چهار ادعای عمده جریان اصلاح طلبی

سرویس سیاسی بی باک؛ محمد امیر قدوسی: یکی از تاکتیک های پر کاربرد دشمنان در جنگ روانی - رسانه ای علیه جمهوری اسلامی تکرار مداوم شبهات و ادعاهایی است که هندسه رفتار آنان را تبیین می کند.ادعاهایی که بر اساس آنها تئوری می سازند و راهبرد بلند مدت (استراتژی) و مشی کوتاه مدت (تاکتیک)خود را بر همان پایه تبیین می کنند.

هرچند جریان اصلاحات تعریف مشخص و به تبع آن گفتمان واحدی ندارد ؛ و سران آن هم موفق به ارائه تعریف روشنی از آن نشده اند ؛ مع الوصف می توان بعضی ادعاها و دغدغه ها را وجه الاشتراک لااقل بخش عمده ای از جریان موسوم به اصلاح طلبی دانست.

در این نوشتار 4 ادعای عمده جریان اصلاح طلبی بررسی میشود ، ادعاهایی که بیشتر از سوی اصلاح طلبانی مطرح می شود که سابقه فعالیت در مناصب گوناگون نظام اسلامی را داشته اند و خود را ارادتمندان منتقد امام (ره) معرفی می کنند :

1)رفتار جمهوری اسلامی پس از حضرت امام(ره) تغییر کرده و از نگاه ملی و تحمل سیاسی به نگاه تک حزبی و حذفی بدل شده است.

2) شورای نگهبان عامل تصفیه قدرت از عناصر نا هماهنگ با راس حاکمیت و ابزار سرکوب مخالفان سیاسی است و پس از امام(ره) با تصویب نظارت استصوابی به دامنه اعمال تنگ نظرانه آن افزوده شده است.

3) مردم در هر زمانی فرصت یافته اند اقبال خود را به جریان اصلاح طلبی نشان داده اند و عدم نمود این اقبال در زمان کنونی به علت فضای حذف و سرکوب و انحصاری کردن انتخابات است و علت اصلی این اقبال نیز بیان نارضایتی از سیاست های کلان نظام است.

4) حوزه های علمیه به ویژه مراجع عظام ، نظام اسلامی را مشروع نمی دانند و به ویژه بعد از حضرت امام (ره)خواهان سرنگونی حاکمیت هستند ، از این روی نظام اسلامی فاقد پشتوانه تئوریک دینی و تکیه گاه معنوی است.

پس از طرح ادعاهای این جریان به بررسی صحت وسقم آنها می پردازیم:

1) ادعای تغییر رفتار جمهوری اسلامی پس از حضرت امام(ره): بر خلاف ادعای جریان اصلاحات، حذف شدن ( و نه حذف کردن) نیروهای انقلابی مختص دوران زعامت مقام معظم رهبری(زید عزه) نیست ، به همین دلیل پاره ای رویداد های مشابه در دوران حیات پر برکت حضرت امام (ره) را مرور می کنیم :

الف) پس از ارائه لایحه قصاص ، جبهه ملی در برابر این لایحه موضع گیری کرد و آن را لایحه ای غیر انسانی خواند و به این ترتیب عملا در برابر نص آیات قرآن کریم صف آرایی کرد؛ بعد از این رخداد حضرت امام (ره) بسیار بر افروخته شدند و در یک سخنرانی صریح در حالی که بغض در گلو داشتند آیه مبارکه استرجاع را قرائت فرمودند و در نهایت این جبهه را "مرتد" اعلام فرمودند.

ب) حزب با سابقه توده که قدیمی ترین و متشکل ترین حزب ایران بود و زیاده خواهانه ،خود را صاحب اصلی انقلاب و عامل اصلی سقوط نظام سلطنتی معرفی می کرد شروع به حرکت های خائنانه و ایجاد اخلال در نظام نمود به همین جهت سران آن دستگیر شدند و این حزب "منحل" اعلام شد.

ج)دولت موقت انقلاب که اغلب سران آن غرب زده بودند و از همراهی ملت انقلابی ایران عاجز شده بودند به واسطه اشغال لانه جاسوسی از سوی دانشجویان پیرو خط امام(ره) و سپس تایید حضرت امام (ره) از این حرکت و بزرگتر خواندن این اقدام ضد آمریکایی از اصل انقلاب ، به نشانه اعتراض از سمت خود"استعفا" کردند.

