به گزارش فارس، «کریستین ساینس مانیتور» در مقالهای نوشته «هاوارد لافرانچی» از پنج چالش بزرگ در سیاست خارجی دور دوم اوباما در قبال آسیا نام برده و مهمترین آنها را برخورد وی با مسئله هستهای ایران میداند؛ موضوعی که منشأ اصلی اختلافات بین اوباما و نتانیاهو است. تقابل واشینگن با موسکو و پکن نیز از جمله موانعی است که اوباما باید در دور دوم ریاستجمهوریاش از آنها عبور کند.
* برنامه هستهای ایران بزرگترین چالش پیش روی اوباما در سیاست خارجی دور دوم ریاستجمهوری وی است
اوباما قرار است ماه ژانویه سال آینده در کنگره آمریکا بار دیگر سوگند یاد کند. تا آن زمان احتمالاً آمریکا با جنگ دیگری در خاورمیانه فاصله زیادی نخواهد داشت: این بار بر سر برنامه هستهای ایران. برنامه غنیسازی ایران مهمترین نمونه از تهدیدهایی است که سیاست خارجی اوباما با آنها مواجه است. برخی از این تهدیدات، منتظر معارفه رسمی رئیسجمهور نمیمانند. اما برخی دیگر، مثل استفاده از پهبادها و یا خطر گرم شدن زمین، باید در طول دوره دوم مورد توجه بیشتر اوباما قرار بگیرند.
اوباما در چهار سال آینده با پنج موضوع بسیار مهم خارجی مواجه خواهد بود:
1- مسئله ایران
اگر در آمریکا از «معامله بزرگ» سخن بگویید، اکثر افرادی که سیاستهای واشینگتن را دنبال میکنند فوراً به مسائل داخلی فکر میکنند و به ویژه این که اوباما برای جلوگیری از وقوع «صخره مالی» در آمریکا تلاش خواهد کرد تا جمهوریخواهان را متقاعد کند از کاهش بودجه و افزایش مالیات جلوگیری نماید.
* موضوع اول پیش روی اوباما مسئله برنامه هستهای ایران است
اما معامله بزرگ دیگری هم وجود دارد که رسیدن به آن بسیار دشوار است و آن توافق بین واشینگتن و تهران است که مطمئناً تهدید برنامه هستهای ایران را از بین خواهد برد و از رسیدن این کشور به سلاح هستهای جلوگیری خواهد کرد. در عوض، آمریکا هم تحریمهای شدید اقتصادی خود را علیه این کشور لغو کند و شاید روابط با ایران را به حال عادی برگرداند.
* رسیدن به توافقات کوتاهمدت بین آمریکا و ایران آنقدر دشوار است که به معامله بزرگ بین دو کشور حتی فکر هم نمیتوان کرد
اما رسیدن به این معامله بزرگ در کوتاهمدت به هیچ وجه ممکن نیست؛ اکثر متخصصین خاورمیانه هم معتقدند مراحل میانی پیش از رسیدن به این توافق دستخوش چالشهای بسیاری خواهند بود. مذاکرات متوقف شده بینالمللی با حضور آمریکا و ایران، به احتمال زیاد پس از معارفه رسمی اوباما ادامه خواهد یافت؛ به ویژه با توجه به مشکلات شدیدی که تحریمهای بینالمللی برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است.
* اوباما باید بلافاصله پس از گذر از هیاهوی انتخابات فکری به حال مسئله هستهای ایران کند
هر راهحل کوتاهمدتی در شرایط کنونی بر خطرناکترین ابعاد برنامه هستهای ایران تمرکز خواهد کرد؛ اما بعید است قبل از آن که اسرائیل به این نتیجه برسد که ایران در غنیسازی اورانیوم از «خط قرمز» عبور کرده است (به نظر برخی محققین بهار یا تابستان سال آینده)، تهران و واشنگتن بتوانند به توافقی با یکدیگر دست پیدا کنند. چند هفته پس از معارفه اوباما، مسئله هستهای ایران ممکن است تنشهای جدیدی را ایجاد نماید و دوباره صحبت از پیامدهای جنگی دیگر در خاورمیانه را واشنگتن آغاز کند.
2- مسئله سوریه
برخی متخصصین خاورمیانه معتقدند پس از گذر از دوره انتخابات، اوباما به نفع شورشیان در سوریه و علیه اسد موضعگیری و از آنها حمایت بیشتری خواهد کرد. فرضیه این تحلیلگران این است که اوباما اگرچه تلاش خود را متوجه پیروزی دوباره در انتخابات کرده است؛ اما همچنین متوجه شده که جنگ داخلی سوریه به کشورهای مجاور هم سرایت کرده و دارد خطرناکترین منطقه جهان را به سمت بیثباتی بیشتر سوق میدهد.
