رجانیوز نوشت:
1- پس از فتنه 25 بهمن 1389 رسانههاي وابسته و حاميان آقاي هاشمي رفسنجاني در اقدامي هماهنگ ميكوشند با ايجاد گروهي بهعنوان «مكتب ايراني» تمام انتقادات و شبهات عملكردي رئيسمجمع تشخيص مصلحت را به پاي اين گروه خيالي بگذارند. سايت شخصي آقاي هاشمي رفسنجاني نيز با انتشار يادداشتهاي متعدد در تكميل پازل انتخاباتي آقاي هاشمي رفسنجاني براي مجلس خبرگان رهبري كوشيد تا جبهه وسيع مخالفان هاشمي رفسنجاني را ذيل عنوان گروه مكتب ايراني جمعآوري كند. در اين ميان نشانه حملات گسترده سايت شخصي هاشمي رفسنجاني به سمت رئيسجمهور مردمي ، ولايتمدار و شجاع كشور است. اتاق فكر هاشمي رفسنجاني ميكوشد تا با ايجاد دوگانه ايراني- اسلامي و انتساب ناسيوناليزم و خرافههاي موعود گرايانه به دكتر احمدينژاد، چهرهاي مصلحانه، عقلگرايانه و معتدل از هاشمي رفسنجاني بسازد.
اين در حالي است كه دكتر احمدينژاد صراحتاً در توضيح اصطلاح مكتب ايراني ميگويد: «برخي خيال نكنند كه حرفهاي ما مبني بر مليگرايي و ناسيوناليسم است. ايران يعني عدالت، خداپرستي، آزادي و راه نجات. چراكه امروز پرچم عدالت را برداشته و بر سر ظالمان ميكوبد.»دكتر احمدينژاد در جايي ديگر درباره ايران ميگويد: اين كه از ايران بهعنوان امالقراي جهان اسلام ياد ميشود، بدين معناست كه ايران پايگاه اصلي اسلام است. اينگونه سخنان بههيچ عنوان مليگرايي نيست، كساني كه عنوان مليگرايي بر خود گذاشتند به نام ايران در پشت جبهه با دشمنان ملت ايران همكاري و همدستي ميكردند.رئيسجمهور همچنين دولت نهم و دهم را دينيترين دولت ها بعد از انقلاب ميداند: «اين دولت بالاترين فداكاري را براي اسلام نابي كه در سرزمين ايران منتشر ميشود، بهكار ميگيرد. بالاترين ادبيات ديني در همه مجامع داخلي و خارجي از سوي اين دولت استفاده شده و همواره روي آرمانها و ارزشهاي اسلامي و اخلاقي ملت ايران نه نژاد ايراني پافشاري كرده است.»از همه مهمتر ، با توجه به فرمايشات مقام معظم رهبري نيز، توهم رسانه شخصي آقاي هاشمي رفسنجاني و ترفند سياسي هواداران او در القاي نقش آفريني مخالفان رئيسمجمع تشخيص بهعنوان مكتب ايراني نمايانتر ميشود: «دولتمردان فعلي حرف حق و حرف نظام و حرف انقلاب را ميزنند و جاي نگراني نيست... من با طرح مكتب ايراني مخالفم ولي برداشتم اين نيست كه منظور آنها مقابل قرار دادن ايرانيت در مقابل اسلاميت باشد.» (بهنقل از حجتالاسلام والمسلمين اسلاميان عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم)
2- سال گذشته در جريان فتنه 88 كه جمع كثيري از خواص و مديران ارشد سابق جمهوري اسلامي در برابر آن سكوت كردند بسياري از فتنهگران شعار «جمهوري ايراني» رادر مقابل «جمهوري اسلامي» قرار دادند اما از پاسخهاي آتشين آقاي هاشمي رفسنجاني كه خود را استوانه نظام جمهوري اسلامي ميداند خبري نبود. در روز پيش از انتخابات دهم رياست جمهوري، هاشمي رفسنجاني كه طراحي «نه به احمدينژاد به هر قيمت» را شكست خورده ميديد در نامهاي سرگشاده و بدون سلام به رهبر معظم انقلاب اسلامي از بيل و پيل و آتش و اغتشاشات سخن گفت. تهديد ناشيانه رهبر انقلاب به گفته علي هاشمي برادرزاده اكبر هاشمي رفسنجاني بسيار تند بود و براي موجشكني آراي 40 ميليوني مردم طراحي شده بود.
روز 23 خرداد ميرحسين موسوي مجمع تشخيص مصلحت و اكبر هاشمي را مهمترين و بهترين تكيهگاه خود دانست و بيانيه معروف «تسليم صحنهآرايي خطرناك نميشوم» را دقايقي بعد از جلسه با تكيهگاهش نوشت.هاشمي رفسنجاني در كنار همه حرفهاي گفته و نگفتهاش بيانيهاي در لزوم ابطال انتخابات و تودهني به 40 ميليون (ايراني) و تشكيل حكميت (زير بار بدعتهاي غيرقانوني نميروم) دارد كه هيچگاه منتشر نشد.