د) آیت الله سید کاظم شریعتمداری از مراجع صاحب نام تبریز و رهبر معنوی گروهک خلق مسلمان ایران ، که در طرح ترور حضرت امام(ره) با صادق قطب زاده (رئیس تلویزیون وقت کشور) همکاری کرده بود، از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت "خلع"شد و دستگاههای امنیتی - قضایی از وی بازجویی به عمل آوردند ، درطی همین بازجوییها وی در برابر دوربین های تلویزیونی به این اقدام زشت و شنیع اعتراف کرد و علی الظاهر توبه کرده از بنیانگذار جمهوری اسلامی تقاضای عفو نمود.

ه) دکتر سید ابوالحسن بنی صدر ،فرزند آیت الله بنی صدر و صاحب کتاب "تضاد و توحید" ، "اقتصاد توحیدی" ، "اصول راهنمای اسلام"، "برنامه حکومت اسلامی " و ...که فردی بسیار مغرور و جاه طلب بود و به ولایت فقیه هیچ اعتقادی نداشت در جریان اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری با ترفند های متعدد از جله القای این نکته که امام (ره) به او رای خواهند داد ؛ موفق به کسب یازده میلیون رای شده بود از جانب حضرت امام(ره) از فرماندهی کل قوا عزل و پس از کش و قوس های فراوان ازسوی مجلس شورای اسلامی "فاقد کفایت سیاسی" لازم جهت تصدی پست ریاست جمهوری شناخته شد و با آرایش زنانه همراه با سرکرده گروهک منافقین ، مسعود رجوی ، با همان هواپیمایی که شاه مخلوع به وسیله آن از کشور فرار کرده بود به فرانسه گریخت.

و)در جریان عزل بنی صدر و پس از آشکار شدن ماهیت ضد اسلامی سازمان مجاهدین خلق ایران ، این سازمان "اعلام جنگ مسلحانه" نمود و دست به اغتشاش و ترور در نقاط مختلف کشور زد و برای چندین سال کشور را دچار نا آرامی و نا امنی ساخت و بسیاری از مردم و مسئولین از جمله آیت الله دکتر بهشتی را به شهادت رسانید.

ز) اعضای نهضت آزادی ایران که گروهی اسلامی و عمدتا متشکل از اساتید اسلامگرای دانشگاه و عناصر مطلع و مذهبی بود در نامه ی شدید اللحن امام (ره) خطاب به وزیر وقت کشور حجت الاسلام محتشمی پور، به دلیل ترویج افکار انحرافی ، تلاش برای ارائه تفاسیر خود ساخته از قرآن کریم ( نظیر کتاب های دکتر ید الله سحابی و ...) و کوشش برای جدا ساختن جوانان از اسلام فقاهتی و دلایل دیگری از این دست "از ورود به تمامی مناصب حکومتی منع شدند و این حزب غیر قانونی اعلام شد".

ح) آیت الله شیخ حسینعلی منتظری از سر آمدان فقهی حوزه علمیه قم و از مبارزان پیگیر زمان طاغوت به علت ارتباطات گسترده با عناصر منافق و لیبرال و نیز رسوخ افراد منحرف و آدمکش نظیر مهدی هاشمی در بیتش ، از جانب حضرت امام (ره) از قائم مقامی رهبری "عزل" شد و ایشان او را شیخی ساده لوح و فریب خورده که صلاحیت ورود در مسائل سیاسی را ندارد خطاب کردند و به او توصیه نمودند تا از ورود مجدد به سیاست پرهیز کند و کارنامه خود را از این سیاهتر نکند تا شاید از جانب خدای رحمان بخشوده گردد .

با توجه به نکات ذکر شده به عنوان مشتی از خروار؛ پیداست که نه تنها حذف شدن بعضی نیروهای انقلاب به علت تغییر رویکرد آنان ، مختص دوران کنونی نیست بلکه شاید بتوان گفت در زمان حضرت امام (ره) بعضا افراد و جریانات موجه تری در راه ماندند و از گردونه انقلاب حذف شدند ؛ حذفی که نه تنها از جانب امام و نظام نبود بلکه کاملا خود کرده و خود ساخته بود.

این بحث ادامه دارد...