به گزارش 598 به نقل از فارس ، «الیور استون»، کارگردان ،نویسنده و منتقد سرشناس آمریکایی و «پیتر کوزنیک»، از اساتید تاریخ دانشگاههای آمریکا طی گفتگو با نشریه « دیلی بیست» به دفاع از تازهترین اثر خود بهنام « ناگفتههایی از تاریخ آمریکا» پرداختند.
بنا بر این گزارش، این دو طی این گفتگو چرایی با اهمیت بودن کتاب خود را توضیح داده و به بررسی خطاهای تاریخی « مایکل موینیهان» روزنامه نگار و مورخ آمریکایی میپردازند.
استون و کوزنیک طی این مصاحبه گفتند: وقتی پروژه ساخت فیلم مستند و نوشتن این کتاب را چهار سال قبل آغاز کردیم، میدانستیم که با کج خلقیها و قضاوتهای نادرستی مواجه خواهیم شد.
*هم اکنون سلطه زور بر آمریکا حکمفرماست
البته نکته قابل توجه و امیدوار کننده این است که جدا از انتقادهای تند افراطی که البته مهم نیستند اکثریت دیدگاهها و مقالات در این باره مثبتند. اما بدینخاطر که میدانیم چگونه راستهای افراطی آمریکایی حملات شدید و نادرستی را از طریق شبکه فاکس نیوز آغاز میکنند مایل هستیم تا به آخرین تلاشها جهت جلوگیری از گفت و شنود مورد نیاز برای مقابله به بیش از یک قرن جهتگیری تاریخی کشور ( تحریف تاریخ) پاسخ دهیم . ما معتقدیم که هماکنون امپراتوری جنگ، سلطه و مصائب بر کشور حکمفرماست.
هدف ما از این پروژه نشان دادن این موارد بوده است و البته متوجه شدیم که در بررسیهای «موینیهان»، نظریه پرداز و مورخ آمریکایی هرگز به چنین مواردی اشاره نشده است.
*دیدگاه تجدید نظر در تاریخ آمریکا مرده است
در این میان موینیهان حملات سه جانبهای را بر علیه ما تدارک دیده است. وی در ابتدا عنوان میکند آنچه را که ما ارائه میکنیم هرگز تاریخ ناگفته نیست . دوم اینکه وی صحت پروژه ما را زیر سئوال برده و ما را متهم به خطا و تحریف مینماید .
سوم نیزاینکه وی ما را متهم به دفاع از شوروی سابق و حمله به آمریکا میکند. او در نقد طولانی خود حتی اشارهای به فرضیات ما نکرده و یا حتی زمینهای را جهت برقراری این حس در بین خوانندگان که اصلا و حقیقتا کتاب ما درباره چیست ، ایجاد نکرده است.
در واقع او مدعی است که سرخوردگی(کشور) ما بهخاطر این واقعیت است که روایتهای تجدید نظر طلبانه شکست خورده و تنها در بین مورخین دانشگاهی آنهم شاید جایگاهی داشته باشد.
*برخلاف تصور آمریکا کشوری استثنایی نیست
ولی همانطور که او واقف است ما بر اساس دانشپژوهی و مستندات کتاب 91 صفحهای و پر از زیر نویس خود را آماده کردهایم.البته هم اکنون رویکرد تجدید نظر طلبانه در مدارس و رسانهها غالب نشده و در بخشهایی از آمریکا این کشور را به مفهوم« استثنایی» و هدیه خدا به بشر و منحصر به فرد در میان ملل ، انگیزه بخش و خیر خواه و نوع دوست میدانند در حالی که این کشور در جهان مورد انتقاد و حمله قرار میگیرد.
موینیهان به اشتباه میگوید که ما پژوهشهای مستندی را انجام ندادهایم اما در حقیقت ما گروهی از فارغ التحصیلان معرکه دانشگاهی آمریکا را در اختیار داشتیم که در این تحقیق ما را یاری رسانیدند.
