نقد رسانه پایگاه 598 - سریال ارزشمند و مستند آخرین روزهای زمستان مستند نگاهی تاریخی به زندگی نامه شهید سرلشکر حسن باقری (غلام حسین افشردی) دارد که در طی چند قسمت از شبکه یک سیما پخش گردید.
بی شک ارائه زندگی شهیدان هشت سال دفاع مقدس به عنوان الگو و نمونه هایی عینی مجاهدان راه خدا کاری بس با عظمت و در عین حال ضروری و حیاتی است. تحلیل از زندگی زنده یاد شهید حسن باقری هم می تواند کمکی جدی در زنده نگه داشتن فرهنگ هشت ساله دفاع مقدس باشد و هم زدودن پیرایه تحریف از پیکر تاریخ آن ایام.
تردیدی نیست که برای به تصویر کشیدن یک واقعه تاریخ بایستی کارگردان ضمن مطالعه عمیق و کامل موضوع با شرط امانت و صداقت و دوری از تحریف به پردازش کار مشغول شود.
نگارنده که این سریال را از اولین قسمت با جدیت پی گیری می نمود و حتی از دیدن تکرار آن ها هم غفلت نمی کرد به مطالبی برخورد نمود که دانستن آنها می تواند در غنابخشی به کارها بعدی کارگردان محترم اثر بسزایی داشته باشد.
1- روایت گران از شخصیت حسن باقری فراتر از شخصیت های نمایش داده شده بود که به نظر می رسد به لحاظ برخی ملاحظات سیاسی اجتماعی از آنها استفاده نشده است.
2- مکالمات بیسیمی حسن باقری قطعاً محدود به افراد در سریال هرگز نبوده و می توان با مراجعه به اسناد و مکالمات بیسیمی این کوتاهی کارگردان را به خوبی اثبات نمود.
3- به تصویر نکشیدن عقبه های اطلاعاتی حسن باقری از دیگر کوتاهی ها کارگردان است که واقعاً ناسپاسی از کسانی است که سبب شدند حسن در برابر نظامیان کارکشته در ارائه اطلاعات در روی نقشه کم نیاورد.
4- یکی از شخصیت های شهید که در سنگر در کنار حسن باقری به شهادت رسید شهید توکل قلاوند می باشد که به تعبیر یکی از فرماندهان ارشد آواکس دشت عباس نام داشت. متأسفانه سهواً یا عمداً هیچ اشاره ای به این شهید نگردید که هیچ توجیهی برای این کار قابل قبول نیست.
آیا به راستی نیاوردن نام این شهید که از مسئولین قرارگاه نجف بود کاری پسندیده است؟
آیا فرماندهان ارشد متوجه این نقیصه نشدند؟
گویا گاهی در تحلیل تاریخ حب و بغض ها کار اصلی را بر عهده می گیرد و حاضر است به هر قیمتی کسی بزرگ و یا بزرگی کوچک و یا اصلاً دیده نشود.
بهر تقدیر جامع نگری در تحلیل هر حادثه شرط اولیه به حساب می آید ولو به مذاق برخی خوش نیاید.
متأسفانه در روند فعلی تدوین تاریخ حماسه و ایثار دفاع مقدس برخی با قرائت خاصی از جنگ تحمیلی سعی در یک طرف نشان دادن آن هستند.
آنان که حضوری جدی در جنگ نداشتند، به عنوان حضوری قابل قبول نمایش داده می شوند و آنها که بدور از آن ایام به خودیت خود مشغول بودند، میراث خوار امروزین دفاع مقدس شده اند.
باور کنیم که شهدای جنگ تنها چند شهید تهران، اصفهان و ... نیست. همه شهیدان این مرز و بوم در لبیک به امام راهی میادین نبرد شدند و هیچ یک بر دیگری لااقل در این دنیا برتری ندارند.
امروزه که تمام امکانات فرهنگی در دست تهران نشین ها قرار دارد قرار نیست جنگ و دفاع به لهجه و قرائت تهران نوشته شود و دیگران سهمی از آن نداشته باشند.
بر این اساس نمی توان سرداران و بسیجیان نام دار و بی نام و نشان را براحتی از صفحات تاریخ دفاع مقدس کم رنگ و یا حذف نمود. تاریخ نشان داده این نگاه، به مقصد نرسیده است.
امید است کسانی که به عنوان متولی یا راهنمای موضوعات تاریخ دفاع مقدس از قبل از شهدا و انقلاب اسلامی نام و نوایی پیدا کرده اند، دقت بخرج داده و با سخنرانی، نوشتار، ارزیابی و یا توصیه سعی در ناصحیح نگاشتن این امانت عظیم ننمایند.