سرویس سیاسی 598/ احمد منتظری که پس از فوت پدر ، جویای نام و نشانی در صحنه سیاسی کشور به عناوین مختلف بوده است ، این بار در حرکتی نابخردانه و به قیمت حمله به ساحت ولایت سعی نموده تا در عرصه خبری کشور خودی نشان دهد و جالب اینجاست که فرزند شیخ ساده لوح ، اصرار بر این نکته دارد که : پسر کو ندارد نشان از پدر....
محتوای نامه وی که به خوراکی برای رسانه های دشمن مبدل شده ، به گونه ای است که گویی این فرد ، طی دوسال گذشته در غاری از کوه قاف تشریف داشته و اکنون به جهان خبر و سیاست بازگشته است و از هیچ چیز هم خبر ندارد.
حتی اگر چنین باشد این سوال مطرح است که انسانی که یک جو عقل داشته باشد پس از دوسال بی خبری از اوضاع و اخبار روزگار این کشور ، می بایست ابتدا به خواندن و تحقیق و مطالعه و کنکاش پیرامون آنچه که در غیبتش رخ داده بپردازد و سپس دهان به سخن بگشاید.
چه برسد به این ساده لوحزاده که در تمام دوسال گذشته و در کمال آگاهی از آنچه که در بستر فتنه گذشت و می گذرد ، به شغل شریف « بی بصیرتی و آب به آسیاب دشمن ریختن» مشغول بوده است.
احمد منتظری که مهرماه 89 در مصاحبه با سایت ضدانقلاب جرس ، زبان به اسائه ادب به ساحت بنیانگزار کبیر جمهوری اسلامی و یادگار مظلومش گشود ، اکنون در نامه ای به مقام عظمای ولایت ، دم از دلسوزی به حال مُلک و ملت و سلامت نظام زده است.
او مهرماه امسال حضرت امام را به تندروی در برخورد با پدرش متهم میکند و در نامه اخیر به رهبری می نویسد : (( اگر روند کنونی ادامه یابد باعث ریزش بیشتر نیروهای متعادل و بالا آمدن نیروهای رادیکال و تندرو خواهد شد و چه بسا در آینده ابتکار عمل از دست جنابعالی نیز خارج شود))
ظاهرا فرزند ساده لوح شیخ حسینعلی ، در 9 دی 88 و 22 بهمن 89 خواب تشریف داشته اند که به همین راحتی دهها میلیون ایرانی غیور را به تندروی و رادیکالیسم متهم می کنند و صدا و آروزی ملت ایران را برای اعدام سه مفسد سیاسی فتنه نشنیده اند که گستاخانه آنها را با رهبری در یک دایره می نشانند .
سوال اینجاست که دلیل این همه وقاحت توأم با ساده لوحی از سوی منتظری ساده لوح جوان چیست؟
شاید نگاهی دیگر به نامه فتنه انگیزانه وی و شباهت کُدهایی از این نامه با مشهور ترین نامه سرگشاده دوسال اخیر به مقام معظم رهبری منشاء این ادبیات را بیابد .
شباهت اول
نامه احمد منتظری : (( .. خدمت حضرت آیت الله آقای خامنهای (زیدعزه(....))
نامه بی سلام و والسلام معروف : ((..مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای زیده عزّه ...))
شباهت دوم
نامه احمد منتظری : (( .. جنابعالی که اکنون بسط ید دارید، به راحتی میتوانید با یک تصمیم تاریخی این مسأله را حل نمایید و موجب همدلی اقشار مختلف مردم گردید...))
نامه بی سلام و السلام معروف : (( ... از جنابعالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیتتان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنههای خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح میدانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعلهورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.... ))
شباهت سوم
نامه احمد منتظری : ((.. بر اثر برخوردهای ناشایست عدهای که به نام اسلام و جمهوری اسلامی انجام میشود اعتقادات بسیاری از مردم و بخصوص جوانان سست شده و دینگریزی و حتی دینستیزی رو به افزایش است. جنابعالی با یک تصمیم انقلابی یأس و سرخوردگی از اسلام و حاکمیت دینی را تبدیل به امید خواهید نمود...))
نامه بی سلام و والسلام معروف : (( ... بیشک جامعه و بخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد .. ))
شباهت چهارم
نامه احمد منتظری : (( ... چه بسا در آینده ابتکار عمل از دست جنابعالی نیز خارج شود....))
نامه بی سلام و السلام معروف : (( ... سر چشمه شاید گرفتن به بیل ، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل.....))
***
آیا در خوش بینانه ترین حالت ممکن نمیتوان گفت که : نامه مشهور هاشمی ، بدآموزی لازم را برای مطرودین نظام در پی داشته و اکنون بار در آستانه انتخابات ریاست خبرگان ، از قلم ساده لوح ابن ساده لوح صادر شده است؟