به گزارش فارس، «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی»، در مقالهای به قلم «نوری کستینگ» و «برندون فایت»، مینویسد: چین و روسیه از یک طرف شرکای تجاری ایران به شمار میروند و از سوی دیگر به عنوان قدرتهای بزرگ جهان و اعضای دائمی شورای امنیت نقش مهمی در شکلدهی به تحریمات و دیگر اقدامات بینالمللی در واکنش به برنامه هستهای ایران ایفا میکنند. چین در بخش انرژی به ایران وابسته است، اما آمریکا قصد دارد با پررنگ کردن رقابت ایران و روسیه در بخش انرژی روسیه را به سمت غرب بکشاند.
* چین و روسیه از جهات بسیار مهمترین نقش را در رقابت راهبردی ایران و آمریکا دارند
چین و روسیه از بازیگران مهم رقابت راهبردی ایران و آمریکا هستند. این دو قدرت بزرگ جهانی و عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل نقش مهمی در شکل بخشیدن به تحریمات و دیگر اقدامات بینالمللی در واکنش به برنامه هستهای ایران ایفا میکنند. در عین حال هر دو از شرکای تجاری ایران هستند، هر دو اسلحه صادر میکنند، و از وارد کنندگان اصلی نفت ایران هستند و هم چین و هم روسیه منافع زیادی در سرمایهگذاری در بخش نفت ایران دارند.
* چین و روسیه تنها تحریماتی را اجرا میکنند که در قطعنامههای شورای امنیت آمده
این نقش مهم به هر دو کشور انگیزههای متفاوتی برای برخورد با آمریکا و ایران میبخشد. این مسئله که روسیه روابط تجاری کمتری با آمریکا دارد و فنآوری هستهای را اصلاً روسیه به ایران صادر کرده، اما دلایل بیشتری برای نگرانی درباره برنامه ساخت سلاح هستهای در ایران دارد، انگیزهها را پیچیدهتر میسازد. چین یکی از شرکای تجاری مهم آمریکاست، اما در عین حال رقابت روزافزونی برای قدرت و نفوذ بیشتر در آسیا با آمریکا دارد. با این توضیحات مشخص میشود که چرا موضع رسمی هم چین و هم روسیه این است که تنها تحریماتی را بر ایران اعمال میکنند که در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل ذکر شده و تحریمات دیگر را که جدای از موارد قانوناً مشخص شده است به اجرا درنمیآورند.
* چین و روسیه در ارتباط با ایران و آمریکا منافع نسبتاً مشترکی دارند
تفسیر آنها از تحریمات سازمان ملل تاکنون این بوده که باید محدودیتهایی جدی برای فروش تسلیحات جدید مهم به ایران قائل شوند، اما در آینده امکان فروش چنین تسلیحاتی به ایران را دارند. هر دو کشور میکوشند با اجتناب از متعهد شدن به دیگری منافعی را که از رقابت فعلی به دست میآورند به حداکثر برسانند.
نفع هر دو کشور در جلوگیری از خصومت آشکار یا دستکم عقب انداختن آن هستند، چون میدانند چنین خصومتی تعادل را بر هم میزند، و هرگونه درگیری میتواند روی اقتصادهایشان تأثیر منفی داشته باشد. بنابراین، چین و روسیه در پی این هستند که با حمایت از همدیگر موضعشان را پیش ببرند، و در عین حال بهای دیپلماتیک اقداماتشان را به حداقل برسانند. اخیراً، چین محتاطانه به سمت ایران متمایل شده، و روسیه محتاطانه به غرب گراییده است. اما چین این اواخر در برخورد با ایران نیز جانب احتیاط را رعایت کرده، و روسیه کوشیده از مسئله ایران برای مستحکم کردن روابطش با آمریکا استفاده کند.
* چین تاکنون هم ایران را راضی نگاه داشته و هم تا حدی آمریکا را
آمریکا برای فشار وارد آوردن بر ایران به منظور پایان دادن به برنامه تسلیحات هستهای و محدود کردن انتقال تسلیحات نیازمند حمایت چین است. ایران هم سعی دارد چین را قانع کند تا به عنوان همپیمانی غیرغربی در مقابل آنچه ایران تلاشهای آمریکایی برای "دیکته" کردن رفتارهای مشخص به چین میداند از خود مقاومت نشان دهد.
ایران همچنین میکوشد با معرفی خود به عنوان منبع امن و متعهد انرژی برای یک قرن رشد چین، حمایت چین را جلب کند. رقابت ایران و آمریکا برای نفوذ بر چین و روسیه به گسترش هستهای و تحریمات، تجارت و سرمایهگذاری در بخش انرژی، فروش تسلیحات، و موضع هر کشور در برخورد با افغانستان آسیای مرکزی بستگی دارد. چین تا به اینجا موفق شده روابطی مثبت و تا حدی کنترل شده با آمریکا و ایران داشته باشد، به این شکل که از هر دو به شکل گزینشی حمایت کرده است. چین مایل است رقابت آمریکا و ایران را تبدیل به فرصتی برای گسترش نفوذ خود و آزمایش مرزهای قلمرو بینالمللی آمریکا کند.
* روسیه بر خلاف چین منافع گوناگونی در ایران دارد
چین طوری محاسبه شده عمل میکند که هم از منافع رقابت ایران آمریکا برخوردار شود و هم بهای حمایت از هر دو طرف را تا حد امکان کاهش دهد. اما بر خلاف چین که مهمترین منفعتش در ایران حفظ امنیت انرژی چین است، روسیه منافع گوناگونی در ایران دارد که هیچکدام در راهبرد جهانی روسیه نقش محوری ندارند. رویکرد روسیه نسبت به ایران هم گستردهتر از رویکرد چین است و هم انعطافپذیرتر از آن، و آمریکا و ایران برای هر مسئله جداگانهای بر سر حمایت روسیه با هم رقابت دارند. مهمترین حوزههای رقابت شامل گسترش هستهای و تحریمات، تجارت و مبادلات انرژی، فنآوری هستهای، فروش زیرساختها، فروش تسلیحات، و نفوذ در خلیج فارس و خاورمیانه به طور کلی است.
* روسیه هم با حمله نظامی به ایران مخالفت کرد و هم با تحریمات بیشتر
روسیه از قدیمالایام یکی از کمکرسانان مهم به زیرساخت هستهای ایران و ظرفیت تسلیحات متعارف این کشور بوده است. اما روابط بین این دو کشور تحت تأثیر رقابت شدت یافته ایران با غرب و روابط گرم پیشین روسیه با آمریکا بعد از پیروزی نخست اوباما و اجرای سیاست "بازسازی روابط" با روسیه در دولت او در سال 2009 بوده است. روسیه از راههای بسیاری با آمریکا همکاری داشته، اما کنارهگیری مسکو از تهران را نباید تغییری کلی در سیاست روسیه دانست. روسیه موضع خود نسبت به آمریکا را مستحکمتر ساخته است. روسیه با حمله نظامی به ایران مخالفت کرده و تمایلی به حمایت از تحریمات بیشتر، فراتر از تحریمات قطعنامه 1929 شورای امنیت، که در ژوئن 2010 منتشر شد، نداشته است.
* روسیه میخواهد نقش میانجی ایران و غرب را به عهده داشته باشد
نقش روسیه در رقابت تحت تأثیر چشمانداز متغیر سیاسی در خاورمیانه، به ویژه آینده نامشخص متحد سوری، بشار اسد، نیز بوده است. روسیه با همکاری محدود با غرب، در عین حمایت از رویکردی ملایمتر نسبت به ایران، موضع خود به عنوان میانجی را تثبیت میکند تا بتواند منافع خود را پیش ببرد.
