سرویس بین الملل پایگاه 598 -
حسن نوروزی/ در بحران پيچيده سوريه، طرف ها و دسته هاي زيادي با گرايشات و افکار مختلف، درگير شده اند و اختلافات بسياري به وجود آمده است و عملاً يک تقابل چندجانبه فرسايشي سياسي و نظامي و رواني را شاهد هستيم. در این فتنه، گروههای مختلف سنی، لائیک، سکولار، سلفی، اخوانی، علوی، مسیحی، شیعه و ... در موضوع نظام سياسی، با هم اختلاف کرده اند و همگرایی ها و واگرایی هایی به وجود آمده است. اين اختلافات، نسبت مستقيمي با اختلافات قدرت هاي بزرگ (غرب، روسيه، ايران، اتحاديه عرب و ...) در چگونگي شکل گيري توازن منطقه اي و نحوه اداره آينده منطقه و جهان دارد.
در اين یادداشت، نگاهي گذرا به اين دسته ها و ايده هاي آنها و حاميانشان مي اندازيم:
دسته اول: حزب بشار اسد، علويون و اقليت شيعه و ... .
طرح: حفظ حزب حاکم به همراه اصلاحات تدريجی و مردمسالارانه، بدون مداخله خارجي.
حاميان: ايران، روسيه، چين، عراق، بسياري از کشورهاي مستقل، حزب الله لبنان و ... .
دسته دوم: جريان معارضه داخلی (شوراي همبستگي): بيشتر آنها زندانيان سياسي و گروههاي و طوایف منتقد هستند.
[1] برخی از گروههای خارجي مثل هیئت هماهنگی تغییر دموکراتیک هم ملحق به این جریان هستند.
طرح: تغييرات گفت وگومحور و مسالمت آميز و تشکيل دولت وحدت ملي، بدون مداخله خارجي.
[2]حاميان: نفوذ ايران و روسيه در اين گروه، بيشتر از غرب، ترکيه و برخي کشورهای عربی است؛ چون اين کشورها با جریان معارضه داخلی و شیوه مبارزاتی آن مخالفند. اما در مقابل، اينها چندی قبل، در تهران گرد هم آمدند و به توافقاتی هم رسیدند. استراتژی جمهوری اسلامی ایران آن است که خط مقاومت، حفظ شود و سوریه، لقمه چرب و نرم غرب نشود؛ هرچند ایران از اصلاحات مثبت در ساختار سیاسی سوریه استقبال می کند و آن را ضروری می داند.
دسته سوم: گروههای مسلح تروريست (از جمله ارتش آزاد، و گردان های جهادی تکفیری): اينها از نظاميان ريزشي سکولار و غيرسکولار داخلی (حدود هزار نفر) و اعضاي القاعده و وهابيون و پیروان ابن تیمیه، اعزام شده از عربستان، سوريه، مصر، قطر، سودان، تونس، لبنان، اردن، پاکستان، چچن، ليبی و برخي از اراذل و اوباش و اعداميان کشورهاي عربي و ... هستند. تعداد اينها در يک احتمال، روی هم حدود ده هزار نفر است.
طرح: حذف حکومت با جنگ چريکي و تروريستي و يا مداخله خارجي و احتمالاً تشکيل امارت اسلامي ضدشيعه مثل حکومت طالبان و یا تجزیه سوریه.
حاميان: برخي کشورهای عربي، غرب، ترکيه، اسرائيل، جریان المستقبل لبنان و ... . (هر چند ممکن است غرب برای فریب افکار عمومی در آینده، تغییر تاکتیک دهد و نسبت به حمایت از این جریان، احتیاط کند)
دسته چهارم: جريان معارضه خارجي (شوراي ملي): اکثريت آنها سکولارها هستند و اخوان المسلمون و برخی از وهابيون هم در جمع آنها حضور دارند. اينها با فشار و تلاش غرب و عرب ها کنار هم قرار گرفته اند.
طرح: اسقاط نظام حاکم با مداخله خارجي و جايگزيني حکومت سکولار سازشکار با غرب و ضدشیعه
[3] (بين اين دسته و دسته سوم، هماهنگی هاي نسبي وجود دارد؛ چون هر دو دسته، خشونت طلب، و طالب فشار نظامی بر دولت هستند، اما اين دو دسته (سوم و چهارم) با دسته دوم که گروه مسالمت جو هستند، اختلافات زيادي دارند).
حاميان : غرب، ترکيه برخي کشورهاي عربی، اسرائیل، جریان چهارده مارس لبنان و ... (از اوباما گرفته تا بن سلطان و بن جاسم و اردوغان و سعدحریری و ...) . اينها با حمایت همزمان از دسته سوم و چهارم می خواهند قدرت عمل خود را در مقابل دولت سوریه بالا ببرند.
[4]پی نوشت:
[1] ـ این جریان که در مبارزه خود روی سه اصل [نه با خشونت، نه با مداخله نظامی و نه با طایفهگری] تاکید دارد از ۱۵ گروه و سازمان کردی، چپگرا، ملی و قومی عربی سازمان یافته است.
[2] ـ شوراي همبستگی سوريه به اصول زیر باور دارد: معضل و مشکل سوریه توسط سوریهایها و با راهکار سوری قابل حل است. با هرگونه مداخله خارجی چه سیاسی و چه نظامی در امور داخلی کشورشان مخالفند. با خشونت و شیوه مبارزه مسلحانه مخالفند و با دیدگاه امنیتی دولت بشار اسد نیز مخالفند. معتقدند که مبارزه سیاسی مسالمتآمیز راه مناسبی برای برقراری دولت مدنی دموکراتیک در سوریه است.
[3] ـ «برهان غلیون» رئیس سابق مجلس وطنی (شورای ملی سوریه) -روشنفکر غربگرایی که چند سال پیش به دلیل توهین به پیامبر از دانشگاه سوریه اخراج شده- گفته بود که در صورت رسیدن به قدرت بلافاصله رابطه با ایران و حزبالله را قطع کرده و حماس و جهاد را اخراج خواهیم کرد!
[4] ـ آقای ابراهیمی در سفری به ایران در جلسه ای نظر خود را در مورد سوریه اعلام کرد؛ وی می گفت «مخالفان دارای پایگاه اجتماعی ۱۴ درصدی هستند و دولت ۲۰ درصد و ۶۵ درصد هم بی طرف هستند». البته با توجه به جنايات مخالفان مسلح و ناامنی ها به نظر می رسد بیش از پنجاه درصد مردم بشار اسد را بر دیگران ترجیح می دهند.