به گزارش 598 به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، این مرکز در بررسی دلایل حمله رژیم صهیونیستی به باریکه غزه اعلام کرد: پس از شکست دولت ائتلافی بنیامین نتانیاهو و رقابت احزاب مختلف رژیم صهیونیستی برای به دست آوردن آرای بیشتر شهرکنشینان یهودی، موج تازه حملات رژیم صهیونیستی به باریکه غزه شروع شده است که این حملات تاکنون دهها شهید و زخمی بر جای گذاشته است.
اما این حملات با پاسخ قاطع مقاومت اسلامی فلسطین به ویژه جنبش جهاد اسلامی مواجه شد که این امر برخلاف باور سران رژیم صهیونیستی بود.
در این میان تهدیدات رژیم صهیونیستی به حمله گسترده به باریکه غزه و سکوت و یا واکنش ضعیف کشورهای عربی بهخصوص قطر و عربستان در قبال این حملات، در نوع خود جالب و قابل توجه است.
* دلایل شروع حملات
در مورد دلایل دور تازه حملات رژیم صهیونیستی به باریکه غزه و افزایش تنش در این منطقه میتوان موارد ذیل را مدنظر داشت:
1. رژیم صهیونیستی در راستای سیاست همیشگی خود که در آستانه هر تحول سیاسی تلاش میکند تا جنگی را شروع کند، دوره تازهای از حمله با باریکه غزه شروع کرد.
رسانههای این رژیم به کرات در طول دو هفته گذشته از تلاش نتانیاهو به عنوان رئیس دولت انتقالی برای برافروختن نبردی هر چند محدود در غزه خبر میدادند. این نبرد بر اساس نیاز انتخاباتی صورت میگیرد و انتخابات پارلمانی که قرار است در 22 ماه ژانویه آینده صورت بگیرد.
از آنجا که رژیم صهیونیستی یک نظام میلیتاریستی ـ پلیسی است، روند سیاسی در این رژیم تابعی از اقدامات امنیتی ـ نظامی قلمداد میشود.
شهروندان این رژیم همواره خود را در معرض تهدید، جنگ، بیخانمانی و فرار میبینند و ازاینرو کسانی که در اسرائیل قدرت را به دست میگیرند، در تلاش هستند تا از زاویه امنیتی وارد شده و به کسب رأی بپردازند.
2. اسرائیل بر آن است تا میزان اراده موجود در رهبران جدید مصر در پاسخ به حملات را بسنجد و در این مورد باید گفت اسرائیل آستانه تحمل مقامات اخوانی مصر در قبال حمله به غزه را خواهد سنجید تا از این رهگذر در حملات بعدی حساب شدهتر عمل کند.
3. حملات جدید را نمیتوان به پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بدون ربط دانست. در واقع بنیامین نتانیاهو با علم بر اینکه اوباما تمام تلاش خود را خواهد کرد تا از به قدرت رسیدن دوباره وی جلوگیری کند، دست به یک انتحار سیاسی و نظامی زده تا از این رهگذر در شرایطی امنیتی فشارها بر خود را کم و حمایت کاخ سفید را به دست آورد.
4. محک زدن توان مقاومت در باریکه غزه از دیگر اهداف رژیم صهیونیستی در حمله این منطقه است و اگر در نظر بگیریم که این حملات پس از حمله هوایی این رژیم به یک کارگاه ساخت سلاح در سودان رخ داده است، این رژیم میخواهد توان موشکی مقاومت را بسنجد.
* پاسخ مقاومت و کمکاری حماس
حملات رژیم صهیونیستی به باریکه غزه همانگونه که گفته شد در واقع نوعی برآورد قدرت در این منطقه و شناسایی توان و انگیزه هر یک از گروههای مقاومت در پاسخ به این حملات بود.
در این مورد، گردانهای قسام که ارتش جنبش حماس محسوب میشود و دارای امکانات، توان آموزشی و پول و قدرت سیاسی است بیشترین نگاهها را به خود معطوف داشت اما پاسخی که این گردانها به حملات ارتش رژیم صهیونیستی دادند، از سطح مورد انتظار کمتر و ازاینرو، این گروهانهای قدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی بود که پاسخهای مناسب را به تهدیدها و حملات رژیم صهیونیستی تا پیش از شروع حملات تازه دادند.
بر اساس اسناد و مدارک موجود، گردانهای قسام خود را به تداوم آنچه حماس آرامسازی با رژیم صهیونیستی مینامد، متعهد میدانست و ازاینرو اگر موشکی هم شلیک کند، بیشتر به سمت مراکز نظامی و اماکن استقرار ارتش این رژیم است و شهرکها را اگر هم هدف قرار میداد، بهصورت هشدار بود، اما ترور احمد الجعبری عملاً صورت مسئله را تغییر داد.
اما با رصد تحولات چند روز اخیر باریکه غزه، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی انگیزه بیشتری برای پاسخ به حملات هوایی و توپخانهای ارتش عبری از خود نشان داده است که در این زمینه باید گفت بیشتر شهرکهای اطراف غزه تا فاصله 45 کیلومتری هدف موشکهای گراد، خمپارههای 120م و راکتهای 107م قرار گرفتهاند.
ازاینرو باید گفت تا پیش از حمله روز چهارشنبه گذشته و با وجود تهدیدات همیشگی رهبران حماس شاخه سیاسی، این جنبش نیاز چندانی در پاسخگویی به حملات رژیم اسرائیل نمیدید که شاید مهمترین عامل آن، فشار خارجی و وابسته شدن نسبی این جنبش به کشورهای عربی مانند قطر، عربستان سعودی، مصر و ترکیه بود.
از این رو این کشورها حماس را برای عدم عکسالعمل به شدت تحت فشار قرار میدادند و پس از حمله اخیر نیز این فشارها وجود داشت اما این بار گردانهای شام حاضر به پذیرش آن نشدند.
* وحشت از موشکهای برد بلند
رژیم صهیونیستی در طول یک هفته پیش از ترور الجعبری بارها تهدید کرده که در صورت تداوم شلیک موشکها از غزه به سمت سرزمینهای اشغالی 1948 علاوهبر آنکه حمله نظامی گستردهای به این منطقه خواهد کرد، زیرساختهای آن را دوباره نابود میکند.
واقعیت آن است که نتانیاهو میخواهد برای پیروزی در انتخابات پارلمانی ماه ژانویه، حملهای را به غزه ـ هر چند محدود ـ شکل دهد اما وحشت او و اطرافیانش از وجود موشکهای دارای برد بیشتر ـ تا مرز 75 کیلومتر ـ که میتواند منطقه گوش ایمونیم (شامل قدس غربی، تلآویو و یافا) را هدف قرار دهد، همچنان مانع عمدهای در سر راه این عملیات است.
در این منطقه که عرضی معادل 20 کیلومتر دارد، بیش از 3 میلیون اسرائیلی زندگی میکنند و برخورد هر راکت و موشکی به این منطقه میتواند برای هر دولت حاکم حکم فاجعه را داشته باشد.
بر اساس اطلاعاتی که سازمانهای جاسوسی رژیم صهیونیستی منتشر کردهاند برخی از گروههای مقاومت مانند گروهانهای قدس در غزه دارای چنین موشکهایی هستند اما تعداد و نوع آن برای سران این رژیم ناشناخته است.
تهدید مداوم رزمندگان مقاومت اسلامی در غزه مبنیبر آنکه آنها در هر نبردی معادله را به شکلی که باورش برای هیچ یک از صهیونیستها آسان نخواهد بود، رقم میزنند، به دستان پر آنها برای مقابله با هر تهدیدی در آینده اشاره دارد.
* گنبد آهنین و شکست دوباره طرحهای بازدارندگی
یکی از مهمترین نتایج حملات موشکی اخیر مقاومت اسلامی به سرزمینهای اشغالی فلسطین، تأکید دوباره بر ناکارآمدی سیستم ضدموشکی موسوم به گنبد آهنین بود.
به نوشته روزنامه عبری زبان یدیعوت آحرونوت، سامانه گنبد آهنین یک سامانه ضد هوایی سیار است که توسط شرکت صنایع دفاعی پیشرفته رژیم صهیونیستی موسوم به رافائیل طراحی و ساخته شده است تا بتواند موشکهای کوتاه برد و گلولههای شلیک شده توسط مقاومت فلسطین در نوار غزه را ساقط کند.
منابع صهیونیستی هزینه هر موشک ضد موشک شلیک شده توسط این سامانه را 35 الی 50 هزار دلار برآورد کردهاند که در مقایسه با موشکهای کمهزینه مقاومت و گلولههای دستساز بسیار پرهزینه هستند.
