اروپا و ژاپن حجم و غلظت نفت مصرفی خود را کاهش داده اند ، بی شک بازارهای نوظهوری مانند چین تحت فشار قرار خواهند گرفت تا به دنبال مناسب سازی و توسعهی منابع داخلی خود باشند تا بتوانند از تبدیل شدن به صنعتی غیر رقابتی جلوگیری کنند.
عربستان سعودی بزودی و به احتمال زیاد ظرف بازه زمانی 2015 تا 2020 ، با تمام این مشکلات ( منابع تامین رقابتی ، جایگزین نفت با گاز طبیعی، ملاحظات زیست محیطی و مصرف رو به رشد داخلی نفت و گاز) مواجه خواهد شد.
چالش عربستان موجب پایین ماندن قیمت نفت و رسیدن به نقطه ای خواهد شد که در آن نیاز شدید از موضوع حفاظت از انرژی کم اهمیت تر جلوه خواهد کرد و به همین سبب برخی از پروژه های رقیب تامین منابع را، بکلی لغو خواهد کرد.
اگر پادشاهی عربستان سعودی نتواند قیمت ها را پایین نگاه دارد، در نهایت بازار خود به خود تنظیم شده و با شرایط موجود تطبیق خواهد یافت . درست همانطور که در دههی 1980 اتفاق افتاد ، و البته این بار به مراتب مخرب تر نیز خواهد بود . بعید است که قیمت ها به سطح معمول در دههی1990 (حدود 30 تا 40 دلار پس از تعدیل به دلیل تورم ها ) برسد. اما افت قیمت تا سطح 50، 60 و یا 70 دلار، کاملا قابل پیش بینی و متصور است.