نگاهی سریع به پی نوشتها نشان میدهند که مستندات ما از چه منابع اصلی و درستی استخراج شدهاند. اما تاریخ چه گفته و ناگفته باشد این مشکل را دارد که تقریبا بهطور کامل بهدست فراموشی سپرده میشود.
*مستندات استون و کوزنیک اصیل هستند
دوم اینکه موینیهان نادانی خود را با تلاش در جهت کذب نشان دادن صحت منابع ما نشان داده است. او توصیف ما از اینکه رونق اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی در اوائل دهه 1930 بر اساس نوشتههای «والتر دورانتی»، روزنامهنگار نیویورک تایمز بوده را زیر سئوال برده است. حال اگر کسی به صفحات 56 و 57 کتاب نگاه کند بهسرعت متوجه میشود که تحلیلهای ما نه تنها بر اساس روزنامه نیویورک تایمز بوده بلکه بر اساس مندرجات روزنامههای کریسشن ساینس مانیتور، نیشن، بارونز و بیزینس ویک نیز صورت گرفته است. در حقیقت دورانتی هرگز به هیچ کدام از مواردی که ما عنوان کردهایم اشاره نکرده بود.
*تحریف واقعیت از سوی آمریکا؛ جیمز فورستال ، مشکل روحی داشت
موینیهان در جایی دیگر نظر ما درباره خودکشی « جیمز فورستال»، وزیر دفاع وقت آمریکا را زیر سئوال برده است و عنوان داشته که وی به واسطه بدگمانی مطلق ضد کمونیستی مرده است..
در واقع رجز خوانیهای فورستال در بیمارستان نیروی دریایی درباره کمونیستها و عنوان داشتن این که آنها در صدد ضربه زدن به او هستند باعث کشته شدنش شد . همانطور که ما کاملا روشن ساختهایم این «درو پیرسن»، مفسر محبوب رادیویی بود که فارستال را با البسه در خیابان و در حالیکه فریاد میزد «روسها در حال آمدن هستند» یافت. آشکار است که ما فورستال را به عنوان فردی با بیماریهای روحی شدید و نه فقط با افکار ضد کمونیستی خطاب کردهایم.
موینیهان خیلی مشتاق یافتن راههایی است که مطالب ما را بی اعتبار سازد و حتی کنایههای « گروچو مارکس» را که یک کودک چهار ساله نیز می فهمد بد تعبیر کرده است.
*تحریف دیگر تاریخ؛ترومن ضد روسیه مطلق نبوده است
وی میگوید که ما از قول «هنری والاس» گفتهایم «استالین» مردی خوب بوده و میخواسته اعمال درستی را انجام دهد. خب، وقتی ما آشکارا بیان کردهایم که اینها همگی جملات « هری ترومن» بودهاند، حتی اگر کسی که حداقل آشنایی با ادبیات داشته باشد این مسئله را درک میکند. منتصب کردن این سخنان به ترومن از سوی ما باعث آشکار شدن این نکته میشود که او فردی با افکار کورکورانه و متعصبانه ضد شوروی نبوده بلکه وی با درگیریهای خاص و در وضعیت دشوار بوده و تحت یک سری از گزینههای فاجعه بار اجتناب ناپذیر قرار گرفته است.
*موینیهان سعی در دشمن جلوه دادن عمدی شوروی سابق را داشتهاست
توصیف نادرست موینیهان نمونهای ازحس عناد ورزی وی برابر افراد مترقی خواهی مثل والاس و آنهایی است که سنتهای جنگ سرد را به چالش کشیدهاند.
در واقع فهرست عدم صحت مطالب ما از دید موینیهان نشان دهنده تنبلی یا بی توجهی به حقیقت از جانب وی منجمله ادعای او که « «جورج بوش» پدر هرگز «الیور نورث» را یک قهرمان نام ننهاد میباشد. او شاید ستون یادداشت 28 مارس سال 1989 « ریچارد کوهن»، روزنامه نگار واشنگتن پست را قبل از چنین هتک حرمتهایی خوانده باشد.