* آمریکا هنوز تصمیم به کمک مستقیم نظامی به شورشیان سوریه نگرفته است
با این حال، ظاهراً کاخ سفید همچنان نسبت به تأمین سلاحهای آمریکایی برای شورشیان بیمیل است. دولت اوباما تا کنون دخالت خود در سوریه را به همکاری با گروههای سیاسی مخالف در سوریه که وارد جنگ نشدهاند محدود کرده و از شورشیان مسلح هم فقط با ارائه امکانات غیر کشنده نظیر تجهیزات ارتباطی حمایت کرده است. واشنگتن نگران است که این سلاحها ممکن است به دست اسلامگراهای افراطیای بیفتد که به نظر میرسد تعداد و نفوذشان بین شورشیان روز به روز افزایش پیدا میکند. با این حال، برخی تحلیلگران میگویند اوباما برای نفوذ در بین شورشیان باید رو به سیاست همکاری علنی با آنها بیاورد. در غیر این صورت، سوریه ممکن است کاملاً به دست اسلامگراها بیفتد.
* آمریکا با اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه مخالف است
آمریکا در گذشته هم با متحدانش در ناتو از جمله ترکیه درباره اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز تمام یا بخشی از سوریه مذاکره کرده؛ اما خود با این اقدام مخالفت میکند. برخی متخصصین اشاره میکنند که پنتاگون با دخالت در لیبی هم که شامل اعلام منطقه پرواز ممنوع از جانب ناتو بود، مخالفت کرده بود؛ هرچند اعضای ناتو هم به این اقدام رأی مثبت ندادند.
3- افغانستان و پاکستان
مسئلهای که اوباما در این دو کشور با آن مواجه است این است که باید حضور نظامی آمریکا در افغانستان را تا پایان 2014 (بنا به توافق شرکایش در ناتو) کاهش دهد و در عین حال پاکستان بحرانزده را متقاعد کند که واشینگتن قرار نیست منطقه را به حال خود رها نماید.
* با کاهش حضور آمریکا در افغانستان، رقابت بر سر حمایت از گروهکهای تروریستی در این کشور بین پاکستان و هند بالا خواهد گرفت
آمریکا بسیار مشتاق است ببیند که پاکستان استراتژی بلندمدت خود را در پناه دادن و حتی حمایت از طالبان به عنوان عامل نفوذی در افغانستان رها کند. اما به نظر میرسد پاکستان میخواهد صبر کند و ببیند آیا رقیب اصلیاش هند با کاهش نفوذ آمریکا در افغانستان، از طریق پناه دادن به گروهکها جای پای خود را در این کشور محکمتر خواهد کرد یا خیر.
* درباره خروج آمریکا از افغانستان سؤالات بیپاسخ زیادی وجود دارد
برخی از سؤالاتی که در روابط بین آمریکا و افغانستان مطرح است این که: آیا نیروهای افغان پس از سال 2014 برای به عهده گرفتن تأمین امنیت کشورشان آماده خواهند بود؟ آیا روابط آمریکا و طالبان که هنوز رسماً آغاز نشده، در آینده شروع خواهد شد و پیامدی در پی خواهد داشت؟ بر سر فوایدی که مردم افغانستان از جمله زنان و دختران در زمینه تحصیلات، بهداشت و جایگاه اجتماعی در طول حضور بلندمدت آمریکا بردهاند چه خواهد آمد؟
4- چین و روسیه
اوباما یک کار را مسلماً انجام نخواهد داد و آن این که در تاریخ 21 ژانویه، چین را یک «سوءاستفادهچی ارز» معرفی کند؛ کاری که میت رامنی جمهوریخواه قول داده بود در همان روز اول ریاستجمهوریاش انجام دهد. اما به اعتقاد برخی تحلیلگران امور آسیا، روابط کلی آمریکا با چین احتمالاً در دور دوم اوباما رو به زوال خواهد رفت؛ همانطور که روابط واشینگتن با یکی دیگر از قدرتهای جهان یعنی روسیه هم رو به وخامت دارد.
* بیاعتمادی چین به اهداف اوباما از حضور در آسیا و به ویژه دخالت واشنگتن در مناقشات بر سر دریای «چین جنوبی»
چین که در حال گذار از تغییری نادر در رهبری خود است، اعتمادی نسبت به اهداف اوباما از «تمرکز» بر آسیا ندارد. پکن ورود آمریکا به اختلافاتش با همسایهها را دخالت واشینگتن در امور منطقه میداند. چین که به یکی از قدرتهای دنیا تبدیل شده است، تمایل دارد مناقشاتش با کشورهای کوچکتر را به شکل دو جانبه حل کند و بتواند بر مناطق مورد مناقشه ادعای مالکیت کند.
این کشور اعتقادی به موضع آمریکا ندارد؛ این موضع که مناقشات عمدتاً درباره دریای «چین جنوبی»، باید با حضور چندین کشور حل شود تا مدعیهای کوچکتر هم بتوانند با همکاری یکدیگر در مقابل چین بایستند. به علاوه، چین مشاهده میکند که اوباما برای تقویت روابط با متحدان و شرکای بلندمدت پکن در منطقه از جمله ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین و استرالیا طرحریزی میکند تا بتواند قدرت چین را مهار کند؛ هرچند واشینگتن اتخاذ این سیاست را انکار میکند.
* سفر اوباما به آسیا و به ویژه حضور وی در میانمار به هیچ وجه به مذاق پکن خوش نخواهد آمد
چین درباره حمایت دولت اوباما از پیشرفتهای به اصطلاح دموکراتیک در همسایههایش نیز مشکوک است. این بیاعتمادی زمانی افزایش خواهد یافت که اوباما در قالب سفر خود به جنوب شرق آسیا در اواخر ماه نوامبر (به عنوان اولین رئیسجمهور آمریکا) به میانمار سفر میکند.
اوباما در قالب سفری که آن را «تور تمرکز آسیا» نامیده است، در نشست اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسهآن) در کامبوج شرکت خواهد کرد و به تایلند هم سری میزند. اما توقف اوباما در میانمار به معنای جشن گرفتن پایان دیکتاتوری نظامی (و اتحاد با چین) در این کشور و تبدیل این کشور به یک نظام دموکراتیک است؛ اقدامی که تحلیلگران مسائل چین معتقدند پکن آن را تحریکبرانگیز تلقی خواهد کرد.
* با روی کار آمدن پوتین دیگر نمیتوان برای روابط آمریکا و روسیه آینده روشنی را تصور کرد
درباره روسیه هم ممکن نیست اوباما بتواند همان روابط مثبتی را که با دیمیتری مدودف رئیسجمهور سابق این کشور داشت، با ولادیمیر پوتین که ماه مارس دوباره به سمت ریاستجمهوری بازگشت برقرار کند. اوباما در دوره اول خود توانست روابط آمریکا را با روسیه تحت رهبری مدودف «ریست» کند و بسیاری از متخصصین این دستآورد را بزرگترین موفقیت سیاست خارجی اوباما میدانستند.
اما اکنون به نظر میرسد روسیه به رهبری پوتین دارد بیشتر و بیشتر به سمت ضدیت با آمریکا پیش میرود. اختلافنظر شدید و بیاعتمادی دو طرف به یکدیگر در مسئله سوریه هم میتواند به سردتر شدن روابط دو کشور منجر شود.
5- درگیری اسرائیل و فلسطین
یک رئیسجمهور جوان و خوشبین (و شاید سادهلوح) در آغاز دوره اول ریاستجمهوریاش در هیاهوی کاخ سفید هدف نهایی دیپلماسی آمریکا را اینگونه معرفی کرد: توافقنامه صلح بین اسرائیلیها و فلسطینیها. اما انتظار نداشته باشید همان رئیسجمهور دوره دوم خود را هم همینگونه آغاز کند. دولت اوباما از همین الآن اعلام کرده در صورتی که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در اواخر نوامبر از برنامه خود برای بالا بردن جایگاه «کشور فلسطین» در مجمع عمومی سازمان ملل دست بر ندارد، واشینگتن علیه فلسطینیان اقدام خواهد کرد.
به علاوه، مدتی است در فلسطین اشغالی تبلیغات انتخاباتی آغاز شده و این تبلیغات با انتخابات 22 ژانویه، یک روز بعد از معارفه اوباما، به اوج خود میرسد؛ بنابراین روزهای اول ریاستجمهوری اوباما برای پیادهسازی طرح روند صلح زمان مناسبی به نظر نمیآید.
* در صورت روی کار آمدن دوباره نتانیاهو، روابط آمریکا و اسرائیل با تنشهای جدیدی بر سر مسئله هستهای ایران مواجه خواهد شد
پیروز این انتخابات احتمالاً بنیامین نتانیاهو خواهد بود. اما احتمال آن که نتانیاهو در دور دوم خود تصمیم بگیرد (در صورت ضروری دانستن) در اواخر همان سال به تأسیسات هستهای ایران حمله کند بسیار بیشتر از آن است که بخواهد مطابق میل اوباما با فلسطینیان مذاکره نماید. اگر همانگونه که پیشبینی میشود، نتانیاهو در انتخابات پیروز شود، وی و اوباما علاوه بر روابط نامساعد کنونی، با تنشهای بیشتری هم مواجه خواهند شد. روابط آمریکا و اسرائیل هم که به ادعای رهبران دو طرف گسستنی نیست، درباره برخورد با ایران آزمایش بسیار بزرگی را در پیش خواهد داشت.