* برای روسیه و چین منافع حمایت از ایران در یک کفه و منافع ارتباط با آمریکا در کفه دیگر است
پیوندهایی که چین و روسیه با ایران دارند عمدتاً بر اساس ارزیابی هر کدام از این دو کشور از منابع اقتصادی و نمادین روابطشان با ایران به نسبت این خطر است که حمایتشان از تهران به بهای از دست رفتن رابطی ارزشمندتر با آمریکا تمام شود. هم چین و هم روسیه میکوشند که از آب گلآلود رقابت ایران و آمریکا منافع سیاسی و اقتصادی به دست آورند، اما حواسشان به این مسئله هست که در متن منافع راهبردی گسترده چین و روسیه، ایران تنها مجموعه محدودی از انگیزهها را در اختیارشان میگذارد.
* آمریکا برای منزوی کردن ایران باید روسیه و چین را همراه سازد
رهبران مسکو و پکن بر نفوذ، امنیت و منافع اقتصادی حکومتهایشان تمرکز دارند، و روابط بینالمللی را از این موضع دنبال میکنند. در حال حاضر، فشار خارجی از جانب آمریکا و متحدانش نمیتواند چین یا روسیه را راضی به گذشتن از رابطه با ایران کند، و این دو کشور روابط با ایران را اهرم فشارشان در برخورد با آمریکا، و همچنین کشورهای اروپایی و کشورهای عربی خلیج فارس میدانند.
اگر آمریکا بخواهد در منزوی ساختن ایران موفقتر عمل کند، باید هر دو کشور را قانع کند که ایران بیش از آنچه تصور میکنند تهدید کننده منافع فردی آنهاست؛ بایستی از کشورهای عربی خلیج فارس و دیگر قدرتها کمک بگیرد تا بر چین و روسیه نفوذ پیدا کنند، و همچنین مجموعه جذابتری از انگیزهها را برای تشویق چین و روسیه به همکاری به آنها ارائه دهد.
* چین در ظاهر از تحریمات حمایت و در عمل آنها را ریشخند کرده
چین نقش مهمی در تعیین موفقیت آمریکا برای منزوی ساختن ایران دارد و یکی از بازیگران پراهمیت در رقابت ایران-آمریکاست. تلاش برای جلب حمایت چین بسته به مسائلی چون گسترش هستهای و تحریمات، تجارت و سرمایهگذاری بخش انرژی، و فروش تسلیحات است. ایران میکوشد با معرفی خود به عنوان منبع امن و متعهد انرژی برای یک قرن رشد چین، حمایت چین را جلب کند. چین توانسته علیرغم فشار مداوم آمریکا، روابط مثبت، و البته کنترل شدهای را هم با آمریکا و هم با ایران داشته باشد، به این ترتیب که از لحاظ دیپلماتیک از تحریمات هستهای/تسلیحاتی علیه ایران حمایت کرده و در عمل این تحریمات را به استهزاء گرفته است.
* روسیه میخواهد هم از منافع ارتباط با ایران بهره برد و هم منافع ارتباط با آمریکا
آمریکا و ایران در مورد هر مسئله جداگانهای در جلب حمایت روسیه با هم رقابت دارند. روسیه ایران را تهدیدی امنیتی به شمار نمیآورد و به منابع انرژی ایران نیز متکی نیست؛ بلکه رقیب ایران در بخش انرژی است. روسیه مثل چین یک منفعت اصلی در ایران ندارد، بلکه منافع چندی در ایران دارد که هیچکدام در راهبرد جهانی روسیه نقش محوری ندارد. پیوندهای روسیه با ایران در زمینه فنآوری هستهای و فروش زیرساختها، فروش تسلیحات، و نفوذ در خلیج فارس و خاورمیانه است. روسیه مکرراً کوشیده که در عرصه بیالمللی خودش را قدرتی میانجی معرفی کند تا بهترین موضع ممکن را در رقابت ایران و آمریکا به دست آورد، و در عین حال کوشیده از منافع همکاری گزینشی با هر دو طرف نیز بیبهره نماند.
آمریکا چه سیاستی در پیش بگیرد؟
* آمریکا باید روسیه را به قطع حمایت از ایران و نزدیکی به غرب وسوسه کند
منفعت بزرگ آمریکا در دور کردن روسیه از ایران و نزدیک کردنش به ائتلاف غرب است. ایران بدون حمایت روسیه، نه تنها حامی دیپلماتیکش را از دست میدهد، بلکه از دسترسی به تسلیحات و حمایت فنی از زیرساخت هستهای فعلیاش نیز محروم میشود. روابط ایران-روسیه بر اساس فرصتطلبی دوجانبه بنا شده است. آمریکا باید همچنان بر منافع مادی و دیپلماتیک همکاری با غرب تأکید کند و در عین حال بهای همکاری با ایران را در نظر روسیه برجستهتر سازد.
آمریکا بایستی این سیاستها را برای دور کردن روسیه از ایران و متمایل کردنش به غرب در پیش بگیرد:
* آمریکا دوست دارد روسیه بترسد شریک تجاریاش اسرائیل را از دست بدهد
تشویق روسیه به برقراری پیوندهای بیشتر با اسرائیل. درست است که تجارت روزافزون روسیه با اسرائیل مانع رساندن فنآوری موشکی روسیه به سوریه نشد، اما همین مسئله عامل لغو قرارداد موشکهای اس-300 بود. اسرائیل فروش فنآوری "یوایوی" به روسیه را آغاز کرده، فنآوری مهمی برای حفظ امنیت خطوط لوله انرژی در روسیه. هرچه روابط تجاری روسیه-اسرائیل بیشتر میشود، روسها بیشتر تردید میکنند که با فرستادن فنآوری تسلیحات پیشرفته برای دشمن اسرائیل، این شریک تجاری مهم را از دست بدهند. قطعاً فشار دوجانبه باعث توقف فروش تسلیحات به ایران نخواهد شد، اما تأثیر مهمی بر روابط خواهد داشت و موجب کاهش کمیت و کیفیت قراردادهای آینده خواهد شد.
* آمریکا میکوشد روسیه را با ترفندهای مختلف به غرب نزدیک و از ایران دور سازد
منزوی ساختن ایران با ادغام هرچه بیشتر روسیه در دنیای غرب. ایران ترجیح میدهد روسیه دنیا را از دریچه دوگانگی کشورهای غربی و غیرغربی تماشا کند. آمریکا باید برای منزوی ساختن ایران و ادغام هرچه بیشتر روسیه در ساختار فعلی غرب، همچنان از توافقات دوجانبه و نهادهایی که پس از اجرای سیاست "بازسازی روابط با روسیه" در سال 2009 پا گرفته حمایت کند.
* آمریکا میخواهد در ازای حمایت روسیه، روسیه را پیروز رقابت انرژی با ایران کند
سوءاستفاده از رقابت انرژی ایران-روسیه. ایران و روسیه در تهیه انرژی برای اروپا با هم رقابت دارند. آمریکا و اروپا باید از این رقابت سوءاستفاده کنند، به این ترتیب که در ازای کمک مسکو برای منزوی ساختن ایران، خرید نفت و گاز از روسیه را در اولویت قرار دهند. از دید تجاری، این رویکرد میتواند مزایای مضاعفی برای روسیه به همراه آورد، زیرا محدود ساختن توانایی ایران در صادرات نفت بر صنعت نفت روسیه تأثیر مثبتی خواهد داشت و با افزایش قیمت جهانی نفت درآمدهای روسیه را بالا میبرد.
روسیه برنامه کار خودش را دارد و رقابت روزافزونش با غرب را نباید تغییر کلی دیدگاه روسیه تعبیر کرد. در نتیجه، روسیه برای مخالفت با ایران هستهای دلایل خود را دارد. روسیه، بر خلاف چین، نیازی به انرژی ایران ندارد، و اتفاقاً در زمینه تهیه انرژی اروپا رقیب ایران است. همین رقابت فرصتهای بیشتری برای همکاری بیشتر روسیه با غرب و ادغامش در دنیای غرب به وجود میآورد