کد خبر: ۹۹۵۵۵
زمان انتشار: ۰۰:۵۶     ۲۳ آذر ۱۳۹۱
ويكلي استاندارد:
يك نشريه معروف آمريكايي تصريح كرد: از دست دادن ژنرال پترائوس رئيس سازمان سيا، باخت در مقابل ايران بود.
کیهان نوشت:

لي اسميت نويسنده هفته نامه ويكلي استاندارد (وابسته به نومحافظه كاران) با اشاره به استعفاي (بركناري) ديويد پترائوس از رياست سازمان جاسوسي آمريكا به بهانه رسوايي اخلاقي نوشت: اولين پرسش مهمي كه به ذهن مي رسد اين است كه با از دست دادن مردي با تجربيات و حافظه سازماني پترائوس، چه اتفاقي براي سياست خارجي ايالات متحده خواهد افتاد؟ با تمام تخصص و همه كاركشتگي وي در عراق و افغانستان، اين پرسش اكنون درباره ايران پرسيده مي شود. با مشاوران سابق ژنرال پترائوس، صاحب منصبان و مقامات نظامي، سياستگذاران و تحليلگران نزديك به اين ژنرال چهار ستاره كه در اين هفته گفتگو مي كردم، مي گفتند پترائوس بيش از هر كس ديگري در دستگاه امنيت ملي مي داند كه جمهوري اسلامي با ايالات متحده در جنگ است. آن ها مي گفتند طبق محاسبات پترائوس، چانه زني بر سر برنامه هسته اي ايران سود چنداني ندارد، چرا كه مشكل بزرگتر خود نظام است و در نهايت مي خواهد به حضور آمريكا در منطقه پايان دهد. و هيچ كدام از جنگ افزارهاي رژيم خطرناك تر از واحد عمليات برون مرزي اش نيست، نيروي قدس كه ژنرال پترائوس طراح و متفكر اصلي آن قاسم سليماني را دشمن اصلي خود مي داند.
ويكلي استاندارد مي افزايد: پترائوس با در نظر گرفتن ايران به عنوان يك تهديد براي منافع حياتي آمريكا، بيش از سي سال با جريان اصلي سياست خارجي ايالات متحده مخالفت كرده است. برخي رؤسا و قانونگذاران از هر دو حزب، و همچنين مقامات نظامي و غيرنظامي، تمايل دارند تهديد ايران را بي اهميت جلوه دهند و در پي اميدي مبهم به دنبال تعامل با تهران اند، تا شايد در بده بستان هاي خود رژيم ايران دست و پاي عواملش را ببندد و دست از سر ما بردارد. در واقع از سويي ديگر مي توان گفت پترائوس با ايران به جنگ برخاسته بود.
اين گزارش اشاره مي كند: پترائوس در مقام فرمانده نيروهاي آمريكايي از فوريه 2007 تا سپتامبر 2008 در عراق و از ژوئيه 2010 تا ژوئيه 2011 در افغانستان جنگيده بود و با نمايندگان محلي ايران، حتي با خود ايراني ها نيز پياپي درگير شده بود، ايرانياني كه در قالب نيروي قدس به اين مناطق جنگي فرستاده شده بودند. ژنرال پترائوس از اكتبر 2008 تا ژوئن 2010 به عنوان رئيس مركز فرماندهي، مسئوليت منطقه بزرگي را به عهده داشت كه امكان مرور كلي فعاليت هاي ايرانيان را در سراسر منطقه در لبنان، سوريه، يمن، كشورهاي خليج فارس و نيز عراق و افغانستان را براي وي فراهم مي كرد. در طول اين دوره تقريباً ده ساله، پترائوس تبديل به حافظه سازماني واشنگتن شد. حافظه اي كه تمام فعاليت هاي ايران عليه ايالات متحده و همپيمانانش را در خود ضبط كرده بود. «وي شيوه عمل و طرز فكر ايراني ها را مي دانست» يك تحليلگر سازمان اطلاعات با تجربه حضور در عراق كه كار پترائوس را از نزديك ديده بود با گفتن اين نكته مي افزايد؛ «هيچ كس چون او چنين مستقيم به مسئله تهديد ايران رسيدگي نكرده بود. كسي را در بالاترين سطح دولت با دانش تاريخي و توانايي رؤيارويي با ايران از دست مي دهيم.»
لي اسميت در اين تحليل خاطرنشان مي كند: هنگامي كه پترائوس به عراق آمد و فرماندهي را در فوريه 2007 به دست گرفت، يكي از چيزهايي كه او را تحت تأثير قرار داد اندازه نفوذ ايران و تأثير آن بر دولت عراق بود. وي به روشني حس مي كرد كه هزينه كشتار سربازان آمريكايي در عراق به دست ايران تأمين مي شود و اين ايران است كه عمليات عليه برخي از همپيمانان ما را رهبري مي كند. ديگران به من گفتند كه ايران هميشه عاملي جدي در عراق به شمار مي آمده ولي پيش از فرماندهي پترائوس از ديد سياسي تمايلي وجود نداشت كه كاري صورت گيرد و بوش، او را مأمور كرد كه از شكست آمريكا جلوگيري كند.
ويكلي استاندارد به نقل از مكس بوت عضو ارشد شوراي روابط خارجي مي نويسد «درباره ايراني ها، كمپيني چند منظوره براي ريشه كن كردن عمليات ايران در عراق ترتيب داديم؛ برنامه اي با حضور نيروهاي اطلاعات براي دستگيري عاملان ايران، و عقب راندن نفوذ ايران.» و سپس مي افزايد: مسئول سياست ايران در عراق، و بسياري از عمليات خارجي شخصي بود به نام سرلشگر قاسم سليماني 55 ساله، كه به طور كلي فرماندهي نيروي قدس را بر عهده دارد. مايكل گوردون و ژنرال برنارد ئي ترينور، در كتاب تازه خود «بازي آخر، داستان داخلي مبارزه براي عراق، از بوش تا اوباما» مي نويسد «سليماني به طور مستقيم از رهبر ايران دستور مي گيرد و در پيشبرد منافع جمهوري اسلامي از طريق فعاليت هاي مخفيانه نقش بسيار مهمي دارد و در سوريه نيز نقش آفريني مي كند. پترائوس در نامه اي در سال 2008 به وزير دفاع وقت (رابرت گيتس) سليماني را «شيطان مجسم»(!) مي خواند».
در ادامه اين گزارش آمده است: در ژانويه 2007 نيروهاي آمريكايي عملياتي عليه نيروي قدس در اربيل ترتيب دادند، كه شيوه پترائوس براي ارسال پيام به سليماني بود. اما پنج ايراني كه در اربيل دستگير شده بودند در نهايت آزاد شدند و بايد گفت مبارزات پترائوس در برابر ايراني ها به تار و مار آنان نينجاميد، به ويژه با در نظر گرفتن اندازه نفوذ امروز اين كشور در عراق و ارتباط ايران با نخست وزير نوري المالكي.
تحليلگر ويكلي استاندارد در پايان تأكيد مي كند: براساس گفته هاي منبعي كه با من گفتگو كرد، بسياري از برنامه هايي كه پترائوس اجرا كرد و ابزارها و شيوه هايي كه وي براي عقب راندن سليماني و سپاه قدس به كار گرفت، با رفتن وي سرنوشت نگران كننده اي مي يابد. اين برنامه ها ادامه مي يابند ولي كسي كه در سطوح بالاي دولت با ايراني ها از نزديك جنگيده باشد و تاكتيك هاي آن ها را درك كند ديگر وجود ندارد. به نظر مي رسد جايگزين كردن پترائوس نشدني است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها