به گزارش خبرگزاری فارس، در گزارش پایگاه اینترنتی «زدکامیونیکیشنز» با عنوان «در حالی که بحران اقتصادی به مداخلات نظامی دامن میزند، تهدید سلاحهای شیمیایی به بهانه تازه بدل شده» آمده است: اقتصاد آمریکا با ترس افتادن به ورطه رکود اقتصادی جدید دست به گریبان است. دموکراتها و جمهوریخواهان یک بار دیگر نمیتوانند درباره این امر توافق کنند که در قبال آن چه که «صخره مالی» خوانده میشود چه میتوانند بکنند.
مشکلی که اقتصاد را بیش از گذشته به دشواری میاندازد و حتی برخی تحلیلگران میگویند که نظریه عبور از این صخره به این دلیل از سوی راستگرایان مطرح شده تا دولت را مجبور سازند بیشتر از قبل هزینههای مربوط به رفاه اجتماعی را کم کند.
* بن بست سیاسی در آمریکا راه اشتغالزایی را بسته است
آن چه که مصرف کننده از آن مطمئن است این است که ورود به مصرف در این فصل از سال که موقع خرید است نشانه و علامت خوبی نیست زیرا مصرف و خرج کردن بیشتر در فروشگاه ها یکی از عوامل اقتصادی است که 70 درصد از فعالیت اقتصادی را تشکیل میدهد و بر اساس آن مشتریان ترغیب به خرید میشوند حتی با وجود آن که میدانند بخاطر استفاده از کارتهای اعتباری و وامهایی که دریافت میکنند، بیشتر و بیشتر زیر بار بدهی میروند.
اما دولت اوباما چه کار میتواند بکند؟ بنبست سیاسی راه را بر مشاغل جدید و برنامههای تشویقی بسته و از این رو اتکاء به ورود بانک مرکزی آمریکا به این امر بیشتر شده اما این بانک برای برگرداندن اوضاع به اندازه کافی پول چاپ نمیکند.
* تهدید تروریستی و ایران بهانهای برای تحریک افکار عمومی آمریکا است
این همان دلیلی است که در پس فشارها برای به راه انداختن جنگهای جدید وجود دارد، چرا که همواره از مقوله امنیت ملی به عنوان بهانهای برای صرف هزینههای مالی بیشتر استفاده شده است. آن چه که تا حدود زیادی گزارشی درباره آن منتشر نشده، تشدید بیسروصدای فروش تسلیحاتی و سلاحهای مدرن و استفاده از تهدید ناشی از تروریستها و تهدید ایران به عنوان راهی برای تحریک افکار عمومی است.
* رسانههای آمریکا به ادعاهای مربوط به خطر شیمیایی سوریه دامن میزنند
کاخ سفید اکنون سر در کتابچه دولت بوش برای جنگ عراق فرو برده و به دنبال تهدیدی تازه میگردد که بتواند مداخله نظامی را توجیه کند. در آن زمان از سلاحهای کشتار جمعی که وجود خارجی در عراق نداشتند برای آماده کردن شرایط سیاسی و روانی لازم برای حمله به صدام حسین، رئیس جمهوری وقت عراق استفاده شد. اکنون، خطر استفاده احتمالی سوریه از سلاحهای شیمیایی روی زبانها افتاده و رسانههای آمریکایی به طور روزمره آن را تکرار و تقویت میکنند.
* واقعیتی که در گزارشهای رسانهای گم شده، فروش سلاحهای شیمیایی آمریکا به صدام است
آن چه که در متن گزارشهای این رسانهها دفن شده یک واقعیت ناگفته است: این که واشنگتن بود که سلاحهای شیمیایی را در اختیار صدام قرار داد، سلاحهایی که او بعدها علیه شهروندان غیرنظامی که نظام صدام را به چالش کشیده بودند و همچنین در جنگ عراق علیه ایران مورد استفاده قرار داد.
در اینجا به گزارشی اشاره میشود که توسط پایگاه اینترنتی «کانترپانچ» که در سال 2004 منتشر شد. در این گزارش آمده است: از سال 1985 الی 1990 دولت آمریکا با صادرات عوامل بیولوژیکی و تجهیزات پیشرفته با کاربرد نظامی به ارزش یک میلیارد و پانصد میلیون دلار به عراق موافقت کرد. سیاست کنترل صادراتی آمریکا با توجه به سیاست خارجی که از سوی وزارت امور خارجه این کشور تدوین میشود، انجام میشود. سیاست خارجی آن زمان آمریکا کمک به نظام صدام حسین بود.»
به نوشته کانترپانچ، گزارشی که در سال 1994 از سوی سنای آمریکا منتشر شد فاش ساخت که وزارت بازرگانی آمریکا به شرکتهای آمریکایی مجوز داده بود تا مواد شیمیایی و بیولوژیک از جمله عامل سیاه زخم و عامل مسموم کننده بوتولیسم صادر کنند و 70 محموله از عامل سیاه زخم و دیگر عوامل شیمیایی از آمریکا صادر شدند ...»
* آمریکا همین حالا اقدامات خود برای مداخله نظامی احتمالی در سوریه را انجام داده است
پس بگذارید برای خودمان یادآوری کنیم که اطلاعاتی که واشنگتن از وجود سلاحهای شیمیایی داشت تا حدودی به خاطر نقشی بود که خود آمریکا در تولید و تأمین آن مواد بازی کرده بود.
از این رو این تهدید ساختگی [استفاده احتمالی سوریه از سلاح شیمیایی] به عنوان پایه و اساسی برای مداخله جدید نظامی استفاده شده است و مراحل آن همین حالا در جریان است و به همین خاطر است که پایگاه «دبکا» که از نهادهای اطلاعاتی و تبلیغاتی اسرائیلی است به تازگی چنین گزارش داده است که «ناو هواپیمابر یواساس ایزنهاور به سواحل سوریه رسیده است».
در این گزارش آمده است: ناو آیزنهاور و ناوگان همراه آن که از خلیج فارس حرکت کرده بودند روز شنبه ، اول دسامبر از کانال سوئز گذشتند و این کشتی با 8 اسکادران هواپیمای جنگندهای و هشت هزار ملوان، تفنگدار و خلبانی که در اختیار دارد در این هوای طوفانی به سمت سواحل سوریه در حرکت است.
این ناو قرار است به ناوگان آبیخاکی «ایوجیما» بپیوندد که 2 هزار و 500 تفنگدار دارد. به این ترتیب اکنون سوریه با 10 هزار نیروی آمریکایی، 70 جنگنده و دستکم 17 کشتی جنگی از جمله سه کشتی عملیات آبی-خاکی ایوجیما و یک ناوچههای موشکانداز و 10 ناوشکن و ناو رو به رو است. چهار عدد از این کشتیها مجهز به موشکهای رهگیر از نوع «ایجیس» هستند.
به نوشته دبکا، قوای دریایی آمریکا فشار شدیدی به نظام بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه وارد خواهند کرد که توانسته بعد از دو سال از درگیریهای مسلحانه با مخالفان در قدرت باقی بماند. حضور این نیروها نشان میدهند که آمریکا هماکنون برای مداخله مستقیم نظامی در مناقشه سوریه آماده است.
* اقدامات نظامی آمریکا همزمان با تلاش برای تشکیل جبهه متحد مخالفان بوده است
همه این مسایل با تلاشهای هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، ناتو و وزارت دفاع همراه بود تا جبهه تازهای از مخالفان سوریه تشکیل دهند که بتوان آنها را به رسانهها و مطبوعات غربی به عنوان جانشین مشروع حکومت بشار اسد، معرفی کرد. (برای دستیابی به این مشروعیت، بار دیگر ائتلاف آمریکا در اظهاراتی برای مصرف افکار عمومی رابطه این جبهه جدید با تروریستها را که کار اصلی در نبردهای موثر در سوریه را انجام دادهاند، نادیده گرفته و فرقی نمیکند که هزینه حقوق بشری این نبردها در ماههای اخیر چقدر بوده و حتی برخی گزارشها نیز این امر را تأیید کردهاند که آنها گروههایی مشابه همان گروه های مسلح تروریستی آمریکا هستند که در لیبی علیه معمر قذافی جنگیدند.)
روزنامه نیویورک تایمز در این باره گزارش داد: فشارها بر دمشق بر اساس ائتلاف جدیدی تحت عنوان ائتلاف ملی قوای انقلابی و مخالف سوریه صورت میگردد... ائتلافی که از گروههای مختلف مخالفان در اجلاس ماه گذشته در دوحه قطر که توسط آمریکا برگزار شد، تشکیل شد... تا رهبرانی را برای این مخالفان انتخاب و آنها را به قوایی سیاسی بدل کنند که بتوانند از سوی آمریکا و دیگر کشورها به رسمیت شناخته شود و به عنوان گزینه جایگزین مناسب رای دولت سوریه باشند.»
* همزمان با تحرک نظامی، سیاست فروش اسلحه تقویت شده است
به نوشته «نیک تورس» در پایگاه اینترنتی «تام دیسپچ» در حالی که فشارها آمریکا همچنان از پشت صحنه در جریان است، قوای آمریکا به سمت خطوط مقدم در حرکت هستند ضمن این که فروشهای تسلیحاتی در سایه در جریان است.
رسانههایی که تلاش دارند این دست تحولات و تحرکات آمریکا را کمرنگ جلوه دهند، در عین حال در تلاش هستند که درباره تهدیدات تسلیحات شیمیایی در بوق و کرنا کنند.
به عنوان مثال، ماه گذشته بود که آمریکا بی سرو صدا اعلام کرد که در نظر دارد تسلیحات پیشرفته به خاورمیانه بفروشد. بنا بر اعلامیه ماه نوامبر که از سوی پنتاگون به کنگره فرستاده شد، وزارت دفاع آمریکا در نظر دارد که قراردادی 300 میلیون دلاری با عربستان سعودی برای ارسال قطعات تانکهای پیشرفته آبرامز، خودروهای بردلی، خودروهای زرهی «هوموی» منعقد کرده و قراردادی دیگر به ارزش 6.7 میلیارد دلار برای فروش هواپیماهای پیشرفته به خاورمیانه دارد.
* پول حاصل از فروش تسلیحات کارخانجات تسلیحات سازی را سرپا نگه میدارد
علاوه بر این، پیشنهادی 9.9 میلیارد دلاری برای فروش موشکهای پاتریوت به قطر، قرارداد 96 میلیون دلاری با عمان برای فروش موشکهای هدایت شونده و قراردادی بیش از 1.1 میلیارد دلار برای موشکهای برد بالای THAAD به امارات عربی متحده نیز در دست است.
همه این موارد به غیر از قراردادهایی است اوایل امسال بسته شده اند و شامل قرارداد 63 میلیون دلاری فروش بالگردهای Huey II به لبنان، قرارداد 4.2 میلیارد دلاری فروش موشکهای پاتریوت به کویت، قرارداد 3 میلیارد دلاری برای فروش سلاح و بالگردهای تهاجمی آپاچی به قطر و قرارداد بیش از 1 میلیارد دلاری برای بهبود تانکها آبرامز با مراکش و قرارداد 428 میلیون دلاری فروش تجهیزات راداری و خودروهای تاکتیکی به عراق هستند.
* سیاست خروج نفت، ورود اسلحه که در زمان شاه ایران انجام میشده اکنون ادامه دارد
در حالی که تسلیحات به سوی کشورهای خارجی روانه میشوند، پولی که به شدت به آن نیاز است به آمریکا روانه میشود تا کارخانجات تولید سلاح به کار خود ادامه داده و مجتمعهای صنایع نظامی در کنترل باشند. دیگر کشورها مانند آفریقای جنوبی تحت فشار هستند تا واردات نفتی خود را از ایران به قیمت خرید نفت گرانتر از عربستان سعودی، کاهش دهند. این کار پول را به کشوری سرازیر میسازد که میتواند از آن برای خرید موج جدیدی از تسلیحات به کار گیرد.
این فرمول «خروج نفت، ورود سلاح» پیش از این سالها توسط شاه ایران ادامه داشت تا او و تامینکنندگان نظامی آمریکایی ثروتمند شوند. اکنون شاه سرنگون شده اما بازی همچنان با نام ثبات ژئوپلتیکی ادامه دارد.