کد خبر: ۹۸۰۵۶
زمان انتشار: ۰۰:۱۹     ۱۸ آذر ۱۳۹۱
یادداشت ۵۹۸:
مجدالدین معلمی
تا کی قرار است رییس جمهوری را که -معمولا- هشت سال سرنوشت کشور را در اختیار دارد با پوستر و شعار و چند فیلم و سخنرانی هیجانی و حالا مناظره ی تخریبی بشناسیم؟ تا چه زمانی قرار است قبل از رای دادن، شفاف ندانیم سازمان فکری کسی که می خواهد مرد اول اجرایی کشور شود چیست و مردان کلیدی او چه کسانی هستند؟ چه کسی می داند یا می تواند حدس بزند مبنای اقتصادی، اعتقادات دینی و گرایش سیاسی-اجتماعی رییس جمهور بعدی چیست؟

واقعا رییس جمهور شدن را باید این قدر ساده بگیریم که هر رجل سیاسی با یک استارت دو-سه ماهه بتواند عالی ترین مقام اجرایی کشور بشود؟ و بعد رای آوری بنشیند فکر کند برای سیاست و فرهنگ و اقتصاد چه ایده ی عملیاتی دارد!؟ تازه بگردد دنبال یار که متصدی وزارت و استانداری و معاونت و قس علی هذا بشود! این درست است؟ اگر درست بود جهرمی، کاظمی و پورمحمدی و . . . سر از دولت عدالت خواه در نمی آوردند.

تا کی قرار است کشور با آزمون و خطا پیش برود؟ آزمون و خطا یعنی رای به دولتی که نتیجه اش بشود کارگزاران سازندگی؛ یعنی وزیر فرهنگ، مهاجرانی؛ یعنی معاون اول رییس جمهور، رحیمی، یعنی وزارت کشور در اختیار نوری و تاجزاده؛ یعنی مشایی چشم و چراغ دولت. خطا یعنی رای به دولت اصلاحاتی که ده ها مقام عالی رتبه اش به جرم خیانت و نفاق، مطرود، محبوس یا فراری اند و یعنی ده ها مقام دولت عدالت گرایی که عمر مدیریت کلان شان به یک سال نرسیده تعویض می شوند. خطا یعنی خاتمی؛ یعنی چک سفید امضا به هاشمی؛ اشتباه یعنی دفاع چشم بسته در دوره ای و حمله ناجوانمردانه در دوره ی دیگر به احمدی نژاد.

همه می دانیم کمتر از شش ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده ولی هیچ کس حتی آگاهان سیاسی نمی دانند چه کسانی نامزد انتخابات می شوند؛ چه رسد به اینکه بخواهند برنامه های او را ارزیابی کنند.

در حال حاضر از هر کسی در مورد اراده اش برای کاندیداتوری پرسیده شود بی جواب خواهد ماند! طبیعی است! وقتی می توان با یکی دو ماه شعارهای درشت احساسات برانگیز محبوبیت کسب کرد، کدام عقل سالمی شش ماه زودتر خود و برنامه های خود را در بوته ی نقد می گذارد؟

درست است که موج و احساسات پیش از انتخابات در سال های 84 و 88 به نفع جریان اصول گرایی و کشور تمام شد ولی از کجا معلوم دور بعد یا دورهای بعدتر یک خوش زبان خوش بر و رویی نیاید با ایجاد موج یک ماهه ی احساسی انتخابات را ببرد؟ ممکن نیست یک حادثه ی طبیعی یا رخداد تصنعی، رجلی را یک هفته ای بالا یا پایین کند؟ امیدوارم نام شورای نگهبان را به میان نیاورید که خاتمی و معین و موسوی از صافی همین شورای نگهبان عزیز عبور کردند.

مشکل قانون انتخابات کنونی را فراتر و ریشه ای تر از این می دانم که هزار نفر عامی کاندیدا شوند و انگشت شماری صلاحیت و رجلیت شان تایید شود. به نظر من مشکل اصلی قانون انتخابات سیطره ی شعار و احساسات بر منطق و برنامه است. این قانون انتخابات است که آدم های خوب را خراب می کند و آنان را به کارهایی وا می دارد که برای رای آوری، کشور را دچار بحران و تنش کنند.

