خبرگزاري آسوشيتدپرس در حالي مدعي شد
كه ايران در تلاش براي ساخت بمب اتمي با قدرت انفجاري سه برابري نسبت به انفجارهاي
هيروشيماست كه روزنامه گاردين اين ادعا را مضحك دانست.
خبرگزاري آمريكايي آسوشيتدپرس چند روز قبل با استناد به نمودارهايي كه هيچ نشاني
دال بر معتبر بودن آن وجود ندارد و در آستانه دور ديگري از نشست هاي شوراي حكام
آژانس بين المللي انرژي اتمي در گزارشي از وين با استناد به نمودارهايي كه مي گويد
«مقامات يك كشور منتقد برنامه اتمي ايران» در اختيارش قرار داده اند و همچون گذشته
خواسته اند نامشان فاش نشود، مدعي شد دانشمندان ايراني شبيه سازي هايي كامپيوتري از
يك سلاح هسته اي را به اجرا درآورده اند كه قدرت انفجاري آن سه برابر انفجارهاي
اتمي هيروشيماست.
آسوشيتدپرس افزود: آژانس بين المللي انرژي اتمي سال گذشته در گزارش خود اشاره كرد
كه نمودارهايي را به دست آورده كه نشان مي دهد ايران به محاسبات انفجارهاي اتمي
پرداخته است و مدعي شد كه اين نمودار از همان نمودارهاي آژانس است.
«گيل تودور» سخنگوي آژانس در اين باره اظهارنظري نكرد اما فريدون عباسي، رئيس
سازمان انرژي اتمي در حاشيه دومين سالگرد شهادت شهيد شهرياري درباره گزارش مذكور به
خبرنگار ايسنا گفت: اين گزارش ها و اخبار صحت ندارد.
در عين حال بولتن دانشمندان اتمي آمريكا در گزارشي به تحليل نموداري پرداخت كه
خبرگزاري آسوشيتدپرس آن را دليل بر ادعاي تسليحاتي بودن برنامه هسته اي ايران معرفي
كرده بود و در مقاله اي به قلم دو دانشمند به نام هاي يوسف بات و فرنك دالنوكي ورس
نوشت: «نموداري كه در هفته گذشته توسط آسوشيتدپرس منتشر شد، چيزي جز يك تحليل خالي
از دقت و يا يك حقه آماتوري نيست.»
در ادامه گزارش بولتن دانشمندان اتمي آمريكا آمده است: هنوز ميزان اعتبار اين
نمودار مشخص نشده است. با اين حال حتي اگر معتبر دانسته شود، نمي تواند سندي دال بر
برنامه هسته اي ايران باشد. علاوه بر مساله اعتبار اين نمودار حاوي اشتباهي بسيار
بزرگ است كه بعيد است دانشمنداني كه در سطح ملي كار مي كنند، مرتكب آن شده باشند.
براساس اين گزارش تصوير منتشره توسط آسوشيتدپرس دو منحني را نشان مي دهد: يكي انرژي
را در برابر زمان ترسيم مي كند و ديگري خروجي توان را در برابر زمان، كه احتمالا به
يك ابزار انفجاري مربوط مي شود. اما اين دو منحني با هم تطابق ندارند. اگر منحني
انرژي درست باشد، پس اوج توان بايد بسيار پايين تر از 300 ميليون كيلوتن در ثانيه
باشد اما در اين نمودار 17 تريليون كيلوتن در ثانيه ذكر شده است. به اين ترتيب اين
نمودار حدود يك ميليون بار اشتباه دارد.
اين نمودار چيزي جز نمايش يك تحليل خالي از دقت يا يك حقه آماتوري نيست.
در هر صورت اين سطح پيچيدگي علمي لازم براي ترسيم چنين نموداري با سطح پيچيدگي علمي
فارغ التحصيلان و يا در سطح كارداني و كارشناسي دوره هاي فيزيك هسته اي مطابقت
دارد.
اگرچه چنين نموداري مي تواند در صورتي كه معتبر باشد باعث نگراني شود اما دليلي
براي هشدار نيست و مطمئنا چيزي نيست كه در توافقنامه پادماني ميان آژانس بين المللي
انرژي اتمي و ايران و يا در ديگر توافقات بين المللي كه ايران عضو آنهاست ممنوع شده
باشد.
اگرچه اين تصوير اين برداشت را نمي دهد كه شبيه سازي هاي كامپيوتري در واقع به اجرا
درآمده باشد اما حتي اگر اين كار انجام شده باشد، از نوع پروژه اي است كه يك دانشجو
مي تواند در دوره فيزيك هسته اي انجام دهد. اين نمودار به سادگي نشان مي دهد كه يك
توده محصول شكافت پذير هسته اي در يك پالس 1/0ميكروثانيه اي توليد شده است. از 1950
تاكنون اين ميزان دانش استاندارد وجود داشته است. اين نه يك راز است نه نشان دهنده
يك برنامه تسليحات هسته اي.
در پايان اين گزارش آمده است: در نمودارهايي از اين دست كه در آسوشيتدپرس منتشر شده
است مي تواند در كتابچه هاي راهنماي علوم هسته اي يا در اينترنت پيدا شود. به عنوان
مثال در مقاله تاثيرات تسليحات هسته اي كه ساموئل گلستن و فيليپ دولان، نوشته اند
نموداري مشابه وجود دارد. اين كتاب مصور به صورت آنلاين و رايگان در دسترس است.
نمودار ديگري را مي توان در كتابچه فيزيك هاي پروژه منهتن يافت.
«گلن گرين والد» نيز در گزارشي كه در روزنامه گاردين منتشر شد، نوشت: تبليغات رسانه
اي منفي و وحشت زا آن قدر معمول است نمي توان هر بار كه منتشر مي شود به آنها توجه
نشان داد اما گاهي اوقات آنچه منتشر مي شود آنقدر مضحك است كه ارزش نشان دادن آن را
نبايد ناديده گرفت.
براساس اين گزارش، گزارش اختصاصي آسوشيتدپرس كه از روز سه شنبه در بوق و كرنا شد و
در تيتر قرمز خود ادعا مي كند مدركي دال بر «كاركردن ايران بر روي بمب» را يافته
است از اين قبيل است.
در اين گزارش سه نكته براي زير سوال بردن گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس مورد توجه قرار
گرفته است؛ اول اينكه توجه شود آسوشيتدپرس اين گزارش را نه به نام يك فرد بلكه به
نام يك كشور كه به نامش اشاره اي نمي كند منتشر كرده است. توجيه انجام چنين كاري
چيست؟ اينكه مقامات خواستار انتشارش بودند پس آن را در اختيار آسوشيتدپرس قرار
دادند. در گزارش اين خبرگزاري آمريكايي آمده است: مقامات فقط مشروط بر اينكه به نام
آنها و كشورشان اشاره نشود اين نمودار را در اختيار خبرگزاري قرار داده اند.
دوم اينكه؛ در زير اين نمودار نوشته هايي به زبان فارسي درج شده است. اما در عين
حال از زبان انگليسي استفاده شده تا اطمينان حاصل شود تا مخاطبين آمريكايي مي
توانند به سهولت، وحشتناك بودن آن را درك كنند همانطور كه رابرت رايت در مجله
آتلانتيك نوشت «چرا ايراني ها بايد اين نمودار هسته اي وحشتناك سري را به زبان
انگليسي تهيه كنند.» اين احتمال وجود دارد كه دانشمندان ايراني از زبان انگليسي به
عنوان زبان جهاني علم استفاده كنند اما تركيب زبان فارسي و انگليسي دست كم بايد
باعث ترديد در اين باره شود.
سوم اينكه؛ حتي اگر فرض شود اين نمودار تقلبي نيست؛ اين ايده كه شبيه سازي هاي
كامپيوتري مدركي است كه نشان مي دهد كشوري در جهت ساخت سلاح هسته اي كار مي كند
ايده اي پوچ است. همانطور كه جان گليزر مي گويد دانشمندان از طيف هاي مختلف توافق
دارند كه ايران هيچ گونه برنامه تسليحات هسته اي ندارد و هيچ گونه تهديد قريب
الوقوعي محسوب نمي شود. چيزي كه در گزارش آسوشيتدپرس به آن اشاره شده جمله اي از
ديويد آلبرايت است كه مي گويد اگرچه اين نمودار واقعي به نظر مي رسد اما ظاهرا
بيشتر براي آن طراحي شده است كه اين پروسه درك و فهميده شود تا اينكه بتوان آن را
طرحي براي ساخت يك سلاح واقعي دانست.
نويسنده در پايان مي افزايد: بهانه حمله به عراق ناشي از مشتي اطلاعات جعلي و عمدتا
دستكاري شده بود كه خروجي هاي رسانه اي غربي آنها را ارائه داده اند. هرگونه ترديد
در اين باره كه آنها قصد دارند و مشتاقند همان اقدامات را در رابطه با تهديد تخيلي
نسبت داده شده به ايران انجام دهند بايد براي هميشه از ميان برداشته شود.