فرزندان آقاي هاشمي رفسنجاني مهمترين ليدرهاي در صحنه و پشت صحنه اغتشاشات خياباني بودند كه يكي هميشه براي ساندويچ خوردن و خريد روسري مشكي در ميان اغتشاشگران حاضر ميشد و ديگري پس از آتشافروزيهاي خرداد 88 و دستگيري اطرافيانش با مأموريت چند هزار پوندي دانشگاه آزاد به همراه اسناد سري و محرمانه نظام به لندن رفت و به قول پدرش خيالش از بابت پروندهاش راحت است.
يك ماه پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و در اوج فتنه 88 هاشمي تمام نفراتش را در نمازجمعه 26 تير رديف كرد و با موسوي و كروبي تماس گرفت و گفت كه به نمازجمعه بيايند. او در حالي كه مهدي را به جايگاه خبرنگاران فرستاده بود و در ميان شعارهاي «هاشمي، هاشمي سكوت كني خائني» هواداران موسوي خواستار آزادي فتنهگران، تشكيل حكميت و دلجويي از خودش شد!
چند ماه بعد و در 16 آذر 1388 هاشمي رفسنجاني در تالار آينه آستان قدس رضوي سخن ميگويد و پس از دفاع جانانه از فرزند فرارياش از اين طرف و آن طرف ميگويد و سپاه و بسيج و نيروهاي انتظامي را در مقابل تحصيلكردگان و دكترها و مهندسها قرار ميدهد!
روز عاشوراي 88 كه حرمت اباعبدالله الحسين توسط منافقين، بهاييها و هواداران موسوي شكسته ميشود هاشمي به روايت فائزه كه خود در صحنه حرمتشكنيها حضور داشته گوش ميدهد و سكوت را ترجيح ميدهد. هاشمي رفسنجاني در همه سكوتها و گفتههايش در دو سال اخير اگرچه كوشيده تا چهرهاي ميانه و غيرافراطي را از خود به نمايش بگذارد اما شعارهاي مردم مسلمان ، انقلابي ، مظلوم و داغديده ايران در 9 دي 1388، 22 بهمن 1388 و 1389 و تشييع شهيد صانع ژاله نشان ميدهد كه متأسفانه شايد سخن برخي مبني بر انتساب عنوان تكيهگاه فتنه به جناب آقاي هاشمي چندان دور از ذهن نباشد.
3- هفته گذشته بخشهايي از مذاكرات هيأت مؤسس دانشگاه آزاد به رياست حجتالاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني در رسانهها منتشر شد. روزنامه ايران هم پس از انتشار مطلب در ديگر نشريات و خبرگزاري ها ، بنا بر رسالت مطبوعاتياش تيتر «سخنان عجيب هاشمي رفسنجاني درباره ولايت فقيه» را برگزيد. هاشمي رفسنجاني در اين جلسه كه درباره وقف اموال اين دانشگاه برپا شده بود، از امكان رسيدن روزي كه نظام، ولايت فقيه نداشته باشد، سخن گفته بود.
انتشار اين سخنان عجيب كه پشت پرده اقدامات هاشمي رفسنجاني در فتنه 88 را نمايان ميساخت، گرچه مورد استقبال گسترده خوانندگان قرار گرفت اما برخي محافل خاص در يك تصور و برداشت اشتباه، انتشار اين سخنان را مضر خواندند.
اين در حالي است كه اينگونه اظهار نظرها در خانواده آقاي هاشمي رفسنجاني مسبوق به سابقه است. اظهارات مهديهاشمي در سال 83 كه اگر پدرم رئيسجمهور شود اختيارات وليفقيه را محدود ميكند ؛ اظهارات فائزه هاشمي در حاشيه اغتشاشات 25 بهمن كه هتاكانه رهبر انقلاب را مورد خطاب قرار ميداد و در نهايت مصاحبهاي كه محمد هاشمي رئيس دفتر آقاي اكبر هاشمي رفسنجاني دارد و روزنامه ايران به خاطر شدت حرمت شكني هيچگاه آنرا منتشر نكرد.
اگرچه روزنامه ايران نيز متأسف است كه سير شخصيتي همچون هاشمي رفسنجاني به نقطهاي ميرسد كه براي موروثي كردن سرمايه 250 هزار ميلياردي دانشگاه آزاد از نظام بدون ولايت فقيه سخن بگويد اما بايد به اين محافل خاص يادآوري كرد كه اگر انتشار اين سخنان كه پيش از «ايران» در دهها رسانه منتشر شده بود، قابل تقبيح باشد، بايد هزاران برابر گوينده اين سخنان عجيب مورد اعتراض و تنبيه قرار گيرد نه اين كه آن ضربالمثلهاي معروف درباره «بستن سنگ» و «گرفتن يقه مالباخته»به اذهان عمومي متبادر شود.
4- در نهايت رسانه و حاميان آقاي هاشمي رفسنجاني ميكوشند انتقادات گسترده در روزهاي اخير را به يك گروه محدود و خيالي نسبت دهند و در اين راستا سايت شخصي اكبر هاشمي رفسنجاني كه از سوي وزارت ارشاد به عنوان يك سايت بيهويت معرفي شده، ميدانداري ميكند اما آقاي هاشمي رفسنجاني، خانواده و رسانههاي وابستهاش احتمالاً تاكنون بايد فهميده باشند كه منشأ انتقادات عملكرد رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است نه توهمات يادداشت نويسان سايت آقاي هاشمي رفسنجاني!