براساس اعلام این روزنامه از 85 موشک و راکت شلیک شده توسط مقاومت اسلامی در باریکه غزه به سمت اهداف صهیونیستی تا پیش از شروع موج جدید شلیک موشکها از روز چهارشنبه تا امروز، تنها دو موشک توسط سامانه گنبد آهنین رهگیری و منهدم شد که برای سامانهای با این هزینه و تبلیغات عملاً یک آبروریزی تمامعیار و برای مقاومت اسلامی در فلسطین یک پیروزی راهبردی محسوب میشود.
* برقراری توازن وحشت
مقاومت اسلامی در فلسطین برای مقابله با شرایط امنیتی که با آن مواجه میشود، اصل برقراری توازن وحشت را در پیش گرفته است. بر این اساس، اگر دشمن صهیونیستی اقدام به حمله کند، باید پاسخ آن را در خور و اندازه داد تا پس از این با احتیاط بیشتری وارد شود.
ترس از موشکهای دوربردتر مقاومت که توانایی رسیدن به مراکز جمعیتی و صنعتی اسرائیل را دارند بههمراه ناکارآمدی سیستم گنبد آهنین با وجود برتری غیرقابل باور عِده و عُده دشمن، نوعی توازن وحشت را برقرار کرده است.
در همین زمینه شائول موفاز رئیس حزب صهیونیستی کادیما در جریان بازدید از مناطق نزدیک مرزهای نوار غزه گفت که ساکنان مناطق جنوب فلسطین اشغالی در سایه شلیک روزمره موشک از باریکه غزه به سوی شهرکهای صهیونیستی همجوار این منطقه، همواره در ترس و وحشت به سر میبرند و این مسئله نشانگر تضعیف توان بازدارندگی رژیم اشغالگر قدس در مقابل مقاومت فلسطین در غزه است.
موفاز تصریح کرد که طی چهار سال بعد از عملیات سرب گداخته (جنگ غزه 2008) رژیم صهیونیستی علیه غزه، توان بازدارندگی این رژیم تا حدی کاهش یافته است که دیگر هیچ اثری از آن نیست و این وضعیت نتیجه سیاستهای اشتباه و فقدان تصمیم و موضع مشخص و عدم انجام امور لازم طی دوره زمانی مذکور است. لذا اکنون باید به فکر بازسازی توان بازدارندگی و بازگرداندن امنیت به کودکان مناطق جنوبی باشیم.
وزیر حمایت از جبهه داخلی رژیم صهیونیستی نیز که برای قوت قلب دادن به شهرکنشینان نزدیک باریکه غزه به این منطقه آمده بود تأکید کرد که هیچ راهحل سحرآمیزی برای مقابله با شلیک موشک از باریکه غزه به سمت شهرکهای صهیونیستی وجود ندارد و اجرای هرگونه عملیاتی برای متوقف کردن روند شلیک موشکها زمانبر خواهد بود و میتواند سالها به طول بیانجامد.
آوی دیختر با اذعان به ناتوانی تلآویو در مقابله با موشکهای مقاومت فلسطین تصریح کرد که ما هیچ راهحلی برای مقابله با عملیاتهای موشکپرانی فلسطینیان نداریم.
* نتیجهگیری
آنچه از تحولات اخیر در سرزمینهای اشغالی بر میآید، رژیم صهیونیستی در تلاش است تا موازنه قوا در منطقه پس از بیداری اسلامی، پرواز موفقیتآمیز پهپاد ایوب، مقاومت سوریه در برابر توطئههای عربی ـ صهیونیستی، ناکامی در حمله و تحریم ایران را برقرار کند.
این مسئله را باید با موضوع انتخابات آینده پارلمانی این رژیم مرتبط دانست و میزان خشونت صهیونیستها در غزه به میزان واکنشهای محیط پیرامونی فلسطین باز میشود.
در این مورد باید گفت که جنبش حماس با رویکردی اشتباه و فاصله گرفتن از محور مقاومت و افتادن تقریبی در دام و دامان کشورهای مرتجع عرب و باز کردن حساب بیش از اندازه بر برخی کشورهای عربی عملاً از توانایی داخلی مقاومت برای مقابله با چنین حملات غافل شده است.
بنابراین به نظر میرسد که مجلس شورای اسلامی باید از ظرفیت موجود به منظور هشدار به صهیونیستها در تکرار هرگونه حمله به نوار غزه استفاده کرده و با رایزنیهای لازم، به گروههای حاضر در باریکه غزه یادآوری کند که مقاومت اولین و آخرین گزینه در برابر تهاجم صهیونیستها است و آرامش فلسطین از مسیر دوحه، ریاض، آنکارا و قاهره بهدست نخواهد آمد.