من هم انتقاد دارم که زمان اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری شش ماه مانده به آن نیست. منکر این هم نیستم که قانون در حال تصویب ایراداتی دارد و غیر محتمل هم نیست این طرح پس از تصویب در شورای نگهبان با چالش های جدی مواجه شود.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
مسعود
SWEDEN
۱۴:۴۲ - ۱۸ آذر ۱۳۹۱
۰
۰
یکی از مشکلاتی که جوانان جویای کار دارند این است که هر جا برای کار مراجعه می کنند می گویند ما افرادی را فلان تعداد سال سابقه کار و حق بیمه می خواهیم!!
البته دلیلشان هم منطقی است. آنها نمی خواهند کسی را بدون تجربه داشتن استخدام کند!! نتیجه این رویکرد منطقی هم شکل گرفتن پدیده منطقی پارتی بازی است. یعنی تنها افرادی می توانند استخدام شوند که اط طرف عده ای با تجربه توصیه شده باشند! اصلا فساد مگر چه چیز دیگری است؟
هیچ کس زیباتر از این نمی توانسد حاکمیت البگارشی را با زبان فاشیستی توجیه کند. اصلا حکومت نخبگان یعنی همین. همان چرخه بسته قدرت.
به زبان هاشمی دولت وحدت ملی! اصلا هم چیز بدی نیست. تمام امپراطوری های بزرگ تاریخ را همین الیگارش ها بنا کرده اند!
به قول دکتر شریعتی در خودآگاهی و استحمار اگر یک زمانی شرکت فرانسوی یا بلژیکی مجبور بود با خودش مهندس به کنگو ببرد و سیصدهزار تومان ماهی خرجش
کند؛ اما الان خوشبختانه افریقایی ها خودشان مهندس دارند ؛ با سه هزار تومان همان مهندس فرانسوی را می کنند!
اگر هم یک روزی احتیاج بود که غربی ها بیایند با هزاران رسانه و خرج و تبلیغات از الیگارشی های خودشان و انتخابات های نمایشی خودشان حمایت
کنند؛ حالا کسانی که قرار بود افسر جنگ نرم باشند می آیند و مفت و مجانی همان تبلیغات و توجیهات را برایشان انجام می دهند!!
جای حیرت است که سی سال بعد از انقلاب هنوز عده ای معنای اصرار عینیت اسلامیت و جمهوریت را نمی دانند. اگر براستی قرار است ما نگران رای مردم
باشیم اصلا چه نیاز به انتخابات؟ می گوییم حزب فراگیری درست شود مانند
حزب خلق چین و با انتخابات درون حزبی مقامات را تعیین کند که یک وقت انقلاب به خطر نیفتد!!
اما همانطور که تجربه چین نشان داد؛ اتفاقا همین روش نتیجه ای جز استحاله نهایی ندارد.
تصویب نهایی قانون شیطانی انتخابات مساوی حذف کامل افراد خارج از چرخه و زنجیره قدرت است. هر نوع مصلحت اندیشی که به معنای سرکوب مسسولیت پذیری و خودآگاهی توده ها تمام شود شیطانی است. اتفاقا چه بهتر که هزاربار امثال خاتمی انتخاب شوند و خود مردم باشند که برای انتخابشان احساس مسوولیت
کنند. جالب اینکه خاتمی هم نمونه همین افراد مورد تایید چرخه قدرت است و این احمدی ژاد ها هستند که با چنی قانونی هرگز تایید نخواهند شد.
حال آنکه احمدی نژاد نیست. اصلا معنای دولت وحدت ملی با همه بجز احمدی نژاد چیست؟
ای کاش می شد عکس اینکار را کرد و گفت کسانی می توانند امضای لازم را جمع کنند صلاحیت کاندیدا شدن را ندارند که والله ندارند.
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۳۴ - ۱۸ آذر ۱۳۹۱
۰
۰
حضرت آقا فرمودند ورود زودرس به انتخابات برای کشور مشکل ساز است
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها